دل بستن به غرب و سازمانهای بینالمللی آوردهای ندارد/ «مقاومت» تنها راه استقلال است

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشگاه های قم با موضوع «مقاومت و عدالت جهانی» اظهار کرد: بحث ما دربارهٔ مقاومت و عدالت جهانی است و همانطور که میدانید، عدالت مقولهای است که از جزئیترین ساحت زندگی انسان یعنی حیات فردی و محیط خانوادگی آغاز میشود و تا محیط اجتماع و سطح بینالملل و جهانی امتداد مییابد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: عدالت عرصهای بسیار گسترده است که در وجوه مختلف حیات فردی و اجتماعی بشر حضور دارد، اما وقتی سخن به عدالت جهانی میرسد، نیازمند بیان مقدماتی هستیم تا جایگاه اصلی بحث روشن شود.
از قرارداد وستفالی تا دولتملتهای سکولار
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تحولات تاریخی گفت: پس از امضای قرارداد وستفالی در سال ۱۶۴۸م، تصمیم بر این شد که حاکمیت کلیسا از کشورهای اروپایی کنار رود و دولتملتهای اروپایی خارج از سیطرهٔ کلیسا شکل بگیرند و در نتیجه، دولتهای سکولار بهوجود آمدند.
عضو فرهنگستان علوم ادامه داد: از همان آغاز شکلگیری دولتملتهای سکولار در اروپا، دغدغهای برای متفکران پدید آمد و آن چگونگی ایجاد توازن میان اقتدار دولت و حقوق مردم بود و اینجا بود که نسل اول حقوق بشر یا موج اول آن شکل گرفت.
موج اول: حقوق سلبی برای محدودیت دولت
حجتالاسلام والمسلمین واعظی خاطرنشان کرد: نسل اول حقوق بشر عمدتاً جنبهٔ سلبی داشت؛ یعنی محتوای آن بر محدودکردن دولت در دخالت در امور مردم تأکید داشت و مفاد این حقوق، شامل آزادیهای فردی، آزادی اقتصادی، آزادی مذهب و آزادی پیشه و شغل میشد.
وی اضافه کرد: این حقوق بهگونهای تدوین شد که دولت نتواند با وضع قوانین محدودکننده یا اجبارهای فیزیکی، آزادیهای مردم را سلب کند و مردم اختیار امور خویش را داشته باشند.
موج دوم: عدالت اجتماعی در دوران صنعتی
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی در ادامه گفت: نسل دوم حقوق بشر زمانی مطرح شد که این دولتملتهای اروپایی وارد فضای دوران صنعتی شدند و رونق اقتصادی قابلتوجهی ایجاد شد و همزمان با صنعتیشدن، شکاف طبقاتی میان طبقات کارگر و سرمایهدار افزایش یافت و عدالت اجتماعی به مسئلهای جدی بدل شد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: در اینجا نسل دوم حقوق بشر با رویکردی مثبت پدید آمد و مفاد این موج صرفاً بر عدم دخالت دولت تأکید نمیکرد، بلکه بر اقدام دولت برای تأمین حقوق اجتماعی مردم تأکید داشت؛ مثل تأمین اجتماعی، گسترش رفاه، حمایت از طبقات ضعیف، عدالت در دستمزد و توزیع عادلانهٔ امکانات.
وی ادامه داد: در این موج، مردم مطالبهگر دولتها شدند تا اقدامات مثبتی در راستای رفاه و عدالت اجتماعی انجام دهند و به همین سبب دولتهای رفاه در اروپا شکل گرفتند.
موج سوم: حقهای جمعی ملتها
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با اشاره به موج سوم حقوق بشر گفت: نسل سوم یا موج سوم حقوق بشر، به حقهای جمعی (Collective Rights) اختصاص دارد که به ملتها و دولتها مربوط میشود؛ حق بر صلح، حق بر توسعه و پیشرفت، حق بر تجارت آزاد و بهرهمندی از منابع و امکانات، ازجملهٔ این حقوق است.
عضو فرهنگستان علوم افزود: این حقوق در سطح جهانی مطرح میشود و برای تضمین آنها، نهادهای بینالمللی تأسیس شدند؛ مانند سازمان ملل، شورای امنیت، سازمان تجارت جهانی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی تصریح کرد: سازمان تجارت جهانی برای نمونه با هدف تضمین حق تجارت آزاد کشورها شکل گرفت تا در چارچوب قواعد مشخص، ملتها بتوانند از این حق برخوردار باشند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در همین راستا فعالیت میکند تا کشورهایی که بهدنبال ساخت سلاح کشتار جمعی نیستند، از فناوریهای هستهای صلحآمیز بهرهمند شوند.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تأکید کرد: درک دقیق این سه موج حقوق بشر و جایگاه حقهای جمعی، میتواند ما را در مسیر تحقق عدالت جهانی و مقاومت در برابر بیعدالتیهای بینالمللی یاری دهد.
نقد حجتالاسلام والمسلمین واعظی بر وعدهٔ عدالت جهانی غربی، از اعلامیهٔ حقوق بشر تا ابزار سلطه
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامهٔ تبیین ابعاد عدالت جهانی، با تشریح نقش سازمانهای بینالمللی در تضمین نسل سوم حقوق بشر، از چالشهای بنیادین این ساختارها سخن گفت و تأکید کرد که نهادهای جهانی با وجود شعار عدالت و صلح، عملاً به ابزاری برای سلطهجویی قدرتهای غربی بدل شدهاند.
سازمانهای بینالمللی، ضامن حق یا ابزار سلطه؟
حجتالاسلام والمسلمین واعظی اظهار کرد: سازمانهایی مانند سازمان ملل، شورای امنیت، سازمان تجارت جهانی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی براساس همان حقهای جمعی یا Collective Rights تأسیس شدهاند تا کشورها در چارچوب قواعد مشخص، از حقوقی چون تجارت آزاد و استفادهٔ صلحآمیز از انرژی هستهای بهرهمند شوند. مثلاً آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای آن ایجاد شد که کشورهایی که نمیخواهند بمب بسازند یا سلاحهای کشتار جمعی تولید کنند، حق داشته باشند از انرژی هستهای بهرهبرداری صلحآمیز کنند و سازمان تجارت جهانی نیز برای تضمین حق تجارت آزاد ملتها شکل گرفت.
سیر تاریخی تکمیل نسلهای حقوق بشر
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم ادامه داد: از اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر و تکملههای بعدی آن، نسلهای مختلف حقوق بشر شکل گرفتند؛ از نسل اول که بر حقوق فردی تأکید داشت تا نسل سوم که حقهای جمعی ملتها را دربرمیگیرد که این سازمانها برای تضمین این حقوق، بهویژه در سطح جهانی پدید آمدند. همین آژانس بینالمللی انرژی اتمی که رسالتش حمایت از حق استفادهٔ صلحآمیز کشورها از انرژی هستهای است، در برابر حملهٔ یک رژیم دارای سلاح هستهای که حتی عضو انپیتی هم نیست، حاضر به محکومیت نشد! این چه کارآمدی است؟ چطور میتوان به چنین ساختاری برای تأمین عدالت جهانی امید بست؟
حجتالاسلام والمسلمین واعظی تصریح کرد: پرسش اساسی این است که آیا عدالت جهانی، صلح جهانی و دیگر حقوق پیشبینیشده در این چارچوبها، بر مبنای همین اعلامیه و عملکرد این سازمانها تحققپذیر است؟ آیا این مسیر به نتیجه خواهد رسید؟
ضعفهای اساسیِ غرببنیاد بودن ساختارها
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: واقعیت این است که از اساس، هم اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر و هم نهادهای تضمینکنندهٔ آن با آسیبها و چالشهای جدّی مواجهاند و نخستین مسئله این است که این ساختارها غرببنیادند. پیشگامان تأسیس این نهادها کشورهای غربی بودهاند و امروز هم از نظر مکان فیزیکی در غرب مستقرند و هم تأمینکنندهٔ مالی و هدایتکنندهٔ اصلی آنها، آمریکا و کشورهای غربی هستند.
عضو فرهنگستان علوم ادامه داد: دومین ضعف بنیادین، بنیانهای فکری این سازمانهاست که براساس ارزشهای لیبرالی و فردگرایانهٔ غربی بنا شدهاند. درحالیکه شعارهای اولیهٔ عدالت جهانی و صلح جهانی، رنگ اخلاقی پررنگی داشتند، در عمل هرچه پیش آمد، این بُعد اخلاقی کمرنگ شد و ماهیت سلطهجویانهٔ آنها آشکار شد.
شعارهای اخلاقی، پوششی برای هژمونی
وی با اشاره به تجربهٔ تاریخی ملتها اظهار کرد: در آغاز، این تابلوهای اخلاقی و ارزشهای حقوق بشری توان اقناع بالایی داشتند؛ چنانکه پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا با پرچمداری لیبرالیسم و دموکراسی، اعتماد نسبی جهانیان را جلب کرد.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی افزود: نمونه روشن آن، ماجرای دولت ملی مصدّق در ایران بود که در ملیکردن صنعت نفت و چالش با انگلستان، به آمریکا اعتماد کرد؛ چراکه آمریکا در آن زمان چهرهای متعهد به ارزشهای اخلاقی و لیبرالی از خود نشان داده بود، اما هرچه گذشت، واقعیت آشکارتر شد که این شعارها، در عمل چیزی جز ابزار سلطه نبودند و ارزشهای لیبرالی بهتدریج کنار رفت و عملگرایی پراگماتیستی جای آن را گرفت؛ حتی بدتر از آن، ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر به ابزار هژمونی بدل شدند.
دموکراسی؛ بهانهای برای حضور نظامی در خاورمیانه
رئیس دفتر تبلیغات اسلام در ادامه خاطرنشان کرد: فراموش نکردهایم که آمریکا پس از حمله به برجهای دوقلو، حضور امنیتی و نظامی خود را در خلیج فارس و خاورمیانه با شعار دموکراسی پروموشن توجیه کرد. همچنین در بحبوحهٔ آمادهسازی ناتو و آمریکا برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳م، متفکران غربی بیانیهای با عنوان «جاست وار» یا «جنگ عادلانه» صادر کردند و لشکرکشی را دفاع از ارزشهای دنیای آزاد معرفی نمودند.
واقعیت امروز؛ فاصلهٔ شعار تا عمل
حجتالاسلام والمسلمین واعظی تأکید کرد: واقعیت امروز این است که سازمانهای جهانی که قرار بود تضمینکنندهٔ عدالت جهانی و حقوق بشر باشند، عملاً ابزاری برای تثبیت سلطهٔ غرب بر جهان شدهاند و شعارهای عدالت و صلح جهانی، بیش از آنکه حقیقتی جاری باشد، پوششی است برای تحکیم هژمونی و منافع سلطهطلبانه.
نقدی بر ابتذال ارزشهای جهانی و ضرورت مقاومت نظری و عملی
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با تأکید بر ناکارآمدی ساختارهای جهانیِ مدعی صلح و عدالت، از تبدیلشدن ارزشهای لیبرالی و حقوق بشری به ابزار سلطهجویی غرب انتقاد کرد و از ضرورت یک مقاومت نظری و عملی در برابر این روند سخن گفت.
ارزشهای لیبرالی؛ از شعار تا ابزاری برای لشکرکشی
حجتالاسلام والمسلمین واعظی اظهار کرد: ارزشهای دنیای آزاد و ارزشهای لیبرالی بهجای آنکه ضامن آزادی ملتها باشند، به ابزار توجیه جنگهای ناعادلانه و لشکرکشیهای سلطهگرانه تبدیل شدهاند. در واقع نهتنها این سازمانها به ارزشهای لیبرالی وفادار نماندهاند، بلکه خود این ارزشها را هم به سلاح و بهانهای برای پیشبرد اهداف هژمونیک بدل کردهاند.
واقعیتی تلخ به نام « word saide»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مفهوم «word saide» گفت: ما با واقعیتی به نام « word saide» روبهرو هستیم؛ یعنی کشتن و راندن واژهها و تهیکردن آنها از معنا و استعمار در ابتدا به معنی آبادانی بود، اما در عمل چه شد؟ جنایات بلژیک در کنگو و فرانسه در الجزایر، نمونههایی است که نشان دادند چگونه پشت شعار تمدن، خونریزی و استثمار پنهان بود و امروز هم واژههایی مثل دموکراسی، آزادی و صلح جهانی، در دست قدرتهای سلطهگر به ابزاری برای توجیه خشونت و اشغالگری تبدیل شدهاند.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی با انتقاد از عملکرد نهادهای بینالمللی، به حملات اخیر به مراکز هستهای ایران اشاره کرد و افزود: همین آژانس بینالمللی انرژی اتمی که رسالتش حمایت از حق استفادهٔ صلحآمیز کشورها از انرژی هستهای است، در برابر حملهٔ یک رژیم دارای سلاح هستهای که حتی عضو انپیتی هم نیست، حاضر به محکومیت نشد! این چه کارآمدی است؟ چطور میتوان به چنین ساختاری برای تأمین عدالت جهانی امید بست؟
ضرورت مقاومت نظری و عملی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: هرچه جلوتر میرویم، ضعف ساختاری این سازمانها آشکارتر میشود و در چنین شرایطی، چارهای جز مقاومت نیست؛ مقاومتی که هم بُعد نظری دارد و هم بُعد عملی.
وی ادامه داد: در حوزه نظری باید باور داشته باشیم که اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر که بر مبنای ارزشهای لیبرالی غربی نوشته شده، نمیتواند جهانی باشد و این اعلامیه قادر نیست نظامهای دینی و فلسفی متنوعی مثل اسلام، بودیسم، هندوئیسم و سایر مکاتب شرقی را در بسیاری از ابعاد پوشش دهد و ما در دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم همایشهایی با حضور اندیشمندانی از ۲۵ کشور برگزار کردیم و بر این موضوع بهروشنی تأکید شد.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی ادامه داد: من نمیگویم بهجای حقوق بشر غرببنیاد باید یک حقوق بشر شرقبنیاد تعریف کنیم، چون آنهم جهانی نخواهد بود. در حقیقت باید مقاومت نظری داشته باشیم، یعنی اجازه ندهیم دکترین غربی حقوق بشر که پشتوانهاش قدرت سیاسی و اقتصادی است، بهمثابهٔ حقیقتی مطلق و بیبدیل به جهان تحمیل شود، ضمن اینکه باید گفتمانهای بومی و دینی فرصت بیان و بسط پیدا کنند.
عضو فرهنگستان علوم همچنین گفت: علاوهبر مقاومت نظری، مقاومت عملی هم لازم است؛ ملتها و دولتهای مستقل باید ساختارهای جایگزین بسازند و در برابر هژمونی سازمانهای ناکارآمد و وابسته، بهطور عملی از منافع و حقوق مشروع خود دفاع کنند و تنها در این صورت است که میتوان امیدی به تحقق عدالت واقعی در جهان داشت.
اقتدار ملی در گرو انسجام داخلی و دانش بومی است
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی با تأکید بر اهمیت مؤلفههای نرم قدرت، حفظ انسجام ملی و تولید دانش بومی را از مهمترین ارکان اقتدار ملی دانست و راه رسیدن به صلح و عدالت جهانی را در گرو مقاومتی دانست که از درون ملتها آغاز میشود.
مؤلفههای نرم قدرت بهمثابهٔ ستونهای امنیت ملی
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با تشریح ابعاد قدرت نرم گفت: در رأس همهٔ مؤلفههای نرم قدرت، حفظ انسجام ملی و اتحاد داخلی قرار دارد و همهٔ کارشناسان متفقالقولاند که بالاترین مؤلفهٔ امنیت ملی، وحدت جامعه و کمکردن فاصلهٔ میان مردم و حاکمیت است. هرچه سرمایهٔ اجتماعی نظام بیشتر باشد و مردم فاصلهٔ کمتری با حاکمیت داشته باشند، ضریب امنیت ملی بالاتر میرود و به همان میزان که این سرمایهٔ اجتماعی تضعیف شود، امنیت ملی نیز کاهش مییابد.
ایستادگی مردم کمر استکبار را شکست
وی با اشاره به وقایع اخیر اظهار کرد: در دوازده روز جنگ تحمیلی دیدید که آنچه کمر استکبار را شکست، فقط موشکها نبود، بلکه بالاتر از آن، ایستادگی و انسجام مردم بود که پشتیبان رهبری و حاکمیت ایستادند و یکپارچه شدند و همین اتحاد نیز بزرگترین ضربه را به راهبرد کلان استکبار وارد آورد.
دانش بومی، پایهٔ اقتدار سیاسی
حجتالاسلام والمسلمین واعظی دومین مؤلفهٔ نرم قدرت را «دانش بومی» دانست و تصریح کرد: جامعهای که در تولید علم مولّد نباشد و مصرفکنندهٔ دانش غربی باقی بماند، یک مؤلفهٔ مهم قدرت نرم را از دست میدهد. اگر میخواهیم مسیر مقاومت را طی کنیم و استقلال کشور و عدالت جهانی را تأمین کنیم، تولید علم بومی در علوم پایه، فناوری، علوم انسانی و اجتماعی ضرورتی جدی است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: وابستگی علمی، یعنی وابستگی سیاسی و علوم انسانی بومی بهدلیل پیوند عمیق با فرهنگ و روابط اجتماعی، شاید در بعضی ابعاد حتی مهمتر از علوم طبیعی باشد. جامعهای که در علم و فناوری مستقل نباشد، نمیتواند در برابر استکبار ایستادگی کند.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم همچنین با اشاره به «مرگ واژگان» یا وردساید گفت: امروز بهترین شعارها مانند صلح و پیشرفت با ابزار سازمانهای بینالمللی به ابزاری برای سلطهگری تبدیل شدهاند و این نهادها بهظاهر شعار عدالت جهانی سر میدهند، عملاً همین مفاهیم را از معنا تهی کردهاند.
مسیری که با اتکا به سازمانهای بینالمللی طراحی شده، ناکارآمد است
حجتالاسلام والمسلمین واعظی در ادامه تأکید کرد: مسیری که با اتکا به این سازمانها طراحی شده، ناکارآمد و ابزاری در دست سلطه است و تنها مسیر جایگزین آن، «مقاومت» است؛ مقاومتی که هم در حوزهٔ نظری و هم عملی باید دنبال شود. البته لازمهٔ این مقاومت، تقویت اقتدار ملی و سیاسی از طریق مؤلفههای سخت و نرم قدرت است.
وی افزود: یک ملت ضعیف که شجاعت و اقتدار و ایستادگی ندارد، نمیتواند منادی صلح و عدالت جهانی باشد. اگر ملتی در داخل ضعیف شود و مؤلفههایی مانند انسجام ملی، قدرت نظامی و دانش بومی را از دست بدهد، راهی برای ایفای نقش در سطح جهانی نخواهد داشت.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی گفت: گام نخست مقاومت در برابر استکبار جهانی، تقویت درونی است و اگر میخواهیم منادی عدالت و صلح واقعی در جهان باشیم، باید اقتدار سیاسی و ملی خود را حفظ کنیم و این اقتدار بدون انسجام ملی و استقلال علمی ممکن نیست.
تولید دانش بومی و وحدت ملی شرط اقتدار و مقاومت در برابر استکبار است
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با تأکید بر اهمیت انسجام ملی و تولید دانش بومی بهعنوان مؤلفههای نرم قدرت، تصریح کرد: اگر ملتی در عرصهٔ دانش وابسته باشد و وحدت داخلی نداشته باشد، توان مقاومت در برابر نظام سلطه و ایفای نقش در تأمین عدالت و صلح جهانی را نخواهد داشت.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم اظهار کرد: آن چیزهایی که در بُعد دانشی مؤلفهٔ قدرت برای ما ایجاد کرده است، باید مبنای حرکت ما در مسیر مقابله با مسیر باطل موجود و پیگیری عدالت جهانی و صلح جهانی باشد. اقتدار سیاسی و ملی با تأمین مؤلفههای سخت و نرم قدرت شکل میگیرد و بدون انسجام ملی، تولید دانش بومی و استقلال علمی و تکنولوژیک، هیچ کشوری نمیتواند در مسیر مقاومت در برابر استکبار حرکت کند یا منادی عدالت و صلح جهانی باشد.
لزوم افشای طرحهای فریبکارانهٔ استکبار
عضو فرهنگستان علوم افزود: نظامهای سیاسی کشورهای اسلامی رسالتی دارند و آحاد متفکران مسلمان و دلسوزان ارزشهای الهی و انسانی نیز وظیفهٔ آگاهیبخشی و بصیرتافزایی در فضای افکار عمومی داخلی و جهان اسلام را برعهده دارند تا طرحهای فریبکارانهٔ استکبار رسوا شود.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیهٔ قم با اشاره به اظهارات نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از هفتم اکتبر و ادعاهای دروغین او دربارهٔ غزه گفت: امروز با وجود شعارهای زیبا، شاهد نسلکشی و گرسنگیدادن به مردم مظلوم غزه هستیم و افکار عمومی باید درخصوص این موضوعها هوشیار باشد.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با بیان اینکه کشورهایی که نتوانند مؤلفههای سخت و نرم قدرت را تأمین کنند، ناگزیر به وابستگی خواهند بود، تأکید کرد: برخی کشورهای آسیای جنوبشرقی مانند کره و دیگران در حاشیهنشینی نظام سلطه تعریف شدهاند و تا زمانی که نقشی برای آنها وجود دارد، بهرهمندی خواهند داشت، اما به محض تغییر شرایط هژمونیک، موقعیت آنها نیز تغییر خواهد کرد، زیرا استقلال ندارند.
سرنوشت اوکراین
وی با اشاره به سرنوشت اوکراین تصریح کرد: اوکراین نمونهٔ بسیار روشنی است! ابتدا غرب و روسیه تضمین دادند که در صورت تحویل سلاحهای اتمی، امنیت این کشور تأمین خواهد شد؛ حال آنکه پس از فروپاشی شوروی و سقوط دیوار برلین، ناتو برخلاف وعدههایش بهسمت شرق پیشروی کرد و امروز نیز اوکراین به قربانی منافع و گسترش هژمونی تبدیل شده و حتی معادن این کشور در اختیار آمریکا قرار گرفته تا در ازای آن حمایت نظامی دریافت کند، اما آمریکا موشکها را میفروشد و تجارت میکند.
کشورهای حاشیهنشین نظام سلطه هیچ استقلالی ندارند
حجتالاسلام والمسلمین واعظی ادامه داد: این وضعیت نشان میدهد کشورهایی که حاشیهنشین نظام سلطه هستند، هیچ استقلالی ندارند و به محض تغییر شرایط، وضعیتشان تغییر میکند و استقلال واقعی کشورها تنها از مسیر تقویت مؤلفههای سخت و نرم قدرت حاصل میشود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به نقد حقوق بشر غربی پرداخت و اظهار کرد: حقوق بشر غربی صرفاً در حد شعار ارزش دارد و در عمل تهی از محتواست، بنابراین باید اعلامیهٔ جهانی حقوق بشری تدوین شود که غرببنیاد و لیبرالبنیاد نباشد و بتواند مکاتب و مذاهب مختلف را پوشش دهد.
عضو شورای عالی انقلاب با اشاره به امکان دستیابی به ارزشهای جهانشمول از منظر تعالیم اسلامی گفت: در اسلام دو دسته تعالیم وجود دارد؛ برخی از آموزهها مختص جامعهٔ مسلمان است، اما بخشی دیگر مخاطبش همهٔ انسانهاست و بُعد جهانی دارد. بنابراین حرکت بهسمت تدوین اعلامیهٔ جهانی حقوق بشرِ غیروابسته به مبانی لیبرال، کاملاً شدنی است و ظرفیت نظری آن در آموزههای اسلامی موجود است.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تأکید کرد: اقتدار سیاسی و ملی با تأمین مؤلفههای سخت و نرم قدرت شکل میگیرد و بدون انسجام ملی، تولید دانش بومی و استقلال علمی و تکنولوژیک، هیچ کشوری نمیتواند در مسیر مقاومت در برابر استکبار حرکت کند یا منادی عدالت و صلح جهانی باشد.
بخشی از تعالیم اسلامی، جهانشمول و ناظر بر فطرت بشر است
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با تأکید بر وجود آموزههای جهانشمول در اسلام گفت: برخی تعالیم اسلامی صرفاً مختص جامعهٔ مسلمان است، اما بخشهایی از این آموزهها مخاطبش همهٔ انسانها و ناظر بر فطرت بشر است که باید برای تحقق عدالت و حقوق بشر واقعی به آن توجه شود.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: اگر بخواهیم تعالیم مختص جامعهٔ اسلامی و مؤمنان را در سطح جهانی ارائه کنیم، باید توجه داشته باشیم که این بخش از تعالیم بهدلیل ویژگیهای خاص خود به همهٔ بشریت تعمیمپذیر نیست، اما در کنار این، بخشی از تعالیم اسلامی وجود دارد که خطاب آن «ناس» است، یعنی انسان بما هو انسان، نه انسان مسلمانشده. این آموزهها ناظر بر فطرت بشر است و محدود به قید اسلام یا ایمان نیست.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی خاطرنشان کرد: حجم اصلی تعالیم اسلامی متوجه جامعهٔ اسلامی است، اما همان بخشهایی که ناظر بر انسانیت و فطرت بشر است، ظرفیت بالایی برای عرضه به عرصهٔ جهانی دارد و باید توجهی جدی به آن شود و در این مسیر، روشها را نباید فراموش کرد و این تعالیم باید با زبانی مناسب و ادبیاتی فهمیدنی برای مخاطبان جهانی ارائه شود تا تأثیرگذار باشد.