۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۱
کد خبر: ۷۹۳۸۳۸

مواجهه هوشمندانه با عرفان‌های نوظهور در عصر رسانه‌های دیجیتال

مواجهه هوشمندانه با عرفان‌های نوظهور در عصر رسانه‌های دیجیتال
در سال‌های اخیر ظهور عرفان‌های نوظهور در فضای مجازی به یکی از چالش‌های جدی فرهنگی و اعتقادی جامعه تبدیل شده است. این جریان‌ها با بهره‌گیری هوشمندانه از شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های نوین توانسته‌اند مخاطبانی وسیع به‌ویژه در میان نسل جوان جذب کنند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ظهور و گسترش عرفان‌های نوظهور در دهه‌های اخیر چالشی جدی برای جامعه دینی و فرهنگی کشور پدید آورده است. این جریان‌ها که اغلب ترکیبی از معنویت فردگرایانه، روان‌شناسی عمومی و تفسیرهای التقاطی از آموزه‌های دینی هستند با بهره‌گیری هوشمندانه از رسانه‌های جدید توانسته‌اند در محیط شلوغ اطلاعاتی، توجه و اعتماد بخشی از مخاطبان به‌ویژه جوانان را جلب کنند.

استراتژی محتوایی عرفان‌های نوظهور در رسانه‌های دیجیتال

ویژگی اصلی این جریان‌ها درک دقیق از منطق پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی است. آنان می‌دانند مخاطب اینستاگرام، تلگرام یا یوتیوب به دنبال محتوای کوتاه، بصری و احساسی است، نه تحلیل‌های پیچیده فلسفی. به همین دلیل پیام خود را عمدتاً در قالب ویدیوهای کوتاه، نقل‌قول‌های الهام‌بخش، داستان‌های شخصی از «تجربه معنوی» یا «شفای درونی» عرضه می‌کنند.

ریشه جذابیت این محتواها در سادگی مفهومی و تأثیر روان‌شناختی بر مخاطب است. محتوای آنان سه نیاز عمیق انسان مدرن را هدف می‌گیرد: ۱. نیاز به معنا و هویت در دنیای پرآشوب اطلاعاتی، ۲. نیاز به آرامش روانی در برابر استرس‌ها و اضطراب‌های روزمره، ۳. نیاز به تجربه ملموس معنویت، نه صرفاً دانستن مفاهیم.

به همین دلیل تأکید بر تجربه شخصی و احساسی به جای استدلال عقلانی به یکی از ابزارهای اصلی آنان تبدیل شده است.

اگر مخاطب امروز به دنبال «تجربه معنویت» است رسانه‌های دینی نیز باید زبان خود را بازآفرینی کنند. تولید برنامه‌های خطابه‌محور و سخنرانی صرف دیگر کافی نیست. استفاده از قالب‌های هنری و رسانه‌ای همچون مستندهای تجربی، درام‌های تلویزیونی و روایت‌گری داستانی می‌تواند راهکار مؤثری برای ارائه معنویت اسلامی باشد.

به‌عنوان نمونه مستندی که سیر تحول معنوی یک جوان مؤمن در مواجهه با بحران‌های زندگی را روایت کند، تأثیرگذاری بیشتری نسبت به برنامه‌های صرفاً آموزشی خواهد داشت. همچنین فیلم‌هایی که تجربه دعا، توکل و حضور الهی را بازنمایی می‌کنند هم «تجربه معنوی» ایجاد می‌کنند و هم «محتوای تبیینی» ارائه می‌دهند. رسانه‌های دینی باید از زبان صرفاً عقلانی عبور کرده و به زبان روایت و تجربه متوسل شوند بدون آنکه از اصول معرفتی و دینی فاصله بگیرند

روشنگری در همان بستر؛ فرصت یا چالش؟

با توجه به اینکه بخش عمده جذب افراد توسط شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود استفاده از همان پلتفرم‌ها برای روشنگری به‌نظر راهبرد طبیعی است. اما تجربه نشان می‌دهد که اثرگذاری این مواجهه مشروط به شناخت منطق رسانه‌ای پلتفرم‌ها است.

محتوای روشنگرانه باید کوتاه، جذاب، بصری و مبتنی بر روایت انسانی باشد. رسانه‌های منتقد نباید تنها در موضع افشاگری باقی بمانند بلکه با استفاده از زبان گفت‌وگو و چهره‌های مورد اعتماد جوانان می‌توانند اعتماد مخاطب را جلب کنند. تولید محتوای مشارکتی مانند گفت‌وگو با افرادی که پیش‌تر جذب این جریان‌ها شده و سپس بازگشته‌اند از مؤثرترین شیوه‌هاست. به‌عبارت دیگر، مبارزه با شبه‌عرفان در زمین همان رسانه‌ها ممکن است، به شرط شناخت قواعد بازی.

فراتر از هر اقدام مقطعی ایجاد سواد معنوی و مصونیت فرهنگی-رسانه‌ای در جامعه اهمیت دارد. سواد معنوی، توانایی تشخیص «معنویت اصیل» از «معنویت سطحی» و «تجربه واقعی» از «احساس القایی» است.

سه راهبرد بلندمدت برای تحقق این هدف ضروری است: ۱. آموزش تفکر انتقادی و سواد رسانه‌ای از سنین پایین به‌ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، ۲. تولید محتوای تحلیلی و جذاب درباره تاریخ و فلسفه عرفان اسلامی با زبان ساده و قابل فهم، ۳. ایجاد شبکه‌ای از مبلغان و فعالان رسانه‌ای آشنا با فضای دیجیتال که توانایی ارتباط مؤثر با نسل جدید را داشته باشند.

این راهبردها جامعه را توانمند می‌کنند تا خود بتواند پیام گمراه‌کننده را شناسایی و از آن دوری کند.

نقد بدون تبلیغ؛ ظرافت رسانه‌ای

یکی از اشتباهات رایج افراط در افشاگری مستقیم علیه جریان‌هاست. لحن تهاجمی یا تمسخرآمیز ممکن است حس مظلومیت را تقویت کرده و حتی باعث تبلیغ ناخواسته شود.

بهترین پروتکل رسانه‌ای نقد آرام، مستند و تحلیلی است که تمرکز آن بر منطق اندیشه‌ها باشد، نه اشخاص. بررسی تطبیقی با عرفان اسلامی و آموزه‌های قرآنی و استفاده از لحن همدلانه اعتبار رسانه را حفظ کرده و از تحریک کنجکاوی‌های بی‌ثمر جلوگیری می‌کند.

پیشرفت فناوری‌های ارتباطی مانند متاورس، واقعیت مجازی و هوش مصنوعی، ابزارهای جدیدی برای جذب مخاطب فراهم می‌کند. تجربه‌های شبیه‌سازی‌شده معنوی در این محیط‌ها اگر بدون هدایت معرفتی عرضه شوند خطر ایجاد «حضور کاذب معنوی» و القای تجربه‌های جعلی را دارد.

رسانه‌های فرهنگی و حوزوی باید از هم‌اکنون برای حضور ایجابی در این فناوری‌ها آماده شوند: طراحی فضاهای معنوی ایمن در محیط‌های واقعیت مجازی تولید دستیارهای هوش مصنوعی با محتوای دینی و توسعه روایت‌های تعاملی قرآنی از جمله اقداماتی است که می‌تواند پیشگیری فعال در برابر تهدیدات آینده باشد.

ضرورت هماهنگی رسانه‌ای، فرهنگی و قضایی

برخورد صرف رسانه‌ای برای مهار جریان‌های سازمان‌یافته کافی نیست. این جریان‌ها گاه شبکه‌های اقتصادی و آموزشی پیچیده دارند و از خلأهای قانونی بهره می‌برند. همکاری میان نهادهای فرهنگی، امنیتی و قضایی ضروری است تا ضمن صیانت از آزادی اندیشه، از سوءاستفاده‌های مالی، روانی و درمانی جلوگیری شود.

حوزه‌های علمیه نقش ویژه‌ای دارند؛ تربیت روحانیونی که با زبان رسانه و روان‌شناسی نسل جوان آشنا باشند، امکان ارائه معنویت قرآنی در قالب جذاب و قابل لمس را فراهم می‌کند. در این صورت، هیچ عرفان کاذبی توان رقابت نخواهد داشت.

آینده مواجهه با عرفان‌های نوظهور نه در افشاگری‌های مقطعی بلکه در بازآفرینی گفتمان معنویت اسلامی با زبان رسانه‌ای روز رقم می‌خورد. جامعه‌ای که از سواد معنوی و رسانه‌ای برخوردار است خود می‌تواند حقیقت را از ظاهر فریبنده تشخیص دهد و رسانه‌های دینی نیز نقش هدایتگر و توانمندساز را ایفا می‌کنند. رسالت اصلی هدایت به درون و تقویت تجربه معنوی واقعی است نه صرفاً هشدار از بیرون.

ارسال نظرات