یادداشت؛
۶ شکست راهبردی آمریکا در طرح صلح با حماس

برخلاف تصور ابتدایی برخی ناظران که گمان کردند حماس تن به شکست و تسلیم داده است، شواهد و قرائن میگویند واقعیت کاملاً برعکس است.
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اخیراً طرحی موسوم به «طرح ۲۰ بندی صلح» را به حماس ارائه کرد؛ طرحی که ادعای میشود هدف اصلی آن پایان جنگ، تبادل اسرا و تشکیل هیئتی بین المللی برای اداره موقت نوار غزه است. اما اهداف اصلی ترامپ، خلع سلاح حماس و واگذاری این سرزمین به تونی بلر، نخستوزیر پیشین انگلستان است.اما در برابر این پیشنهاد، جنبش حماس مسئله خلع سلاح را نپذیرفت و بهطور ضمنی، گفتوگو و مذاکره در این موضوعات را به آینده موکول کرد.
از طرفی دیگر، حماس از دولتی در غزه حمایت کرد که برآمده از ملت فلسطین باشد و خود را نیز بهعنوان بخشی از این ملت، معرفی کرد.تحلیلگران معتقدند طرح ترامپ در واقع تلاشی برای جلوگیری از فروپاشی جایگاه رژیم صهیونیستی است؛ چراکه پس از عملیات «طوفانالاقصی»، موازنه قدرت در منطقه به سود مقاومت تغییر کرده و هر طرح سیاسی، ناگزیر باید این واقعیت را بپذیرد؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب بیان کردند: «محاسبات منطقهای، بعد از این حادثهی طوفانالاقصی تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد؛ آن محاسبات [قبلی] دیگر وجود ندارد. هم تصمیمات جبههی مقاومت، هم تصمیمات جبههی مقابل ناگزیر تغییر پیدا خواهد کرد؛ کمااینکه تغییر هم پیدا کرده و وضع مقاومت در منطقه وضع دیگری شد و بیشتر از این دگرگون خواهد شد.» ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
یکی از برجستهترین این گزارهها، دگرگونی در راهبرد و تصمیمات جبههی مقابل، یعنی محور دشمن به رهبری آمریکا است. با نگاهی ژرف و تحلیلی میتوان دریافت که آخرین اقدام دونالد ترامپ در ارائهی طرح صلح ۲۰ بندی با نیروی مقاومت حماس، نشانهی آشکاری از شکست راهبردی و فروپاشی محاسبات آمریکا در منطقه است.
آیا با این طرح حماس شکست خورد؟
برخلاف تصور ابتدایی برخی ناظران که گمان کردند حماس تن به شکست و تسلیم داده است، شواهد و قرائن میگویند واقعیت کاملاً برعکس است. زیرا رژیم صهیونیستی «با انواع و اقسام تسلیحات و امکانات و با کمک بیدریغ آمریکا که هم کمک تسلیحاتی کرده، هم کمک مالی کرده، هم کمک سیاسی کرده، چند مرتبه قطعنامهها را وتو کرده... با همهی این کمکهای آمریکا و این تواناییهایی که خودشان داشتند، نتوانستند کاری بکنند.» ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
اهداف راهبردی آنها روشن بود: «۱_ گفت حماس را از بین میبریم، نتوانست؛ ۲_ گفت مردم غزّه را منتقل میکنیم، نتوانست؛ ۳_ گفت جلوی اقدامات مقاومت را میگیریم، نتوانست.» ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
شکست چهارم جبههی ظلم در این است که امروز ترامپ، همان کسی که چندی پیش از نابودی مقاومت و کوچاندن مردم غزه سخن میگفت، اکنون ناگزیر شده است با همان حماس، طرح و پاسخ رد و بدل کند تا شاید رژیم صهیونیستی را از باتلاق غزه نجات دهد. اما واقعیت این است که «ورود رژیم صهیونیستی در غزّه برای او ایجاد باتلاق کرد؛ امروز اگر از غزّه بیرون بیاید، شکست خورده، بیرون هم نیاید، شکست خورده؛ وضع رژیم صهیونیستی اینجوری است.» ۱۴۰۳/۰۱/۰۱
کارشناسان، شکست پنجم محور آمریکا و رژیم صهیونیستی را نیز در همین نقطه میبینند؛ جایی که حماس شروط خود را صریح و استوار اعلام کرده و تاکنون پای آن ایستاده است. دو شرط اصلی عبارتاند از: ۱. عدم پذیرش خلع سلاح ۲. تشکیل هیئت ادارهی غزه توسط نیروهای داخلی فلسطینی.
محسن مهدیان کارشناس مسائل سیاسی میگوید: «در ماجرای طرح ترامپ، حماس با درایت کامل عمل کرد. در ظاهر با طرح همراه شد، اما مطالبات واقعی خود را مطرح کرد و کاری کرد که ترامپ و نتانیاهو در تلهی خودشان گرفتار شوند.»
نکتهی مهم آن است که حماس پیشتر اعلام کرده بود آماده واگذاری مدیریت غزه است، مشروط بر آنکه رژیم اشغالگر از این باریکه عقبنشینی کرده، محاصره و جنگ پایان یابد و حکومتی برآمده از خواست ملت فلسطین باشد.به بیان دیگر، این مواضع از سر ضعف و حاصل فشارهای آمریکا نیست زیرا اکنون، آنچه ترامپ بهعنوان «طرح صلح» مطرح کرده، در حقیقت تکرار همان موضع حماس است که در قالب طرحی از سوی آمریکا بازگو میشود و این ششمین شکست راهبردی آمریکا است. به گفته محسن مهدیان: «حماس از آغاز گفتوگو را رد نکرد، اما در همهی نشستها نشان داد که به دنبال صلحی از سر اقتدار است، نه از سر ضعف. حضور او در مذاکرات، بیش از هر چیز، بیمنطقی و سفاکی رژیم صهیونیستی را آشکار ساخت.»تحلیلگران معتقدند اگر ترامپ واقعاً خواهان صلح بود، همان نه ماه پیش، در آغاز کار دولتش، باید در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی میایستاد؛ نه اینکه پس از ماهها حمایت بیقید و شرط از تلآویو و سکوت در برابر کشتار هزاران کودک و زن و مرد فلسطینی، اکنون که دریافته است جنگ نتیجهای ندارد، به اجبار تن به ارائه طرح صلح بدهد.این وضعیت برای رژیم صهیونیستی نیز فاجعهبار و بیسابقه است. تلآویو پس از هفتم اکتبر، نه تنها به هیچ یک از اهداف خود نرسید، بلکه در افکار عمومی جهان بیش از هر زمان دیگر منفور شد. زیرا «دنیا امروز به نفع شما دارد شعار میدهد؛ چه کسی باور میکرد که در دانشگاههای آمریکا به نفع فلسطین شعار بدهند، پرچم فلسطین را بلند کنند؟ اینها اتّفاق افتاده. پس خیلی از چیزهای دیگر هم ممکن است اتّفاق بیفتد که امروز برای خیلیها باورکردنی نیست.» ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
کاروان صمود، راهپیماییهای گسترده در پایتختهای غربی، ترک مجمع عمومی سازمان ملل از سوی رؤسای کشورها هنگام سخنرانی نتانیاهو، و خیزش جنبشهای دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا و اروپا، همه نشانههای این انزجار جهانیاند. چرا که «نهایت جنایت و سَبُعیّت دارد جلوی چشم مردم دنیا انجام میگیرد؛ مردم دنیا هم در واقع دیگر حالا دارند قضاوت میکنند علیه رژیم غاصب خبیث.» ۱۴۰۳/۰۴/۳۱
به دیدگاه کارشناسان این شکست تازه در ادامه همان زنجیره تحقیرهایی است که اسرائیل طی سالهای اخیر تجربه کرده است؛ از جمله آزادی اسرا در توافقهای قبلی که حماس با مهارت راهبری کرد و اسرائیل را به نمایش ضعف واداشت. اکنون نیز اگر توافقی صورت گیرد، رژیم صهیونیستی بار دیگر ناچار خواهد شد حقیقت شکست خود را بپذیرد، بیآنکه حتی بتواند دستاوردی کوچک برای توجیه افکار عمومی داخلی و خارجیاش عرضه کند و اما سخن پایانی: امروز «وعدهی اوّلِ الهی برای شماها تحقّق پیدا کرده؛ «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله». شما یک فئهی قلیلهای هستید که توانستهاید بر فئهی کثیره غلبه پیدا کنید؛ فئهی کثیره آمریکا، ناتو، انگلیس و بعضیهای دیگر هستند. پس آن وعدهی دیگر هم که محو اسرائیل است، قابل تحقّق است: تشکیل فلسطین، من البحر الی النّهر؛ انشاءالله آن روز را هم خواهید دید.» ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
منبع: فارس
ارسال نظرات