واقعهای که شبکه سازمانی، تشکیلاتی و تمدنی شیعه را آشکار کرد
نیاز امروز جوانان آگاهی بخشی و تبیین مفاهیم فرهنگی و تاریخی است، تا علاوه بر تقویت عزت ملی بدانند رقیب فرهنگی ما غرب نه تنها دلش برای ما نمیسوزد و بلکه کینهای تاریخی را دنبال میکند و در طول تاریخ درصدد وارد کردن ضرباتی مهلک به میهن عزیزمان ایران است.
ایران کشوری متمدن با تاریخ پرفراز و نشیب و پرچمدار شیعی علوی است. در دوران معاصر یک واقعه تاریخی زمینه شناسایی شبکه و قدرت پنهان شیعه را برای استعمار پیر فراهم کرد. انگلیسیها که از دوران صفوی طی ۴۰۰ سال به صورت متمرکز و مستمر بر شناخت زمینههای قدرت و دوام تمدن ایرانی بودند و با گسترش شناختشان برای تبدیل نقاط قوت به ضعف دسیسههای بسیار کردند در واقعه عظیم و تاریخی تحریم تنباکو با قدرت پنهان شبکه شیعی و نفوذ آن بر مردم مواجه شدند. تجربهای که گردش قابل توجهی در روند و روش نفوذ کت قرمزها رقم زد. واقعهای سرنوشتساز که امروز متاسفانه غاطبه مردم و بیشتر مدیران فرهنگی از آن فقط ماجرای شکستن قلیان در دربار قاجار را شنیدهاند با وجود بیشمار فیلم و سریال درباره حواشی تاریخ قاجار حتی یک فقره به جنبش تنباکو نپرداختهاند! شاید همین ناآگاهی و غفلت حاصل سیاستهای حاشیهساز روباه پیر باشد. به بهانه سالگرد لغو امتیاز تنباکو به فتوای آیتا... میرزای شیرازی برشی از تاریخ را براساس اسناد موجود و روایتهای تاریخ پیش روی شماست. باشد که سوالات بزرگی برای مخاطب خاصه جوانان ایجاد کند تا تاریخ معاصر را با این موضوع تورق کنند..
امضای مرجعیت در کاخ شاه
از همین تک عبارت آشنا شروع میکنیم؛ شکستن قلیانها در حرمسرا و کاخ شاه؛ مرحوم میرزای شیرازی وقتی فتوای تاریخی تحریم تنباکو را از شهر سامرا صادر کرد، اثرگذاری مفهوم تقلید در اندیشه شیعی و قدرت فتوا به اندازهای بود که تمام شیعیان به آن عمل کردند و در حرمسرا و کاخ ناصرالدین شاه به دستور ملکه قلیانها شکسته شد. ناصرالدین شاه هر چه تلاش کرد نتوانست مانع از نفوذ فتوای مرجع تقلید بزرگ آن زمان میرزای شیرازی شود؛ او وقتی از زنان حرمسرای خود با عصبانیت میپرسد که چرا قلیانها را میشکنید، پاسخ میشنود که همان مرجع تقلیدی که با فتوای خود ما را به تو حلال کرد، با فتوای خود استفاده از تنباکو را حرام اعلام کردهاست.
رمزگشایی قدرت شیعه
نکتهای در صدور فتوای تاریخی تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و تأثیر انکارناپذیر آن در جامعه آن روز جهان تشیع وجود دارد که باید برای آن به ذکر داستانی از شهید آیتا... مدرس که توسط دختر ایشان و در مصاحبهای مطرح شده، پرداخت.
«.. زمانی که مرحوم آیتا... سیدحسن مدرس، طلبه جوانی بود، به سامرا رفت تا با مرحوم میرزای شیرازی ملاقات کند؛ بعد از این که میرزای شیرازی از نام و نشان شهید مدرس میپرسد و میفهمد اهل اصفهان ایران است، از اوضاع و احوال ایران از او میپرسد که شهید آیتا... مدرس در پاسخ مرحوم میرزای شیرازی، میگوید: فتوای شما در ایران غوغا به پا کرده و همه مردم حتی در قصر ناصرالدین شاه قلیانها را شکستند؛ بعد از این که میرزای شیرازی این سخنان را از شهید آیتا... مدرس میشنود شروع به گریه میکند؛ شهید مدرس از ایشان میپرسد چرا گریه میکنی من فقط واقعیتهای ایران را عرض کردم. میرزای شیرازی نیز در پاسخ به شهید مدرس میفرمایند من از اهمیت دادن مردم به سخن عالمان دینی ناراحت نیستم، بلکه گریه و ناراحتی من به این دلیل است که دشمنان اسلام که تا کنون نمیدانستند قدرت اسلام در کجاست، از امروز فهمیدند؛ و از این رو از همین امروز برای شکستن قدرت اسلام کار میکنند.»
میرزای شیرازی از طریق صدور فتوای تاریخی، بخشی از مشکلات که خود مانع بزرگی بر سر راه انقلاب و دستاویزی برای عافیتطلبان بود، برطرف کرد. ایشان بهعنوان مرجع بزرگ تقلید، پرچم مبارزه و حمله به نظام سیاسی حاکم را به دست گرفت و موضوع انفکاک دین از سیاست را عملا به عنوان امری باطل و نادرست به اثبات رساند. با این کار، راه برای گسترش ایدئولوژی اسلامی هموار شد. در فرصتی که در دوران تبعید در نجف اشرف حاصل گردید، با طرح حکومت اسلامی و اصل ولایت فقیه، در نگرش به اسلام، بر اساس مکتب تشیع بهعنوان یک ایدئولوژی پویا و قابل پیاده شدن در عصر حاضر، تحولی اساسی بهوجود آورد. ایشان پس از نفی ارزشهای مسلط بر نظام حاکم و طرد آنها، بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی را مطرح کردند.
چنانکه در کتاب ولایت فقیه میفرمایند: «این مواد قانون اساسی و متمم آنکه مربوط به سلطنت و ولایتعهدی است کجا از اسلام است؟ اینها همه ضد اسلامی است، ناقض طرز حکومت و احکام اسلام است. سلطنت و ولایتعهدی همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و رم شرقی و مصر و یمن برانداختهاست. رسولاکرم (ص) در نامهای که به امپراتوری رومشرقی و شاهنشاه ایران نوشته، آنها را دعوت کرده که از طرز حکومت شاهنشاهی امپراتوری دست بردارند و بگذارند مردم خدای یگانه و بیشریک را که سلطان حقیقی است بپرستند. سلطنت و ولایتعهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سیدالشهدا (ع) برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود و شهید شد.»
شیعه صفویه و جنبش تنباکو
از سقوط صفویه تا انقلاب اسلامی فاصله ۳۰۰ساله است که صد سال آن در عصر مشروطیت میگذرد. در این دوره نظام قاجاریه، افشاریه و پهلوی خود را ملزم به دفاع کامل از هویت اسلامی نمیدانستند و در مقابل حمله استعمار و مدرنیته در دفاع از هویت اسلامی انگیزه لازم را نداشتند. در این ایام وظیفه به عهده جریانهای منسجم و جنبشهای اسلامی بود. جنبش تنباکو از حلقههای مهم بیداری اسلامی است و هویتی است که امروزه با ادبیات دیگری بیان میشود که یک طرف آن عزت ملی و دینی ماست و طرف دیگر نفوذ استعمار. حالا سالهاست که نظام مدنی در ساختار رسمیاش مانع نفوذ استعمار است، اما در مشروطه این نظام مدنی موجود نبود. آن زمان شاه ایران با کمپانی خارجی قراردادی امضا کرد که برای هویت و شخصیت ملی و مذهبی ایران لکه ننگ بود.
به تعبیر عاملان عقد این تعهد با امضاکردن این قرارداد کلمه ملت به نابودی و زوال کشانده شد. اینجاست که بیداری اسلامی واکنش نشان میدهد و به قیام تنباکو منجر میشود. حتی در فتنههای عظیمی همچون بابیه و بهائیت علما دنبال حفظ هویت بودند. زیرا جامعه ایران همواره تعلق دینی داشته و در این گلوگاه تاریخ نشاندهنده تفاوت شیعه ایرانی با تشیع دیگر کشورها و خطوط انحرافی شیعه انگلیسی و... است. زیرا شیعیان در ایران اکثریت هستند و از گذشته دور درصدد تشکیل جامعه و نظام سیاسی مبتنی بر تفکرات و سازمان شیعه بودند. در واقعه تنباکو حکومت به دلیل قرارداد رژی استعمار شد. بههمیندلیل میرزای شیرازی بزرگ وارد قضیه شد تا هویت را به جامعه برگرداند.
میرزای شیرازی با صدور فتوای خود درصدد بود تا نظام سیاسی را اصلاح کند. مرحوم میرزای شیرازی نگفت تنباکو حرام است بلکه فرمود: «الیوم (امروز) استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امامزمان (عج) است» یعنی اینکه استعمال توتون و تنباکو به هر نحوی نهفقط کشیدن. بدین معنا که هرگونه عمل تنباکویی اعم از قرارداد، حمل، بستهبندی و... حرام است. اگر تمام مردم هم تنباکو نمیکشیدند شاید تا این حد مهم نبود، اما با این فتوا حتی کارگر به کمپانی نمیرفت تا برگه حمل تنباکو را جابهجا کند.
تاثیر اقتصادی نهضت تنباکو
عدهای از روشنفکران معتقدند موضوع تنباکو اقتصادی است و، چون بازار بهواسطه این حکم صدمه میدید و علما به بازار وابسته بودند این حکم صادر شده است که این نگاه در کتاب «شورش و امتیاز رژی» آقای فریدون آدمیت یا خانم نیک کدی کاملا خلاف واقع است. آخرین نامه میرزای شیرازی به میرزاحسن آشتیانی برای تنباکو «بشارت رفع اختصاص دخانیات» نام دارد و در آن گفتهاند تحریم را برداشتهاند. در این اثر مبارزه و سرکوب استعمار خارجی نوعی هویت و شخصیت به ملت داده شد. پس ابعاد اقتصادی کاملا کذب و تحریف تاریخ و بیراهه است. از طرفی ادامه تحریم تنباکو در اصفهان عمق بیشتری پیدا میکند و تجار اصفهانی شش یا هفت سال بعد از تحریم تنباکو با نام «شرکت اسلامی اصفهان» راهاندازی کردند و در پایتختهای آسیایی و اروپایی شعبه زدند و کالاها و لباسهای ملی را ترویج کردند.
حضور علما بعد از قیام تنباکو
حضور علما در همه حرکتهای ضداستعماری بعد از قیام تنباکوست. اصلا گاهی جدا از تکلیف شرعی این حرکتها به عرف هم تبدیل شد که به ماهیت بیداری اسلامی برمیگردد. زیرا وقتی استعمار حمله میکند این هویت خدشهدار میشود و علما به عنوان پاسداران این هویت به این موضوع حساسیت نشان دادند. مرحوم مدرس درباره تاثیر نهضت تنباکو و تاثیر آن در مشروطه، نظر جالبی دارند. ایشان بقای حکومتها را در احترامی میبیند که مردم برای آنها قائل هستند. قیام تحریم تنباکو احترام حکومت را نزد مردم از بین برد و وقتی احترام حکومت از بین برود به تعبیر مرحوم مدرس به درختی میماند که دیگر شکوفه نمیدهد. برای اولین بار در نهضت تحریم بود که زنها در نهضت شرکت کردند و ناصرالدینشاه را «شاهباجی سیبیلو» خواندند. کسی که تا دیروز ظلا... بود. قیام تنباکو بستر بیماری و دوره نقاهت است که در آن نهضت عصر بیخبری را جراحی کردهاست. انتظار بلند کردن وزنه ۳۰۰ کیلویی از آن زیاد است، اما در پیشانی این قهرمان که الان رو به بهبود است، قهرمانی جهان دیده میشود.
مرحوم میرزا میدید که این نهضت شروع عصر جدیدی است، اما چون مرد دوراندیشی بود، عجله نکرد. اوج این حرکت و نهضت انقلاب است که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به وقوع پیوست. امام خمینی (ره) درباره میرزا میفرماید: «او پیرمردی کوچک با عقلی بزرگ بود.» میرزایشیرازی در آخرین نامه به مرحوم آشتیانی نوشتهاست نهضت تنباکو موجی «اعلای کلمه ملت» است که بسیار موضوع عجیبی است. این به معنای زنده شدن دین تشیع در ایران آن زمان، یعنی زنده شدن وحدت ایران و هویت و استقلال ایران یعنی روح ملی و دینی ما، آرمان ما و مقاومت ما اعلای کلمه پیدا کردهاست که این مشعل را مرحوم آخوند و شهید مدرس و دیگران به انقلاب رساندند.
واقعیتی که نه روشنفکران دیدند و نه خیلی از روحانیان. این رمزی است که بین امام (ره) و میرزایشیرازی با واسطه مشروطیت و نهضت دوره پهلوی که اعلای کلمه ملت قدرت میگیرد. خود میرزا نتوانست از این واقعیت استفاده کند؛ چون این بیمار هنوز در مرحله نقاهت بود. باید این درخت رشد میکرد و جوانه میزد و میوه میداد که میوهاش ۲۲ بهمن میشود.
کنار زدن ظلا...
میرزای شیرازی با این فتوا سلطنت را در مقابل سازمان و نهاد شریعت قرار داد. این اولین بار بود که ظلا... را شکستند. بهدنبال فتوای میرزا این پرسش پیشآمد که این شاه و ظلاللهی است که در مقابل امامزمان (عج) ایستاده است. اگر میرزای شیرازی میگفت تنباکو حرام است کافی بود و مردم هم نمیکشیدند، اما وقتی میگوید این قرارداد اعلام جنگ با امامزمان (عج) است همه دنبال مسئول قرارداد میگردند. میرزا با این کار جبروت ناصرالدینشاه را شکست. بعد از این اتفاق مرحوم مدرس که در عتبات طلبه بود نقل میکند که احترام سلطنت و قاجار هیچگاه برنگشت. این موضوع دستاویزی شد که مشروطه خلق شود. زیرا دولت هیچگونه احترام نداشت. با مشروطه دولت به جادهای افتاد که انتهای آن سرنگونی بود. از این منظر هم جنبش تنباکو در حد اعلای اهمیت قرار گرفت.