همایش ملی «خوانش تاریخی پیام حوزه پیشرو و سرآمد» برگزار شد

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، همایش «خوانش تاریخی پیام حوزه پیشرو و سرآمد» صبح امروز با حضور جمعی از اساتید، فضلا و طلاب حوزه در دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد.
آیتالله محمدهادی یوسفی غروی محقق و مورخ معاصر و از اساتید برجسته حوزه علمیه قم در این بر اهمیت حفظ و توجه به میراث ارزشمند فقه شیعی تأکید کرد.
وی با یادآوری خدمات گرانبهای آیتالله حائری گفت: خدمات آیتالله حائری نقشی اساسی و بینظیر در رشد و شکوفایی حوزه علمیه داشته و آثار ماندگاری برای جهان تشیع برجای گذاشته است.
استاد سطوح عالی حوزه ادامه داد: این شخصیت بزرگ با تلاش و مجاهدت خود زمینه ارتقاء علمی و معنوی حوزه و تقویت معارف اسلامی را فراهم کرد و امروز ما به عنوان وارثان این میراث گرانبها موظفیم آن را حفظ و تقویت کنیم.
آیت الله یوسفی غروی همچنین به جایگاه مهم علمای اسلام در ترویج و توسعه فقاهت اشاره کرد و گفت: علمای بزرگ اسلامی باوجود سختیها و مشکلات فراوان این میراث ارزشمند را به ما انتقال دادهاند و ما باید قدر این زحمات را بدانیم و در مسیر تعمیق و گسترش معارف اسلامی از این سرمایه بزرگ بهرهمند شویم.
حجتالاسلام محمدعلی رنجبر مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در این نشست بر لزوم جهتگیری اینگونه برنامهها به سمت تربیت نسل جدیدی از طلاب انقلابی و نخبه تأکید کرد و گفت: مسیر پیشروی ما باید منطبق بر الگویی از حوزهای انقلابی، پیشتاز و سرآمد باشد که خروجی آن تربیت چهرههایی با ویژگیهای ممتاز و اثرگذار در جامعه است؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب از چنین چهرههایی با عنوان «مجاهد فرهنگی» یاد میکنند.
وی افزود: مجاهد فرهنگی کسی است که نهتنها در ساحت علمی برجسته است بلکه در صحنه اجتماعی نقش فعال و راهبردی ایفا میکند. او نسبت به تحولات پیرامونی خود بیتفاوت نیست و میکوشد با بهرهگیری از تحلیل عمیق تاریخی و فهم زمانه رسالت خود را در جهاد تبیین ایفا کند.
نقطه آغاز تحولی علمی در حوزه با محوریت نخبگان جوان
حجتالاسلام رنجبر با اشاره به تجربه موفق برخی از انجمنهای علمی دانشجویی در شکلگیری این همایش، گفت: واقعیت آن است که آغاز این حرکت علمی از دل حمایتهایی برخاسته که از انجمنهای علمی دانشجویی همچون «آیه» و «فائزون» انجام گرفته است. این انجمن ها با اتکا به ظرفیتهای نخبگانی حوزه و دانشگاه بستری برای تضارب آرا و گسترش مرزهای معرفت در عرصه انقلاب اسلامی فراهم آوردهاند.
وی در ادامه اظهار داشت: تداوم چنین رویکردی مستلزم توجه نهادهای بالادستی به نقشآفرینی نخبگان جوان و حمایت هدفمند از ابتکارات آنان است. نباید این تلاشها را در حد یک همایش یا گزارش خلاصه کرد؛ بلکه باید آنها را در قالب یک پروژه بلندمدت علمی و تمدنی دید که به مرور شاکله نظام فکری طلاب و دانشجویان متعهد را دگرگون میسازد.
حجتالاسلام حامد قرائتی عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه نشست به نسبتسنجی دیدگاه آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و حضرت آیتالله العظمی خامنهای در باب جایگاه و کارکرد حوزه پرداخت.
وی با اشاره به سابقه کهن حوزههای علمیه در تاریخ اسلام و تشیع گفت: حوزه علمیه شیعه در پهنه جغرافیایی گسترده و در امتداد تاریخی پرفراز و نشیب خود همواره مبتنی بر چهار رکن «عدالتخواهی، اخلاقمداری، عقلانیت و حقگویی» حرکت کرده است؛ هرچند در این مسیر گاه با چالشهایی چون تحجر، سلطهپذیری، نگاه ابزاری به دین و افراطگرایی مذهبی نیز روبهرو بوده است.
آیتالله حائری؛ ثبات در اصول، تحول در روش
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به نقش بیبدیل حضرت آیتالله حائری یزدی در بازتأسیس حوزه علمیه قم، اظهار داشت: یکی از نقاط عطف حیات حوزههای علمیه در دوران معاصر زعامت آیتالله حائری است. ایشان در حالی اقدام به احیای حوزه کرد که از یکسو سنتهای اصیل علمی و اخلاقی حوزه را حفظ کرد و از سوی دیگر با درک دقیق از تحولات زمانه، بنیانگذار نهاد آموزشی و تربیتیای شد که توانست چهرههایی مانند امام خمینی(ره) را پرورش دهد.
وی افزود: در واقع سیره آیتالله حائری نشان داد که گرچه قالبها و ساختارهای حوزه ممکن است با تحولات زمان دستخوش تغییر شوند، اما مبانی، رسالتها و اصول بنیادین حوزه باید حفظ شود و در قالبهای متناسب با شرایط جدید عرضه گردد.
حجتالاسلام علیاکبر زهرهکاشانی عضو هیئت علمی جامعةالمصطفى(ص) العالمیة در ادامه این نشست با تأکید بر جایگاه راهبردی حوزه در آیندهنگری تمدن اسلامی، گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی حوزه علمیه را نهتنها یک نهاد آموزشی بلکه کانون تولید اندیشه اسلامی و قلهای برای آیندهنگری تمدنی میدانند؛ باید حوزه علمیه را در منظومه تمدنی اسلام بازیگر اساسی و عنصر اثرگذار در نظامسازی تلقی کرد.
وی با مرور تاریخی بر تطور فقه شیعه چهار دوره اصلی را در این مسیر برشمرد و گفت: فقه شیعه از آغاز تاکنون همواره در حال تحول و انبساط بوده است. نخستین مرحله را میتوان عصر حضور ائمه اطهار(ع) دانست؛ مرحله دوم از زمان آغاز غیبت کبری تا حدود قرن هفتم هجری ادامه یافت. این دوره استمرار فشارهای سیاسی وجود و در همین عصر شیخ مفید اقدام به پایهگذاری حوزه های فقهی میکند، آثار فقهی منظم بهتدریج پدیدار میشوند و علم اصول فقه برای نخستینبار در ساختاری مدون مطرح میگردد. با این حال فقه در این دوره همچنان تمرکز خود را بر ابعاد فردی زندگی حفظ کرده است.
عصر شکوفایی فقه شیعه؛ پیشرفت علمی اما محدودیت در فقه اجتماعی
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفى(ص) در ادامه با اشاره به سومین دوره از تاریخ فقه شیعه، گفت: این عصر از قرن نهم هجری آغاز میشود؛ دورهای که میتوان آن را «عصر شکوفایی فقهی» نامید. در این مقطع با گسترش مراکز علمی، تنقیح مباحث اصولی و توسعه دامنه اجتهاد، عمق و دقت فقه افزایش مییابد. اما از منظر زمینههای مدنی، جامعه همچنان با فقدان ساختارهای پیچیده و امکان تجربه حکومت دینی مواجه بود. لذا با وجود پیشرفت در ابعاد علمی امکان گذار از فقه فردی به فقه اجتماعی و تمدنی فراهم نشد و فقه تا قرن سیزدهم همچنان در چهارچوب موضوعات فردی باقی ماند.
وی چهارمین مرحله را مربوط به عصر انقلاب اسلامی دانست و اظهار داشت: با وقوع انقلاب اسلامی وضعیت بنیاداً تغییر میکند. برای نخستینبار فقیه جامعالشرایط در رأس حکومت قرار میگیرد مردم به دین بهعنوان مرجع پاسخگویی به مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روی میآورند و از سوی دیگر فرهنگ اسلامی مورد هجوم علوم انسانی سکولار و غربی قرار میگیرد. این تحولات معرفتی، اجتماعی و حکومتی شرایط را برای ورود فقه به عرصه تمدنسازی مهیا میسازد.
حجتالاسلام احمد فلاحزاده عضو هیئت علمی گروه تاریخ اسلام دانشگاه ادیان و مذاهب نیز در این نشست با تأکید بر اهمیت راهاندازی جریان تخصصی تاریخ شفاهی در حوزههای علمیه از غفلتهای عمیق در مستندسازی تجارب طلاب و روحانیت انتقاد کرد.
حجتالاسلام فلاحزاده با اشاره به اینکه تاریخ شفاهی یکی از پدیدههای نوین در عرصه تاریخنگاری است، اظهار داشت: متأسفانه در حوزههای علمیه این جریان هنوز نوپا و ناشناخته است و صرفاً در گذشته شاهد خاطرهنگاریهای محدود از برخی علما بودهایم که در قالب یادداشتهای شخصی یا گفتوگوهای مناسبتی منتشر میشد در حالیکه تاریخ شفاهی فرآیندی علمی و پژوهشی است که با گردآوری دادهها از زبان کنشگران واقعی و طی مراحل راستیآزمایی به اسناد معتبر و قابل استناد تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه تاریخ شفاهی مکمل تاریخ مکتوب است، افزود: در جهان غرب سالهاست که از ظرفیتهای تاریخ شفاهی برای فهم دقیقتر منازعات اجتماعی و خوانش جدید از تاریخهای مناقشهبرانگیز بهره گرفته میشود. این روش امکانی ایجاد میکند تا روایتهای مختلف از واقعهای واحد ثبت و بررسی شده و شکافهای تاریخی ناشی از حذف یا تحریف منابع رسمی جبران شود.
زنده بودن راویان، نقطه قوت تاریخ شفاهی است
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، «زنده بودن راویان» را یکی از ویژگیهای ممتاز تاریخ شفاهی دانست و گفت: در تاریخ شفاهی برخلاف اسناد آرشیوی راویان زنده هستند و میتوان روایت آنان را با روایت دیگران سنجید و راستیآزمایی کرد. این مسئله باعث میشود که دقت، عمق و شفافیت اسناد تاریخی ارتقاء یابد و در عین حال امکان ورود روایتهای مردمی به تاریخ نیز فراهم گردد؛ روایتهایی که معمولاً از سوی نهادهای رسمی نادیده گرفته میشوند یا در سایه روایتهای رسمی گم میشوند.
وی تصریح کرد: مزیت دیگر تاریخ شفاهی این است که حاکمیتها نمیتوانند آن را مصادره کنند زیرا دادهها از دل مردم و در مواجهه مستقیم با کنشگران اجتماعی استخراج میشود و به همین دلیل اصالت مردمی دارد و برخلاف بسیاری از منابع رسمی قابل تحریف یا انحصار نیست.
حجتالاسلام علیاکبر ذاکری استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه نشست با تأکید بر جایگاه ممتاز علما در تحولات اجتماعی و تاریخی جوامع اسلامی به تبیین ظرفیت تحولساز حوزههای علمیه در ایران و عراق پرداخت و نقش مرجعیت دینی را در مقابله با تهدیدهای گوناگون دشمنان برجسته دانست.
وی با اشاره به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به همایش یکصد سالگی بازتاسیس درباره نقش علما بهعنوان «خط مقدم در مقابله با تهدیدهای دشمنان»، اظهار داشت: تعبیر دقیق رهبر انقلاب نشان میدهد که حوزههای علمیه بهویژه در ایران و عراق دارای قابلیت تطبیق با اقتضائات زمانه هستند و میتوانند با حفظ اصول خود را در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی ساماندهی کنند.
پیشرانی علما در نهضتهای بزرگ اسلامی
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بازخوانی نقش علمای شیعه در تحولات معاصر ایران افزود: اگر تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی کشور را مرور کنیم، هیچ حرکت اصلاحطلبانه، استقلالخواهانه یا عدالتمحوری را نمییابیم مگر آنکه علمای دین در رأس آن بودهاند. این پیشگامی علما نه صرفاً در قالب صدور فتوا بلکه در میدانداری و هزینهدادن برای آرمانها بروز یافته است.
وی با اشاره به نقش مرجعیت شیعه در ایران، گفت: یکی از نخستین نمودهای حضور پررنگ علما، ایستادگی در برابر قراردادهای استعماری و تحقیرآمیز بود؛ چنانکه فتوای تاریخی میرزای شیرازی درباره تحریم تنباکو عملاً موجب لغو امتیاز استعماری شد. همچنین قرارداد ننگین وثوقالدوله با واکنش علما مواجه شد که در پی آن قیامهایی همچون جنبش شهید شیخ محمد خیابانی در تبریز شکل گرفت.
حجتالاسلام یحیی جهانگیری استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه نشست با تأکید بر ضرورت نهادینهسازی الگوی رفتاری منسجم در مواجهه با مخالفان، گفت: حوزههای علمیه نیازمند بازخوانی و احیای سنت دیرینهای هستند که در سیره اهل بیت(ع)، علمای بزرگ شیعه و نیز در تاریخ تعامل ادیان و مذاهب بهوضوح دیده میشود.
حجت الاسلام جهانگیری با بیان اینکه پیام «حوزه پیشرو و سرآمد» تنها در صورتی محقق خواهد شد که حوزه بتواند نسبت خود را با «دیگری» تعریف و تنظیم کند، اظهار داشت: یکی از لوازم مهم پیشرو بودن حوزه تسلط بر مهارت مواجهه با غیر و حفظ انضباط رفتاری در برابر مخالفان است. حوزه باید بداند که چگونه در عین وفاداری به مبانی خود با دیگران وارد گفتوگو شود؛ بیآنکه به ورطه تندخویی یا طرد بیفتد.
وی ادامه داد: الگویی که در مواجهه با مخالف باید طراحی و نهادینه شود الگویی است ریشهدار در سیره اهلبیت(ع) و سنت علمای ربانی. این الگو نهتنها ناظر به تعامل با سایر مذاهب اسلامی است بلکه نگاهی فراگیر به ادیان دیگر و حتی نادینگرایان دارد. حوزه نمیتواند در چارچوبی محدود به درون خود، از طراحی چنین الگویی غفلت کند.
تفاوت رویکرد علما در محیطهای مختلف
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تفاوت شرایط تاریخی و محیطی علما در طول تاریخ، خاطرنشان کرد: نحوه مواجهه علما با مخالفان و جریانهای فکری مختلف تابعی از شرایط فرهنگی، سیاسی و مذهبی پیرامونی آنان بوده است. عالمانی که در محیطهای غالباً شیعی زیستهاند بیشتر به تعمیق بنیانهای معرفتی و استحکام درونمذهبی پرداختهاند. اما بزرگانی چون شهید سید محمدباقر صدر در عراق یا علامه سید محمدحسین فضلالله در لبنان به دلیل زیست در محیطهای متکثر مذهبی ناگزیر از ارائه رویکردی تعاملی و معرفیگرایانه نسبت به مذهب شیعه بودهاند.