به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در روزهایی که آسمان ایران از آتش جنگ میسوخت و خاک وطن زیر قدمهای متجاوزان میلرزید، نقطهای از این سرزمین به کانون نور و ایمان بدل شد؛ حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها)، قبلهگاه عاشقان، مأمن دلهای بیقرار و نقطه آغاز پرواز مردان خدا به سوی جبهههای نور بود.
اعزام رزمندگان دفاع مقدس از این آستان مقدس، تنها یک حرکت نظامی نبود؛ بلکه آیینی بود از جنس عشق، از جنس عهد با خدا، از جنس زیارت و شهادت. آنان که در صحنهای نورانی حرم، با چشمانی اشکبار و دلهایی لبریز از یقین، آخرین نماز را خواندند، آخرین وداع را کردند، و با زمزمه «یا فاطمه معصومه(س)» قدم در راهی گذاشتند که پایانش یا پیروزی بود یا پرواز.
قم، شهر علم و اجتهاد، در آن روزها به شهر اعزام بدل شده بود. هر صبح، صدای مارش اعزام در کوچههای اطراف حرم میپیچید و دلها را به لرزه میانداخت. مادران با چادرهای مشکی و دلهایی آسمانی، فرزندانشان را تا آستانه حرم بدرقه میکردند. پدران با دستانی لرزان اما قلبهایی مطمئن، پلاکهای فرزندانشان را میبوسیدند و رزمندگان با نگاهی به گنبد طلایی و دلی پر از ایمان، آماده میشدند برای نبردی که نامش دفاع مقدس بود.

حرم حضرت معصومه (س) در آن لحظات، نه فقط محل اعزام، بلکه محل تجلی روح مقاومت بود. هر اعزام، یک زیارت بود؛ زیارتی که با اشک آغاز میشد و با خون پایان میگرفت. رزمندگان با وضو از حوضهای حرم، با دعای عهد در دل و با ذکر یا زهرا (س) بر لب، سوار بر اتوبوسهایی میشدند که مقصدشان شلمچه، فکه، دهلاویه و طلائیه بود.
و چه زیبا بود آن لحظهای که گنبد طلایی آخرین تصویر در نگاهشان میشد؛ تصویری که تا لحظه شهادت در ذهنشان نقش میبست. آنان میدانستند که از آستانهای میروند که صاحبش شفیعه روز قیامت است و این یقین، قدرتی به آنان میداد که در برابر تانک و توپ قامت خم نکنند.
امروز پس از سالها هنوز صحنهای حرم بوی اعزام میدهد، هنوز صدای «اللهاکبر» رزمندگان در گوش تاریخ میپیچد و هنوز هر زائر که به حرم میآید با دیدن عکسهای شهدا، با شنیدن خاطرات اعزام، با غرور میگوید: «از همینجا، مردان خدا به سوی حماسه رفتند.»
یادشان گرامی، راهشان پررهرو و نامشان جاودانه باد.
