نگاهی به تدابیر بدیع رهبر معظم انقلاب در پیشبرد نظام اسلامی

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، از نخستین روزهای آغاز زعامت حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) بر امت اسلامی آنچه بیش از هر چیز در منظومه حکمرانی ایشان چشمگیر و شایان تأمل است نه صرفاً استمرار راه نورانی حضرت امام خمینی(ره) بلکه ارائه شکل نوینی از رهبری دینی است که در آن حفظ اصول و آرمانها با نوآوری و خلاقیت در شیوه اجرا و تدبیر امور توأم شده است.
رهبر معظم انقلاب با اشراف عمیق بر تحولات جهانی، حساسیتهای منطقهای و نیازهای واقعی جامعه ایران در بستر انقلاب اسلامی مجموعهای از ابتکارات، تدابیر و اقدامات بدیع را در ساختار حکمرانی نظام اسلامی بهکار گرفتهاند که بهروشنی نشان میدهد ایشان در مقام یک راهبر دینی نهتنها نگاه سنتی به سیاست را بازتعریف کرده بلکه ظرفیتهای نظام دینی را در مواجهه با دنیای مدرن بهگونهای خلاقانه و حکیمانه فعال کردهاند.
تدابیر رهبر معظم انقلاب صرفاً واکنش به تحولات نیست بلکه ناظر به «پیشدستی راهبردی» در برابر چالشها و «خلق فرصت» از دل تهدیدات است. این تدابیر طیف متنوعی از حوزهها، از سیاست داخلی و دیپلماسی منطقهای تا فرهنگ عمومی، فضای مجازی، اقتصاد مقاومتی و هدایت افکار عمومی را در بر میگیرد.
سیره حکمرانی ایشان مبتنی بر مدل «رهبری تحولآفرین» است؛ مدلی که ضمن پایبندی به اصول اسلام ناب مسیر تحقق آرمانهای بلند انقلاب اسلامی را در شرایط پیچیده قرن بیستویکم هموار کرده و الگویی زنده، پوینده و پیشرونده از حکمرانی دینی به نمایش گذاشته است.
۱. نهادسازیهای راهبردی با رویکرد تمدنسازی
یکی از جلوههای نوآوری در سیره حکمرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی)، تأسیس و حمایت از نهادهای نوظهور و راهبردیای است که مأموریت آنها زمینهسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی در بستر نظام اسلامی است. معظمله با درک دقیق از پیچیدگیهای عرصه حکمرانی در دنیای معاصر،بهخوبی دریافتهاند که مدیریت کلان جامعه تنها با تکیه بر ساختارهای رسمی حکومتی امکانپذیر نیست بلکه نیازمند نهادهای مکمل، هوشمند و آیندهنگر است که بتوانند فرآیندهای اجتماعی را از درون شکل دهند و گفتمان انقلاب را در لایههای عمیق جامعه نهادینه کنند.
از جمله این نهادهای اساسی میتوان به شورایعالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد که با هدایت و اشراف مستقیم رهبری به عنوان محور سیاستگذاری در عرصه فرهنگ، علم و آموزش ایفای نقش میکند. همچنین شورایعالی فضای مجازی بهمنظور صیانت از هویت ملی، حکمرانی بر زیرساختهای ارتباطی و مدیریت حضور در زیستبوم دیجیتال با دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب تأسیس شد.
در کنار اینها حمایت مداوم رهبر معظم انقلاب از مراکز اندیشهورز، مؤسسات مطالعات راهبردی و گروههای نخبگانی سبب شده است حکمرانی نرم جمهوری اسلامی از پشتوانه فکری عمیق و تحلیلی برخوردار باشد؛ مجموعهای از اقدامات که نشان میدهد ایشان با نگاهی تمدنی، حکمرانی را فراتر از اداره صرف کشور بهمثابه تربیت یک جامعه آرمانی دنبال میکنند.
۲. پیشرانی گفتمانساز در عرصه سیاست داخلی
یکی از ابعاد ممتاز و کمنظیر در شیوه حکمرانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) نحوه حضور فعال و هدفمند ایشان در صحنه سیاست داخلی از موضع یک «رهبر گفتمانساز» است؛ جایگاهی که فراتر از نقش ناظر یا داور نقشی راهبردی و ایجابی در هدایت کلان نظام ایفا میکند. ایشان با درک عمیق از اهمیت جریانسازی فکری و تولید گفتمان همواره کوشیدهاند فضای عمومی کشور را از حالت رکود ذهنی، بنبستهای بروکراسی و سیاستزدگیهای روزمره بیرون آورده و آن را به سمت تحرک انقلابی و آیندهسازی سوق دهند.
نمونههای برجستهای از این گفتمانسازیهای راهبردی را میتوان در کلیدواژههایی چون «نرمش قهرمانانه» (در عرصه دیپلماسی و مواجهه با نظام سلطه)، «اقتصاد مقاومتی» (در برابر جنگ اقتصادی دشمن)، «جهش تولید» و «رونق ملی» (در حوزه اقتصاد داخلی)، «دولت جوان حزباللهی» (در بازتعریف نقشآفرینی جوانان در ساختار اجرایی)، «تحول در ساختارهای حکمرانی» (برای نوسازی درونی نظام) و در سالهای اخیر «جهاد تبیین» (در حوزه نبرد روایتها و جنگ شناختی) مشاهده کرد.
این گفتمانها صرفاً شعار یا توصیههای کلی نبودهاند بلکه عملاً تبدیل به راهبردهایی شدهاند که نهادهای رسمی کشور، نخبگان، مسئولان، جوانان مؤمن انقلابی و نیروهای اجتماعی بر اساس آنها خطمشیها و برنامههای خود را تنظیم کردهاند. این سبک از حکمرانی یعنی «رهبری گفتمانمحور» یکی از خلاقانهترین وجوه مدیریت حضرت آقاست که بهجای دستورات صرف با الهامبخشی فکری، فضای تصمیمسازی کشور را در مسیر آرمانهای انقلاب فعال نگه داشته است.
۳. مدیریت بحران و هدایت جهادی جامعه در بزنگاهها
از ویژگیهای ممتاز و برجسته حکمرانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) توانمندی بینظیر ایشان در مدیریت بحرانهای کلان و عبور دادن کشور از گردنههای پرچالش است. در مقاطع حساسی چون فتنه ۱۳۸۸، ناآرامیهای دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ و همچنین در بحران فراگیر کرونا ایشان با اتخاذ مواضعی دقیق، بهموقع، هوشمندانه و در عین حال قاطعانه مانع از انفعال، انحراف یا واگرایی نظام شدند و مسیر عبور از بحران را برای مردم و مسئولان ترسیم کردند.
در فتنه ۸۸ که یکی از پیچیدهترین تهدیدات امنیتی ـ سیاسی پس از انقلاب بود رهبر معظم انقلاب با تأکید بر صیانت از رأی مردم و حفظ وحدت در عین روشنگری درباره ماهیت فتنه، کشور را از فروپاشی اجتماعی نجات دادند. در حوادث دی ۹۶ و آبان ۹۸ با تفکیک دقیق میان «مطالبات مردم» و «اغتشاشات سازمانیافته» راه را برای همافزایی بیشتر مردم با نظام هموار ساختند. این تدابیر نمونهای آشکار از حکمرانی جهادی و واقعبینانه است؛ حکمرانیای که نه در برابر فشارها منفعل میشود نه در تنگناها از اصول عقبنشینی میکند.
نمونهای درخشان از نگاه تمدنی و اجتماعی رهبر معظم انقلاب در مدیریت بحران، فرمان راهاندازی «رزمایش مواسات، همدلی و کمک مؤمنانه» در روزهای سخت کرونایی بود؛ اقدامی الهامبخش که ضمن تقویت سرمایه اجتماعی و ترویج فرهنگ مواسات، تصویر روشن و امیدبخشی از جامعه ایمانی ارائه کرد. این رویکرد نشان میدهد که رهبر معظم انقلاب نهتنها بحرانها را مدیریت میکند بلکه آنها را به فرصتهایی برای بازسازی معنوی، همبستگی ملی و تعمیق حکمرانی دینی تبدیل میسازد.
۴. استفاده فعال از ابزار رسانه و بازتولید معنوی قدرت
یکی از وجوه برجسته و نوآورانه در دوره رهبری حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) بهرهگیری هوشمندانه و هدفمند از ظرفیت رسانهها و ابزارهای ارتباط جمعی در سطوح کلان برای هدایت افکار عمومی و بازتولید قدرت نرم انقلاب اسلامی است. رهبر معظم انقلاب با درک عمیق از نقش رسانهها بهعنوان میدان اصلی شکلدهی به فرهنگ و باورهای جامعه توانستهاند از این ظرفیت به بهترین شکل ممکن بهرهبرداری کنند و گفتمان انقلاب را بهصورت گسترده و دقیق در میان نسلهای مختلف و حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور ترویج دهند.
بیانات راهبردی معظمله در مناسبتهای مهم و اساسی از جمله در دیدار با نخبگان، علما، جوانان و اقشار مختلف مردم همواره سرشار از پیامهای راهگشا، تحلیلی و آیندهنگر است که با زبان رسانهای روشن و تأثیرگذار ارائه میشود. همچنین بیانیههای گفتمانی مهمی مانند «بیانیه گام دوم انقلاب» که چارچوب راهبردی برای دهههای آینده نظام اسلامی است، و «نامه به جوانان اروپا و آمریکای شمالی» که خطاب به مخاطبانی خارج از ایران و در دل دنیای غرب نوشته شده نشاندهنده توانمندی بینظیر ایشان در میدان رسانه و ارتباطات است.
این اقدامات نهتنها به بازتولید قدرت نرم جمهوری اسلامی کمک کرده بلکه افقهای فکری انقلاب اسلامی را با مهارت و دقتی کمنظیر ترسیم کرده و مخاطبان داخلی و خارجی را در فهم عمیقتر آرمانها و مسیر انقلاب یاری میکند. به این ترتیب رهبری در عرصه رسانهای نیز با بینش تمدنی و راهبردی خود نقشی مهم در پیشبرد حکمرانی دینی و انقلاب اسلامی ایفا مینماید.
۵. تدبیر ویژه در بازتولید و صیانت از سرمایه اجتماعی نظام
در نظام اسلامی پیوند میان ملت و ولایت بهعنوان یکی از ارکان بنیادین و تعیینکننده ساختار حکمرانی شناخته میشود؛ پیوندی که نه تنها یک رابطه حقوقی و ساختاری است بلکه یک ارتباط عمیق و فرهنگی استوار بر اعتماد، همدلی و مشارکت فعال مردم در سرنوشت خویش. حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) بهعنوان ولی فقیه و رهبر انقلاب اسلامی با تأکید مکرر بر نقش محوری مردم در همه عرصهها از انتخابات تا صحنههای جهاد، ایثار و مقاومت، همواره کوشیدهاند این سرمایه اجتماعی بزرگ را حفظ، تحکیم و تعمیق بخشند.
این نگاه حکمرانی ولایی برخلاف مدلهای صرفاً حکومتی و حاکمانه متصل به متن زندگی مردم و درگیر با دغدغههای واقعی آنهاست. رهبر معظم انقلاب ضمن حمایت مستمر از مردم در برابر کاستیها و کمکاریهای مدیریتی مسئولان از آسیبهای معیشتی مردم سخن گفته و صدای محرومان و مستضعفان را به گوش مسئولان و جامعه رساندهاند. این رفتار حکمرانی نه تنها موجب افزایش مشروعیت نظام شده بلکه زمینهساز ارتقای مشارکت عمومی و تقویت انسجام ملی شده است.
از سوی دیگر تأکید بر مشارکت مردم در عرصههای کلان مثل انتخابات، بسیج عمومی برای مقابله با بحرانها و نقشآفرینی در ساخت آینده انقلاب مؤید حکمرانی مشارکتی و مردمی است که ریشه در آموزههای اسلامی دارد. در مجموع این الگوی حکمرانی ولایی با حفظ ارتباط مستمر با مردم و پاسداری از حقوق و منافع آنان زمینهساز پویایی و بالندگی نظام اسلامی در مسیر تحقق اهداف بلند انقلاب است.
۶. تعامل فعال و هوشمند با تحولات جهانی
در عرصه سیاست خارجی یکی از مهمترین دستاوردهای حکمرانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) تبدیل جایگاه جمهوری اسلامی ایران از یک بازیگر منطقهای به کنشگری اثرگذار و تأثیرگذار در سطح جهانی است. این تحول ریشه در تدبیر هوشمندانه، آیندهنگری و نگاه راهبردی رهبر معظم انقلاب دارد که توانسته است ضمن حفظ استقلال و عزت ملی، نفوذ و قدرت ایران را در معادلات پیچیده منطقهای و جهانی بهطور قابلتوجهی ارتقا دهد.
مدیریت کلان رهبر معظم انقلاب در زمینه سیاست خارجی بهویژه در حمایت از محور مقاومت، حمایت مستمر از ملتهای مظلوم و مستضعف از جمله مسئله فلسطین و همچنین تأکید بر گفتمان مقاومت و ایستادگی در برابر زورگویان بینالمللی، جایگاه ایران را بهعنوان نقطه ثقل قدرت در غرب آسیا تثبیت کرده است. این سیاست نه تنها توانسته توازن قوا را در منطقه به نفع جبهه حق تغییر دهد بلکه موازنه قدرت را به شکلی متحول سازد که دیگر بازیگران جهانی ناچار به توجه و احترام به نقش ایران شدهاند.
رهبر معظم انقلاب با درک عمیق از منافع ملی و آرمانهای انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند، از ابزارهای قدرت نرم، دیپلماسی مقاومت و حمایت از جریانهای عدالتخواه بهره گرفتهاند. این رویکرد باعث شده است ایران بهعنوان یک الگوی برجسته برای کشورهای منطقه و فراتر از آن در عرصههای سیاسی، امنیتی و فرهنگی مطرح گردد و تأثیرگذاری آن فراتر از مرزهای جغرافیایی خود گسترش یابد.
به این ترتیب سیاست خارجی جمهوری اسلامی تحت هدایت حکیمانه رهبر معظم انقلاب نه صرفاً یک عرصه تعاملات بینالمللی، بلکه بستر تحقق آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و گسترش تمدن اسلامی است.
۷. راهبرد «تربیت نیروی مؤمن و انقلابی» برای آینده حکمرانی
یکی از ویژگیهای بارز حکمرانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّ ظلّه العالی) توجه همزمان و همسنگ به مدیریت شرایط کنونی کشور و برنامهریزی بلندمدت برای آینده حکمرانی اسلامی است. ایشان به خوبی میدانند که استمرار موفقیتها و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بدون تدارک نسلی جوان، متعهد، مؤمن و کارآمد امکانپذیر نیست. بر همین اساس تربیت و پرورش نیروی انسانی مومن، انقلابی و متعهد به ارزشهای اسلامی همواره در کانون توجهات معظمله قرار دارد.
رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت «جوانگرایی» در عرصههای مختلف مدیریتی و حکمرانی، خواهان آن هستند که جوانان کشور با انگیزه و توانمندی وارد صحنه شوند و بهعنوان کادرهای اصلی آینده نظام اسلامی، مسئولیتهای بزرگ را بر عهده بگیرند. این نگاه آیندهنگرانه و تمدنی در شعارها و برنامههایی مانند «تشکیل دولت جوان حزباللهی» و «تحول در نظام آموزش حوزه و دانشگاه» به وضوح مشاهده میشود. این تحولات نه صرفاً تغییرات ظاهری بلکه اصلاحات بنیادین در ساختارهای آموزشی و تربیتی کشور برای پاسخگویی به نیازهای نسل آینده است.
ایشان معتقدند که باید زمینههای لازم برای رشد علمی، اخلاقی و سیاسی جوانان فراهم شود تا این سرمایههای انسانی ضمن حفظ باورهای دینی و انقلابی با مهارت و دانش لازم، عرصه مدیریت کشور را در دهههای پیش رو به دست گیرند. به این ترتیب نگاه حضرت آقا فراتر از مدیریت روزمره متکی به افقی تمدنی است که با بهرهگیری از ظرفیتهای جوانان، استمرار حکمرانی اسلامی و تحقق آرمانهای انقلاب را تضمین میکند. این برنامهریزی استراتژیک تضمینی است برای حفظ هویت انقلابی نظام و پویایی مداوم آن در مسیر پیشرفت و بالندگی.
در یک جمعبندی روشن میتوان گفت حکمرانی حضرت آیتالله خامنهای برخلاف تصور رایج از حکمرانی سنتی دینی، واجد عنصری زنده، روزآمد، کنشگر و آیندهساز است. این حکمرانی نه تنها پاسخگوی چالشهای جاری است بلکه با طراحی سازوکارهای نو، چشم به افقهای تمدنی و آیندهنگرانه دارد. تدابیر بدیع معظمله در این مسیر همواره الهامبخش جریانهای انقلابی و نخبگان کشور برای حرکت بهسوی تحقق کامل الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بوده است.