در گفتوگو با سرکار خانم زارع مهذبیه مطرح شد؛
خانواده در محاصره رسانههای جنوب شرق آسیا

در گفتوگو با عضو هیئت علمی دانشگاه، تحولات رسانهای و تأثیر آن بر نهاد خانواده در کشورهای جنوب شرق آسیا بررسی شده است؛ جایی که ترکیب سنت، مذهب، و رسانههای دیجیتال، چالشهایی نوین برای حفظ ساختار خانواده پدید آورده است.
اشاره: نهاد خانواده، بهعنوان بنیادیترین رکن هر جامعه، در فرهنگهای گوناگون از جایگاهی ممتاز برخوردار است؛ اما در جوامع شرقی، این جایگاه از عمق و ابعاد فرهنگی، دینی و سنتی ویژهای برخوردار است. در این جوامع، خانواده صرفاً محلی برای تربیت فرزندان و بروز عواطف انسانی تلقی نمیشود، بلکه بهمثابه کانون اصلی انتقال ارزشها، حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی و استمرار نسلها شناخته میشود. با این حال، تحولات شتابزده جهانی در حوزههای مختلف از جمله فناوری، رسانه، الگوهای مهاجرت، شهرنشینی و مسائل اقتصادی، سبب شده است تا بنیان خانواده در بسیاری از کشورهای شرقی با چالشها و تهدیدهای نوپدیدی مواجه گردد.
در مقام مقایسه، هرچند خانواده در ایران همچنان بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظم اجتماعی مطرح است و هم در چارچوب فرهنگ اسلامی و هم در سنتهای ملی، جایگاه خود را حفظ کرده است، اما تأثیرات ناشی از جهانیشدن، تغییر سبک زندگی، افزایش سن ازدواج، کاهش نرخ فرزندآوری و تحولات نقشهای جنسیتی، کشور ما را نیز با دغدغههایی مشابه سایر جوامع شرقی روبهرو ساخته است. بر این اساس، ضرورت پرداختن به موضوع خانواده از منظرهای علمی، اجتماعی و فرهنگی بیش از پیش احساس میشود؛ ضرورتی که هدف آن نهتنها حفاظت از ساختار خانواده، بلکه بازنگری و بازطراحی کارکردهای آن در مواجهه با تحولات اجتماعی معاصر است.
در همین راستا خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، با سرکار خانم زینب زارع مهذبیه، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، به گفتگو نشسته که مشروح آن در ادامه میآید:
رسا: آیا در تحقیقات خود به تاثیر اخبار و گزارشهای رسانهها و بحرانهای خانوادگی مانند طلاق و خشونت خانگی در این کشورها پرداختهاید؟ نقش منفی و مثبت در رسانههای این منطقه چگونه خود را نشان میدهد؟
به عنوان مثال، گاهی اوقات نمایش زندگیهای پرتعارض در سریالهای تلویزیونی میتواند الگوهای ناسالم ارتباطی را تقویت کند. از طرفی، کشورهای جنوب شرق آسیا، به خصوص آنهایی که اکثریت مسلمان دارند، مانند برخی کشورهای عربی، تلاش میکنند مسائل و خشونتهای خانوادگی، ضرب و شتم فیزیکی و اینها را در تلویزیون نشان ندهند یا آنها را سانسور کنند. اما در عین حال، پرداختن به مسائلی مانند طلاق و درگیریهای موجود، میتواند اضطراب اجتماعی را بالا ببرد، تقریباً شبیه شرایطی که گاهی در ایران مشاهده میکنیم.

رسا: آیا مورد خاص یا نمونه برجستهای از یک فیلم، سریال یا کمپین رسانهای در جنوب شرق آسیا وجود دارد که تاثیر قابل توجهی بر توجه و نگرش مردم نسبت به نهاد خانواده گذاشته باشد؟
بله، اجازه بدهید یک مثال مشخص بزنم. در کشوری که من زندگی میکردم، یعنی مالزی، یک سریال بسیار پرطرفدار بود به نام "سریال نور" که تولید مشترک مالزی و اندونزی در سال ۲۰۱۷ بود. این سریال درباره ازدواج یک زن مالزیایی با یک مرد خارجی بود. این سریال بحثهای داغی را درباره ازدواج بین فرهنگی و نقش زن در خانواده در مالزی ایجاد کرد. البته به خاطر برخی گروههای محافظهکار، اعتراضاتی هم به نمایش آن شد، اما طرفداران سریال استدلال میکردند که این سریال واقعیت جامعه مدرن را به تصویر میکشد. این یک نمونه از تاثیرگذاری یک اثر داستانی بر بحثهای اجتماعی مرتبط با خانواده بود.
رسا: در خصوص پلتفرمهای دیجیتال جدیدتر، مانند پادکستها، وبینارها و کانالهای یوتیوب، نقش آنها در انتقال دانش یا بحث درباره مسائل خانواده چگونه است؟ و در مورد سانسور که قبلاً اشاره کردید، این قوانین در رسانههای دیجیتال یا ماهوارهای چگونه اعمال میشوند؟
در مالزی بیشتر، مردم تمایل زیادی به استفاده از تیکتاک دارند. یوتیوب و پلتفرمهای مشابه بیشتر برای مسائل کاری و حرفهای استفاده میشوند. اما بله، اخبار و اطلاعات درباره خانواده و مسائل مرتبط از طریق این پلتفرمها نیز منتقل میشود، خصوصاً تیکتاک که خیلی محبوب است.
قوانین سانسور در رسانههای مالزی بسیار جدی اجرا میشود. صحنههای خشونتآمیز یا روابط خارج از ازدواج کاملاً سانسور میشوند. دستگاههای دیجیتال، حتی ماهواره، کاملاً توسط دولت کنترل میشوند، برخلاف ایران که ممکن است استفاده از ماهواره غیرقانونی باشد، اما کنترل کامل وجود ندارد. در مالزی شما میتوانید شبکهها را داشته باشید، اما حتی وقتی فیلم آمریکایی نگاه میکنید، صحنههای خشونت یا موارد دیگر را در لحظه قطع میکنند، حتی در پخش زنده.

رسا: درباره تاثیر پلتفرمهای دیجیتال مانند برنامههای همسریابی بر نهاد ازدواج و خانواده را چگونه ارزیابی میکنید؟
این پلتفرمها تاثیر زیادی دارند، بسیار شبیه شرایطی که در ایران هم میبینیم. پلتفرمهای همسریابی وجود دارند که برخی غیرقانونی هستند و برخی قانونی. مثلاً پلتفرمهایی مانند Muzmatch.com برای مسلمانانی طراحی شدهاند که به دنبال ازدواج هستند. در سنگاپور، Bumble هم وجود دارد. در برخی کشورها مانند ویتنام، دولت حتی در این اپلیکیشنها دخالت میکند و برنامههای دوستیابی موظفند اطلاعات کاربران را برای استفاده در اختیار دولت قرار دهند. این مسئله که الان مردم ایران با آن درگیر هستند، در کشورهای جنوب شرق آسیا شاید حدود ۱۰ سال پیش بیشتر مطرح بود. به نظر من، این پلتفرمها در کل تاثیر مثبتی بر نهاد ازدواج و خانواده نداشتهاند، بلکه بیشتر به سوءاستفاده منجر شدهاند. به تضعیف کنترل خانواده و ازدواج کمک میکنند و ریسک امنیتی را برای کاربران افزایش میدهند.
رسا: با افزایش استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، آیا ارتباط حضوری در خانوادههای جنوب شرق آسیا کاهش یافته است؟
با توجه با مشاهداتم میتوانم بگویم، بله و میتوانم بگویم حتی بیشتر از ایران.
اگر در ایران شاید بخشی از زمان کنار خانواده درگیر شبکههای اجتماعی هستیم، در کشورهای جنوب شرق آسیا تمام زندگی اینها در فضای مجازی و شبکهها است. بیشتر کار میکنند و درگیرند تا فضای حضوری. حتی ما پیمایشهایی انجام دادیم و از مردم درباره تاثیر بد شبکههای اجتماعی بر ارتباطات، خصوصاً در بین زوجین، پرسیدیم. این پدیدهای است که به آن "فابینگ" (Phubbing) میگویند، یعنی بیتوجهی به فرد حاضر به خاطر گوشی. این تاثیر بدی بر خانوادهها گذاشته و به نوعی اعتیاد به استفاده از فضای مجازی در این منطقه بیشتر از مردم ماست.
رسا: آیا شبکههای اجتماعی مانند یوتیوب، تیکتاک، فیسبوک و تبلیغاتشان، الگوهای جدیدی برای خانواده یا نقش خانواده در اسلام را تبلیغ میکنند؟
لزوماً اینطور نیست. آنها از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای پیشبرد کارهایشان استفاده میکنند. مثلاً اگر خانوادهای مسلمان باشند، سعی میکنند هر روز چیزهایی با مضامین دینی برای تقویت آموزههای دینی در گروههای خانوادگی بفرستند. بنابراین، در تضاد با آموزههای دینی یا نقش سنتی خانواده نیست، بلکه بیشتر به عنوان ابزار استفاده میشود.

رسا: در مورد رسانههای مذهبی، مثلاً مشابه شبکههای اسلامی که در ایران فعال هستند، آنها در کشورهای جنوب شرق آسیا چگونه به ترویج ارزشهای خانوادگی میپردازند؟
در کشورهای مسلمان این منطقه هم رسانههای مذهبی فعالند. مثلاً در فیلمها و سریالهایشان، مشابه ایران، از سناریوهایی استفاده میکنند که در آن به طلاق یا تضادهای خانوادگی پرداخته میشود، اما در پایان، به خاطر آموزههای دینی، سعی میکنند آن شرایط را اصلاح شده و بهبود یافته نشان دهند. یعنی فیلمهایشان تا حدی بر اساس اخلاقیات بنا شده و نشان میدهند که اخلاقیات دینی چگونه میتواند روابط خانواده را بهتر کند. اما یک تفاوت مهم هم وجود دارد که خاص محیط استوایی و جغرافیای این منطقه است، به این شکل که در فیلمهایشان همیشه حضور موجودات ماورایی، مانند جن، پررنگ است.
مثلاً فیلمی نشان میدهند که خانمی برای اذیت کردن مادرشوهرش، به سراغ فالگیر یا جادوگر میرود و از جن استفاده میکند. یا یک زن روستایی با جن ارتباط میگیرد. سپس یک فرد مومن میآید و با استفاده از آموزههای اسلامی، این جن را از بین میبرد. به دلیل شرایط محیطی و باورهای محلی، همیشه یک ترس از نیروی سومی وجود دارد که میتواند در مسائل زندگی، حتی مسائل خانوادگی، دخالت کند. این ترس اغلب در قالب موجودات ترسناک یا شبیه به شخصیتهای فیلمهای ژانر وحشت غربی نمایش داده میشود. مثلاً اگر فیلم "حلقه" (The Ring) را دیده باشید که خانمی از چاه بیرون میآید، در فرهنگ عامه این منطقه، این شمایل ترسناک وجود دارد و گاهی جن یا نیروی شرور به این شکل به تصویر کشیده میشود. باورهای اعتقادی محلی و محیط جغرافیایی تاثیر زیادی بر نوع بازنمایی، حتی در رسانههایی که به مسائل خانواده میپردازند، دارد.
رسا: به نظر شما رسانه تا چه حد بر تغییر نگرش جوانان جنوب شرق آسیا نسبت به ازدواج، فرزندآوری و روابط اجتماعی تاثیر منفی گذاشته است؟ آیا باعث کاهش سنتگرایی شده است؟
قطعاً همینطور است. پلتفرمهای دیجیتال و رسانهها به طور کلی، با نمایش روش زندگی غربی، میل به ازدواج را در جوانان کاهش دادهاند، درست مثل اتفاقی که در ایران رخ داده و تعداد ازدواجها کم شده است. همچنین، باعث عادیسازی فرزندآوری دیرهنگام شدهاند. شعارهایی مثل "اول حرفه، بعد ازدواج" یا نمایش زنان موفق بدون فرزند، این نگرشها را تقویت میکند. نرخ باروری در برخی کشورها، مثلاً در تایلند پس از پخش سریالی خاص، به ۱.۳ فرزند به ازای هر زن کاهش یافته بود که عدد نگرانکنندهای است. یا گزارشهای خبری درباره هزینههای بالای تربیت کودکان در مالزی، جوانان را از فرزندآوری منصرف میکند. حتی کانالهای یوتیوب مانند "ساسی هنگ کنگ" (اگر درست تلفظ کرده باشم نامش را) تاثیر زیادی بر مسائل سنتی و کاهش سنتگرایی داشتهاند.

رسا: آیا تفاوتی بین بازنمایی خانواده در رسانههای کشورهای مختلف جنوب شرق آسیا وجود دارد؟ با توجه به تنوع فرهنگی و مذهبی در این منطقه؟
بازنمایی خانواده در رسانههای کشورهای مختلف جنوب شرق آسیا تفاوتهای چشمگیری دارد که ناشی از تنوع فرهنگی، مذهبی، و نظامهای سیاسی آنها است.
- اندونزی: به عنوان بزرگترین کشور مسلمان جهان، رسانههای دینمحور نقش پررنگی دارند و اهمیت خانواده را بر اساس اصول اسلامی و ارتباط با خدا نشان میدهند. نمایش خانوادههای گسترده چندنسلی با نقش پررنگ پدربزرگها و مادربزرگها در رسانههایشان رایج است. سانسور در این کشورها بسیار شدید است و روابط خارج از ازدواج یا همجنسگرایی به ندرت نمایش داده میشود.
- مالزی: این کشور ترکیبی از اسلام و مدرنیته است و جامعه دوگانگی دارد. رسانههای دولتی بیشتر خانواده سنتی مالایی مسلمان را نشان میدهند، در حالی که محتواهای غربیشده یا موضوعات مدرنتر مانند طلاق، عشاق، و زنان مدرن نیز ارائه میشوند. پلتفرمهای مستقل نمایشهای چندفرهنگی دارند و آگهیهای تلویزیونی اغلب خانوادههای چینی، مالایی، و هندی را در کنار هم نشان میدهند که نشاندهنده چندفرهنگگرایی است.
- تایلند: که بیشتر بودایی هستند، در سریالها و فیلمهایشان اغلب خانوادههای ثروتمند با درگیریهای ملودراماتیک، خیانت، و فرزندان نامشروع را نشان میدهند. نقشهای جنسیتی سنتی مانند زن فداکار یا مادر حامی بسیار پررنگ است.
- فیلیپین: که اکثریت کاتولیک هستند و رسانههای نسبتاً آزادتری نسبت به مالزی یا اندونزی دارند، به مشکلات واقعی خانوادههای فقیر و مسائل اجتماعی میپردازند. نمایش پررنگ خانوادههای تکوالده، به دلیل مهاجرت گسترده برای کار یا تاثیر کلیسا (که طلاق را دشوار میکند) رایج است، هرچند در سالهای اخیر کمتر به طلاق پرداخته میشود.
- ویتنام: کشوری کمونیستی که در حال اصلاحات است. رسانههای دولتی عمدتاً خانوادههای هستهای را تبلیغ میکنند و الگوی "دو فرزند کافی است" را ترویج میدهند. نمایش زنان شاغل در کنار مردان خانهدار نیز رایج است و تحت تاثیر سیاستهای برابری جنسیتی هستند.
- سنگاپور: کاملاً تحت تاثیر فرهنگ غربی است و رسانههایش به شدت کنترل شدهاند. مانند مالزی، چندفرهنگگرایی را ترویج میکند و آگهیهای دولتی خانوادههای چینی، مالایی، و هندی را در کنار هم نشان میدهند. سریالها اغلب نگرانی برای همزیستی فرهنگی را منعکس میکنند. محتوای تشویقکننده به فرزندآوری نیز در رسانههای ملی این کشور پررنگ است.
ارسال نظرات