یادداشت؛
شهید رئیسی؛ تجسمی از تلفیق ایدئولوژی اسلامی و عمل انقلابی

شهید سیدابراهیم رئیسی، نهتنها یک مدیر انقلابی، بلکه تجسمی عینی از پیوند ایمان آگاهانه و عمل مسئولانه بود؛ انسانی که با باور به اسلام ناب و آرمانهای انقلاب اسلامی، تا آخرین لحظه عمر در میدان خدمت، مبارزه با فساد و تلاش برای عدالت ایستاد.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، یکی از مباحث اساسی در منظومه فکری اندیشمندان برجسته شیعه، از جمله حضرت آیتالله خامنهای (مدّ ظلّه) و شهید مطهری (ره)، آن است که رستگاری یک مسلمان و شیعه در گرو دو رکن اساسی است: نخست، ایدئولوژی اسلامیِ برآمده از شناخت و باور عمیق، و دوم، عمل به مقتضای این ایدئولوژی.
در نگاه این بزرگان، صرف اینکه فردی در محیطی اسلامی متولد شده باشد یا صرفاً به دلیل شرایط اجتماعی و خانوادگی به اسلام و تشیع تعلق خاطر داشته باشد، کفایت نمیکند. بلکه لازم است که این باور دینی بر پایه معرفت، تحقیق و حداقل ظن عقلایی استوار باشد و از آن مهمتر، این ایمان باید در ساحت عمل تجلی پیدا کند؛ چرا که ایمانِ بیعمل، در میدان آزمونهای تاریخی و اجتماعی، راه به جایی نخواهد برد.
این منطق را میتوان به حوزه انقلاب اسلامی نیز تعمیم داد. بدین معنا که انقلابی بودن نیز تنها با شعار و ادعا تحقق نمییابد، بلکه محتاج دو مؤلفه بنیادین است: یکی، ایدئولوژی انقلابی که برگرفته از فهم عمیق نسبت به فلسفه انقلاب اسلامی، اهداف آن و جایگاه تاریخی آن در مسیر تحقق جامعه توحیدی باشد؛ و دیگری، عمل انقلابی که خود را در میدانهای واقعی خدمت، ایستادگی، عدالتطلبی و مقاومت نشان دهد.
از این منظر، شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی (رحمهالله علیه) یکی از مصادیق بارز چنین تلفیق موفقی بود. ایشان نه تنها از نظر فکری، باورمند به اصول اسلام ناب محمدی (ص) و انقلاب اسلامی بود، بلکه در عرصه عمل نیز همواره در خط مقدم حضور داشت. چه در مسئولیتهای قضایی، چه در مدیریتهای کلان، و چه در مواجهه با مسائل مردم، او چهرهای از یک مسلمان انقلابی در تراز آرمانهای امام و رهبری را به نمایش گذاشت.
نگاه به کارنامه و سابقه فعالیتهای ایشان، گواه روشنی بر این مدعا است؛ از اهتمام به مبارزه با فساد و تبعیض گرفته تا تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی، از دفاع از محرومان تا مقابله با جریان نفوذ، همه و همه نشاندهنده آن است که شهید رئیسی نه تنها صاحب ایدئولوژی اسلامی و انقلابی بود، بلکه با تمام وجود در پی تحقق آن در میدان عمل نیز بود.
ایشان در مسئولیتهای مختلف، از ریاست بر قوه قضائیه تا جایگاه خطیر ریاست جمهوری، هرگز منش مردمی خود را ترک نکرد و با روی گشاده، زبان نرم و صبوری کمنظیر، نهتنها با مردم، بلکه حتی با منتقدان و مخالفان نیز مواجه میشد. صداقت در گفتار، شفافیت در تصمیمگیری و مسئولیتپذیری در برابر مشکلات، از شهید رئیسی شخصیتی ساخته بود که مورد اعتماد اقشار مختلف، صرفنظر از گرایشهای سیاسیشان، قرار گرفت.
در حالی که بسیاری از مسئولان، با گذر زمان دچار فرسایش انگیزشی میشوند، شهید رئیسی تا واپسین روزهای عمر، با همان شور و اراده آغازین، در میدان مجاهدت حضور داشت؛ چه در صحنههای پیچیده سیاست خارجی، چه در دل مناطق محروم کشور.
این سطح از خستگیناپذیری تنها از باوری ژرف و نیتی الهی برمیخیزد. نیتی که نهفقط در مسئولیتهای رسمی، بلکه در شئون شخصی زندگیاش نیز هویدا بود. تهجد شبانه، زهد در معیشت فردی، بیاعتنایی به زخارف دنیا و عشق عمیق به اهلبیت علیهمالسلام، از او نهتنها یک مدیر برجسته، بلکه یک انسان وارسته ساخته بود. شخصیت او، نمونهای زنده از پیوند «قدرت و معنویت» بود؛ همان الگویی که امام راحل و رهبر معظم انقلاب همواره بر آن تأکید کردهاند.
به همین دلیل، میتوان شهید آیتالله رئیسی را الگویی انقلابی و تمدنساز برای نسل جدید نیروهای انقلابی دانست؛ نسلی که در طلیعه عصر نوین تمدن اسلامی، بیش از هر چیز تشنه الگوهایی است که شکاف میان گفتار و کردار، اندیشه و اقدام، و آرمان و واقعیت را پر کرده باشند. الگوهایی که نهفقط در عرصه سخن و شعار، بلکه در میدانهای واقعی مسئولیت، مجاهدت و خدمت، حضوری صادقانه و مؤثر داشتهاند.
ارسال نظرات