چرا عادیسازی روابط با اسرائیل شرطبندی روی اسب بازنده است؟
موضوع عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بار دیگر در یک ماه گذشته مورد توجه قرار گرفت. رهبر انقلاب روز ۱۱ مهر در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت بار دیگر قمار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را سراسر ضرر دانستند و با اشاره به اقدام برخی از حاکمان و دولتهای اسلامی عادیسازی را شرطبندی بر اسب بازنده عنوان کردند. سوال این نوشتار این است که چرا رهبر معظم انقلاب چنین دیدگاهی درباره عادیسازی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی روابط دارند؟
عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس از سپتامبر ۲۰۲۰ با مدیریت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا آغاز شد. در مرحله اول، امارات و بحرین و در ادامه نیز سودان و مغرب برای عادیسازی روابط اقدام کردند. در یک ماه گذشته و در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک بار دیگر موضوع عادیسازی روابط و این بار میان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی مطرح شد. در خصوص عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی سه دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه این است که عادیسازی سبب همکاری و ثبات بیشتر در منطقه میشود. دیدگاه دیگر این است که عادیسازی سبب صلح و امنیت بیشتر برای فلسطین میشود. دیدگاه سوم که از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود بر این باور است که عادیسازی نه تنها صلح و امنیت بیشتر برای فلسطین و منطقه غرب آسیا را به همراه نخواهد داشت بلکه به رژیم صهیونیستی فرصت میدهد جنایتها علیه فلسطین را افزایش دهد. در عمل نیز دیدگاه جمهوری اسلامی ایران ثابت شد زیرا رژیم صهیونیستی در طول سه سال گذشته دستکم سه جنگ علیه فلسطینیها انجام داد که عبارتند از: نبرد سیف القدس در سال ۲۰۲۱ که ۱۱ روز به طول انجامید، جنگ ۳ روزه سال ۲۰۲۲ علیه جهاد اسلامی فلسطین و جنگ کنونی علیه باریکه غزه که از ۷ اکتبر آغاز شد. صرفنظر از تأثیرات منفی عادیسازی روابط برای فلسطین، این روند به چند دلیل برای کشورهایی که عادیسازی را انجام میدهند نیز نتایج مثبتی نخواهد داشت و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «شرطبندی روی اسب بازنده» است. در این خصوص میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
۱. مخالفت اکثریت مردم منطقه
واقعیت این است که اکثریت مردم منطقه غرب آسیا با هر گونه عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس مخالف هستند. مردم در کشورهای مختلف با برگزاری تظاهرات، مخالفت خود را با عادیسازی روابط اعلام کردند. بر اساس نتایج نظرسنجی که بنیاد مطالعات آمریکایی واشنگتن دو سال پس از امضای توافق آبراهام انجام داد، ۷۱ درصد از اماراتیها و ۷۶ درصد از مردم بحرین مخالف توافق عادیسازی روابط با اشغالگران هستند. همچنین نتایج این نظرسنجی حاکی از مخالفت ۷۵ درصدی مردم عربستان با عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس است. در واقع، اگر به دلیل ساختار حکومتی که در این کشورها حاکم است امکان برگزاری تظاهرات در مخالفت با عادیسازی وجود ندارد، مردم از طریق نظرسنجی مخالفت خود را اعلام کردند. در جریان جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه غزه نیز مردم در کشورهای مختلف از جمله بحرین، کویت، لبنان، عراق، قطر، مغرب، اردن، تونس، لیبی و مصر با برگزاری تظاهرات حمایت خود از فلسطین را اعلام و جنایتهای رژیم صهیونیستی را محکوم کردند. مخالفت اکثریت قاطع مردم با عادیسازی بر مشروعیت داخلی و حتی جایگاه منطقهای کشورهای عادی کننده روابط تأثیر منفی خواهد داشت.
۲. شکننده بودن رژیم صهیونیستی
یکی دیگر از دلایلی که سبب میشود رهبر معظم انقلاب عادیسازی روابط را قمار و شرطبندی روی اسب بازنده توصیف کنند، وضعیت شکننده درونی رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی به خصوص در ۵ سال اخیر شرایط باثباتی نداشته است. در ۵ سال گذشته ۵ انتخابات پارلمانی برگزار شد و بیشترین عمر کابینه نیز یک سال بود. در یک سال گذشته، رژیم صهیونیستی بیش از هر چیزی شاهد بروز تظاهرات مردمی علیه کابینه نتانیاهو بود، تظاهراتی که چند صد هزار نفر در آن مشارکت کردند. واگرایی سیاسی نیز به حدی افزایش یافت که عملاً احزاب و رهبران آن برای فروپاشی کابینه تلاش میکنند. در عین حال، تشکیل کابینه نتانیاهو با حضور عناصر افراطی و نژادپرست امکانپذیر شد. این شرایط سبب شد که بارها مقامات رژیم صهیونیستی از جمله رئیس این رژیم درباره خطر بروز درگیری و جنگ داخلی و فروپاشی از درون هشدار دهند. در چین شرایطی، کشورهای عربی با رژیم عادیسازی روابط را انجام میدهند که از درون با مشکلات عدیده و جدی مواجه است. بنابراین، نه تنها عادیسازی روابط منافع آنها را تأمین نمیکند بلکه بیش از همه سبب بهرهگیری رژیم صهیونیستی از این روند خواهد شد.
۳. انسجام و قدرت روزافزون محور مقاومت
سومین دلیلی که سازنده نبود عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را برای کشورهای اسلامی اثبات میکند، موقعیت محور مقاومت در درون کشورها و در سطح منطقه است. بدون شک، موقعیت امروز محور مقاومت قابل مقایسه با دو دهه یا حتی یک دهه گذشته نیست. محور مقاومت امروز از انسجام و یکپارچگی درونی و منطقهای برخوردار است و نظمسازی سیاسی و امنیتی منطقه بدون در نظر گرفتن نقش و جایگاه بازیگران محور مقاومت امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، عادیسازی روابط سبب شد گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین برخی از اعضای جنبش فتح و دیگر گروههایی که معتقد به سازش هستند به این جمعبندی برسند که یگانه راه تأمین منافع و امنیت فلسطین، ارتقا قدرت بازدارندگی و مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی است. از سال ۲۰۲۰ که توافق آبراهام امضا شد از یک سو، نسل جدیدی از مقاومت شکل گرفته که قاطعانه با هر گونه سازش مخالف هستند و حتی بر این باور هستند که عملیات مقاومتی را باید در تلآویو انجام داد و از سوی دیگر کرانه باختری نیز مانند باریکه غزه مسلح شده است. جنین در کرانه باختری بار دیگر به کانون مقاومت در دو سال گذشته تبدیل شد و رژیم صهیونیستی مجبور شد بخش زیادی از نیروهای نظامی خود را در مرز با کرانه باختری مستقر کند. همچنین عملیات طوفان الاقصی که بزرگترین شکست نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را بر آن تحمیل کرد، خودباوری و خوداتکایی گروههای فلسطینی را اثبات کرد. در چنین شرایطی، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به منزله صلح و امنیت بیشتر برای فلسطین نخواهد بود زیرا فلسطینیها ثابت کردند که به سازش با این رژیم نمیاندیشند بلکه با ناامیدی از کشورهای عربی، راه مقاومت را در پیش گرفتند.
نتیجه
عادیسازی روابط نسخه آمریکا برای کشورهای عربی و در جهت منافع و امنیت رژیم اشغالگر قدس است. تجربه سه سال اخیر ثابت کرده است که عادیسازی روابط صلح و امنیت را برای فلسطینیها در پی نخواهد داشت و سبب شدت گرفتن منازعه فلسطین- رژیم صهیونیستی خواهد شد. طوفان الاقصی و جنایت رژیم صهیونیستی در دو هفته اخیر به خصوص بمباران بیمارستان المعمدانی این موضوع را ثابت کرده است. علاوه بر این، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با توجه مخالفت اکثریت مردم کشورها و منطقه بر جایگاه کشورهای عادیکننده تأثیر خواهد گذاشت و ارکان حکمرانی حاکمان عرب را نیز سست خواهد کرد. با توجه به این شرایط، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت در تهران، عادیسازی را قمار دانسته و آن را شرطبندی روی اسب بازنده عنوان کردند. شرایط به شدت شکننده داخلی رژیم صهیونیستی نیز در توصیف این شرایط از سوی رهبر معظم انقلاب تأثیر دارد. باید گفت، طوفان الاقصی و غافلگیری و شوک بزرگ رژیم صهیونیستی در مقابل این عملیات، نشان داد آینده متعلق به محور مقاومت و جوانان انقلابی فلسطینی است که در مقابل اشغال ایستادهاند.