چشمان اشکبار امام خمینی در ذکر مصائب اهل بیت
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، یکی از ویژگی های هویت ساز مکتب اهل بیت علیهم السلام، اقامه عزا برای امام حسین علیه السلام است. سیره مستمر مراجع تقلید، علما و بزرگان شیعه، برپایی مراسم و احیای شعائر حسینی بوده است. در اندبشه امام راحل، عزاداری سرور و سالار شهیدان از جایگاه والایی برخوردار و دارای کارکردهای سیاسی و اجتماعی فراوانی است. از این رو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اهتمام زیادی به اقامه عزای حسینی داشته و آن را فراتر از یک مناسک مذهبی، موجب زنده نگه داشتن اسلام در قرون متمادی می دانستند. نقل سیره امام راحل در اقامه عزاداری سیدالشهدا ظرفیت های عینی و عملی را فرا روی نسل جوان قرار می دهد. از این رو گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا به نقل برخی خاطرات شخصیت های مبارز و نزدیکان امام راحل در این خصوص پرداخته است.
مرحوم آیت الله احمد صابری همدانی درباره سیره امام راحل در گریه بر حضرت سیدالشهدا در عزاداری ها، بیان می کند: «علاقه امام به اهل بیت (ع) در حد وصف ناشدنی است. امام عاشق آنها هستند؛ عاشقی که تا صدای «یا حسین» بلند می شود بی اختیار اشک می ریزد. امام با اینکه در برابر مصیبت ها صابر هستند و حتی در برابر مشکلاتی چون شهادت حاج آقا مصطفی اشک نمی ریزند، اما به مجرد اینکه یک روضه خوان بگوید «السلام علیک یا ابا عبدالله» قطرات اشک از دیدگانش سرازیر می شود».[1]
حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان، از اعضای دفتر امام راحل نیز با اشاره خاطره ای درباره به گریه ایشان در ذکر مصیبت مختصر در اثنای دعای توسل، می گوید: «یک روز به مناسبت یکی از وفیات ائمه علیهم السلام، چند نفری به عنوان خواندن دعای توسل، به اتاق امام رفتیم. همه رو به قبله نشستند و شروع به دعا کردند. بعد از شروع، امام وارد شدند و در صف نشستند و همراه با همه دعا خواندند. در ضمن دعای توسل، یکی از آقایان، ذکر مصیبت مختصری کرد؛ با آنکه ذاکر، روضهخوان ماهری نبود و با حضور امام، دستپاچه شده بود و صدایش هم مرتعش و بریده بریده بود، اما همین که شروع به روضه کرد، با آنکه هنوز مطلب حساسی را بیان نکرده بود، امام چنان به گریه افتادند که شانه هایشان به شدّت تکان می خورد. بنده وقتی زیر چشمی به سیمای امام نگاه کردم، دانه های متوالی اشک را که از زیر محاسن معظم له روی زانوانشان فرو می ریخت، می دیدم. چند لحظه ای طول نکشید که یکی از نزدیکان از زاویه ای که امام نبیند، به ذاکر اشاره کرد که روضه را قطع کن. زیرا این گریه شدید، ممکن بود خدای ناکرده بر قلب مبارک امام اثر بگذارد».[2]
هم چنین مرحوم حجت الاسلام علی دوانی، تاریخ پژوه معاصر، درباره گریه و ناراحتی امام راحل در ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام، یادآور می شود: «شاید بعضی ها که مجلس ختم استاد شهید مطهری را، که از طرف امام در مدرسه فیضیه برگزار شد؛ از تلویزیون دیده و شاهد برخورد امام بوده اند. در آن زمان، چون امام در قم بودند، خودشان در این مجلس شرکت نمودند. در تمام زمانی که سخنران، در کنارشان ایستاده بود و درباره شخصیت استاد مطهری، شاگرد برجسته و پاره تن امام و نیز شهادت او سخن می گفت، امام در کمال آرامش و وقار گوش می دادند. همین که گوینده به ذکر مصیبت اهل بیت رسید، امام منقلب شدند؛ دستمال خود را از جیب در آوردند و مقابل صورت گرفته و گریستند».[3]
.....................
[1] پا به پای آفتاب، ج 3، ص 271.
[2] در سایه آفتاب، ص 36.
[3] پا به پای آفتاب، ج 4، ص 120.