معیشت مردم قربانی ترور رسانهای/ نقش ناآرامیها در افزایش نرخ دلار چه بود؟
سیر تحولات سیاسی – اجتماعی – اقتصادی ۶ ماه گذشته نشان میدهد وضعیت امروز نرخ ارز در بازار آزاد بیش از آن که متأثر از مولفههای واقعی اقتصاد باشد، نتیجه یک عملیات مشترک داخلی - خارجی است که با کاشتن بذر ناآرامیها شروع و با عملیات رسانهای آبیاری شد و حالا میوه آن در بازار ارز چیده میشود.
بازه زمانی اول شهریور تا ۲۶ شهریور (قبل از شروع ناآرامیها):
در این بازه طبق نمودار ناآرامیها آغاز نشده است و نوسانات دلار از قیمت ۲۹۲۵۰ تومان به ۳۱۵۴۰ تومان رسیده و محدوده این افزایش معادل ۲۰۰۰ هزار تومان بوده که در و واقع به منزله بازگشت قیمت دلار به نرخی پایینتر از تاریخ ۳۱ تیرماه است؛ در کل بازه زمانی پیش از شروع ناآرامیها نوسان دلار در همین محدوده است و امیدها برای احیای برجام و رفع تحریمها کاملاً زنده و ملموس است.
بااینوجود اعتراضها و فضاسازیهای پیرامون برخوردهای گشت ارشاد حتی پیش از واقعه مربوط به فوت مهسا امینی در فضای مجازی به چشم میخورد و حساسیت افکار عمومی نسبت به این پدیده رو به افزایش است؛ در روزهای پایانی شهریورماه با توجه به سفر رئیسجمهور به نیویورک برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل و حواشی پیرامون آن و اظهارات ایشان مبنی بر عدم وجود احتمال مذاکره با مقامات غربی در این سفر، گمانهزنیها برای احیای برجام بهمرور کمرنگ میشود.
بازه زمانی آغاز ناآرامی تا نیمه آذر (اوج ناآرامیها):
در این دوره زمانی با وجود ناآرامیها نوسانات قیمت دلار نسبت به بازه قبل بیشتر شده و از ۳۱۹۰۰ تومان به رکورد تاریخی خود در آن زمان یعنی ۳۶۸۸۰ تومان رسیده است که نشان میدهد توالی وقایع این خیزش شامل آشوبهای خیابانی و اغتشاشات و فراخوانهای اعتراضی بهمرور آثار خود را بروز میدهند. مقامات غربی در واکنش به آنچه سرکوب اعتراضات در ایران میخوانند، اظهاراتی را مطرح میکنند که احتمال شکلگیری توافق را بهمرور کاهش میدهد؛ درگیری کمسابقه مقامات کشور آلمان – که از کشورهای تأثیرگذار در مذاکرات برجام بوده است – با موضوع اغتشاشات ایران یکی از مسائل مهم در عرصه سیاست بینالملل در این دوران به شمار میرود.
وقایع این دوران عمدتاً رنگ و بوی سیاسی دارند و اخبار روز نیز بیشتر به تحلیل و بررسی ناآرامیهایی میپردازند که هنوز محدود به عرصه سیاسی هستند؛ فضای مجازی و مطبوعاتی بهتبع آنچه در خیابانهای کشور جریان دارد بهشدت ملتهب است و در این زمان کمپینی برای دعوت از آحاد مردم برای خروج سرمایه از بانکها توسط رسانهها و اشخاص مرتبط با ناآرامیها شکل میگیرد؛ گرچه گزارشی از میزان اثربخشی این کمپین منتشر نمیشود، اما به شکل نمادین قصد نیروهای برانداز برای گسترش دامنه التهابات به ساحت اقتصاد را نشان میدهد؛ مانوری که از سوی رسانههای معاند بر رکوردشکنی نرخ دلار در این بازه زمانی رخ میدهد کاملاً موید این نکته است.
بازه زمانی نیمه آذر تا کنون:
در این بازه علیرغم فروکش کردن موج ناآرامیها و کاهش احتمال موفقیت طرح براندازی و تغییر نظام سیاسی، قیمت دلار در اتاقهای معاملات فردایی سفتهبازان بیشترین نوسان خود را تجربه کرده و از ۳۶۸۸۰ تومان به قله ۵۷۳۰۰ تومان رسیده است. این تناقض رفتاری دلار نشان میدهد جهشهای اصلی در نرخ ارز پس از فروکش کردن موج ناآرامیها ایجاد شده است و این مسئله بیش از آنکه مربوط به ماهیت وجودی آشوبها باشد، به فضاسازیهای روانی ناشی از شکست زورآزمایی خیابانی برمیگردد که میتوان به این نتیجه رسید که ادامه روند آشوبها در حوزه سیاست داخلی به ساحت اقتصادی تسری یافته است.
در این بین قطعنامهها و اظهارات مقامات غرب علیه ایران شمایل جدیتری به خود میگیرد و حتی کشوری مثل هلند نیز اقدام به موضعگیری علیه سیاستهای کشورمان میکند. در این بین درگیری اتحادیه اروپا با سپاه پاسداران و اشخاص مرتبط با این نهاد به نقطه اوج میرسد؛ گرچه طرح اضافه شدن نام سپاه به لیست تروریستی اتحادیه اروپا راه به جایی نمیبرد، اما اقدام مشترک بخشهای مختلف نیروهای اپوزیسیون منجر به طرح این موضوع در پارلمان اروپا میشود و بازی رسانهای با قدرتمندترین نیروهای حاکمیت، جنگ روانی را وارد مرحله جدیدی از تنش میکند و همین مسئله بخشی از آثار خود را در قالب افزایش چشمگیر نرخ ارز نشان میدهد و اخبار مربوط به سفر رئیس بانک مرکزی به کشورهای منطقه نیز تأثیر چندانی بر خنثی کردن آن نمیگذارد.
قابل کتمان نیست، ایجاد شرایط ناامنی که زمینهساز فرار سرمایه و تبدیل آن به ارزهای رایج است در کنار جوسازی رسانههای خارجنشین از طریق برجسته کردن اخبار منفی، به طور ویژه درباره مذاکرات هستهای، تقاضا برای تبدیل داراییها به دلار را افزایش داده و عرصه را بر ساختار نظام بانکی و اقتصاد ایران بیشتر تنگ کرده است. همراه شدن این عوامل با سنگاندازیهای خارجی معطوف به ناآرامیها که یکی پس از دیگری ارکان مختلف زیست جامعه ایران را نشانه میروند، جهش انتظارات تورمی را به دنبال دارد و موجب میشود تا افکار عمومی آماده پذیرش نرخهای بالاتر برای دلار باشد و فضاسازیهای کانالهای مختلف تلگرامی در چنین شرایطی برای قیمت سازی مشروع جلوه کند.
در چنین شرایطی علاوه بر فشار به زندگی مردم در نتیجه افزایش نرخ ارز، برخی از افراد ناآگاه تحتتأثیر فضاسازیها، اقدام به خرید ارز کردهاند که با ترکیدن حباب دلار زیان سنگینی را متحمل خواهند شد. در این وضعیت، آگاهکردن مردم از جریان تروریسم اقتصادی که معیشت مردم ایران را نشانه رفته و نیفتادن در تله ارزی دلالان بیش از هر اقدام دیگری اهمیت دارد.