رهبر انقلاب کدام استان را «نخبه پرور» دانستند؟
کرمان در دیدگاه رهبر معظم انقلاب حائز ویژگیهای خاصی است. شهدایی همچون حاج قاسم سلیمانی که این خطه تقدیم انقلاب و نظام اسلامی کرده و از جمله شهدای شاخص و مهم کشور نیز هستند، در کلام ایشان جلوه خاصی دارند.
اما رهبر معظم انقلاب درباره نقش تاریخی و بستر نخبه پرورانه شهر کرمان چه نگاهی دارند؟
نقش تاریخی کرمان در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
رهبر معظم انقلاب در خصوص نقشآفرینیِ تاریخی مردم کرمان در دوران ستم شاهی و انقلاب اسلامی فرمودند: «این استان [کرمان] و مردم نجیب آن، خاطرات تلخی از گذشتهها - که چندان از ما دور نیست - دارند. پادشاهان جبار - چه قاجارها و چه قبل از آنها - با این شهر و مردم آن چه کردند. در دوران نظامهای طاغوتی و بیخبر از معنویت، ارزشهای معنویِ این شهر نادیده گرفته شد. در دوران خونبار نظام پهلوی، استعدادهای این شهر، مردم این شهر، واقعیتهای بسیار برجسته و جذاب این شهر و این استان به دست غفلت و فراموشی سپرده شد. در سال ۵۷، آن روزی هم که مردم این استانِ به ستوه آمدهی از ستمهای متراکمی که برآنها شده بود، فریاد برآوردند و اجتماع کردند، مسجد جامع این شهر را به آتش کشیدند و مردم را به قتل رساندند. خاطرههای تلخ و شیرین در فضای این شهر و این استان بسیار است.» 11/2/1384
رهبر معظم انقلاب با اشاره به نقش برجسته لشگر ۴۱ ثارالله و کرمانی ها در عملیات والفجر ۸ و جنگ تحمیلی می فرمایند: «شما کرمانیها شهدای زیادی دارید؛ اما عمدهی شهدای شما متعلق به لشکر ۴۱ ثاراللَّه است. میدانید این لشکر یعنی چه؟ یک لشکر مقتدر، شجاع، فداکار و افتخارآفرین. بعضی از بچههای شما که در لشکر ثاراللَّه شهید شدند، در شب عملیات والفجر ۸ که عرض اروند متلاطم را باید طی میکردند، ۱۳۰۰ متر غواصی کردند و از این طرف به آن طرفِ آب رفتند؛ برای اینکه خودشان را به دشمن برسانند. آب در اروندرود، هم از طرف سرچشمه پایین میآید؛ هم آب مدّ دریا از بالا داخل میشود. اروند، معبر عجیبی است. جوانهای شما لباس غواصی به تن کردند - طوری که دشمن نفهمید - و نه ۱۰ متر و ۲۰ متر و ۱۰۰ متر، بلکه ۱۳۰۰ متر را که عریضترین بخش اروند بود، طی کردند و خودشان را به آن طرف رساندند و توانستند ساحل مقابل را از دست دشمن بگیرند و آن فتحالفتوحِ عجیب را بیافرینند، که دنیا را منقلب کرد. » 12/2/1384
استان نخبهپرور
رهبر معظم انقلاب درباره بستر فرهنگی و نخبه پروری کرمان تاکید می کنند: «بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانیها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کردهام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حسکردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهمترینِ این ویژگیها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبهپروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است ــ [همچنین] نجابت اخلاقی و ایمان صادقانهی مردم کرمان، و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی. بنده فراموش نمیکنم در سال ۴۲ در مدرسهی معصومیّهی کرمان ــ اگر این اسم درست یادم مانده باشد ــ این جوانها و نوجوانهای کرمانی، مثل یک زنجیره، با عناصر مبارز و با طلّاب و فضلای مبارزی که در آنجا بودند، مرتّب میآمدند در این مدرسه و میرفتند، اعلامیّه میدادند، اعلامیّه میگرفتند، پیام میگرفتند، درس میگرفتند و میرفتند در سطح استان پخش میکردند.» 2/10/1402
ایشان در جای دیگری هم با اشاره به نخبگان و چهرههای اثرگذار این استان میفرمایند: «این شهر[کرمان] و این استان برخوردار از افتخارات تاریخی است. در این استان چهرههای جاودانهای که ریشهی علم و هنر و معماری و پیشرفتهای علمی و دینداریِ عمیق و ایمان راسخ را نشان میدهند، در طول تاریخ کشور ما چهرههای بسیاری هستند. قدمت ریشهی علم و هنر در این استان را از بیش از هزار سال پیش با نام محمدبنعیسی ماهانی، و بعد از او شخصیتهای علمی، هنری و ادبیِ بزرگی – که ریاضیدان، منجم، عالم، فقیه، شاعر و هنرمند بودند – در گذشتهی پُرافتخار تاریخیِ این استان و این شهر میتوان مشاهده کرد.» 11/2/1384
شهدای تاثیرگذار و گرانقدر کرمانی
اشاره به شهدای این خطه یکی دیگر از موضوعات مورد اشاره از سوی رهبر انقلاب است: «بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینهی فرهنگیای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینهی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهیای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینههای فرهنگی است.» 2/10/1402
ایشان درباره یکی دیگر از شهدای کرمانی نیز تاکید کردهاند: « یکی از شهدای نامدار این لشکر (لشگر ۴۱ ثارالله )، کسی است که در طول بیست روزی که این قایقها را محرمانه منتقل میکردند، نتوانست استراحت کند. از قول فرمانده محترمش - که الحمدللَّه خدای متعال او را برای ما نگه داشته و جزو عزیزان ماست - نقل کردند که گفته بود این جوان سه شبانهروز چشم به هم نگذاشت و نخوابید. بعد از سه شبانهروز که رفته بود در سنگر بخوابد، مأموریتی ایجاد شد؛ رفتم صدایش کردم و او را با خودم به مأموریت بردم! اینها اینطوری جهاد میکردند.» 12/2/1384