رسالتی که «شعر» دارد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، از دیدگاه علمای اخلاق هنر محض پسندیده نیست؛ بلکه هنری پسندیده است که در خدمت ارزشها الهی، انسانی باشد، در فرهنگ اسلامی در نخستین جایی که از شاعر و شعر متعهد سخن به میان آمده سوره شعراء است، در آیات «وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ، أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ، وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَییّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.» (1)
در این آیات در واقع شاعران را پیشوایان گمراهان دانسته و کسانی که ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند استثناء شدهاند و روی همین باید بگوییم که شعر متعهد از نظر اسلام شعری است که در خدمت اخلاق و مردم باشد و شاعر متعهد کسی است که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد.
حربه شعر بر علیه اسلام
بسیاری از کسانی که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله مخالفت و عناد داشتند با سلاح شعر به پیامبر اکرم حمله میکردند و میگفتند «بَلْ هُوَ شَاعِرٌ» (2) یا «وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ» (3)، وی همین اصول، قرآن کریم خطمشی پیامبر اکرم را خط شعراء جدا کند.
شاعران گاهی در عالم خیال و پندارند و مبالغهآمیز و از روی اغراق سخن میگویند و درباره چیزی غلو میکنند؛ ولی پیامبران واقعبین و حقیقتگرا هستند، لذا قرآن کریم شاعران متعهد را جدا کرده و چهار ویژگی را برای آن بیان کرده است: ایمان داشتن، عمل صالح انجامدادن، به یاد خدا بودن و در برابر ظلم از نیروی شعر کمکگرفتن.
شعر و شاعری آنگاه سودمند است که سازنده باشد نه اینکه انسان را به پوچی و خیالپروری بکشاند، در واقع ارزیابی و نتیجهگیری اسلام از شعر و شاعری به هدف و نتیجه ارتباط دارد و شاعری که انسانها را به اهداف والای انسانی سوق دهد و فضیلتهای اخلاقی را ترویج کند، پسندیده است.
بعضی شعرهای حکیمانه
به همین جهت است که در احادیث آمده است که «إنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَةً» (4) یا میفرمایند: «إنّ المؤمنَ یُجاهِدُ بسَیْفِهِ و لِسانِهِ» (5) و ابزار شعر در جهت تأمین اهداف والای الهی مورد سفارش و تایید بوده است که در سیره ائمه علیهم السلام از این وسیله بهخوبی استفاده شده است.
بحث میان دو مکتب «هنر برای هنر» و «هنر برای ارزشها» همیشه مطرح بوده است و تازگی ندارد و همواره عدهای هواخواه هنر برای هنر بودهاند و دسته دیگر طرفدار هنر برای اخلاق و ارزشهای انسانی بودهاند و اصولاً چون انسان با معیارهای اخلاقی از حیوان متمایز میشود و «اقوام روزگار به اخلاق زندهاند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است» (6)
بنابراین اخلاقیات اهمیت دارد و شعری که دارای مضامین اخلاقی باشد ارزشمند است و شاعر متعهد سودمند است؛ زیرا سجایای اخلاقی و تعلقات فاضله انسانی را در تأمین سعادت بشری گسترش میدهد و از زندگی جهنمی و بهدوراز اخلاق جلوگیری میکند.
کارنامه شاعران متعهد
اگر به کارنامه شاعران نگاه کنیم، متوجه میشویم که شاعرانی که از منبع پرفیض قرآن و حدیث و دیگر مبانی اخلاقی و اصول اسلامی بهره بردهاند شعرشان پرمایه، باارزش و جاودانه بوده و توانستهاند خدمات ارزندهای به اجتماع بشری کنند.
علل خلود و جاودانگی این گونه شاعران، ریزهخواری آنها از سفره پر فیض فرهنگ اسلامی بوده است، فرهنگی غنی و انسانساز که تأثیری عمیق بر روح و جان انسانها میگذارد و پس از گذشت قرنها غبار کهنگی و ملالآوری بر چهره آن ننشسته است.
شاعران متعهد خود را در قبال جامعه مسئول میدانند و اوضاع و شرایط جامعه را در شعر خود منعکس میکنند، آنها هدف والای خیر و سعادت انسان را دنبال میکنند و بیش از هرکس به انسان، انسانیت و انساندوستی علاقه نشان میدهند و در آثارشان از آن سخن میگویند.
شاعر متعهد میکوشد تا نوعدوستی، همدلی و محبت را در دیگران ایجاد کند تا نسبت به موجودات عالم مهربان باشند، در سرودن شعر و اثر ادبی هدفی جز پیشرفت بشریت ندارد میخواهد جامعهای پیریزی شود که بنیان آن بر عدل، داد و ارزشهای انسانی استوار شود.
مداحی و ستایشگری در اسلام
همه میدانیم که مداحی و ستایشگری در اسلام نهی شده است و پیامبر اسلام صل الله و علیه و آله فرمودند: «اُحثوا فی وُجوهِ المَدّاحینَ التُّرابَ» (7) ولی باید دانست که در اسلام مدحی منع شده است که با حقیقت و واقعیت مغایر باشد و مدح کسانی که جامع صفات حسنه و فضائل انسانی باشند اشکالی ندارد.
سرودن شعر در مدح انسان کامل ستودنی است؛ زیرا انسانها را به کار نیک و آراسته شدن به صفات اخلاقی ترغیب میکند؛ بخشی از ادبیات متعهد فارسی به مدح پیامبر اکرم صل الله و علیه و آله اختصاصیافته است و شاعران با بهترین اشعار و نیکوترین اشعار به ستایش آن بزرگوار پرداختهاند.
بهعنوانمثال در قصیدهای گفته شده است: «ماء معین چیست خاکپای محمد حبل متین ربقه ولای محمد، خلقت عالم برای نفع بشر شد خلقت نوع بشر برای محمد، سوده همه قدسیان جبین ارادت بر ته نعلین عرش سای محمد، عروه وثقی بس است دین و دول را ریشهای از گوشه ردای محمد، جان گرامی دریغ نیست ز عشقش جان من و صد چو من فدای محمد» (8)
پینوشت:
(1) آیات 224تا 227 سوره شعراء.
(2) آیه 5 سوره انبیاء.
(3) آیه 36 سوره صافات.
(4) کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 379 .
(5) کنز العمّال: 10885 .
(6) ملکالشعرای بهار.
(7) کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۸۱ .
(8) کلیات جامی، ص11.