۲۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۶
کد خبر: ۷۸۸۹۴۳

نقش دین در پیوند قلب‌های منزوی

نقش دین در پیوند قلب‌های منزوی
نظریه‌ی غلیان اجتماعی دورکیم توضیح می‌دهد که چگونه تجمعات جمعی و مناسک مذهبی می‌توانند انرژی مشترکی ایجاد کنند که به اتحاد و یکپارچگی اجتماعی منجر شود.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تنهایی و قطبی‌سازی، از جمله چالش‌های اصلی و بحران‌های جدی در جوامع امروزی هستند که تأثیرات عمیقی بر سلامت اجتماعی و روانی افراد دارند. در این میان، تنهایی به‌ویژه به‌عنوان یک مشکل جهانی در حال گسترش است و تحقیقات نشان می‌دهد که شیوع آن رو به افزایش می‌باشد. پاندمی کووید-۱۹ این معضل را تشدید کرده و موجب افزایش چشمگیر تنهایی و انزوای اجتماعی شد.
 
علاوه بر تنهایی، قطبی‌سازی اجتماعی نیز به طور فزاینده‌ای به یکی از تهدیدهای جدی برای انسجام اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده به افزایش شکاف‌ها و تضادهای اجتماعی دامن زده و به‌ویژه در دوران اخیر موجب کاهش ارتباطات انسانی و تقویت انزوا و بدفهمی‌ها در بین گروه‌ها شده است. تحقیقات موجود نشان می‌دهد که این تنهایی ارتباط نزدیکی با مشکلات روانی مانند افسردگی، کاهش رضایت از زندگی، رفتارهای اعتیادآور استفاده از اینترنت و حتی آسیب‌رسانی عمدی به خود دارد.
 
در این زمان، بسیاری از محققان به بررسی آیین‌ها و سنت‌های گذشته برای کاهش تنهایی و انزوای اجتماعی روی آورده‌اند. یکی از دلایل این توجه این است که در جوامع گذشته، به‌ویژه در فرهنگ‌های مذهبی و قومی، راهکارهایی برای تقویت پیوندهای اجتماعی و حمایت‌های جمعی وجود داشت که به شکل مؤثری می‌توانستند به مقابله با این مشکلات کمک کنند. یکی از این راهکارها مناسک اجتماعی هستند.
 
مناسک اجتماعی بخش جدانشدنی از ادیان می‌باشند. به‌طورکلی، همۀ ادیان شامل نوعی مناسک و مراسم اجتماعی‌اند، خواه این مراسم در مقیاس کوچک و با حضور تعداد کمی از شرکت‌کنندگان برگزار شود، مانند مراسم رقص و دعای یوروبا (Yoruba)، یا در مقیاس وسیع و با جمعیتی چند میلیونی، همچون مراسم کوم‌ملا (Kumbh Mela) در هندوستان. این مناسک نه‌تنها جنبه‌های مذهبی و معنوی دارند، بلکه نقش مهمی در تحکیم پیوندهای اجتماعی و ایجاد همبستگی میان اعضای جامعه ایفا می‌کنند.
 
نقش پر رنگ دین در زندگی اجتماعی انسان‌ها باعث شده که برخی نظریه‌پردازان برجسته‌ی جامعه‌شناسی، مانند ماکس وبر و امیل دورکیم که از پایه‌گذاران این حوزه هستند، دین را حتی گاهاً به‌عنوان عاملی صرفاً اجتماعی مورد توجه قرار دهند. آنها معتقد بودند که دین نقشی اساسی در شکل‌دهی به قوانین اخلاقی و نهادهای اجتماعی ایفا می‌کند و جوامع با تکیه بر آموزه‌های دینی می‌توانند پیوندهای اجتماعی خود را تقویت کرده و از تنش‌های داخلی جلوگیری کنند. هرچند امروزه این دیدگاه‌ها تحت‌تأثیر تئوری‌های جدیدتر تعدیل شده‌اند، ولی هنوز هم اتفاق‌نظر عمومی بر این است که دین نقشی کلیدی در ساختار اجتماعی ایفا می‌کند.
 
نظریه‌ی غلیان اجتماعی دورکیم
در میان نظریات مختلف جامعه‌شناختی، نظریه‌ی غلیان اجتماعی (Collective Effervescence) دورکیم، به‌ویژه برای پژوهشگران معاصر اهمیت بالایی دارد. این نظریه به طور خاص به درک ما از چگونگی ایجاد پیوندهای اجتماعی در جوامع و چگونگی تأثیرگذاری دین بر تعاملات اجتماعی و فردی کمک می‌کند. دورکیم بر این باور بود که دین به‌عنوان یک نیروی جمعی، توانایی ایجاد همبستگی اجتماعی و کنترل اجتماعی را دارد و می‌تواند به افراد در درک جایگاه خود در جامعه کمک کند. این دیدگاه به‌ویژه در زمینه‌ی علوم‌شناختی دین و تحقیقاتی که به روابط بین دین و سلامت روانی، اجتماعی و جسمی پرداخته‌اند، اهمیت ویژه‌ای یافته است.
 
نظریه‌ی غلیان اجتماعی دورکیم توضیح می‌دهد که چگونه تجمعات جمعی و مناسک مذهبی می‌توانند انرژی مشترکی ایجاد کنند که به اتحاد و یکپارچگی اجتماعی منجر شود. برای درک این انرژی، کافی است به یکی از خاطرات خود در یک اجتماع بزرگ همانند دیدن یک بازی فوتبال در استادیوم مراجعه کنید. آیا زمانی را به‌خاطر می‌آورید که تشویق و هم‌صدایی با دیگر افراد انرژی بسیار زیادی در شما ایجاد کرده بود و حتی ممکن بود حس کنید مو به تنتان سیخ شده است؟ اینها همه نشانه‌های تجربه‌ی غلیان اجتماعی مورد نظر دورکیم است. به باور دورکیم، در چنین لحظاتی افراد نه‌تنها خود را بخشی از یک گروه می‌بینند، بلکه احساس می‌کنند به چیزی بزرگ‌تر از خودشان تعلق دارند. این حس جمعی، پایه‌ای برای درک نقش دین به‌عنوان چسب اجتماعی است.
 
دکتر محمد امین سرائی، عضو انجمن بین‌المللی علوم‌شناختی و تکاملی دین (IACESR)
ارسال نظرات