مروری بر زندگی سیاسی و مبارزاتی آیتالله عباس واعظ طبسی
آیتالله عباس واعظ طبسی در بهمن 1314 در یک خانوادهی روحانی در خراسان چشم بهجهان گشود. پدر ایشان شیخ غلامرضا طبسی (1333-1355ق) از مفاخر خطبای مشهد و از شاگردان آخوند ملا علی همدانی و آیتالله مرعشی به شمار میرفت.
واعظ طبسی در یک سالگی پدر خود را از دست داد و دوران کودکی را در دامان مادر گذراند. دورهی ابتدایی و بخشی از متوسطه را در مشهد گذراند و سپس در آستانهی نوجوانی به تحصیل علوم اسلامی دلبستگی یافت؛ بنابراین از دبیرستان به حوزه رفت و تحصیلات حوزوی را در محضر اساتید نامداری چون: شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، میرزا احمد مدرس یزدی، حاج شیخ مجتبی قزوینی، حاجشیخهاشم قزوینی و چند مرجع تقلید از جمله آیتالله العظمی سید محمد هادی میلانی و آیتالله فقیه سبزواری گذراند.
به موازات تحصیل، همهی دروس مقدمات و سطح را چندینبار در مسجد ملاهاشم، مدرس، شیخ بهائی و جاهای دیگر تدریس کرد. حوزهی درس ایشان همواره مورد استقبال زیاد طلاب جوان قرار داشت. در تدریس کتاب کفایة الاصول آخوند خراسانی، سطح درس ایشان از حد توضیح متن فراتر میرفت و معمولاً ضمن پرداختن به مبانی اصولی نائینی و امام خمینی آرای خود را نیز مطرح میساخت.
دوران جوانی وی، با مبارزات ضد استعماری ملت ایران به رهبری آیتالله کاشانی مقارن بود. او در آن روزها هنوز دانشآموز دبیرستانی بود، ولی از مسائل سیاسی اطلاع داشت. او در اوایل دههی 1330 با شهید نواب صفوی آشنا شد. سفر نواب به مشهد در این روزهاـ که با سخنان خود در مدرسهی نواب، شور بیحدی در همهی طلاب جوان ایجاد کرده بودـ تصمیم ایشان را برای مبارزه تقویت کرد.
پس از 28 مرداد 1332 و آغاز دورهی اختناق، مبارزه علیه رژیم شاه، شکل پنهانی به خود گرفت و در سال 1335 این مبارزه علنی شد. ایشان در روز 14 تیر 1340 موقعی که در سرای محمدیهی مشهد دربارهی عدل زمامداران صحبت میکرد، مورد اعتراض ساواک قرار گرفت. مأموران امنیتی شاه، جلسهی سخنرانی وی را تعطیل و او را به مدت هفت ماه ممنوعالمنبر کردند، تا اینکه فشار مردم، این ممنوعیت را لغو کرد.
پس از تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و رفراندوم شاه، آیتالله طبسی در سال 1341، به دنبال ایراد چند سخنرانی دستگیر و پس از چند روز به زندانی در تهران منتقل شد. وی پس از چندی آزاد گشت و به خراسان مراجعت کرد، ولی دست از مبارزه برنداشت و با ایراد سخنرانیهای افشاگرانه به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت.
فعالیتهای اساسی آیتالله واعظ طبسی در فروردین 1342 موجب شد تا در کمیسیون امنیت استان دستگیری مجدد ایشان مطرح شود. و شهربانی مشهد روز پنجم فروردین ایشان و شیخ حسن کافی را دستگیر و به ساواک تحویل دادند. ایشان پس از آزادی در 15 خرداد 1342 در منزل آیتالله حاج آقا حسن قمی درخصوص «حکومتروحانی و مادی» سخنرانی کرد. سپس همراه آیتالله سید علی خامنهای و استاد سید عبدالکریم هاشمی نژاد در جلساتی که در شبهای پنجشنبه در منزل آیتالله العظمی میلانی و با حضور او تشکیل میشد، شرکت میکرد. وی در اولین دیدار علما با آیتالله قمی در فروردین 1343 پس از آزادی ایشان به سخنرانی پرداخت و در 18 فروردین 1342 همراه دیگر قشرهای جامعه به دیدار امام خمینی شتافت و در 28 فروردین همراه آیتالله شیخ محمدرضا محامی با امام دیدار نمود. وی در این مجلس به سخنرانی پرداخت و پس از این سخنرانی در راهآهن قم بازداشت شد. از آن پس نام ایشان در ردیف واعظین سیاسی ادارهی اطلاعات ثبت شد. با همکاری ایشان و آیتالله سید علی خامنهای و سید عبدالکریم هاشمینژاد، اندیشهی امام خمینی برای مردم خراسان شناسانده شد. خدمات وی تنها به اقدامات سیاسی محدود نمیشد، بلکه در سوانح طبیعی و سختیهای مردم نیز کوششهایش چشمگیر بود؛ از جمله در زلزلهی جنوب خراسان در شهریور 1347 و زلزلهی مخوف طبس در سال 1357 همکاری آنها تأثیر عمیقی بر روان مردم رنجدیده گذاشت.
آیتالله طبسی در جریان جشنهای دههی اول انقلاب سفید شاه و مردم در سال 1351 در درس خود در مسجد ملاهاشم به انتقاد از سیاستهای رژیم پرداخت و در 18 تیر 1354 همراه روحانی مبارز سید عبدالکریم هاشمینژاد به اتهام اقدام علیه امنیت کشور بازداشت و در بیستم خرداد 1356 از زندان آزاد شد. پس از آن او بار دیگر در مسجد ملاهاشم به تدریس پرداخت.
ایشان با روحانیت مبارز سطح کشور ارتباط نزدیک داشت و از نزدیک با آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله شهید سید محمدرضا سعیدی مرتبط بود و از مبارزات شهید اندرزگو حمایت میکرد.
در ششم مرداد 1356 در چهلمین روز درگذشت دکتر علی شریعتی، در منزل استاد محمدتقی شریعتی همراه آیتالله سید علی خامنهای و سید عبدالکریم هاشمینژاد حضور یافت. وی در سوم آبان 1356 و در جریان شهادت آقا مصطفی خمینی، در مجلس ترحیم ایشان در مسجد حاج ملاهاشم شرکت کرد و همراه عدهای دیگر از روحانیت مبارز خراسان پس از گرامیداشت روز هفتم ایشان، تلگرافی به خدمت امام خمینی در نجف مخابره نمود. در دی 1356 و پس از انتشار مقالهی روزنامهی اطلاعات، همگام با علمای دیگر مشهد درس خود را تعطیل کرد.
آیتالله طبسی در همهی فراز و فرودهای انقلاب 1357 از پیشگامان انقلاب در ایران بود. وی در 21 خرداد 1357 همراه با دیگر همرزمان خود به اتهام تهیه و توزیع اعلامیه علیه رژیم شاه، به وسیلهی مأموران کمیتهی مشترک ضد خرابکاری دستگیر شد و این بازداشت مورد اعتراض اساتید برجستهی حوزهی مشهد قرارگرفت.
ایشان همراه دیگر علمای مبارز خراسان در انتشار اعلامیه و بیانیههای افشاگرانه و ایراد سخنرانی در طول انقلاب شرکت داشت و از 16 مهر 1357 شهریهی امام خمینی بهوسیلهی ایشان و آیتالله محمدرضا محامی و آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی میان طلاب تقسیم گردید. وی در سخنرانی خود در روز 21 مهر 1357 در منزل آیتالله حاج آقا حسن قمی گفت: «اگر در خرابهها بمانم، به مبارزه با این دولت ننگین ادامه میدهم.» در جریان حملهی مزدوران رژیم به بیمارستان امام رضا (ع) ایشان پس از مقام معظم رهبری، دومین نفر از علمای مبارز بود که در بیمارستان به تحصن پیوست و همراه آیات دیگر این عمل رژیم را محکوم نمود.پس از صدور اعلامیه در هفتم، وقایع خونین نهم و دهم دی ماه، همراه با آیتالله سید علی خامنهای و دیگر علمای مبارز مجلس یادبودی در مسجد جامع گوهرشاد برگزار نمود و در اعتراض به ممنوعیت ورود امام خمینی به کشور همراه با علمای مشهد از نهم بهمن 1357 در صحن امام خمینی به تحصن نشست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی با ستایش از مبارزات آیتالله واعظ طبسی و به علت اشراف به پرهیزکاری و کاردانی ایشان، او را به عنوان سرپرست آستان قدس رضوی تعیین نمود و ایشان اولین سخنرانی خود را در 20 بهمن 1357 در تالار تشریفات آستان قدس در سمت تولیت آن آستان مقدس ایراد کرد.
آیتالله طبسی ریاست کمیته و ستاد اجرایی فرامین امام را نیز پس از انقلاب در مشهد به عهده گرفت و همچنین مدیریت حوزهی خراسان را نیز عهدهدار شد. در سال 1361 به توصیهی ایشان هیئت بررسی مسائل حوزهی علمیه به وجود آمد.
در دی ماه 1359 آیتالله واعظ طبسی همراه 1500 نفر از اصناف مشهد به منظور دیدار با امام خمینی به تهران رفت و از خرداد 1361 به دستور امام به بازسازی شهر هویزه پرداخت.
از گامهای اساسی آیتالله واعظ طبسی در تولیت آستان قدس رضوی، بازسازی تمام عیار حرم و اطراف آن است. توسعهی روضهی منوره، احداث صحن جمهوری اسلامی، صحن جامع، صحن قدس، و رواقهای دارالولایه، دارالهدایه، دارالرحمه، دارالحکمه و احداث ساختمان جدید کتابخانهی مرکزی و مرکز اسناد و دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دانشگاه امام رضا (ع) و احداث زیرگذر اطراف حرم و نیز بنیاد پژوهشهای اسلامی، بنیاد فرهنگی رضوی، مؤسسهی فرهنگی قدس، شرکت بهنشر، مرکز آفرینشهای هنری و توسعهی موزهها و احداث ورزشگاههای نوین، از اقدامات عمرانی و فرهنگی آستان قدس در زمان تولیت ایشان بهشمار میرود.
ایشان به جز مسئولیتهای یاد شده، نمایندهی ولیفقیه در استان خراسان و عضو مجلس خبرگان از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی و نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند.
آیتالله واعظ طبسی سرانجام پس از عمری مجاهدت در 14 اسفند 1394 دعوت حق را لبیک گفت.
منابع
فرهنگنامهی رجال روحانی عصر امام خمینی(ره)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شعبهی خراسان، ش. ب 135، 136 و 312.
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (ج 1)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377.
زندگینامهی شهیدسیدعلی اندرزگو، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379.
شریفرازی، محمد، آثار الحجه (ج 2)، تهران، برقعی، 1332.
شاکری، رمضانعلی، انقلاب اسلامی و مردم مشهد، مشهد، امام، .1362
یاران امام به روایت اسناد ساواک (ج 5)، شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377.