۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۱
کد خبر: ۷۳۰۱۹۷
یادداشت؛

گل‌های باورده، فیلمی با سوژه خوب، اما روایتی ناقص

گل‌های باورده، فیلمی با سوژه خوب، اما روایتی ناقص
فیلم گل‌های باورده، فیلمی که برای سیمرغ امسال دورخیز کرده بود؛ فیلمی با سوژه‌ای جذاب و جدید، اما روایتی غیر سینمایی، که سبب شد سیمرغی بر دوش سازندگانش ننشیند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم گل های باورده، به کارگردانی مهرداد خوشبخت، یکی از فیلم های بخش سودای سیمرغ جشنواره  امسال بود، که به  بخشی کمتر توجه شده دفاع مقدس پرداخته است.

این نسخه از فیلمی که در جشنواره به نمایش آمد، از نظر فنی، خصوصا در بخش تدوین، صداگذاری و نور پردازی دارای اشکالات فاحشی بود؛ البته کارگردان فیلم در نشست خبری بعد از اکران، به این اشکالات اشاره و دلیل آن را اصرار و عجله سرمایه گذاران برای حضور فیلم در جشنواره عنوان کرد، در این نشست خبری، خوشبخت به سه گانه بودن این فیلم هم اشاره کرد، اما ساختن آن را فعلا مقدور ندانست.

«باورده» نام محلی در شهر آبادان و محل زندگی شخصیت اصلی فیلم است؛ در سکانس هایی از فیلم به این محل اشاره می شود، که دارای گل های کاغذی است، قرار بود نام فیلم، پالایشگاه یا گل های کاغذی باشد، اما در آخر «گل های باورده» به عنوان نام نهایی انتخاب شد.

این فیلم در مورد فداکاری و خودباوری کارکنان پالایشگاه آبادان -در خلال جنگ تحمیلی- برای نجات پالایشگاه و مردم است، فیلم از حیث سوژه و نگاه به بعدی از دفاع مقدس که تقریبا به آن پرداخته نشده، اشاره می کند و به همین دلیل می تواند مخاطبان جدیدی را برای دیدن فیلم های دفاع مقدس، پای پرده سینما بکشاند.

متاسفانه با توجه به سرمایه گذاری کلان شرکت نفت و بنیاد سینمایی فارابی در این پروژه، «گل های باوارده» انتظارات تماشاگران را برطرف نمی کند، در بخش جلوه های ویژه و حملات بعثی ها، جز صحنه انفجار اول فیلم، و یک انفجار در حین لیست برداری از لوازم انبار، صحنه انفجار دیگری را شاهد نبودیم و فقط صدای انفجار در پس زمینه سکانس های فیلم شنیده می شد و دود سیاهی از نقاط مختلف پالایشگاه به آسمان برخواسته بود؛ شاید از آتش زدن لاستیک کمک گرفته بودند!

از فیلمی در ژانر دفاع مقدس، خصوصا فیلمی با این حجم بودجه، انتظار می رفت انفجار ها و صحنه های اکشن بیشتری به نمایش بگذارد و مخاطب را به شهرآبادان آن روزهای ۵۹ ببرد،تا سختی کار مهندسان و کارکنان شرکت نفت، برای حفظ پالایشگاه بهتر به چشم بیاید.

در بخشی از فیلم خبر می رسد که بعثی ها به منطقه ذولفقاری آبادان رسیده اند، و مردم شهر در حال آماده شدن برای رفتن به آن منطقه و جلوگیری از پیش روی  دشمن هستند؛  این اتفاق فقط به صورت روایت داستان و گفت و گوی شخصیت های اصلی فیلم به نمایش در آمده و حتی لحظه ای هم سکانسی از درگیری  منطقه ذوالفقاری نشان داده نمی شود.

بنظر می رسد، مشکل اصلی فیلم، کم حوصلگی کارگردان و عوامل فیلم بوده، چرا که سوژه انتخاب شده ظرفیت بسیار زیادی برای داستان پردازی دارد.

اگر بخواهیم، در یک جمله به توصیف این فیلم بپردازیم، می گویم، فیلمی با ایده و سوژه خوب، اما روایتی ناقص و غیر سینمایی از آبادان است.

ارسال نظرات