به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان
خبرگزاری رسا، حجتالاسلام عبدالرحیم بیرانوند، پژوهشگر حوزه فرق و ادیان در نشست «نقش و عملکرد فرقهها در جنگ ۱۲ روزه» با اشاره به واکنش طریقتهای تصوف ایران، گفت: «طریقتهای تصوف ایران در جنگ دوازده روزه، نقطه عطفی تاریخی را تجربه کردند که تحلیل رفتار و مواضع شخصیتها و جریانهای دینی و اجتماعی را بدون توجه به آن نمیتوان انجام داد. این رویداد، مرز روشنی میان قبل و بعد از خود ترسیم میکند و آزمونی برای صداقت و پایبندی به ارزشهای انسانی و عرفانی محسوب میشود.»
وی ادامه داد: «در چنین چارچوبی، سکوت برخی طریقتها در برابر تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به خاک ایران، صرفاً عدم واکنش نیست، بلکه حامل پیامی اجتماعی و رسانهای است. کنش نداشتن در این شرایط، خود نوعی موضعگیری محسوب میشود و باید مواضع طریقتها را به قبل و بعد از این جنگ تقسیمبندی کرد.»
حجتالاسلام بیرانوند با اشاره به ساختار اجتماعی ایران افزود: «جامعه ما دارای تنوع قومی و مذهبی است و دشمنان از گذشته تلاش کردهاند با ایجاد جریانهای اپوزیسیون قومی و مذهبی، همگرایی ملی را تضعیف کنند. اما تجربه تاریخی نشان میدهد که مردم فارغ از دین و مذهب، در کنار یکدیگر زندگی مسالمتآمیز دارند و در برابر دشمن مشترک همسو هستند.»
وی با بیان تقسیمبندی طریقتهای تصوف ایران گفت: «طریقتهای تصوف در ایران به دو دسته اصلی تقسیم میشوند؛ طریقتهای اهل سنت و طریقتهای مدعی تشیع. در میان طریقتهای اهل سنت، طریقت نقشبندی از جمله مهمترین شاخههاست که بیشترین پراکندگی آن در استانهای مختلف ایران مشاهده میشود و نقش ویژهای در فعالیتهای مذهبی و اجتماعی ایفا میکند.»
حجتالاسلام بیرانوند با اشاره به واکنش طریقتهای تصوف ایران، گفت: «طریقتهای تصوف اهل سنت ایران، مانند نقشبندی و قادریه، در استانهای مختلف کشور حضور دارند. نقشبندیها عمدتاً در گلستان و ترکمنصحرا، خراسان شمالی، کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان پراکندگی دارند. قادریها نیز در استانهای غربی از جمله کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی فعالیت دارند.»
این پژوهشگر حوزه فرق و ادیان با بیان اهمیت طریقتهای تصوف اهل سنت افزود: «گاهی در حوزه مطالعات فرق و ادیان مطرح میشود که تصوف اهل سنت برای ایران فرصت است، اما تاکنون بهدرستی تبیین نشده است که چرا این طریقتها برای کشور مفید هستند. بیش از بیست سال پژوهش و حضور میدانی در مجامع اهل سنت، مشاهده زندگی طریقتهای مختلف و مطالعات کتابخانهای نشان میدهد که این طریقتها مولفههایی دارند که موجب همگرایی و همسویی اجتماعی و دینی میشوند.»
وی درباره شاخصههای مهم این طریقتها گفت: «متصوفه سلسله اسناد و شجرهنامههایی دارند که زنجیره ارتباط آنان با پیامبر اسلام (ص) را تضمین میکند. سه شجره اصلی در طریقتهای اهل سنت وجود دارد؛ کرسینامه صدیقیه، بکریه و علوی، که امیرالمؤمنین علی (ع) نقطه پرگار و قطب آنان محسوب میشود. این سلسلهها محبت و اتصال به اهل بیت را حفظ میکنند و شاخصترین عامل همسویی میان متصوفه اهل سنت و شیعیان است.»
بیرانوند تصریح کرد: «این طریقتها قائل به حیات روحانی پیامبر و اولیای الهی هستند و توسل و زیارت را وسیله فیض الهی میدانند. برخلاف برخی جریانهای تکفیری و وهابی، توسل و زیارت را شرک نمیدانند بلکه آداب انسانی و ایمانی تلقی میکنند. به همین دلیل است که متصوفه اهل سنت به زیارت بزرگان طریقت همچون جناب ابوالحسن خرقانی در خرقان، بایزید بسطامی در بسطام و امامزادگان معصوم مشهد و دیگر اماکن مقدس اهتمام دارند.»
وی با تأکید بر اهمیت پژوهشهای میدانی و مطالعه شجرهنامهها افزود: «شناخت دقیق مولفههای طریقتهای تصوف و اشتراکات آنان با فرهنگ شیعی میتواند بهعنوان یک راهبرد در همگرایی دینی و اجتماعی کشور مورد استفاده قرار گیرد و نشان دهد که این طریقتها ظرفیت بالایی برای تقویت انسجام ملی و دینی دارند.»
حجتالاسلام بیرانوند با تأکید بر نقش طریقتهای تصوف اهل سنت در تقویت وحدت دینی و اجتماعی، اظهار داشت: وی با اشاره به زیارتها و ارادت طریقتهای تصوف به اهل بیت علیهمالسلام گفت: «متصوفه اهل سنت ایران به ویژه شاخههای نقشبندی و قادریه، به زیارت امام رضا علیهالسلام و سایر بزرگان دین اهتمام دارند و قائل به توسل، شفاعت و تبرکاند. این طریقتها، برخلاف جریانهای وهابی و تکفیری، به احترام و ارادت به بزرگان شیعه پایبند هستند و دشمنی سرسخت وهابیت را تجربه کردهاند.»
این پژوهشگر حوزه فرق و ادیان افزود: «این طریقتها که در مناطق متعدد کشور حضور دارند، با مولفههایی چون وطنپرستی، اخلاقمداری، دشمنشناسی و حمایت از مظلومان جهان، بهویژه فلسطین و غزه، نشان دادهاند که همسو با ارزشهای انقلاب و فرهنگ دینی کشور هستند.»
وی تصریح کرد: «برخورداری این طریقتها از سلسله اسناد و شجرهنامهها، ارادت حقیقی به اهل بیت و پایبندی به سنتهای عرفانی، موجب همگرایی آنان با شیعیان و ایجاد اشتراکات دینی و اجتماعی شده است که همین امر میتواند موجب ایجاد ظرفیت بالایی برای تقویت وحدت شیعه و سنی باشد.»
حجتالاسلام بیرانوند با ذکر نمونههایی از علمای اهل سنت استان گلستان و ترکمنصحرا بیان کرد: «علمایی همچون مرحوم تاج محمد گلی، آخوند نصیری، عبدالجبار آخوند نیکنهاد، عبدالرحمن آخوند تنگلی و بسیاری دیگر، با پایبندی به اخلاق و ارادت به اهل بیت، نمونههای بارزی از این همگرایی دینی هستند. آنان نه تنها در جامعه خود تأثیرگذارند، بلکه نقش مهمی در مقابله با افکار تکفیری و وهابی و ترویج وحدت دارند.»
وی خاطرنشان کرد: «شناخت دقیق و میدانی از طریقتهای تصوف و مطالعه مولفههای آنان میتواند به عنوان راهبردی برای تقویت انسجام ملی و همبستگی دینی کشور مورد بهرهبرداری قرار گیرد و الگویی نابی برای افزایش وحدت میان شیعه و سنی ارائه دهد.»
حجتالاسلام بیرانوند با اشاره به مواضع این طریقتها در حمایت از مظلومان جهان گفت: «این علما و مشایخ در مناسبتهای مختلف، از مردم فلسطین و غزه حمایت کرده و همواره در صف مدافعان انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت قرار داشتهاند. آنان نشان دادهاند که وحدت دینی و وطنپرستی از اصول بنیادین زندگی اجتماعیشان است.»
وی با تأکید بر وطنپرستی و مسئولیتپذیری این طریقتها در بزنگاههای تاریخی گفت: «زمانی که رژیم صهیونیستی به پایتخت کشور حمله نظامی کرد و بمباران شهرها و خانههای مردم را در پی داشت، درویشان خاکساری استانهای شمالی بیانیه دادند و خانههای خود را برای اسکان جنگزدگان باز کردند. این حضور و کمکرسانی نشاندهنده تعهد واقعی آنان به وطن و انسانیت است و نباید با نگاه منفی یا توهمات امنیتی، اقدام نیک آنان نادیده گرفته شود.»
بیرانوند با اشاره به بیانیه طریقت نعمتاللهی گنابادی ادامه داد: «اگرچه این بیانیه به صورت مکتوب ارائه شد و حاوی تسلیت و دعا برای جانباختگان بود، اما فاقد محکومیت صریح تجاوز رژیم متجاوز صهیونیستی و معرفی آن به مردم بود. این امر نشاندهنده ضرورت تقویت رویکرد رسانهای در میان جریانهای متصوفه است، هرچند که بدنه آنان در فضای مجازی مستقل و فعال بوده و مواضع خود را اعلام کردهاند.»
وی افزود: «درویشان گنابادی و دیگر شاخههای متصوفه، با حضور در مناسبتهای مذهبی و فرهنگی، نشان دادهاند که ارادت حقیقی به اهل بیت، پایبندی به ارزشهای دینی و وطنپرستی، همسو با ارزشهای انقلاب اسلامی و حمایت از مردم مظلوم جهان، بخشی از هویت این جریانهاست.»
حجتالاسلام بیرانوند تأکید کرد: «شناخت دقیق و میدانی از فعالیتها و مواضع این طریقتها، بهویژه در شرایط بحران، میتواند الگویی برای وحدت ملی و مذهبی باشد و مانع سوءاستفاده جریانهای اپوزیسیون و دشمن در قالب رسانه و تریبونهای خارجی شود.»
همچنین وی در ادامه، به نقد جریان اپوزیسیون خارجنشین طریقت نعمتاللهی پرداخت و با اشاره به فعالیتهای رسانهای مصطفی آزمایش و نسبتهای ناروا به قطب طریقت، خواستار آگاهی و هوشیاری در مواجهه با جریانهای نفوذی و پراکنده شد.
حجتالاسلام بیرانوند در تحلیل خود از تحرکات جریان اپوزیسیون خارجنشین طریقت نعمتاللهی سلطانعلیشاهی گفت: «این جریان در سالهای اخیر کوشیده است با تشکیل گروههای کوچک و شبکهای، بر برخی افراد و مسائل داخلی تمرکز کرده و بدنه دراویش را تحت تأثیر قرار دهد.»
وی افزود: «یکی از افراد اضافهشده به این جریان، سید محمد جعفر بهشتی کاشانی است که با پیشینهای جنجالی و ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و گرایشهای سکولار و مارکسیستی، هیچ شناختی از تصوف ندارد اما با پوشش درویشی سعی در نفوذ به بدنه طریقت کرده است.»
حجتالاسلام بیرانوند تصریح کرد: «اختلافات داخلی در این جریان باعث شده حتی برخی اعضای سابق مانند عباس دهقان و اعضای خانواده نورانی به دلیل رویکرد رادیکال و فاصله گرفتن از آموزههای اصلی، از آن جدا شوند.»
وی همچنین درباره رویکرد رسانهای این گروه گفت: «جریان اپوزیسیون با مدیریت کانالهای تلگرامی و انتشار محتواهای سیاهنمایانه، تصویری منفی از جامعه و طریقت ارائه میدهد که مشابه روشهای رسانهای سازمان مجاهدین خلق است و هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.»
حجتالاسلام بیرانوند خاطرنشان کرد: «این جریان نه تنها از آموزههای اصلی طریقت فاصله گرفته، بلکه با اعمال فشار و تزریق عناصر خارجی، در پی تأثیرگذاری بر بدنه دراویش است. شناخت دقیق این جریانها و موضعگیری شفاف فعالان دراویش برای مقابله با این انحراف ضروری است.»
تحلیل جریان خارجنشین و نفوذ عناصر اپوزیسیون در طریقت گنابادی
این پژوهشگر حوزه فرق و ادیان از بزرگان و مشایخ طریقت خواست مواضع خود را شفاف بیان کنند و تأکید کرد: «خداوند از ترک فعل و کوتاهی در بیان حقیقت میپرسد. روشنگری لازم است تا بدنه دراویش و افکار عمومی از آموزههای واقعی طریقت مطلع شوند.»
وی همچنین خاطرنشان کرد: «جریان خارجنشین با بهرهگیری از افراد فاقد تخصص و ایجاد شبکههای رسانهای، تلاش دارد آموزههای اصیل دراویش را مخدوش کند و بدون واکنش مشایخ، فرصت سوءاستفاده به عناصر نفوذی داده میشود.»
حجتالاسلام بیرانوند تأکید کرد: تنها راه مقابله با این وضعیت، روشنگری شفاف، موضعگیری صریح و پایبندی به آموزههای اصلی تصوف و درویشی است.
هشدار نسبت به اقدامات جریان خارجنشین در طریقت گنابادی
وی تأکید کرد که این جریان از دهه ۸۰ و بهویژه در فتنه ۱۳۸۸، با استفاده از عناصر نفوذی، اقدام به فراخوان و اردوکشی خیابانی و فشار به دستگاه قضایی کرده و با القای حس «فتح الفتوح» در میان عناصر خود، امنیت و اعتبار جامعه درویشی را هدف قرار دادهاند.
بیرانوند همچنین به نقش افراد کلیدی این جریان، از جمله مصطفی آزمایش و وحید بهشتی اشاره کرد و گفت: «این افراد با سابقه همکاری با سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی و اقدامات خشونتطلبانه، بدون شناخت واقعی از آموزههای تصوف، بدنه طریقت را فریب داده و به سمت انحراف هدایت کردهاند.»
وی درباره روشهای رسانهای این گروه افزود: «کانالها و شبکههای رسانهای آنها با انتشار مطالب سیاهنمایانه و ترکیب آموزههای نادرست، از جمله تحریف آیات قرآن و ارائه مفاهیم مبتذل، افراد سادهلوح را تحت تأثیر قرار میدهند.»
حجتالاسلام بیرانوند همچنین به خطرات این نفوذگران برای بدنه طریقت اشاره کرده و خاطرنشان کرد: «استفاده از افراد فاقد تخصص و تعهد دینی، میتواند آموزههای اصیل درویشی را مخدوش کند. حتی برخی اعضای سابق جریان نیز از اقدامات آنها فاصله گرفتهاند.»
وی گفت: «افرادی مانند مصطفی آزمایش و وحید بهشتی با سابقه فعالیت در سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی و نفوذ به بدنه طریقت، تلاش کردهاند با شستوشوی مغزی و تحریف آموزهها، درویشی با الگوهای مبتذل و ضد اخلاقی به جامعه معرفی کنند. حتی زنان و دختران را در معرض رفتارهای منافی عفت قرار داده و آموزههای دینی و تصوف را نادیده گرفتهاند.»
حجتالاسلام بیرانوند افزود: «این افراد با برگزاری برنامههای متعدد و انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی، اقدام به ترویج بیحجابی و بیعفتی کرده و تلاش داشتند سبک زندگی غیر اسلامی را به بدنه طریقت تزریق کنند. اقدامات آنها با آموزههای اصیل تصوف و درویشی همخوانی ندارد و حتی اعضای سابق جریان نیز از آنها فاصله گرفتهاند.»
وی در پایان هشدار داد: «این جریان با رفتارهای ضد میهنی و ترویج خشونت و ترور، در مرحلهای از فعالیتهای خود، به اقدامات تروریستی و تحریک علیه مسئولان جمهوری اسلامی و شهروندان دست زده است. تنها راه مقابله با این نفوذ، افشای صریح فعالیتهای آنها، روشنگری در جامعه درویشی و تأکید بر آموزههای اصیل است.»