«هفته تازه واردها» و زوایای پنهان آزادی روابط جنسی در غرب
«از دانشجویان در بریتانیا خواسته شد در صورت برقراری رابطه جنسی در هفته «تازهواردها» از کاندوم استفاده کنند تا در برابر سوزاک محفوظ بمانند. » هشدار مسئولانهای است؟ مقامات بریتانیایی حسابی هوای دانشجویانشان را دارند و این پیش آگاهی و توصیه دلسوزانه هم نشان از تدبیر و مدیریت دولت بریتانیا دارد؟! شاید خبر بالا در نگاه اول، بار مثبتی به همراه داشته و ذهن مخاطب را به سمت هشدارهای مسئولانه مقامات بریتانیایی منحرف کند، اما بیشک حامل پیامهایی است که با نگاهی عمیقتر میتوان ابعاد پنهان آن را دریافت؛ بنابراین در این گزارش کمی مفصلتر به ابعاد مختلف این توصیه میپردازیم و پاسخ چند سوال بالا را هم میسپاریم به خودتان!
هفته تازه واردها در بریتانیا، فرصتی است برای شکل گیری روابط جدید از جمله روابط آزادانه جنسی
«هفته تازه واردها» یا دروازهای جدید به سوی روابط جنسی؟
قبل از هرچیز لازم است از جزییات این خبر و هفته تازه واردها برایتان بگوییم تا اگر اطلاعی از این هفته و جشنهای آن ندارید، ذهنتان روشن شود. به واقع هرساله در بریتانیا، هفته اول آغاز سال تحصیلی در دانشگاه ها، هفته تازه واردها نامگذاری شده که جشنها و سرگرمیهای متنوعی را شامل میشود؛ تنوعی که عملا محدودیتی برای آن وجود ندارد و یکی از اتفاقات معمول آن نیز شکل گیری روابط جدید میان دانشجویان و به طبع روابط جنسی است. (البته ما به زعم خود این را نمیگوییم و اصل خبر مهرتاییدی بر این ادعاست)؛ خلاصه لب کلام اینکه دانشجویان تازه وارد پا به دنیایی میگذارند که پیش از آغاز درس و تحصیل، مفاهیم دیگری من جمله مفاهیمی چون روابط آزادانه جنسی و تعدد و تنوع این روابط برایشان نهادینه میشود و حالا در چنین شرایطی، مقامات بریتانیایی درنقش دایه مهربانتر از مادر، پاپیش گذاشته و از دانشجویان میخواهند تا در هنگام روابط جنسی و برای پیشگیری از بیماری مقاربتی که ظاهرا درحال حاضر سوزاک سردمدار آن است، از کاندوم استفاده کنند.
بخش مهمی از تفریحات ایجادشده برای جوانان و دانشجویان در غرب، از کلاب و بار گرفته تا جشنهایی امثال همین «هفته تازه واردها» و البته ترویج روابط جنسی، عملا ابزاری هستند برای مسخ کردن جوانان و دانشجویان و غفلت از حکمرانی حاکمان.
دلسوزان کودک همسری را بشناسید؛ دم خروس یا…
شاید تا اینجای داستان ربط چندانی به ما نداشته باشد و حتی خیلی از افراد به ظاهر روشن فکر چنین روابطی را در ابتدای سال تحصیلی دانشگاه مطابق با فرهنگ مدرنیته آن کشورها بدانند اما نکته قابل تامل اینجاست که «روابط جنسی در فرهنگ مدرنیته» وقتی به کشوری همچون ما با اعتقادات مذهبی میرسد، عنوان «کودک همسری» به خود میگیرد و بازتاب وسیع رسانهای پیدا میکند. نه اینکه بخواهیم بگوییم ما با ازدواج دخترانمان در سنین پایین و خارج از عرف جامعه و شرع اسلام موافقیم اما قرار هم نیست بگذاریم کشورهایی که خود با انواع آموزشهای جنسی در مدارس و به بهانه لایحه آر اسای (آموزش روابط و مسائل جنسی)، WHO Challenged on Sex Educationمبلغ و مروج روابط جنسی غیررسمی، تغییر جنسیت، خود ارضایی و کلا انحراف جنسی در سنین نوجوانی هستند و نارضایتی گستردهای برای والدین خود ایجاد کرده اند، بیایند و در مورد روابط مشروع در کشور ما یعنی همان ازدواج در سنین پایین اظهارنظر کنند. همانهایی که خودشان حد و مرزی برای روابط جنسی دختر و پسرهایشان قائل نیستند و بدون آنکه مهر کودک همسری بر پیشانیشان نشسته باشد، به نام روشنفکری غربی، فرصت رابطه نامشروع را برای نوجوانان خود فراهم میکنند.
کشورهای اسلامی در بین کشورهایی با بیشترین قربانیان تجاوز، جایی ندارند
بدیعی است کسانی که در هفته تازه واردها، توصیه به استفاده از کاندوم میشوند، همان دانش آموزان سال قبل هستند که احتمالا پیشینهای از روابط جنسی دارند وگرنه مقامات بریتانیا چنان توصیهای به آنها نمیکردند. البته عجیب هم نیست، زیرا طبق قوانین بریتانیا، ۱۶ سالگی به عنوان سن قانونی رابطه جنسی تعیین شده که البته براساس میانگین آماری محققین دانشکده بهداشت لندن(یورونیوز)، حتی یک سوم افراد پیش از ۱۶ سالگی رابطه جنسی را تجربه میکنند. این آمار درحالی عنوان میشود که در کشورهای اسلامی به ویژه ایران، باورهای دینی و اعتقادی تاحد قابل توجهی چنین آمارهایی را تعدیل میکند و به طبع ضریب آسیبهای جسمی و روانی را نیز پایین میآورد، پس اگر ازدواجی هم در سنین پایین و در چارچوب شرع اتفاق میافتد، غرب نمیتواند در مقام انتقاد برآید.
«روابط جنسی در فرهنگ مدرنیته» وقتی به کشوری همچون ما با اعتقادات مذهبی میرسد، عنوان «کودک همسری» به خود میگیرد و بازتاب وسیع رسانهای پیدا میکند!
آزادی مدرنیتهای که زنان ایران از آن محرومند!
شاید غرب بتواند روابط جنسی نامشروع را در بسته کادوپیچ شده فریبندهای به نام آزادی به مردمش قالب کند اما تبعات این آزادی میشود صدها آسیبی که گریبان آنها را میگیرد. پیش پاافتادهترین و غیرقابل تصورترین تبعات این آزادی، نارضایتی افراد از روابط جنسی در سنین پایین است که طبعا خارج از محدوده ازدواج اتفاق میافتد و مرتبط با موضوع اصلی گزارش ماست. یورونیوز مینویسد: «براساس نتایج حاصل از یک جامعه آماری، شمار زیادی از زنان و مردان بریتانیایی افسوس میخورند که چرا خیلی زود رابطه جنسی خود را آغاز کردهاند و از این اتفاق پشیمانند.»
حالا تصور کنید چنین دولتهایی که با آزادیهای مدنظرخود حتی نمیتوانند حس رضایتمندی را برای مردمشان فراهم کنند، قصد دارند برای کشوری چون ایران با پیشینه فرهنگی و اعتقادی عمیق و غنی، نسخه آزادی بپیچند و زنان ما را هم در دام آزادیهای نافرجامی بیندازند که خودشان سال هاست با اهداف مختلفی به خورد مردمشان داده اند؛ اما آیا واقعا میتوان رواج بیبند و باری اخلاقی، فساد جنسی، ازدواجهای غیر رسمی، فروپاشی خانواده، بارداریهای ناخواسته، آمار بالای سقط جنین، تجاوز به کودکان و زنان، افزایش آمار ابتلا به ایدز و بیماریهای مقاربتی و هزاران پیامد ناشی از روابط نامحدود جنسی را «آزادی» نام گذاشت و زنان ایران را از آن محروم دانست؟
بخش قابل توجهی از آمار سقط جنین در انگلیس مربوط به دختران زیر 18 سال است
درحقیقت به رغم تمام تبلیغات رسانهای که توسط این دولتها در بحث آزادی صورت میگیرد، در بطن این آزادی، از تکریم زنان، ارزش نهادن به آنها در نقش همسر و مادر و از همه مهمتر حفاظت از عفت و پاکدامنی زنان جامعه خبری نیست و عملا چنین ارزشهایی در فرهنگ مدرن غرب جایی ندارد که نتیجهاش هم میشود نگاه ابزاری به جنس زن، سواستفاده جنسی از آنها و همچنین آمار بالای تجاوز به زنان حتی در محیط دانشگاه که جای تفکر دارد.
آیا این دانشجویان در میان خوشگذرانی های رنگارنگ، وقتی هم برای اثرگذاری در امور سیاسی کشورشان دارند؟
حکمرانی بیدردسر با مسخ جوانان و دانشجویان
اما نکته دیگری که جا دارد از آن یاد کنیم، سیاست پشت پردهای است که درپس این آزادیها نهفته است. شاید وقتی حرف از هفته تازه واردها و جشن و شادی به میان میآید، برخیها با یک مقایسه سطحی و ظاهری، به قیاس دانشجویان ایرانی و غربی میپردازند اما خوب است بدانیم که بسیاری از مراسم رایج در غرب از جمله دانشگاه ها، صرفا با هدف ایجاد فضای مفرح برای دانشجویان برپا نمیشود و دستاوردهای مهمی برای دولتمردان به همراه دارد. حتما میپرسید چگونه؟ یک مثال ملموس برایتان میزنیم؛ گفته میشود چندسال پیش، چند مقام خارجی طی بازدید از دانشگاههای کشورمان و اطلاع از فضای حاکم بر دانشگاه ها، از نقش موثر دانشجویان ایرانی در امور سیاسی متعجب شده و پرسیدهاند که شما با چنین شرایطی چگونه میتوانید حکومت کرده و مملکت خود را اداره کنید؟!
آیا واقعا میتوان رواج بیبند و باری اخلاقی، فساد جنسی، ازدواجهای غیر رسمی، فروپاشی خانواده، بارداریهای ناخواسته، آمار بالای سقط جنین، تجاوز به کودکان و زنان، افزایش آمار ابتلا به ایدز و بیماریهای مقاربتی و هزاران پیامد ناشی از روابط نامحدود جنسی را «آزادی» نام گذاشت و زنان ایران را از آن محروم دانست؟
به واقع این اعتراف صریح نشان میدهد که بخش مهمی از تفریحات ایجادشده برای جوانان و دانشجویان در غرب، از کلاب و بار گرفته تا جشنهایی امثال همین «هفته تازه واردها» و البته ترویج روابط جنسی، عملا ابزاری هستند برای مسخ کردن جوانان و دانشجویانی که احتمالا با حذف این خوشگذرانی ها، فرصت بیشتری برای تفکر و تامل دارند و میتوانند برای دولتمردان و مقاصد سیاسیشان خطراتی جدی به همراه داشته و حکمرانی آنها را دچار اختلال کنند. شاید بتوان اینطور گفت که آزادیهای جنسی در غرب چه از نوع روابط جنس مخالف و چه از نوع همجنس بازی، همچون مخدر نامحسوسی عمل میکند که منجر به شکاف عمیقی میان جوانان تحصیلکرده با امور سیاسی شده و حکومت و سیاست را صرفا میسپارد به دست همان کسانی که باید سیاست را در دست داشته باشند و این درعمل یعنی پیشبرد اهداف سیاسی حاکمان غرب طبق برنامه ای مشخص و خداحافظی با حکومت دموکراسی که مدام از آن دم میزنند.
در این گزارش سعی کردیم چند پرده از آنچه درپس آزادیهای جنسی و تفریحات جوانان و دانشجویان غرب درجریان است را برایتان آشکار کنیم تا نگاه عمیقتری به اخبار داشته و خیالتان راحت باشد که مرغ همسایه غاز نیست…