۱۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۱
کد خبر: ۷۹۰۶۱۱

دیپلماسی ادیان ابزاری برای مدیریت تعارضات بین‌المللی

دیپلماسی ادیان ابزاری برای مدیریت تعارضات بین‌المللی
در جهانی پر از بحران‌های هویتی و جنگ روایت‌ها، دیپلماسی ادیان می‌تواند با تکیه بر مشروعیت دینی به ابزاری مؤثر برای کاهش تنش‌ها بدل شود؛ مشروط بر آنکه از سطح بیانیه و مراسم فراتر رفته و به نهادسازی، پروژه‌های عملی و حمایت رسانه‌ای و حقوقی پیوند بخورد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، در جهانی که بحران‌های هویتی، تنش‌های فرهنگی و «جنگ روایت‌ها» مناسبات بین‌الملل را پیچیده کرده‌اند، دیپلماسی سنتی مبتنی بر قدرت سخت و محاسبات اقتصادی تنها پاسخ‌گو نیست. در این میان، «دیپلماسی ادیان» به‌عنوان راهکاری نرم و نمادین مطرح می‌شود که می‌تواند با تکیه بر سرمایه نمادین و شبکه‌های دینی، نقش میانجی و تسهیل‌گر در کاهش تعارضات فرهنگی و هویتی ایفا کند؛ اما این ظرفیت تنها در صورتی محقق می‌شود که از سطح مناسک و بیانیه فراتر رود و به سازوکارهای نهادی، رسانه‌ای و شبکه‌ای ملموس پیوند بخورد.
 
زمینه و چشم‌انداز
 
در دو دههٔ اخیر، دین نه تنها از حوزه خصوصی و فردی فراتر رفته، بلکه به صحنه عمومی و مناسبات بین‌الملل بازگشته است. برخلاف پیش‌بینی‌های کلاسیک سکولاریزاسیون که از کاهش نقش دین در جامعه و سیاست خبر می‌دادند، امروز شاهد آن هستیم که رهبران دینی، نهادهای مذهبی و شبکه‌های فراملی فعال در مهاجرت و امور بشردوستانه، به بازیگرانی مؤثر در حوزه سیاست بین‌الملل تبدیل شده‌اند. این بازگشت دین، به ویژه در بحران‌های هویتی، تنش‌های فرهنگی و جنگ‌های روایت، اهمیت خود را بیش از پیش نشان می‌دهد و ضرورت تحلیل فراتر از ابزارهای کلاسیک قدرت نظامی و اقتصادی را آشکار می‌کند.
What Are the Abrahamic Religions? | Christianity.com
 
دیپلماسی ادیان چه مفهومی دارد؟
 
دیپلماسی ادیان به معنای شبکه‌ای پیچیده از تعاملات رسمی و غیررسمی میان رهبران دینی، نهادهای مدنی و بازیگران سیاسی است که هدف آن فراتر از تبادل کلمات و مناسک صرف، کاهش تنش‌ها، شکل‌دهی به اجماع اخلاقی و پیشبرد همکاری‌های فرهنگی، آموزشی و بشردوستانه است. این حوزه، برخلاف گفت‌وگوی ادیان که عمدتاً هنجاری و الهیاتی است، شامل لایه‌های نهادی و سازوکارهای عملیاتی می‌شود که در این صورت دیپلماسی ادیان می‌تواند به ایجاد قدرت نرم دینی منجر شود؛ قدرتی که نه به زور یا اجبار، بلکه با استفاده از مشروعیت اخلاقی و ارزش‌های نمادین، افکار عمومی، رفتار جوامع و حتی سیاستگذاران بین‌المللی را تحت تأثیر قرار دهد.
 
همچنین، دیپلماسی ادیان به‌عنوان یک ابزار میانجی‌گر فرهنگی و اجتماعی، امکان ایجاد پل میان گروه‌های مختلف، کاهش سوءتفاهم‌ها و تقویت همگرایی نمادین را فراهم می‌آورد.
 
به بیان دیگر، دیپلماسی ادیان هم فرایند و هم نتیجه است:
فرایند تعامل و همکاری میان بازیگران دینی و مدنی و نتیجه آن تولید اعتماد، سرمایه اجتماعی و توانایی مدیریت تعارضات فرهنگی و هویتی در سطح فراملی است. این تعریف، زمینه را برای تحلیل سازوکارها، شاخص‌ها و محدودیت‌های دیپلماسی ادیان فراهم می‌کند و نشان می‌دهد که این پدیده می‌تواند از یک نمایش نمادین فراتر رفته و به ابزاری واقعی در سیاست بین‌الملل تبدیل شود.
 
The Theory of Unifying the Abrahamic Religions : The Abu Aaliyah ...
 
چرا دیپلماسی ادیان ظرفیت دارد و چرا ناکارآمد می‌شود؟
 
تحلیل جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که دیپلماسی ادیان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به سرمایه اجتماعی فراملی و ابزاری مؤثر در کاهش تعارضات فرهنگی و هویتی دارد، اما تحقق این ظرفیت با مجموعه‌ای از ریسک‌ها و محدودیت‌ها همراه است که نادیده گرفتن آن‌ها می‌تواند اثربخشی این دیپلماسی را تضعیف کند.
 
از جمله مهم‌ترین ریسک‌ها، ابزارشدن دین است؛ زمانی که دیپلماسی ادیان صرفاً برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک یا داخلی مورد استفاده قرار گیرد، ارزش نمادین و اخلاقی دین به خدمت سیاست‌های کوتاه‌مدت درآمده و مشروعیت آن کاهش می‌یابد. هم‌زمان، خطر مناسکی‌شدن گفت‌وگو وجود دارد؛ یعنی ماندن تعاملات در سطح مراسم، عکس‌های یادگاری و بیانیه‌های نمادین بدون آنکه به پروژه‌های عملیاتی و ملموس منجر شود، باعث فرسایش اعتماد و کاهش اثرگذاری می‌شود.
 
در کنار این هشدارها، تحلیل نشان می‌دهد که شرایط موفقیت دیپلماسی ادیان به چند عامل کلیدی وابسته است: رهبران و نهادهای معتبر و مورد اعتماد، شبکه‌سازی افقی گسترده میان دانشگاه‌ها، سازمان‌های مدنی و نهادهای دینی، و قاب‌بندی رسانه‌ای سازنده که روایت‌های متضاد را کاهش دهد. علاوه بر این، حمایت حقوقی و مالی، و ورود به پروژه‌های عملیاتی و ملموس، تضمین‌کننده پایداری و اثربخشی دیپلماسی ادیان است.
 
The Abrahamic religions. Image: Generated by Grok
 
به این ترتیب، دیپلماسی ادیان تنها زمانی می‌تواند از ظرفیت واقعی خود بهره‌مند شود که این عوامل کلیدی برقرار باشند و هم‌زمان از ریسک‌های یادشده پرهیز شود؛ در غیر این صورت، این فرآیند به یک نمایش نمادین و ابزاری برای سیاست‌زدگی دین محدود خواهد ماند.
 
در نهایت دیپلماسی ادیان می‌تواند پلی باشد میان اختلافات هویتی و فرهنگی، مشروط بر آنکه از سطح نمادین فراتر رود و با نهادسازی، شبکه‌سازی و حمایت رسانه‌ای و حقوقی تقویت شود. و تنها در چنین شرایطی است که دیپلماسی ادیان قادر خواهد بود اعتماد بین‌گروهی را افزایش دهد، همگرایی نمادین ایجاد کند و به یک سازوکار عملی و مؤثر برای مدیریت تعارضات فرهنگی و هویتی در سطح بین‌المللی تبدیل شود.
ارسال نظرات