۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۷
کد خبر: ۷۹۸۷۵۹
گزارش اختصاصی

مناسبات «اسلامیت و ایرانیت» بررسی شد

مناسبات «اسلامیت و ایرانیت» بررسی شد
هم‌اندیشی تخصصی با محور «بررسی و تحلیل نسبت و مناسبات اسلامیت و ایرانیت» برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، هم‌اندیشی تخصصی «بررسی و تحلیل نسبت و مناسبات اسلامیت و ایرانیت» روز چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ به همت قرارگاه جهادی اندیشه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
 
این برنامه با حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی، حجت‌الاسلام  حمیدرضا شاکرین با موضوع «هویت ایرانی و دوگانه اسلامیت و ایرانیت»، دکتر احد جاودانی با موضوع «تمدن ایرانی؛ نفی دوگانه اسلامیت و ایرانیت»، حجت‌الاسلام محمدباقر پورامینی با موضوع «خاستگاه دوگانه‌پنداری اسلامیت و ایرانیت» و حجت‌الاسلام  محمد عابدی با موضوع «ظرفیت‌ها و مهارت‌های تعامل اسلامیت و ایرانیت»، به ارائه سخنانی پرداختند.
 
 
حجت‌الاسلام محمدباقر پورامینی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، تأکید کرد: هویت ایرانی ـ اسلامی، به‌ویژه از دوره صفویه، عامل وحدت و انسجام ملی ایرانیان بوده است.
 
وی با اشاره به این‌که در آن دوران تفکیک میان ایرانیت و اسلامیت عملاً بی‌معنا بود، گفت: هویت یکپارچه ایرانی ـ اسلامی مسیر شکل‌گیری ایران مقتدر و تمدنی را فراهم کرد.
 
حجت‌الاسلام پورامینی با طرح این پرسش که این دوگانه‌سازی چگونه و از چه زمانی به یک مسئله گفتمانی تبدیل شد، تصریح کرد: بیشتر پژوهشگران خاستگاه این جریان را به دوران متأخر و در پیوند با روشنفکران عصر مشروطه می‌دانند؛ جریانی که زمینه‌های آن پیش از مشروطه فراهم شده بود.
 
وی با اشاره به تحلیل ملک‌الشعرای بهار در تاریخ ادبیات افزود: بهار، خاستگاه عرب‌ستیزی و تقابل با اسلام را در آثار میرزا آقاخان کرمانی جست‌وجو می‌کند؛ جریانی که در کنار میرزا فتحعلی آخوندزاده شکل گرفت و با تکیه بر مفهوم آریایی‌گرایی، دوگانه ایرانیت ـ اسلامیت را ترویج کرد.
 
حجت‌الاسلام پورامینی خاطرنشان کرد: در ادبیات این دو، واژه عرب به‌عنوان جایگزینی برای اسلام به کار می‌رفت و نقد اعراب عملاً با هدف حمله به اسلام صورت می‌گرفت.
 
وی با ذکر نمونه‌هایی از نامه‌ها و نوشته‌های آنان گفت: این افراد با تقلیل اسلام به پدیده‌ای قومی و عربی، می‌کوشیدند اسلام را بیگانه با فرهنگ ایرانی نشان دهند و آن را عامل عقب‌ماندگی و تباهی ایران معرفی کنند.
 
 
دکتر احد جاودانی، مدیر کل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران، به تبیین پیشینه تاریخی هویت ایرانی ـ اسلامی پرداخت و تأکید کرد: طرح دوگانه‌سازی میان ایرانیت و اسلامیت، ریشه در واقعیت‌های تاریخی ندارد و حاصل تحریفات فکری دوره‌های متأخر است.
 
دکتر جاودانی با اشاره به دیرینه تمدنی ایران و نقش آن در پیوند با هویت اسلامی گفت: فرهنگ ایرانی پیش از اسلام دارای غنا، تسامح و ظرفیت بالای علمی بود و همین سرمایه تمدنی حلقه اتصال میان ایرانیت و اسلامیت شد. 
 
وی با بیان این‌که ورود اسلام به ایران بر بستری از عقلانیت، علم‌دوستی و پذیرش اجتماعی صورت گرفت، افزود: ایرانیان با وجود برخی رفتارهای تندروانه اعراب در دوره اموی، با اصل اسلام مخالفتی نکردند و آموزه‌های دینی را که بر علم‌آموزی و تعقل تأکید داشت، پذیرفتند.
 
دکتر جاودانی با اشاره به روایات اسلامی درباره ضرورت جست‌وجوی علم در دورترین نقاط گفت: این تعالیم انگیزه بزرگی برای شکوفایی دوباره تمدن ایرانی در چارچوب تمدن اسلامی شد.
 
وی یادآور شد: با شکل‌گیری نهضت ترجمه در بغداد، بخش مهمی از ذخایر علمی ایرانیان توسط مترجمان ایرانی وارد بیت‌الحکمه شد و نقش بنیادینی در رشد تمدن اسلامی ایفا کرد. تمدن اسلامی از قرن دوم و سوم هجری با پشتوانه میراث ایرانی بالید و در قرن پنجم به اوج رسید.
 
دکتر جاودانی گفت: ایرانیان پس از پذیرش اسلام، عناصر ارزشمند تمدن دیرین خود را با معارف اسلامی تلفیق کردند و از میراث دیگر ملت‌ها نیز بهره بردند. این همزیستی تاریخی نشان می‌دهد که دوگانه‌سازی اسلامیت و ایرانیت پایه‌ای ندارد و هویت ایرانی ـ اسلامی یکی از مهم‌ترین عوامل پایداری و بالندگی تمدنی ایران بوده است.
 
 
حجت‌الاسلام حمیدرضا شاکرین، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه تحلیل ابعاد هویتی جامعه ایرانی تأکید کرد: هویت ایرانی از دیرباز بر سه مؤلفه‌ اساسی «دیانت»، «عقلانیت» و «سیاست» استوار بوده و همین عناصر، زمینه پذیرش عمیق و داوطلبانه اسلام را در ایران فراهم کرده است.
 
وی با تسلیت ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره(س)،اظهار داشت: برای فهم نسبت اسلامیت و ایرانیت باید مولفه‌های بنیادین هویت ایرانی و نیز ویژگی‌های اسلام را هم‌زمان مورد توجه قرار داد. بررسی تاریخی نشان می‌دهد این سه محور هویت‌ساز ایرانی، دقیقاً با بن‌مایه‌های معرفتی و اجتماعی اسلام سازگار است.
 
حجت‌الاسلام شاکرین با اشاره به فضای سیاسی و اجتماعی ایران در پایان دوره ساسانی گفت: تبعیض، فاصله‌ طبقاتی و انسداد فرهنگی در اواخر عصر ساسانی به اوج رسیده بود و جامعه ایرانی از الگوهای اصیل خود فاصله گرفته بود؛ در حالی‌ که اسلام با شعار عدالت، مساوات و نفی تبعیض، بر بستری از عقلانیت و حقیقت‌جویی ظهور کرد و براساس همین ویژگی‌ها برای ایرانیان جذاب و پذیرش‌پذیر بود.
 
وی افزود: بر خلاف برخی روایت‌های جعلی، اسلام در ایران تحمیلی نبود؛ چرا که تعالیم اسلامی اساساً اجباری‌سازی عقیده را نفی می‌کند. حتی پیش از ورود سپاه اسلام، پیام اسلام در نواحی مختلف ایران گسترش یافته بود و مردم به‌صورت داوطلبانه آیین جدید را پذیرفته بودند.
 
حجت‌الاسلام شاکرین با تأکید بر نقش عقلانیت در دعوت اسلامی تصریح کرد: بنیان پیام اسلام بر خردورزی، حقیقت‌جویی و گشودگی معرفتی است و همین مسئله با ریشه‌های فکری و فرهنگی ایرانیان هماهنگی کامل داشته است. به همین دلیل، ایرانیان با ورود اسلام، نه تنها هویت خود را از دست ندادند، بلکه در ترویج و تعمیق آن نقش‌آفرین شدند.
 
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه عدالت‌محوری اسلام را مهم‌ترین عامل هم‌سویی آن با روحیه ایرانی دانست و گفت: در حوزه‌های فرهنگ، سیاست، اقتصاد و علم، ایرانیان خواهان برابری و رفع تبعیض بودند و اسلام دقیقاً در همین نقطه پاسخگوی مطالبات تاریخی آنان شد.
 
 
حجت‌الاسلام محمد عابدی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، به بررسی ابعاد مختلف دوگانه ایرانیت و اسلامیت و چالش‌های مدیریتی جمهوری اسلامی در این حوزه پرداخت.

حجت‌الاسلام عابدی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه مسئله اصلی امروز، چگونگی مدیریت و نوع نگاه به ظرفیت‌های ایرانی و اسلامی است، اظهار داشت: به‌رغم تلاش‌های صورت گرفته، به نظر می‌رسد در حوزه مهارت‌های استفاده از این دوگانه موفقیت چندانی نداشته‌ایم و آثار مکتوب و مدون خاصی نیز در زمینه مهارت‌های تعامل این دو بخش تولید نشده است.

وی با تشریح مفهوم دوگانه‌سازی به عنوان یک پدیده اجتماعی و سیاسی، گفت: دوگانه جمهوریت-اسلامیت مانند سایر دوگانه‌های قومی (ترک و فارس) یا مذهبی (شیعه و سنی)، ابزاری است که می‌تواند هم به عنوان راهبرد برای اهداف بلندمدت و هم به عنوان تاکتیک در برابر خطرات مورد استفاده قرار گیرد.

حجت‌الاسلام عابدی افزود: فرهنگ قرآنی ما نیز خالی از دوگانه‌سازی نیست؛ دوگانه‌هایی نظیر ایمان و کفر، مستضعف و مستکبر، و مهاجر و انصار، نمونه‌هایی هستند که با اهداف متعالی پیگیری شده‌اند. بنابراین، دوگانه‌سازی ذاتاً منفی نیست و باید دید هدفِ دوگانه‌ساز چیست.
 
ارسال نظرات