شهید رئیسی فصل جدیدی از حاکمیت دینی را اجرا کرد
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با وجود اینکه بسیاری از شاخصهای اقتصادی در زمان شروع دولت سیزدهم وضعیت مطلوبی نداشت، شهید رئیسی و مجموعه دولت سیزدهم توانست در ۳۴ ماه فعالیت، شاخصها را سر و سامان داده و با تلاش جهادی و شبانه روزی این فرصت را برای رئیسجمهور جدید مهیا کنند تا اقتصاد کشور را جهش دهد.
گرچه دولت سیزدهم نتوانست با ریاست جمهوری شهید رئیسی به ایستگاه پایانی برسد اما در همین عمر ۳ ساله نیز بسیاری از مشکلاتی که در سال پایانی دولت دوازدهم بُروز و ظهور یافت و با همان مشکلات عدیده خصوصا در بخش های اقتصادی، معیشت مردم، روابط خارجی، تأمین کالاهای اساسی و اعتماد اجتماعی به دولت سیزدهم تحویل شد، برطرف و با پشتوانه خوبی به دولت بعدی تحویل داده شد.
برای بررسی خدمات و مجاهدت های شهید رئیسی با محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم گفتگویی صورت گرفته که در ادامه جزئیات آن آمده است:
شما به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به رئیس جمهور شهید شناخته میشدید؛ خاطرات و ناگفته های خود را از شهیدرئیسی سؤال: بفرمایید و اینکه مهم ترین دستاورد ایشان چه بود؟
اسماعیلی: ما سالها توفیق داشتیم در محضر شهید رئیسی حضور داشته باشیم و رابطه ما نه صرفاً یک رابطه همکاری بود، بلکه رابطه استاد و شاگردی بود. از زمانی که همکاری نزدیکمان آغاز شد، از دوره حضور ایشان در آستان قدس رضوی تا شهادت ایشان، همواره در کنار ایشان بودیم.
در این دوران طولانی، آنچه که از آیتالله شهید میتوانیم بیان کنیم، یک ایمان و تعهد عمیق به باورهای دینی، به توحید و اصول مذهبی است که ایشان با تمام وجود و در تمامی ابعاد زندگیشان به آن پایبند بودند.
آیتالله رئیسی در حقیقت یکی از مومنترین افراد به مسیر انقلاب اسلامی بود. انقلاب اسلامی بهویژه در پی اجرای مفهوم توحید در تمامی عرصهها بود، و آیتالله رئیسی همواره این مفهوم را در مدیریتهای مختلف کشور عملیاتی میکرد. ایشان در دوران ریاست جمهوری خود، توانستند فصل جدیدی از حاکمیت دینی را در کشور به نمایش بگذارند و عملاً نظریه دولت دینی و نظریه امت و امامت را به مرحله اجرا درآوردند.
اگر بخواهیم برجستهترین ویژگی ایشان را در این دوران بیان کنیم، باید بگوییم که ایشان سهم بسیار زیادی در تحقق کارآمدی نظریه دولت دینی داشتند.
برای آیتالله رئیسی مسئلهی اول و مهمتر از هرچیز، دفاع از این چارچوب کلی بود: نظریه دولت دینی و محوریت امام جامعه در اداره امور کشور. ایشان هیچگاه به دنبال حفظ حیثیت شخصی یا دولت خود نبود، بلکه همواره در تلاش بودند تا در مسیر خدمت به نظام اسلامی و اجرای اصول ولایت فقیه حرکت کنند.
آیتالله رئیسی در تمامی مذاکرات و جلسات داخلی و خارجی، همواره وفاداری خود را به مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی نشان میدادند. در مذاکرات پشت درهای بسته با روسای جمهور کشورهای مختلف، ایشان همواره از راهنماییهای مقام معظم رهبری یاد میکردند و بهصراحت به تبعیت از رهبری انقلاب تأکید میکردند. این نوع دلدادگی و فهم عمیق ایشان نسبت به ولایت، یکی از ویژگیهای برجسته شخصیتی ایشان بود که ایشان را ممتاز میکرد.
مهم ترین دستاورد رئیسی اثبات کارمدی نظریه دولت دینی و مقاومت بود
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که مهمترین دستاورد ایشان، نشان دادن کارآمدی نظریه دولت دینی و مقاومت در برابر چالشهای بینالمللی و داخلی بود. ایشان در دوره ریاست جمهوری خود، توانستند مدل مقاومتی را که مقام معظم رهبری در سطح جهانی مطرح کرده بودند، بهطور عملی در عرصههای مختلف اقتصاد، سیاست و روابط بینالملل به نمایش بگذارند.
انقلاب اسلامی ایران در حقیقت یک انقلاب شالودهشکن بود که در آن نظم دولت ملت غربی به چالش کشیده شد. آیتالله رئیسی یکی از کسانی بود که توانست در عمل، در مواجهه با چالشهای مختلف داخلی و خارجی، بهطور مؤثر این نظریه را بهعنوان یک مدل جدید حکومتی معرفی و پیادهسازی کند. از این منظر، ایشان نقش بسیار مهمی در تثبیت و گسترش اندیشههای انقلاب اسلامی در سطح جهانی داشتند و توانستند در عرصههای مختلف، بهویژه در حوزه مقاومت و سیاست خارجی، موفق عمل کنند.
اینها بخشی از ویژگیها و دستاوردهای آیتالله شهید رئیسی بود که در دوران مدیریت خود در کشور، با تلاش و فداکاریهای فراوان به نمایش گذاشتند. در حقیقت، آیتالله رئیسی همواره در مدار اجرای نظریه و گفتمان مقاومت و توسعه آن در جهان اسلام قرار داشت.
ایشان بهویژه در عرصه سیاست خارجی، بهویژه در سخنرانیهایشان در سازمان ملل، این دیدگاهها را مطرح میکردند. در دوره اول که به دلیل شیوع کرونا حضور فیزیکی در سازمان ملل نداشتند و سخنرانی ایشان به صورت مجازی انجام شد، و در دو سال بعد که ایشان حضوری در جلسات سازمان ملل داشتند، نه تنها مسائل داخلی کشور را بیان میکردند، بلکه به مسائل مهم سیاست خارجی و چالشهای تمدن غرب نیز اشاره میکردند. این نوع نگاه و بیان شالودهشکنانه، همواره بر اساس اصول انقلاب اسلامی و در جهت مقاومت و مقابله با هژمونی غرب بود.
شهیدرئیسی پیام واحدی از مسلمانان را در سازمان ملل مخابره کرد
یادمان باشد که یکی از نمادهای مهم در این سخنرانیها، وقتی بود که آیتالله رئیسی قرآن را در دست گرفتند. قرآنی که برای بسیاری از مسلمانان جهان بهویژه در مکه و مدینه شناختهشده است. ایشان با این حرکت، پیام واحدی از وحدت جهان اسلام را منتقل کردند. این اقدام نمادی از انسجام و همدلی مسلمانان در مقابل چالشهای جهانی بود. هیچ شک و شبههای در این انتخاب وجود نداشت و این قرآن نمادی برای اتحاد و همبستگی جهان اسلام بهشمار میرفت.
آیتالله رئیسی در مسند ریاست جمهوری، خود را بهعنوان مجری این گفتمان تمدنی میدانست. ایشان همواره در برابر جریان تمدن غربی، بهویژه در حوزه خانواده، سیاستهای غرب را به چالش میکشیدند. در تمامی دورههای ریاستجمهوری که روسای جمهور ایران در سازمان ملل سخنرانی کردهاند، تنها در برخی موارد از جمله سخنرانیهای مقام معظم رهبری در سال ۱۹۸۶ و برخی سخنرانیهای دیگر، این نوع رویکردها وجود داشت.
آیتالله رئیسی بهطور خاص با شجاعت تمدن غرب را از منظر ناکارآمدیاش به چالش کشید و این دقیقاً در راستای همان نظریه شالودهشکنی بود که از ابتدا در نظر داشتند. ایشان خود را فرزند انقلاب اسلامی میدانست و بر اساس تفکر اصیل این انقلاب، حرکت میکرد.
ایشان همواره با استکبار ستیزی و مقابله با هژمونی غرب در سیاستهای جهانی، تلاش میکردند تا این تفکر را گسترش دهند. مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و مقابله با انگارههایی که غرب برای تمامی جهان تحمیل میکند، از دیگر ویژگیهای بارز رویکرد ایشان بود. ایشان هیچگاه نمیپذیرفتند که کشورهای دیگر برای پیشرفت خود باید زیر سایه منویات غربیها حرکت کنند.
سؤال: در داخل کشور ایشان با چه چالش هایی مواجه بودند؟
اسماعیلی: در داخل کشور نیز، آیتالله رئیسی با چالشهایی در عرصه رقابت گفتمانی روبهرو بودند. عدهای میگفتند که چرا باید ما استثنا باشیم و چرا نباید در جریان بینالمللیشدن کشورها و همراستایی با کشورهای دیگر قرار بگیریم.
برخی از تریبونداران رسمی کشور که در مقامات ارشد اجرایی هم حضور داشتند، بارها به نقد این رویکردها پرداختهاند. اما آیتالله رئیسی همچنان بر آرمانهای انقلاب اسلامی و نظم جهانی که امام راحل برای آن تلاش کرده بودند، پافشاری میکردند.
ایشان معتقد بودند که نهضت انقلاب اسلامی نه تنها یک نهضت داخلی بلکه یک نهضت جهانی است که مخاطبان آن نه تنها مسلمانان، بلکه مستضعفین در سراسر دنیا هستند.
آیتالله رئیسی خود را نه تنها مجری مسائل اقتصادی و معیشتی، بلکه مجری و پیشبرنده این گفتمان و نگاه تمدنی میدانست. ایشان بر این باور بودند که باید این آرمانها را در سطح جهانی پیادهسازی کرد و در عین حال مشکلات داخلی، مانند مسائل اقتصادی و معیشتی مردم، نیز باید با همین نگاه اصولی حل و فصل شود.
شهیدرئیسی معتقد به قطعی برق یا افزایش قیمت بنزین نبود
سؤال: با توجه به معضلات این روزهای حوزه انرژی، نگاه شهیدرئیسی به مسائل این حوزه چه بود؟ ایا با گرانی بنزین یا قطعی برق موافق بود؟
اسماعیلی: در خصوص نگاه ایشان به حوزه انرژی نیز باید گفت که آیتالله رئیسی بهخوبی از مشکلات موجود در نظام یارانهای انرژی آگاه بود. ایشان به این موضوع که این سیستم نادرست است و مشکلاتی را برای کشور ایجاد میکند، اشاره داشتند.
ایشان معتقد بودند که باید راهحلهای مناسبی برای اصلاح این سیستم و رفع ناهنجاریهای آن پیدا کرد، بدون اینکه فشار بیشتری به مردم وارد شود. اما در عین حال، راهحلهای فوری و قطعی همچون افزایش قیمت انرژی را بهعنوان گزینههای نهایی در دستور کار قرار ندادند و همواره به دنبال راهکارهایی بودند که منافع مردم در آن حفظ شود.
یک کارگزار یا یک حاکم با تمام مسئولیتهای خود در راستای خدمت به مردم و کشور تصمیمگیری میکند. بهعنوان مثال، وقتی آیتالله رئیسی دولت را تحویل گرفتند، یکی از مشکلات جدی کشور خاموشیهای مکرر برق در تهران و شهرستانها بود. وضعیت اجتماعی نیز بهنوعی نیمه تعطیل یا تعطیل بود.
در روز مراسم تنفیذ ریاست جمهوری ایشان، کشور در شرایط سختی قرار داشت و بالای ۷۰۰ نفر از هموطنان عزیزمان به دلیل کرونا فوت کرده بودند. اینها واقعیتهایی بودند که کشور با آنها روبهرو بود.
جهانگیری در روز تحویل دولت به شهید رئیسی چه گفت؟
آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم، در آخرین جلسه با رئیسجمهور جدید اشاره کردند که از ابتدای انقلاب در مسئولیتهای مهم بودهاند و اکنون کشور را در وضعیتی تحویل میدهند که در آن بحرانهای مختلف وجود دارد.
آیتالله رئیسی بهخوبی میدانستند که باید بهویژه در چنین شرایطی، اولویت را به آرامش مردم بدهند. ایشان معتقد بودند که حتی اگر برنامهریزیهایی انجام میدهیم که ممکن است برای نظام اداری کشور مشقت ایجاد کند، باید در درجه اول آرامش مردم تأمین شود. به عبارت دیگر، ایشان اعتقاد داشتند که کارگزار باید بیش از حد معمول سختی بکشد، وقت بگذارد و از همه امکانات استفاده کند تا مشکلات مردم حل شود.
ایشان همواره بر این باور بودند که در دوران جنگ تحمیلی مردم همراهی کردند و برای پیشبرد امور کشور با مشکلات مختلف کنار آمدند. اما امروز که کشور شرایط متفاوتی دارد، نمیتوانیم مردم را با مشکلات بزرگ مواجه کنیم.
میزان تولیدبرق در دولت سیزدهم افزایش چشم گیری داشت
آیتالله رئیسی در دوران مسئولیت خود با چالشهایی نظیر ناترازی برق مواجه شدند، اما میزان تولید برق در این سه سال در وزارت نیرو بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرد. ظرفیت تولید برق که در این دوره ایجاد شد، معادل چندین دوره ۸ ساله قبلی بود. با این حال، مشکلاتی همچنان در این زمینه وجود داشت و برخی از نهادها مجبور به کاهش مصرف برق میشدند.
در وزارتخانهها، بهویژه در تابستانها، وقتی مصرف برق از حد معین فراتر میرفت، برخی از بخشها قطع برق میشدند. در دورههای گذشته، وزارتخانهها مجبور میشدند ساعتهای کاری خود را محدود کنند تا مصرف برق کاهش یابد.
آیتالله رئیسی هیچگاه در اتاق خود از کولر استفاده نکردند
آیتالله رئیسی هیچگاه در اتاق خود از کولر استفاده نکردند و همیشه بر رعایت مصرف بهینه تأکید داشتند. ایشان نه تنها خود، بلکه کارکنان دولت را نیز به رعایت صرفهجویی در مصرف انرژی تشویق میکردند. در بسیاری از وزارتخانهها، کاهش مصرف برق بهطور جدی اعمال میشد. با این حال، اولویت همواره این بود که مردم در آرامش باشند و مشکلات آنها به حداقل برسد. در این دوران، تمامی تدابیر بهگونهای اتخاذ میشد که خدمات عمومی و ضروری برای مردم مختل نشود.
شهیدرئیسی شرایط بازگشت ایرانیان به کشور را فراهم کرد
سؤال: در دوران وزارت شما چندین بار بر بازگشت هنرمندان خارج از کشور تاکید داشتید، نگاه شهید رئیسی به این مسئله چه بود؟
اسماعیلی: در مورد بازگشت هنرمندان ایرانی، از جمله هنرمندانی مانند معین، باید بگویم که دولت آیتالله رئیسی یکی از اولویتهای خود را بازگشت ایرانیان خارج از کشور قرار داده بود. ایشان در اولین نشست خبری خود پس از انتخاب بهعنوان رئیسجمهور، این مسئله را بهطور صریح مطرح کردند.
بازگشت ایرانیان خارج از کشور یکی از مسائل مهمی بود که دولت ایشان به آن توجه ویژه داشت. آیتالله رئیسی همواره بر این عقیده بودند که ایرانیان خارج از کشور باید بدون هیچ مانعی به وطن خود بازگردند.
در حقیقت، ایشان ایران را خانه تمامی ایرانیان میدانستند و هیچ فردی را نمیتوانستند از ورود به کشور خود ممنوع کنند، مگر در موارد خاص که مشکلات امنیتی و سیاسی وجود داشته باشد
ایشان بر این باور بودند که هیچ فرد ایرانی نباید بهدلیل مسائل سیاسی یا شخصی از ورود به کشور خود محروم شود. دولت آیتالله رئیسی تلاش کرد تا این مسیر را هموار کرده و شرایطی فراهم آورد تا ایرانیان خارج از کشور بتوانند بدون نگرانی به وطن خود بازگردند و در کنار مردم خود باشند.
خاطره اسماعیلی از بازیگر زمان طاغوت که مجوز اجرا گرفت
این یک حرف مهم است که باید به کشور بازگشت. بعضی از دوستان اعتراض میکردند که چرا این مسئله را پیگیری میکنید، اما من همیشه گفتهام که آیا میتوانم بگویم این افراد نباید به کشور بازگردند؟ هیچ فردی چنین حقی ندارد. یک ایرانی متعلق به این خاک است و هر زمان که بخواهد، میتواند به کشور خود بازگردد.
ما با همین رویکرد به مسئله بازگشت هنرمندان نگاه میکردیم. علاوه بر این، رویکرد ما بر این بود که فضایی برای فعالیت هنری این افراد ایجاد کنیم.
من در همان روزهای اولیه پس از مسئولیت خود، هنرمندانی به دیدارم آمدند. یکی از آنها که ۴۰ سال پیش در زمان طاغوت در فیلمها بازی میکرد، به من گفت که حالا میخواهد در کشور تئاتر اجرا کند.
برخی از دوستان شروع به مخالفت کردند، اما در نهایت در بهمن ۱۴۰۰، مجوز اجرای تئاتر ایشان صادر شد و در تهران به مدت یک ماه نمایش خود را اجرا کرد. پس از آن، به نظر میرسد که ایشان مجوز ساخت فیلم نیز دریافت کرده است.
در مورد خوانندگان نیز، یکی از مشکلاتی که در دوره اخیر به آن مواجه شدیم، مطرح شدن دوگانگیها بود. این برای ما تعجبآور بود که بعضیها میگفتند هنرمندان دچار محدودیت هستند، در حالی که آمار سازمان سینمایی نشان میدهد که محدودیت هنرمندان در دوره ما نسبت به دورههای قبل به شدت کاهش یافته است.
برای مثال، تعداد هنرمندانی که مشکلات اجرایی داشتند، در دوره ما به کمتر از یک دهم کاهش پیدا کرده بود. البته اینها عمدتاً هنرمندانی بودند که خارج از کشور بودند، به دلایل مختلف، چه مسائل شخصی و چه مسائل قانونی.
هیچوقت با هنرمندان برخورد سخت و قهری نکردیم
در نهایت، کسانی که حجاب خود را رعایت نمیکردند و بهطور علنی قوانین کشور را نقض میکردند، دچار مشکلات قانونی میشدند. این طبیعی است که در چنین شرایطی وضعیت آنها باید تغییر کند. با این حال، بسیاری از این هنرمندان حتی در مواردی که دچار مشکلات شدند، ابراز ندامت کرده و خواستند که مسائلشان حل شود. ما هیچگاه دنبال این نبودیم که به هنرمندانی که ممکن است تحت تأثیر احساسات یا اطلاعات نادرست قرار گرفتهاند و واکنشی نشان دادهاند، برخورد سختی داشته باشیم.
در حقیقت، در برخی مواقع ما منعطف برخورد میکردیم، برخلاف انتقاداتی که از بعضی دوستان حزباللهی داشتیم که چرا در مقابل این افراد منعطف هستید. ما معتقد بودیم که جریان هنری کشور بسیار وسیعتر و عمیقتر از چند نفر سلبریتی است که با آنها مشکل دارند. جریان هنری متعلق به تمام هنرمندان کشور است و ما نباید بهگونهای برخورد کنیم که این جریان عمیق فرهنگی دچار بدگمانی شود.
ما این رویکرد را در طول دوره مسئولیت خود دنبال میکردیم و تا روز آخر این نگاه را حفظ کردیم. کشور باید برای تمام هنرمندان باز باشد، اما اگر کسی با مسائل حقوقی و قضائی روبهرو بود، مسأله متفاوت است.
مثلاً یکی از هنرمندان مشهور که پروندهای از قبل از انقلاب داشت، نمیتوانست بهخاطر مسائل شخصی از حق ورود به کشور خود محروم شود. هیچ محدودیتی برای بازگشت افراد به کشور وجود ندارد، مگر اینکه پروندههای خاص قضائی و حقوقی داشته باشند. در این صورت، دولت و دستگاههای مربوطه همکاری میکردند تا مسائل بهطور قانونی حل و فصل شوند.
برای اولین بار سند عالی موسیقی کشور ابلاغ شد
این رویکرد دولت در همراهی با هنرمندان باعث شد تا فضای کشور تغییر کند. جمهوری اسلامی یک نظام وسیع است که نگاه انجماد و تنگنظری ندارد. این نظام انعطافپذیر است و در برابر اشتباهات شهروندانش، سیاستهای معقول و بخششی اتخاذ میکند. البته، در عین حال، این نظام از اصول و خطوط قرمز خود عقبنشینی نمیکند.
سؤال: نگاه شهیدرئیسی به حوزه موسیقی و فیلم چه بود؟
اسماعیلی: در مورد نگاه آیتالله رئیسی به حوزه موسیقی و فیلم، ایشان مبانی فرهنگی روشنی داشتند. برای توضیح این مسئله، باید به سوابق فکری ایشان اشاره کنم. آیتالله رئیسی همواره شاگرد مکتب امام خمینی (ره) بودهاند و سالها در محضر ایشان درس آموختهاند.
همچنین، ایشان از طریق مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی، که بهعنوان استاد ایشان شناخته میشد، به مبانی فکری و فقهی رهبر انقلاب آشنایی کامل داشتند و این آموزهها را قبول داشتند.
آیتالله رئیسی با مبانی عمیق و تحولی فقهی شهید آیتالله سید محمدباقر صدر آشنا بودند. ایشان یک عالم دینی مجتهد بودند که مبانی این تفکر اجتهادی مبتنی بر اصول روشنگرایانه را کاملاً در حوزه اجرایی با خود به عرصه عمل آوردند. به شما عرض کنم که ایشان خط فاصله روشنی با اباحهگری داشتند و همچنین از تحجر فاصله داشتند.
به همین دلیل، در دورهای که آیتالله رئیسی رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران بودند، برای اولین بار بعد از ۴۵ سال، موسیقی در کشور دارای قانون شد.
دولت حامی فرهنگ با دولت بیاعتنا فرق میکند
سند عالی موسیقی ایران، یا همان سند ملی موسیقی، به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و آیتالله رئیسی آن را در اسفند ۱۴۰۲ ابلاغ کرد. این اقدام مبنای تحول بزرگی در حوزه موسیقی بود. من برای این سند، مراسم رونمایی برگزار کردم و بزرگان موسیقی مانند استاد فرهنگ و استاد انتظامی، که همه ما آنها را میشناسیم، ابراز خوشحالی کردند که موسیقی اصیل ایرانی در جمهوری اسلامی ایران دارای جایگاه قانونی شده است.
این اقدام نشاندهنده احترام به موسیقی اصیل ایرانی بود. ما تالار وحدت را از ابتدای سال به اجرای خوانندگان اصیل ایرانی اختصاص دادیم. کسانی که سالها بود که اجرا نداشتند، مانند استاد مختاباد، در این تالار اجرا کردند. برنامههایی برای استاد سراج و استاد افتخاری نیز در نظر گرفته شد، افرادی که عمدتاً در حلقه کنسرتهای پاپ نبودهاند. اینها به شدت نیازمند حمایت حاکمیت بودند. بعضی وقتها از برخی دوستان در این زمینه شنیده میشود که این رویکردها بهدرستی نیست، اما باید بگویم که فرهنگ دولتی نیست. دولت موظف است که از فرهنگ حمایت کند، چراکه دولت ما از فرهنگ اصیل کشور برخاسته است. به همین دلیل، دولت باید حامی فرهنگ باشد.
دولت حامی فرهنگ با دولت بیاعتنا به فرهنگ فرق میکند. دولت آیتالله رئیسی، دولت حامی فرهنگ و هنرمندان بود. به همین دلیل، موسیقی سنتی در دوران ایشان ترویج یافت و هنرمندان مورد احترام قرار گرفتند.
اهدای نشان درجه یک هنر به پیرمرد 107 ساله روستایی
یک وقت من همراه آیتالله رئیسی به استان آذربایجان غربی سفر کرده بودم. این سفر به بهار سال ۱۴۰۱ مربوط میشد. به یاد دارم که در بالگرد در حال عبور از مناطق مرتفع بودیم و به سردشت رسیدیم. فرماندار آنجا به من گفت که در این منطقه یک پیرمرد کرد ۱۰۷ ساله وجود دارد که در بین اهالی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه بسیار محبوب است.
من بهعنوان وزیر فرهنگ، اولویت اول خود را قرار دادم که از این پیرمرد هنرمند دیدار کنم. این هنرمند ۱۰۷ ساله که هنوز در روستای خود زندگی میکند، در آن روز درجه یک هنری خود را که معادل مدرک دکترا بود، از من دریافت کرد. این نگاه عدالتمحور فرهنگی است که آیتالله رئیسی در دولت خود دنبال میکرد.
ما همچنین در شهرضا و اصفهان به دیدار هنرمندان قدیمی و پدران شهدا رفتیم، مانند یک پیرمرد ۸۵ ساله که آوازخوان بود و صدایش در سراسر ایران پخش شده بود. این شیوه عدالت فرهنگی، دستور آیتالله رئیسی بود که در کشور اجرا شد. ایشان همیشه تأکید داشتند که تهران و مناطق خاص نباید مختص اهالی فرهنگ و هنر باشد، بلکه همه ایران باید سرای هنرمندان باشد.
جای جلاد و شهید را عوض کردند
سؤال: در رقابت های انتخاباتی گاها شاهد تخریب هایی علیه ایشان بودیمف شیوه مواجه شهیدرئیسی با این مسائل چطور بود؟
اسماعیلی: در سال ۱۳۹۶، شاهد تخریبهای گستردهای علیه آیتالله رئیسی بودیم. این تخریبها در دوران انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ بیشتر شد، زمانی که برخیها به او عنوان "جلاد" را نسبت دادند و در مقابل، او را در برابر شهیدان قرار دادند.
آیتالله رئیسی، قهرمان مبارزه با تروریسم داخلی در دهه ۶۰ بود. ایشان و بزرگان دیگری مانند شهید لاجوردی، قهرمانان مبارزه با تروریسم داخلی بودند.
تروریسمی که باعث شد ۱۷ هزار نفر از مردم بیگناه، از جمله زنان و کودکان، در داخل کشور به خاک و خون کشیده شوند. آیتالله رئیسی با قاطعیت در مقابل این گروهها ایستاد.
ایشان بهخاطر مبارزه با چنین تروریسمی که در تهران و دیگر نقاط کشور جنایات وحشیانهای را انجام میدادند، یادآوری کرده بود که ما داعش را داشتیم، زمانی که هنوز داعشی در منطقه شکل نگرفته بود.
گروههایی که در روز روشن، مردم بیگناه را بهخاطر داشتن ریش به قتل میرساندند. به جرم اینکه عکس امام را یک بقال در مغازهاش زده بودند، آنها ترور میکردند.
خانوادههایی که فرزندانشان را به جبهه اعزام میکردند، خانوادههایشان را مورد هجمه قرار میدادند. رسماً به عنوان نیروی پیادهنظام دشمن وارد کشور میشدند برای عملیات نظامی.
آیتالله رئیسی قهرمان مبارزه با این تروریسم بود
آیتالله رئیسی قهرمان مبارزه با این تروریسم بود و به جای اینکه در سال ۹۶ دوستانی که در انتخابات بودند، این را به عنوان نقطه عطف و جایگاه ایشان مورد تجلیل و تکریم قرار دهند، این را در بازیهای سیاسی خود به عنوان نقطه ضعف مطرح کردند.
شهیدرئیسی برای دفاع از اصول انقلاب وارد انتخابات شد
اما مردم نشان دادند که بصیرت دارند و چگونه به ایشان ابراز علاقه میکردند. همان موقع، در مدت ۱۰ تا ۲۰ روز حضور در صحنه انتخابات، ۱۶ میلیون نفر به ایشان رای دادند.
ایشان در آن زمان محبوبترین شخصیت ایرانی بودند، آیتالله رئیسی فاصله زیادی از دیگران داشت. دلیل اینکه ایشان دوباره وارد انتخابات شدند و خودشان را در معرض این امتحان سخت قرار دادند، دفاع از اصول انقلاب اسلامی، مبارزه با فساد و نشان دادن کارآمدی نظام دینی در عمل بود.
اینکه در روز شهادت ایشان، در میان کوهستانهای مهآلود و بارانی سرد ورزقان به دنبال بقایای بالگرد ایشان میگشتیم، خود گویای کارنامه رئیسجمهوری بود که شب و روز را برای خدمت به مردم دوخته بود. خداوند متعال یک عروج ملکوتی به ایشان هدیه کرد و ایشان را برای همیشه بر صدر حوزه خدمتگزاری در کشور قرار داد.
دلیل مقایسه شهیدرئیسی با امیرکبیر توسط رهبرانقلاب
همانطور که رهبر انقلاب سه سال خدمات ایشان را با سه سال امیرکبیر که نماد کار و مدیریت اجرایی در کشور بود، همطراز عنوان کردند. بسیاری همیشه تلاش میکردند تا مقایسههایی ایجاد کنند، اما رهبر انقلاب بارها فرمودند اگر این دوره ادامه پیدا میکرد، چند سال دیگر آیتالله رئیسی رئیسجمهور میشد و بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل میشد.
سؤال: شیوه مواجه شهید رئیسی با رسانه ها و منتقدین چطور بود؟
اسماعیلی: آیتالله رئیسی به اهالی رسانه احترام میگذاشت و به همین دلیل دغدغههای آنان برایش مهم بود. بسیاری از نویسندگان روزنامهها و خبرگزاریها، چه مخالف و چه موافق، حتما به خاطر دارند که ایشان تماس میگرفتند و از فلان مطلب انتقادی در فلان روزنامه یا خبرگزاری تشکر میکردند.
یادم است که یک روز، ایشان پس از یک جلسه خبری در سال ۱۴۰۲ به من زنگ زدند و فرمودند که فلان روزنامهنگار یا اهل رسانه نکتهای را گفته که از یک مظلومی دفاع کرده است و من یادم رفته بود از او تشکر کنم. ایشان خواسته بودند که من از طرف ایشان به آن فرد زنگ بزنم و تشکر کنم.
این موضوع بارها برای من پیش آمد و به طور مستمر ایشان از منتقدین و کسانی که پیشنهادات یا نکات مثبت داشتند، تشکر میکردند. بارها نیز افرادی که در قوه قضائیه بودند، مخالفین ایشان، این اقدامات ایشان را تصدیق میکردند.
شیوه مواجهه شهیدرئیسی با منتقدان رسانهای
این افراد به آقای آیتالله رئیسی نامه مینوشتند، افرادی که به نظرشان دچار تضییع حق شده بودند و خودشان نیز دچار تزریق شده بودند. ایشان به صورت ویژه به این مسائل رسیدگی میکردند.
در هر شرایطی حتی در دورترین نقطه کشور، به ایشان خبر میرسید. این مسئله برای شخصیتهایی که معمولاً شناخته شده بودند، راحتتر اتفاق میافتاد، زیرا مطالبشان به راحتی به دست میرسید، در رسانهها مینوشتند و نامهها به نامشان ارسال میشد.
اما آیتالله رئیسی حتی در این موارد هم توجه ویژهای داشتند. ایشان واقعاً نسبت به رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی، که رکن اطلاعرسانی است، احترام میگذاشتند.
ایشان به عنوان نمایندگان افکار عمومی، با همه وجود این احترام را قائل بودند. یک زمانی در دولت، بحث پاسخگویی مطرح شد و خودشان ما را مورد خطاب قرار دادند که دولتمردان باید بتوانند پاسخگو باشند. اگر اشکالی وجود دارد، باید از آن تشکر کنند و اگر اشکالی درست نیست، باید توضیح دهند. این تعامل بسیار قوی و دو طرفه با رسانهها، در واقع فضای همکاری مشترک را ایجاد کرده بود.
سؤال: دلیل ثبت نام شما در انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟ جمعی از وزرا با ارسال نامه ای به شورای نگهبان از کاندیداتوری شما در انتخابات حمایت کردید، روایت آن روزها را بفرمایید.
اسماعیلی: بله، برای ما که تصوری برای انتخابات چهاردهم نداشتیم، این موضوع به شدت شوکهکننده بود. ما فکر میکردیم که آیتالله رئیسی باید در سال ۱۴۰۴ برای بار دوم از مردم رای بگیرند تا بتوانند ۴ سال دیگر خدمت خود را در ریاست دولت ادامه دهند. فقدان ایشان برای ما، کسانی که به خوبی با ایشان کار کرده بودیم، یک سلمه شدید بود.
شهادت ایشان در ۳۱ اردیبهشت اعلام شد و ثبتنام برای انتخابات هفت یا هشت روز بعد از این تاریخ آغاز شد. روز چهاردهم یا ۱۵ خرداد، روز آخر ثبتنام بود، یعنی دو هفته بعد از شهادت ایشان، فرصت ثبتنام تمام میشد. طبق قانون اساسی، باید رئیسجمهور جدید در مدت ۵۰ روز انتخاب میشد.
رهبر عزیز انقلاب تأکید داشتند که کشور باید سریعاً این دوره گذار را طی کند. در دولت نیز این موضوع مطرح بود که هیچگونه وقفه یا اختلالی در امور اجرایی به وجود نیاید.
روایتی از مشورت انتخاباتی وزرای شهید رئیسی با مخبر
گروهی در دولت، به ویژه آقای دکتر مخبر، برای بررسی این موضوع انتخاب شدند و جلساتی برگزار شد. من شخصاً خیلی مصر بودم که آقای دکتر مخبر در انتخابات حضور پیدا کنند. ایشان معاون اول آیتالله رئیسی بودند و شخص کارآزمودهای بودند که مورد اعتماد ویژه رهبر انقلاب قرار داشتند و در همه ارکان حاکمیت مشروعیت داشتند.
در آخرین مشورتها که با ایشان انجام شد، به این جمعبندی رسیدیم که آقای دکتر مخبر باید در انتخابات ثبتنام کنند ولی ایشان مومنانه نپذیرفتند.
قرار نبود نامه رسانه ای شود!
به دلیل شرایط ویژهای که پیش آمده بود و تکلیفی که بر دوش ما گذاشته شده بود، ما ثبتنام کردیم و در انتخابات حضور پیدا کردیم. بعد از ثبتنام، جمع زیادی از همکاران دولتی من نامهای به شورای نگهبان ارسال کردند که به صورت شخصی دستنویس شده و امضا شده بود.
در این نامه، آنها شهادت دادند که بنده توانایی اداره امور سیاسی کشور را دارم. حالا اینکه چه رسانههایی این مسائل را رسانهای کردند، چه کسانی موج رسانهای راه انداختند و چه کسانی تخریب کردند، اینها مباحثی است که در این مقطع نمیخواهیم به آنها پردازیم.
اما من اولین نفری بودم که به محض اینکه شورای محترم نگهبان نظر خود را اعلام کرد و وزارت کشور آن را رسماً اعلام نمود، بیانیهای آماده کردم و به احترام به نظر شورای نگهبان اعلام کردم که مردم باید به کسی که بیشترین شباهتها را به آیتالله رئیسی دارد برای این کار رای دهند.
الحمدلله انتخابات به خوبی برگزار شد و مورد تأیید رهبر انقلاب قرار گرفت. برای دولتی که اکنون در حال خدمت به مردم است، آرزوی توفیق دارم.
روایت اسماعیلی از نظارت بر نمایش خانگی؛ نیازمند یک هیئت عالی است
سؤال: به نظر شما چه تغییری باید در نحوه مدیریت محتواهای نمایش خانگی ایجاد بشه؟ : وضع موجود رو مطلوب می دونید؟
اسماعیلی: شبکه نمایش خانگی تاریخچهای طولانی دارد که به اوایل دهه ۷۰ بازمیگردد. در آن زمان، پس از حضور آقای دکتر لاریجانی در وزارت ارشاد، با راه اندازی موسسه رسانه های تصویری، فروشگاه هایی به نام کلوپ ویدیو راهاندازی شدند که به اجاره نوار ویاچاس فیلمهای سینمایی و یا فروش آنها میپرداختند. در دهه ۸۰ با ظهور فناوریهای نوین دستخوش تغییر شد و عرضه محصولات به صورت فشرده بر روی سیدی انجام میگرفت. با گسترش اینترنت، این روند به فضای مجازی منتقل شد و عرضه این محصولات بهصورت آنلاین ادامه یافت، بهطوریکه عرضه فیزیکی به تدریج کاهش یافت و در ادامه حذف شد.
این روند تا زمانی که تحت نظارت وزارت ارشاد بود، ادامه داشت. اما در مقطعی، یک اختلاف قانونی بر سر نقش تنظیمگری این حوزه به وجود آمد. طبق قانون اساسی، انتشار عمومی و همگانی با انتشار محدود تفاوت دارد. انتشار همگانی رادیویی و تلویزیونی در اختیار سازمان صداوسیما قرار دارد، اما شبکه نمایش خانگی به دلیل ماهیت شکل گیری خود همچنان زیر نظر ارشاد بود.
از حدود سال ۹۵ یا ۹۶ به بعد، نظارت بر این حوزه به تدریج از ارشاد جدا شد و به صداوسیما منتقل گردید. علت اصلی این انتقال، مشکلات جدی نظارتی بود که مورد اعتراض نهادهای حاکمیتی و جریان های فرهنگی و مردمی بود.
وقتی وارد وزارت ارشاد شدم، این وزارتخانه دیگر هیچگونه مجوزی برای فعالیتهای مرتبط با شبکه نمایش خانگی صادر نمیکرد و حتی موسسه رسانه های تصویری را هم منحل کرده بودند. همه این وظایف از ارشاد خارج شده بود.
نگرانی من این بود که ادامه این روند میتواند ارشاد را به یک وزارتخانه حاشیه ای در حوزه تنظیم گری تبدیل کند که فقط بر امور غیر مجازی و اینترنتی نظارت دارد.
به همین دلیل، تلاش کردیم تا تنظیمگری این حوزه را دوباره احیا کنیم. در همان مقطع، با وجود شرایط کرونا و تعطیلی و نیمه تعطیلی اجتماعات هنری، و تقویت وگسترش پلتفرمهای آنلاین، این تلقی عمومی ایجاد شده بود که سینمای کشور ضعیف شده و به سرنوشت رسانه های مکتوب دچار خواهد شد.
البته اما ما نشان دادیم که چنین نیست. در دوره ما، تعداد سالنهای سینما از ۵۵۰ به حدود ۹۰۰ سالن افزایش یافت. همچنین، پرفروشترین و پررونقترین دوره سینمای کشور را تجربه کردیم، بهطوریکه رکورد تعداد تماشاگر و میزان فروش در سال 1402 و در این ششماهه اخیر، با دورههای قبلی قابل مقایسه نیست.
این نگرانی وجود داشت که وزارت ارشاد دیگر نقشی در تنظیمگری فضای مجازی نخواهد داشت. بنابراین، مکاتبات و جلساتی با نهادهای بالادستی و شوراهای عالی مرتبط و مسئولین سازمان صداوسیما برگزار کردیم. نتیجه این جلسات، امضای یک تفاهمنامه بود که به موجب بند اول آن، تنظیمگری فضای مجازی ، مشابه فضای حقیقی، به وزارت ارشاد سپرده شد. در عین حال، تولید و پخش سریالها و برنامه های تلویزیونی اینترنتی به عنوان یک حوزه تخصصی در اختیار صداوسیما قرار گرفت. همچنین مقرر شد نمایندگان وزارت ارشاد در شوراهای مربوط به صدور پروانه ساخت و نمایش سریالها حضور داشته باشند.
من معتقدم این حوزه نیازمند یک هیئت عالی نظارت است، مشابه هیئت نظارت بر مطبوعات. این هیئت شبیه هیات مطبوعات باید شامل نمایندگانی از ارشاد، صداوسیما، دانشگاهیان، صنوف رسانه، مجلس، قوه قضاییه و دبیران شورای عالی انقلاب فرهنگی و فضای باشد. چنین ساختاری میتواند به ارتقای تنظیمگری و کاهش مشکلات فعلی کمک کند.
ما همچنان انتقادات جدی به این حوزه، بهویژه در تولید و نمایش سریالها داریم. نهاد تنظیمگر فعلی، ابزارهای اجرایی کافی برای نظارت و اعمال قوانین را در اختیار ندارد. امیدوارم با تغییرات ساختاری و تنظیمگری مناسب، این مشکلات به نحو مطلوبی برطرف شود.
با تلاشهای صورتگرفته، برنامههای جدید در قالب برنامه هفتم توسعه تنظیم شده و مقررات بهتری برای این حوزه در نظر گرفته شده است. امیدوارم که حوزه تنظیمگری شبکه نمایش خانگی ارتقا پیدا کند و بتوانیم شاهد بهبود چشمگیری در کیفیت و نظارت بر این بخش باشیم.
سؤال: معمولا شاهد هستیم که وزرای ارشاد در این چهار دهه بعد از دوره مسئولیت خود، به سمت حوزههای دیگر میروند و معمولاً کار تخصصی مربوطه را ادامه نمیدهند آیا شما قصد دارید که در این حوزه دوباره فعالیت کنید و کار را ادامه دهید؟
اسماعیلی: ببینید، اولاً من یک آدم فرهنگی هستم و معلم دانشگاه هستم. حتی در دوره وزارت هم با تمام مشکلاتم حداقل دو واحد داشتم. من معلم دانشکده حقوق سیاسی دانشگاه تهران هستم و با افتخار ۱۵ یا ۱۶ سال است که در این دانشگاه تدریس میکنم. اولین جایی که استخدام رسمی شدم، سازمان صدا و سیما بود. یعنی من از اول در یک دستگاه فرهنگی بودم و تمام طول مدیریتم در این حوزه بوده است.
دورهای هم که در استانداری اصفهان بودم، معاون سیاسی، امنیتی و فرهنگی بودم که آنجا هم فضا فضای کار فرهنگی بود. معتقدم اصل کار در جمهوری اسلامی اصل کار فرهنگی است. اکنون هم در این حوزه فعالیت میکنم و مسئول رئیس مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران هستم. در آنجا کارهای پژوهشی و اجتماعی انجام میدهیم و با دوستانمان در این زمینه همکاری داریم. هیچوقت نمیتوانم خارج از شکل سازمانی وارد جایی شوم و به شکل سازمانی به آنجا بروم. ما با افتخار جزو خانواده فرهنگ و هنر هستیم و انشاءالله این مسیر را ادامه خواهیم داد.
متشکرم و ممنون از وقتی که گذاشتید.