نگاهی به شخصیت کلنل محمدتقی خان پسیان
طول تمام تاریخ ایران وطنپرستان بسیاری وجود دارند که نامشان غروری میهنپرستانه را برای ایرانیان به ارمغان میآورد، از میرزا کوچک خان جنگلی گرفته تا محمد تقی خان پسیان.
از میان این دو نام شاید آثار بسیاری در مدیومهای مختلف برای میرزا کوچک خان ساخته شده باشد، شاید حتی همه ما از دوران مدرسه نام این قهرمان ملی را بهخاطر بیاوریم اما کمتر آشناییای میان ما و محمد تقی پسیان وجود دارد.
من ایران و ایرانی را نه فقط دوست داشته بلکه پرستش میکنم... مرا اگر بکشند، قطرات خونم کلمه ایران را ترسیم خواهد نمود و اگر بسوزانند، خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد. قدمی بر خلاف رضای خدا و صلاح مملکت برنداشتم... به تصدیق دوست و دشمن عفت و شرافت سربازی را همیشه محفوظ داشتهام... من نخستین فردی هستم که حساب وجوه دریافتی ایام تصدی خود را به میل و رضای خاطر خود پس داده و از بودجه مصوبه ایالتی فقط آن مقدار به خرج آوردم که استحقاقش را داشتم و برای پرداخت مستمریهای فقراء و ضعفاء لازم و واجب بود، برای اولین دفعه اعانهای که برای قشون گرفته میشد به همان مصرف خودش رسانده؛ اینها بخشی از گفته های محمد تقی خان پسیان است؛ افسری ورزیده و مجرب که جان خود را در راه آرمانهایش گذاشت.
محمدتقی پسیان (۱۲۷۰ـ ۱۳۰۰ش) فرزند یاور محمدخان (عنایتالسلطان)، معروف به کلنل محمدتقیخان، از نظامیان اواخر دوره قاجار، رهبر قیام خراسان و اولین ایرانی بود که دوره آموزش خلبانی دید. وی ۳۰ سال زندگی کرد و در این مدت کوتاه القابی همچون کلنل، شاعر، مترجم، وطنپرست یا نخستین خلبان ایرانی…را به خود اختصاص داد.
از اولین مأموریت تا تحصیل در آلمان
اولین مأموریت وی برقراری امنیت راه قزوین ـ همدان بود. در این زمان جنگ جهانی اول (۱۲۹۳ ـ ۱۲۹۷ش) شروع شد و با تشکیل دولت مهاجرین، در صف مقدم وطنخواهان و مدافعین قرار گرفت.
با توسعه جنگ و آمدن نیروهای روسی به ایران، یک ائتلاف سیاسی ـ نظامی میان آلمان و عثمانی و گروهی از ملیون ایرانی شکل گرفت. ماژور دماره (فرمانده ژاندارمری غرب) به یاور پسیان (فرمانده گردان همدان) دستور خلع سلاح قزاقان همدان را داد. سرتیپ محمود آقا (فرمانده قزاق) این دستور را رد کرد و قزاقان با سنگربندی و تقویت استحکامات در تپه مصلی آماده جنگ شدند.
این نبرد که به نبرد مصلی معروف شد، در سال ۱۳۳۴ق اتفاق افتاد. محمدتقیخان و نیروهایش همدان را از منطقه نفوذ نیروهای روسیه خارج کردند. اما به سبب برتری ارتش روسیه ناگزیر از عقبنشینی به کرمانشاه شدند. در کرمانشاه ادامه مقاومت در برابر نیروهای خارجی به سبب نبود اتحاد و اسلحه غیرممکن شد و نیروهای وطنخواه به عثمانی پناه بردند. پس از این ناکامی، پسیان از فرماندهی قوا کنارهگیری کرد و به آلمان رفت.
محمدتقی پسیان به آلمان سفر کرد. در آنجا تحصیلات نظامی را ادامه داد. نخست در نیروی هوایی آلمان و سپس در پیادهنظام به تحصیل و تمرین پرداخت. نخستین هوانورد ایرانی بود که در آلمان به هوانوردی پرداخت و میخواست این فن را در ایران به جوانان آموزش دهد. به علاوه، در آلمان به تکمیل تحصیلات خود در زمینه ریاضیات عالیه و موسیقی نیز ادامه داد.
از سویی، به فعالیتهای متنوع روشنفکری، فرهنگی و سیاسی روی آورد. در انجمن ادبی ـ سیاسی سیدحسن تقیزاده در برلین شرکت کرد و مقالاتی در مجله «کاوه» چاپ کرد. به علاوه دو کتاب «سرگذشت یک جوان وطندوست» که سرگذشت خودش بود و «جنگ مقدس از بغداد تا ایران» درباره تجربیاتش در غرب ایران طی جنگ جهانی اول را به نگارش درآورد.
بازگشت به ایران و گام اول قیام
پسیان در چهارم آذر ۱۲۹۸ خورشیدی به ایران بازگشت و از جانب دولت حسن مشیرالدوله در ۳۰ مرداد ۱۲۹۹ خورشیدی با سمت نایب سرهنگی به فرماندهی ژاندارمری خراسان که به لحاظ ساز و برگ و اسلحه و نفرات کامل ترین واحد ژاندارمری بود، منصوب شد.
مأموریت او با والیگری قوامالسلطنه در خراسان مصادف بود. پسیان برای اصلاح امور ژاندارمری تلاش بسیار کرد. با ایجاد تشکیلاتی منظم به انجام اصلاحاتی اقدام نمود. کوتاه نمودن دست افرادی که اموال دولتی را به مصارف شخصی میرساندند، ایجاد نظم و تخصیص بودجه ژاندارمری به مصارف این مرکز، ایجاد امنیت و تشکیلات جهت سازماندهی محاسبات آستان قدس رضوی و تلاش جهت تأمین استقلال اقتصادی و سیاست خارجی از جمله اقدامات او در این دوره بود، اما کودتای سیدضیاءالدین طباطبائی و رضاخان در ۳ اسفند ۱۲۹۹ اوضاع را دگرگون کرد.
از اواخر مرداد ۱۳۰۰ روابط کلنل با حکومت مرکزی به بنبست رسید. کلنل پس از اطلاع از ماهیت کابینه سیدضیاء و اقدامات آن در زمینه آزادی جمعی از مستبدین و دستگیری برخی از آزادخواهان، معتقد بود که تغییر سیستم حکومت به منظور اداره صحیح کشور الزامی است و این امر را از منطقه تحت نفوذ خود آغاز کرد.
والی قائنات مأمور تنظیم قوای جنوب خراسان و حرکت به مشهد به منظور مقابله با کلنل شده بود، اما پیش از اجرای دستور قوامالسلطنه درباره حمله به خراسان باب گفتوگو را با کلنل گشود. در ادامه این گفتوگو توافقی میان دو طرف حاصل شد اما در نهایت با خیانت سردار معزز (حاکم بجنورد) که پیشتر قول همکاری به کلنل داده بود برخی از کردهای قوچانی به شورش واداشته شدند.
محمدتقی پسیان برای مقابله با این گروه وارد نبرد شد اما در نهایت فرستادگان او برای آوردن مهمات از جعفرآباد، به جبهه بازنگشتند و فرمانده خود را تنها و بدون مهمات رها کردند. کلنل یکه و تنها، در حالی که محاصره شده بود تا آخرین فشنگی که داشت جنگید و کشته شد.
مبارزات اصلاحطلبانه کلنل محمدتقیخان پسیان چند ماه (فروردین تا مهر) بیشتر طول نکشید و وی مردانه در سیسالگی کشته شد. تمام دارایی وی ۲۷۰ تومان قیمتگذاری شد. تا پایان عمر مجرد بود و ازدواج نکرد. جسد وی در کنار قبر نادرشاه افشار در مجموعه باغ نادری مشهد به خاک سپرده شد. در تشییع جنازه کلنل عارف قزوینی این شعر را برای سنگ قبر وی سرود:
این سر که نشان سرپرستیست امـروز رهـا ز قـیـد هـستیست
بــا دیـده عـبـرتـش ببینـید کایـن عـاقبت وطنپرستیست
غیبت کلنل در تولیدات هنری
همانطور که بالاتر گفته شد محمدتقی خان پسیان غیبتی جدی در تولیدات هنری و تصویری دارد، شاید تنها اثری که در مدیوم سینما به این شخصیت تاریخی پرداخته است، سینمایی «کلنل» به کارگردانی نورالدین نیک روش است.
قطعا هنر و هنرمندان برای شناخته شدن شخصیتهای مهم تاریخ ایران وظیفهای انکار نشدنی دارند، وظیفهای که برای مثال در سینمایی «ارس» که به سرگذشت 3 سرباز ایرانی که در مقابل لشکر شوروی ایستادهاند انجام میشود، اما ناگفته پیدا است که این شخصیتها در تاریخ ایران تعداد زیادی داشته و هرچه به آنها پرداخته شود کافی نخواهد بود.