۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۴
کد خبر: ۷۶۷۲۲۲
یادداشت؛

باستان گرایی؛ برآمده از دنیای مدرن و جریان اومانیستی

باستان گرایی؛ برآمده از دنیای مدرن و جریان اومانیستی
باستان گرایی نوعی از دهن کجی به اسلام است و هرگاه حکومت و نظام اسلامی در حوزه های اقتصاد و فرهنگ ضعیف شود، باستانگرایی برجسته شده و یاد از کهن روزگار رومانتیک و ایران خیالی به میان می آید و باستان‌گریان به نقد اسلام می پردازند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، باستان شناسي مهم ترين وسيله شناخت گذشته از هزاره هاي دور تا امروز ، به عنوان يكي از ساختارهاي بنيادين هويت فرهنگي بشمار مي آيد. اين شناخت، درك جامعه امروز را ممكن ساخته به طراحي آينده اي درست مي انجامد. از اين ديدگاه باستان شناسي جايگاه علمي ـ نظري و كاربردي ممتازي دارد. باستان شناســـــي با رهيافتي علمي و ميان رشته اي بر پايه آثار مدفون در دل خاك و آب و چه آثار مشهود ـ به بازسازي رفتار فرهنگي از دوران پيش از تاريخ تا به امروز مي پردازد. در اين راستا يك اثر و يا يك پديده و موضوع نه به تنهايي ولي در ارتباط با آثار و پديده هاي ديگر معني پيدا مي كند و در قالب يك مجـموعه براي بازسازي پديده هاي ناشي از رفتار فرهنگي بار مطالعاتي به خود مي گيرد. بازسازي فرهنگ مادي به درك فن آوري و سير تحول آن در زمينه هاي متعدد و مختلف زندگي انسان مثل كشاورزي، صنعت، آبياري و آبرساني، شكار، دامپروري، تغذيه، ارتباطات، مهاجرت، حمل و نقل، تجارت، معماري و عمران و موارد بسيار ديگر منجر مي شود و در نهايت به بازسازي روند اقتصادي ، سياسي، اجتماعي، مذهبي، فرهنگي و غيره مي انجامد.

بدين ترتيب گستره حوزه پژوهش هاي باستان شناختي، اين رشته پويا ، درواقع به همان گستردگي ابعاد مادي و معنوي زندگي انساني است، در تمام جهان و از آغاز زندگي او تا به امروز. باستان شناسي به عنوان دانشي نوين، از يك قرن و نيم پيش تحولي بس چشمگير داشته و همگام با پيشرفت سريع علوم ديگر بخصوص علوم پايه و علوم تجربي و طبيعي هر روز به چشم اندازهاي جديد دست مي يابد. وسعت سرزمين ايران، قدمت فرهنگي و تمدني چند هزار ساله آن و در نتيجه تعدد و تنوع فرهنگ ها و محوطه هاو آثار فرهنگي اين سرزمين ايجاب مي كند كه باستان شناسي ايران از توان بالقوه بسيار بالايي برخوردار باشد.

توجه اسلام و قرآن به باستان شناسی:

قرآن کریم بخش وسیعی را به آغاز آفرینش جهان و انسان و درسهایی از تاریخ امم پیشین پیامبران، پادشاهان اختصاص داده است و کرارا سفارش می کند:

أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ. چرا در زمین سیر و سیاحت نمی کنند تا بنگرند که عاقبت و سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟! فرمان به سیر و سیاحت در زمین (فِی الْأَرْضِ) سپس نظر افکندن (فَینْظُرُوا)، مطالعه تاریخ مستند به اسناد و مدارک غیر مکتوب، یعنی باستان شناسی را مورد تأکید قرار می دهد.

از سوی دیگر قرآن تاریخ پیامبران، امم و ملوک را به صورت تابلوهایی زنده و متحرک بازسازی می کند. به طوری که وقایع تاریخی را به صورت وقایع حال درآورده و در بسیاری از موارد با فعل (أ لم تر) مردم را به مشاهده حوادث تاریخی زنده ترغیب می کند. به عنوان نمونه می فرماید: أَ لَمْ تَرَ کیفَ فَعَلَ رَبُّک بِعادٍ. آیا نمی بینی که پروردگارت با عاد چه کرد؟

باستان گرایی؛ برآمده از دنیای مدرن و جریان اومانیستی

آیات الهی نامیدن برخی آثار باستانی:

از سوی دیگر قرآن بعضی از آثار باستانی مانند جسد فرعون و آثار اصحاب کهف را آیات الهی نامیده و فرموده است:

فَالْیوْمَ نُنَجِّیک بِبَدَنِک لِتَکونَ لِمَنْ خَلْفَک آیةً وَ إِنَّ کثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ. پس امروز بر بلندای ساحل آریم جسد بی جانت تا آیت [و عبرتی ] باشی برای پسینیانت و بسیاری از آدمیان از آیات ما بی خبرانند.

یعنی همان طورکه باید آیات ملفوظ خدا را مورد مطالعه و دقت قرار داد، لازم است که به مطالعه و بررسی آیات ملحوظ خداوند پرداخت.

در قرآن به آثار به جا مانده از حضرت موسی و هارون اهتمام داده شده است، و آنها را مایه آرامش قوم بنی اسرائیل و آیه ای برای افراد با ایمان ذکر می کند:

وَ قالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ إِنَّ آیةَ مُلْکهِ أَنْ یأْتِیکمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ بَقِیةٌ مِمَّا تَرَک آلُ مُوسی وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکةُ إِنَّ فِی ذلِک لَآیةً لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. تابوت عهد، صندوقی بود که حضرت موسی (ع) به فرمان خدا از چوب ساخت و دو لوح حاوی ده فرمان و حقه منّ و عصای هارون و تورات را در آن گذاشت، و بنی اسرائیل به هنگام کوچ این آثار را در پیشاپیش خود حمل می کردند.

پیغمبر اکرم (ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت آموز وارد خانه های ظلم پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.»

و نیز فرمودند: «به زودی دسته ای از مسلمانان گنج خاندان کسری را در کاخ سفید فتح خواهند کرد.»( احمد بن حنبل، مسند، ج 5، ص 89، 100)

 سرانجام کاخ کسری فتح شد و امام علی (ع) از آثار باستانی طاق کسری در مدائن بازدید کردند و در کنار آن دو رکعت نماز خواندند و این آیات را تلاوت کردند:(قمی، سفینة البحار، ج 2، ص 531.) کمْ تَرَکوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کرِیمٍ وَ نَعْمَةٍ کانُوا فِیها فاکهِینَ. چند ماندند از این بوستانها و چشمه های روان و کشتها و جایهای به سامان و نعمتی که در آن غرق بودند و شادمان.

امام علی (ع) در وصیت خود به امام حسن (ع) می نویسد: «و اعرض علیه أخبار الماضین. .. و سر فی دیارهم و آثارهم...اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه نما. .. و در دیار و آثار باستانی آنان گردش کن و درست بنگر که آنها چه کرده اند، از کجا منتقل شده در کجا فرودآمده اند. .. که من گرچه به اندازه همه پیشینیانم، عمر نکرده ام ولی در اعمالشان نظر افکندم و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار [باستانی شان ] به سیر و سیاحت پرداختم (و سرت فی آثارهم) آن چنان که همانند یکی از آنان گردیدم بلکه در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده، گویی با همه آنان از اول تا به آخر عمرشان زندگی کرده ام. من بخش شفاف زندگی آنان را از بخش کدر بازشناختم و سود و زیانش را دانستم، از میان تمام آنها قسمتهای مهم و برگزیده را برایت خلاصه کردم و از بین همه آنها زیبایش را برایت انتخاب نمودم.»

باستان گرایی؛ برآمده از دنیای مدرن و جریان اومانیستی

تعریف باستان گرایی نقطه مقابل باستان شناسی:

اما در مقابل باستان شناسی که امری بسیار مهم و در آموزه‌های اسلامی و قرآنی به آن اشارات فراوانی صورت گرفته که به بخشی از آن پرداخته شد باستان گرایی قرار دارد.

در واقع باید گفت باستان گرایی برآمده از مبانی دنیای مدرن است و از جریان اومانیستی نشأت گرفته است؛ وقتی که غرب از دین مسیحیت فاصله گرفت و نظامی مبتنی بر انسان محوری را پایه گذاری کرد. بایستی برای هویت جمعی خود یکسری الگوهای مدرن را لحاظ کند که از جمله آن الگوها ناسیونالیسم یا همان ملی گرایی است که برخی مولفه های ملی گرایی را پررنگ کرد که از آن جمله جغرافیا و نژاد بود.

باستان گرایی برای افول دین:

جریان ملی گرایی برای سرعت بخشیدن به افول دین و جایگزینی ناسیونالیسم به عنوان دین سیاسی، دوره کهن را مورد توجه قرار می دهد و غرب برای تقابل با کلیسا سراغ تاریخی پیشا مسیحی رفت و یونان باستان را علم کرد و حتی نژاد آریایی را برای تقابل با ادیان سامی و ابراهیمی برآورد؛ همین نسخه باستان گرایی را در شرق نیز پیاده می کنند و روشنفکرانی که درس آموخته غرب اند این نوع نگاه را دنبال می کنند؛ جریان باستان گرایی تقریبا در دویست سال گذشته شکل گرفت.

دین‌ستیزی ازمولفه‌های‌ اصلی باستان‌گرایی:

باستان گرایی با قوم گرایی های که در دوره بنی امیه و دوره های اسلامی وجود داشت و بنای ستیزه با اصل اسلام را نداشت تفاوت دارد، در قومیت گرایی های قدیم مبارزه با اصل اسلام و اصل دین وجود نداشت اما در باستان گرایی اصل دین ستیزی جزء یکی از مولفه های اصلی این تفکر محسوب می شود و با ادیان ابراهیمی تقابل و تضاد دارد.

کوتاه آنکه باستان گرایی یعنی گرایشی به باستان و علم کردن تاریخ، هویت، و آثاری که از دل باستان شناسی بیرون آمده است در مقابل تمدن اسلامی و آنچه که اسلام به ارمغان آورده است؛ باستان گرایی به نوعی دهن کجی به اسلام است و هرگاه حکومت و نظام اسلامی در حوزه های اقتصاد و فرهنگ ضعیف شود، باستانگرایی برجسته شده و یاد از کهن روزگار رومانتیک و ایران خیالی به میان می آید و باستان‌گریان به نقد اسلام می پردازند.

ارسال نظرات