به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیش از یک دهه است که تلویزیون به سمتِ ساخت فصلهای متعدد سریالهایش میرود. گاهی اوقات فصلِ دوم برخی سریالها خوب درآمده اما در ادامه به مشکلاتی برخورده که نمونه بارزِ آن سریالهای «پایتخت» و «دودکش» است.
محمدحسین لطیفی، «دودکش 1» را ساخت و بعدها «پادری» فصل دوم آن شد. او تمایلی به ادامهدار کردن سریال نداشت و معتقد بود ادامهها خوب درنمیآید؛ همان نکتهای که بعدها خیلی از کارگردانان آن را مطرح کردند که اگر قرار است فلان سریال ادامه پیدا کند من نیستم.
در این میان سریالهایی بودهاند که با نظرِ مدیران تلویزیون و دستاندکارانش به فصلهای دوم و سوم رسیدهاند؛ مثلا «بچه مهندس» که در سری چهارم بدون کارگردان اولیهاش ثابت کرد اگر روی آنتن نمیآمد شاید اعتبار و عقبه روایتهای اولیه و مورد پسندِ مخاطب را از دست نمیداد.
اما در این میان سریالهایی هستند که به حدی مورد استقبال قرار میگیرند که ساخت آنها برای فصلهای بعدی هم در دستور کار قرار میگیرد. همچون «نونخ» و «زیرخاکی»؛ البته سریالی همچون «پایتخت» همیشه میتواند فصلهای دیگری داشته باشد چون این ظرفیت را میان علاقهمندان دارد اما آنچیزی که در فصل ششم اتفاق افتاد و آن را بحثبرانگیز کرد ضعفِ فیلمنامه و دور شدن از اصالت ساختار اصلی قصه اصلی این سریال بود.
ناگفته نماند که از فصل اول تا پنجم این سریال را مرحوم خشایار الوند به تحریر نگارش درآورد و حالت اصیل خود را حفظ کرد؛ بعد از ناکام ماندن فصل ششم «پایتخت»، عمدتاً کارشناسان مشکل این فصل را فقدان فیلمنامه قوی و از دست رفتن روند یکسان روایت در فیلمنامه عنوان کردند.
همچنین سریالهای دیگری بودند که جزو برندهای موفق تلویزیون شدند اما در فصل جدید ناموفق عمل کردند؛ همچون «زیر آسمان شهر» که توانست با روایت زندگی طبقههای گوناگون جامعه، کمدی جذابی ارائه دهد اما در فصل دوم این موفقیت تکرار نشد.
نمایی از «زیر آسمان شهر»
تغییرات بسیاری را در میانِ بازیگران تجربه کرد و کممخاطب شدن فصل دوم باعث نشد تا مهران غفوریان و همکارانش به سراغ فصل بعدی نروند؛ چون فصل سوم سریال هم جلوی دوربین رفت. در فصل سوم تیم بازیگران به طور کامل تغییر کرد و این روند نزولی تبدیل به سقوط شد و دیگر از آن «زیرآسمان شهر» جذاب و پویا خبری نبود. هرچند بعدها اعلام شد که غفوریان قصد ساخت فصل چهارم این سریال را دارد اما این ایده به دلایلی از جمله درگذشت بازیگرانی همچون کیومرث ملکمطیعی یا ملکه رنجبر و حتی هماهنگنشدن شرایط تلویزیون هرگز عملی نشد.
مهران مدیری شاید بیش از بقیه در ساخت دنبالههای سریالهایش موفق نبود نمونه بارز آن «در حاشیه» تلویزیون و «هیولا» نمایشخانگی که به «دراکولا» تبدیل شد. در کنار «دردسرهای عظیم» که توانست فصل به فصل موفقیتهایش را روزافزون کند. در حالیکه مثلاً سریالی همچون «لیسانسهها» نتوانست در ادامه آن که به نام «فوقلیسانسهها» تغییر کرد، موفق عمل کند. یا «دیوار به دیوار» با آن همه موفقیت در فصل دوم سقوط را تجربه کرد.
این معضل در فضایی غیر از کمدی هم وجود داشت؛ چرا که «بچه مهندس»، «از سرنوشت» و حتی «هوش سیاه» نتوانستند موفقیت فصل نخست خود را تکرار کنند. این اتفاق البته در شبکه نمایشخانگی با «شهرزاد» و «عاشقانه» و حتی این روزها با «زخمکاری» بیشتر خودش را نشان میدهد.
«هوش سیاه» شاید بهترین سریال جنایی-کارآگاهی تلویزیون باشد که در همان 15 قسمت فصل نخست هواداران بسیاری پیدا کرد. این سریال که حاصل همکاری نیروی انتظامی و شبکه 3 بود، بیشتر به موضوعات جرایم اینترنتی، شرکتهای هرمی و ابزارهای جاسوسی میپرداخت. فصل اول هوش سیاه با درخشش حسین یاری، کیکاووس یاکیده و داریوش اسدزاده در جذب تماشاگر موفق بود و همین هم باعث شد فصل دوم سریال هم ساخته شود.
کارگردانان یا به حفظ راکورد پایبند نیستند یا بازیگران اصلی و محوریشان را از دست دادند و مهمتر از همه این نکات، نتوانستند آن فیلمنامه قوی و جذاب و اصالت اولیه قصهشان را در ادامه رعایت کنند. گاهی اوقات هم برخی از سریالها مثل «قهوه تلخ» و «جزیره» در نمایشخانگی مخاطب را با یک قصه ناتمام رها کردند اینجا ضرورت دارد سازندگان تمهیدی برای فصل دوم داشته باشند تا قصهای که مخاطب را با آن همراه کردند را به پایان برسانند؛ اینجا بیشتر بحث، بحثِ حقوق مخاطب است که در فضای نمایشی کشور کمتر سازندگان به آن توجه میکنند. البته این نکته را بیشتر در فضای شبکه نمایشخانگی شاهد بودیم.
این روزها که رئیس سیمافیلم اعلام کرده نهضت احیایِ برندهای موفق در تلویزیون در دستورکار قرار گرفته موقعیت خوبی است که برخی از سریالهایی که میتوانند دنباله داشته باشند نیز مغفول نمانند. یکی از آنها قطعاً سریالهای طنزی است که ماندگار شدند. روزی مهران مهام تهیهکننده از «خانه به دوش» و «متهم گریخت» میگفت که میتوانند دنباله داشته باشند.
البته در این سریالها بازیگرانی حضور دارند که یا فوت کردهاند یا به دلایلی از تلویزیون دور شدهاند. این فاصله افتادن کار «دردسرهای عظیم» را هم به بنبست رساند. علیرغم اینکه سازندگان تمایل داشتند و تلویزیون هم میخواست به دلیل فراهم نشدنِ شرایط جواد عزتی و برخی مقدمات دیگر این سریال نتوانست دنباله دیگری داشته باشد.
همچنین دو سریال «گسل» و «نابرده رنج» که فیلمنامه و طرحشان برای ساخت فصل جدیدشان موجود بود اما امکانش به دلایلی فراهم نشد. علیرضا بذرافشان کارگردان این دو سریال به خبرنگار تسنیم این نکته را مطرح کرد که سال 1396 تصویب طرح فصل دوم "گسل" رسانهای شد. جالب است بدانید به غیر از سری جدید "گسل"، قصه فصل دوم "نابرده رنج" هم موجود است. این کارها که مخاطب دارد معمولاً ادامه پیدا میکنند و قابل تکرار است. اما دیگر برای ساخت آن مُدل کارها تمایلی وجود ندارد. زیرا شکل و جنسِ سیاستگذاریها تغییر کرده است.
بذرافشان همچنین درباره احیای برندهای موفق تلویزیونی این نکته را مطرح کرد: نمیدانم امکانش باشد دنباله برخی از کارها را ساخت؛ از حیث فیلمنامه و ترکیب بازیگران و عوامل. خیلی از اتفاقات حائز اهمیت است که بتوان دنباله اثری را ساخت؛ باید دید تلویزیون در احیایِ برندهای موفق خود چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا به غیر از «نونخ» که این روزها در حال تصویربرداری است و برای عید نوروز و رمضان آماده میشود، «زیرخاکی» مقدمات تولید را فراهم میکند و «پایتخت» هم در حال مذاکره؛ برندهای دیگری را احیاء میکند و یا به سراغِ سریالهای موفقی میرود که ظرفیت و پتانسیل ساخت در فصلهای دیگر را دارند یا خیر؟