۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۴
کد خبر: ۷۸۰۷۲۳
یادداشت؛

پیام رهبر معظم انقلاب؛ تبیین‌گر الزامات حوزه تمدن ساز

پیام رهبر معظم انقلاب؛ تبیین‌گر الزامات حوزه تمدن ساز
برخی از اساتید علوم انسانی و فعالان حوزه رسانه با تحلیل بخش های مهمی از پیام مقام معظم رهبری به همایش یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، این پیام را تبیین‌گر الزامات و بایسته های حوزه تمدن ساز برشمردند.
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، پیام بسیار مهم و راهبردی مقام معظم رهبری به همایش بین المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم توسط آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، از زوایا و جوانب متعدد باید مورد توجه، تحلیل و بازخوانی قرار گیرد و به همین منظور رسانه رسمی حوزه های علمیه در سلسله گزارش ها و یادداشت هایی، به تدریج این قضیه را در کانون توجهات رسانه ای خویش قرار می دهد.

آنچه در ادامه می آید نگاه و تحلیل برخی از اساتید مطرح دانشگاه و فعالان عرصه علوم انسانی به مهم ترین نکات مطروحه در پیام رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی است؛

نهاد تولیدِ دانش با رویکرد تمدنی

حمید ملک زاده عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان در یادداشتی به نکات مهمی در این زمینه اشاره کرده است.

وی در این یادداشت با تأکید بر این که حوزه علمیه، نهاد دانش در حوزه تمدنی اسلامی - شیعی است، می نویسد: «این‌که می‌گوییم حوزه علمیه نهاد تولید دانشی است که نفسِ زندگی مؤمنانه در زمانه غیبت را به‌ عنوان اصل راهنمایی برای تولید حکم در نظر می‌گیرد، ما را در مقامی قرار می‌دهد که بتوانیم به اعتبار آن برای حوزه نقشی بیش از نهاد تربیت مبلغ دینی تعریف کنیم. در این روایت حوزه علمیه به نهادی تمدنی تبدیل می‌شود که تاریخ تحولات آن را باید در پیوند با تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه‌ای که با آن پیوند خورده است مورد مطالعه قرار دهیم. این روایتی است که در پیام دیروز رهبر معظم انقلاب درباره صدمین سالروز بازتأسیس حوزه علمیه قم به‌ وضوح حاضر است.»

نهضت امام(ره)؛ ثمره تاریخ پُربار حوزه علمیه قم

در بخش دیگری از این یادداشت می خوانیم: «موضوع بازتأسیس حوزه علمیه قم با ضرورت‌هایی تاریخی و تمدنی پیوند خورده باشد. از این ‌جهت متن پیام رهبر انقلاب اسلامی ایران در صدمین سالروز تأسیس حوزه علمیه قم با روایتی تاریخی درباره مناسباتی آغاز می‌شود که ضرورت این بازتأسیس را به لحاظ تمدنی به وجود آورده است. در روایت رهبر انقلاب، بازتأسیس حوزه علمیه قم توسط حضرت آیت‌الله حائری در وضعیت آشفته سیاسی و اجتماعی برای حوزه تمدنی شیعیان در منطقه غرب آسیا اتفاق افتاده است؛ در وضعیتی آشفته که فهم، صورت‌بندی‌کردن و سامان‌بخشی دوباره آن بر اساس ارزش‌های تمدن اسلامی نیازمند نوعی دانش اسلامی است که در سطوح مختلف فردی و اجتماعی نظام دانش مناسب برای استقراریافتن مؤمنان را در اختیار ایشان قرار داده و سازوکار مناسبی برای تولید حکم شرعی برای زیست مؤمنانه در زمانه آشوب را فراهم می‌کند. از این ‌جهت در پیام رهبر انقلاب حوزه یک نهاد تولید دانش تمدنی است. موضوع مهمی که در این باره باید به آن توجه کرد این است که در روایت رهبر معظم انقلاب از بازتأسیس حوزه علمیه قم، این نهاد از ابتدا با تاریخ سیاسی - اجتماعی حوزه تمدنی ما در منطقه غرب آسیا پیوند خورده است. هم از این‌ جهت که در یک زمینه سیاسی معلوم و در پاسخ به الزاماتی که این وضعیت خاص به وجود آورده بود تأسیس شده و هم از این‌ جهت که در بستر سیاسی خاصی که شکل‌ گرفته و به حیات خود ادامه داده است.

این معنایی ندارد جز اینکه بگوییم نظام تولید دانش مؤمنانه در حوزه علمیه قم از ابتدا و به لحاظ وجودشناختی با مجموعه‌ای از مناسبات سیاسی پیوند خورده است که مسیر نهایی حرکت آن را تعیین می‌کند. تنها در این معناست که می‌توان تاریخ پربار حوزه علمیه قم را در به نحوی روایت کرد که در عالی‌ترین صورت خود به ظهور چهره‌های برجسته‌ای مانند حضرت امام خمینی(ره) منتهی می‌شود؛ رهبری سیاسی با نظام فکری سیاسی روشنی که نظریه‌های فقهی خود را در پیوند با و برای پاسخ‌دادن به مسائل سیاسی - اجتماعی خاصی که حوزه علمیه قم در بستر آنها تأسیس شده بود تولید کرد.»

بایسته ها و الزامات حوزه علمیه تمدن‌ساز

مصطفی قربانی، روزنامه نگار نیز معتقد است: بررسی سیر حیات حوزه‌های علمیه نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین تحولات صورت گرفته در این حوزه‌ها در یک صد سال اخیر، خارج شدن حوزه‌ها و کارویژه‌های آنها از حوزه فردی به حوزه جامعه‌پردازی و به تبع این، تمدن‌سازی است. درواقع، حوزه‌های علمیه و خروجی‌های آنها اگرچه در دوره معاصر در حوزه‌های مختلف سیاسی اجتماعی ازجمله در پیشگامی مبارزات ضداستعماری و استبدادی مردم در ایران اثرگذار بوده‌اند، اما کارویژه‌های این‌چنینی که معطوف به اداره کلان جامعه بود، برای حوزه و فعالان آن حالت استثنا داشت. به تعبیر دقیق‌تر، اگر چه از دوره صفویه به‌تدریج، مراجع و روحانیون اداره حوزه عمومی را در اختیار داشتند، اما واقعیت آن است که تا قبل از انقلاب اسلامی، علما و روحانیون به عنوان حاملان پیام حوزه‌های علمیه در جامعه، چندان نقشی در اداره جامعه نداشتند.

انقلاب اسلامی و رسالت تمدن‌سازی حوزه علمیه

وی همچنین می افزاید: با انقلاب اسلامی بود که جریانی حوزوی که در جامعه دست‌برتر را داشت، مسئولیت اداره جامعه را برعهده گرفت و رسالت تمدن‌سازی برای آن تعریف شد. بر همین اساس، اگرچه تا پیش از این، دانش رایج در حوزه‌ها معطوف به حوزه فردی بود، از این به بعد، کیفیت اداره کارآمد جامعه و نظام سیاسی متوجه حوزه‌های علمیه شد. در همین چارچوب، به تعبیر مقام معظم رهبری، «امروز با تشکیل نظام اسلامی و مطرح شدن حکمرانی به شیوه اسلام، موضوعات مهمی برای حوزه اولویت یافته که در گذشته مطرح نبوده است؛ مسئله‌هایی از قبیل روابط دولت با مردمش و با دولت‌ها و ملت‌های دیگر، موضوع نفی سبیل، نظام اقتصادی و پایه‌های اصولی آن، پایه‌های اصولی نظام اسلامی، منشأ حاکمیت از نظر اسلام، نقش مردم در آن و موضع‌گیری در قضایای مهم و در مقابل نظام سلطه، مفهوم و محتوای عدالت، و ده‌ها موضوع اساسی و بعضاً حیاتی دیگر، برای امروز و فردای کشور دارای اولویت و منتظر پاسخ فقهی است.»

رفع ناکارآمدی ها با محوریت اجتهاد پور

این نویسنده و روزنامه نگار همچنین می افزاید: امروزه مسئله اصلی پیش‌روی حوزه‌های علمیه آن است که با اجتهاد پویا، برای حل‌ و رفع کارآمد چالش‌ها و موضوع‌های مبتلابه در حکمرانی چاره‌اندیشی کند. به تعبیر دیگر، امروزه حوزه علمیه باید با اتکا به دانش عمیق فقهی خود بتواند برای گره‌گشایی از معضلات مختلف در اداره جامعه چاره‌اندیشی کند. درواقع، حوزه علمیه در چارچوب رسالت‌های تاریخی خود، نظامی که مبتنی و متکی به آن است را در تحقق اهداف عالیه‌اش یاری رساند، زیرا اقتضائات عصر حاضر با گذشته متفاوت است؛ بدین ترتیب که اگر در گذشته وظیفه حوزه‌های علمیه فقط تبلیغ و ترویج دین بود، اکنون به دلیل تشکیل نظام اسلامی و رسالتی که از این ناحیه متوجه حوزه است، علاوه بر وظایف سنتی حوزه‌ها، این نهاد در قبال کارآمدسازی نظام اسلامی و عینی‌سازی وعده‌های آن به منظور تحقق اهداف عالی نظام اسلامی که همانا تحقق تمدن نوین اسلامی است، رسالت بی‌بدیلی دارد.

وی می افزاید: شرط توفیق در این زمینه نیز آن است که حوزه‌های علمیه اولاً به طور جدی رسالت خود در این زمینه را بازتعریف کنند و آماده نقش‌آفرینی بیش از پیش در این زمینه باشند و ثانیاً با درک دقیق تحولات نوین جامعه و جهان، با تجهیز به دانش تخصصی خود و با رویکردی پویا برای گره‌گشایی از معضلات پیش‌روی جامعه و نظام اقدام کنند. درواقع، تحلیل محتوای مجموع بیانات رهبر معظم انقلاب در پیام به مناسبت یک‌صدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه آن است که این نهاد باید با اتکا به فقه و اجتهاد پویا در راستای رسالت تمدن‌سازی ایفای نقش کند و در این زمینه، حتی باید یک پوست‌اندازی در برخی رویکردها و جهت‌گیری‌های حوزه رخ بدهد تا بیش از پیش به عنوان بازوی نظری نظام قادر به ایفای رسالت‌های خود باشد.

وظیفه‌ حوزه در چشم‌انداز تمدنی انقلاب اسلامی

عباس بنی‌اسدی طلبه پژوهشگر و اهل قلم نیز در یادداشتی با محوریت پیام رهبر معظم انقلاب می نویسد: «پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، نه صرفاً یادآوری یک رویداد تاریخی، بلکه ترسیمی تازه از وظیفه‌ حوزه در چشم‌انداز تمدنی انقلاب اسلامی است. این پیام، برای ما طلاب و اهل حوزه، نقشه راهی است که از تاریخ می‌گذرد و به فردای تمدن‌ساز امت اسلامی می‌رسد. از همین رو، این سخن نه به مثابه کلامی در حاشیه یک همایش، بلکه چون بیانیه‌ای رسالت‌بخش برای حیات نوین حوزه باید خوانده شود؛ بیانیه‌ای که می‌کوشد نسبت نهاد حوزه با امر سیاسی، اجتماعی، تمدنی و اخلاقی را از نو تعیین کند.

وی همچنین می افزاید: «تأکید رهبر انقلاب بر "بلاغ مبین" به عنوان مهم‌ترین وظیفه حوزه، بازگشت به اصل نبوی رسالت است. اگر پیامبر(ص) در آغاز راه، مأمور به «إنّما أنت منذر» بود، حوزه نیز در جایگاه وارث آن مقام، باید «تبلیغ مبین» را به معنای جامع و روشنش، نه فقط در تبیین فقه و عقاید، بلکه در تبیین مسیر آینده امت اسلامی و تمدن اسلامی معنا کند. در این نگاه، تبلیغ نه کارکردی محصور در منبر و محراب، بلکه فرآیندی برای هدایت امر عمومی، جهت‌دهی به جامعه و معنابخشی به زیست جمعی مؤمنان است. یعنی حوزه باید معلم تاریخ آینده امت باشد؛ آینده‌ای که در آن اسلام، نه فقط دین فردی، که منش و مدل تمدنی برای حیات بشر خواهد بود. رهبر انقلاب در این پیام با اشاره به «نوآوری»، «پاسخگویی به مسائل نوپدید»، «طراحی نظامات اداره جامعه» و «هویت انقلابی»، عملاً طرحی نو در صورت و سیرت حوزه می‌افکنند. حوزه دیگر نمی‌تواند تنها حافظ سنت باشد، بلکه باید به بازتولید خلاق سنت در دل تحولات دنیای معاصر بپردازد.»

تولید نظام‌واره فقهی برای پاسخگویی به نیازهای روز

در بخش دیگری از این یادداشت می خوانیم: «پاسخ به نیازهای نوپدید، یعنی شناخت عمیق از تحولات انسان معاصر، فهم شرایط جهانی، درک بحران‌های اخلاقی و معنوی بشر و یافتن زبان و روش برای حضور در این میدان. طراحی نظامات اداره جامعه نیز یعنی عبور از فقه فردی به سوی فقه اجتماعی، فقه حکومتی و نهایتاً تولید «نظام‌واره» هایی در حوزه اقتصاد، سیاست، آموزش، خانواده، عدالت، رسانه و... که بر بنیادهای اسلامی استوار باشد. در این میان، قم امروز، وارث قم دیروز است؛ قمی که با اراده شیخ عبدالکریم حائری در میانه فروپاشی خلافت عثمانی و استیلای استعمار بر سرزمین‌های اسلامی بار دیگر حیات علمی و فکری شیعه را احیا کرد اما رهبر انقلاب در اشاره به نام حضرت امام خمینی(ره) از این نیز فراتر می‌روند.

ایشان قم را مادر انقلاب می‌خوانند؛ حوزه‌ای که فرزندی چون حضرت روح‌الله آفرید و او، بساط سلطنت شاهی را برچید و اسلام را بر سریر حاکمیت نشاند. این سخن، تصریحی است بر آنکه حوزه اگر در مسیر رسالت تاریخی خویش حرکت کند، قدرت‌آفرین است، ملت‌ساز است و می‌تواند معادلات قدرت در جهان را دگرگون سازد. از این‌رو، حوزه امروز نیز اگر به وظیفه تمدن‌سازی‌اش وفادار بماند، می‌تواند در مواجهه با بحران‌های تمدن غرب، نه فقط برای ایران، بلکه برای جهان راهی نو نشان دهد. اما تمدن‌سازی، کاری است سترگ. نخستین شرط آن، داشتن «روحیه مجاهدت» است. رهبر انقلاب از حوزه‌ای سخن می‌گویند که اهل مجاهده باشد؛ یعنی نه مأیوس، نه منزوی، نه سرگرم عوالم خویش، بلکه حضوری زنده و مقاوم در عرصه زندگی عمومی امت داشته باشد.»

ارسال نظرات