به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام امیرمحسن عرفان کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی و نویسنده کتاب «رسانه و آموزه مهدویت» طی سلسله یادداشتهایی به تبیین ابعاد فرهنگی زیارت اربعین پرداخت. «اربعین و مهندسی و سبک زندگی تراز تمدن اسلامی» عنوان یادداشت سوم این کارشناس تاریخ تمدن است که در ادامه میخوانید.
یکی از مهمترین تهدیدهای اربعین امام حسین علیه السلام که به مثابه یک سلوک تمدنی شناخته میشود، نگاه موسمی، حداقلی و سطحی و منطقهای خاص به اربعین است. نگاه موسمی به این معناست که اربعین را فقط در بازه زمانی خودش دیدن. نگاه لحظهای و فصلی داشتن به اربعین. نگاه حداقلی یعنی اربعین را کلان و جامع ندیدن. نگاههای جزءنگر و بخشینگر اربعین را مورد تهدید و آسیب قرار میدهد. نگاه سطحی در مقابل نگاه تمدنی است و نگاه مکانی در مقابل نگاه جهانی به اربعین است.
ما معتقدیم اربعین امام حسین کارویژههای خاص خود را دارد و فراتر از یک سفر و زیارت میتواند یک سبک زندگی تراز تمدن نوین اسلامی را در جامعه مطرح کند. البته برای اینکه به این مهم دست یابیم، نگاهمان به اربعین نباید موسمی باشد. نگاهمان نباید حداقلی و سطحی و مکانی باشد.
راهکارهای تبدیل اربعین به الگوی مهندسی فرهنگی
اما برای اینکه بتوانیم به اربعین نگاه فرازمانی و فرامکانی داشته باشیم و فراتر از اینکه یک زیارت محض در یک مکان خاص آن را ببینیم و از دیگر سو اربعین تبدیل به الگوی مهندسی سبک زندگی در جامعه شود، باید حداقل چهار راهکار را مدنظر قرار دهیم.
راهکار اول، تعریف اربعین، راهکار دوم، تثبیت فرهنگ اربعین، راهکار سوم، تعیین سلوک تراز اربعین و راهکار چهارم، تولید فرهنگی در راستای اربعین است. بنابراین تعریف، تثبیت، تعیین و تولید چهار راهکار مدنظر در این راستاست.
اما «تعریف اربعین» چیست؟ تعریف به این معناست که یک رویداد را مورد شناسایی قرار دهیم، قابلیتها و ظرفیتهای آن را ارزیابی کنیم. متأسفانه در جامعه ما همچنان با فروکاهش منزلتیِ جایگاه فرهنگی و تمدنی اربعین مواجه هستیم؛ یعنی خوانشها از اربعین حسینی، خوانشهای حداقلی، سطحی و عاطفی است.
«تثبیت فرهنگ اربعین» به چه معناست؟ یعنی ما نیازمند صیانت از فرهنگ اربعین هستیم. دو خطر بسیار بزرگ فرهنگ اربعین را مورد تهدید قرار میدهد: 1. تخریب 2. تحریف. این دو گزاره، ترفند دشمنان برای دستکاریِ فرهنگ اربعین هستند. در مقابلش باید در صدد تثبیت و صیانت فرهنگی از اربعین حسینی باشیم. برای نمونه یکی از مهمترین آوردههای تمدنیِ اربعین امام حسین، مدیریت تنوعات و خردهفرهنگها و یا حتی تضادهای فرهنگی است که بر محوریت حبّ ولیّ خدا دیگر تمایزات ملی، زبانی، نژادی و مذهبی دیده نمیشود. اگر خدایی نکرده در تحریف و تخریب فرهنگ اربعین تضادهای فرهنگی خودش را نشان دهد، سبب دوری از آوردههای فرهنگی اربعین میشود؛ لذا در کنار تعریف اربعین باید به دنبال تثبیت آن باشیم.
«تعیین سلوک تراز اربعین» به این معناست که در خود موسم اربعین باید هنجارها و ناهنجاریها برای تمام عاشقان امام حسین علیهالسلام که در این راهپیمایی بزرگ شرکت میکنند، مشخص شود و هم مصادیق سلوک تراز اربعین در فرا موسم اربعین برای همه معین شود. اگر در اربعین ایثار مالی و جانی و نیز همدلی و سایر گزارههای ارزشی را میبینیم، نباید محدود به بازه زمانی پیادهروی شود. پس مصداق سلوک تراز اربعین، باید در فراتر از موسم اربعین مورد توجه قرار گیرد و تمام عاشقان اباعبدالله باید توجه داشته باشند که اساساً اربعین فراتر از اینکه یک پیادهروی در یک مکان و موسم خاص است، یک فرهنگی است که میتواند سبک زندگی ما را تغییر دهد.
اما «تولید فرهنگی» به معنای تولید ادبیات در قالب آموزش و پژوهش و همچنین تولیدات هنری مبتنی بر فرآیند پژوهشی است تا کمک کند به اینکه اربعین را یک روز خاص نبینیم و آن را تبدیل به یک فرهنگ متعالی کنیم تا سبک زندگی ما را مورد ارتقای کیفی قرار دهد.