۰۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۰
کد خبر: ۷۷۵۴۷۶
حجت‌الاسلام لیالی مطرح کرد؛

منشور روحانیت راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب

منشور روحانیت راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی با تأکید بر اهمیت بازخوانی منشور روحانیت امام خمینی (ره)، این سند را همچنان راهبردی و قابل اتکا برای تحلیل وضعیت روحانیت و حوزه‌های علمیه دانست.
اشاره: منشور روحانیت امام خمینی (ره) به مثابه یک سند راهبردی، نقشه راهی برای وحدت، عدالت، و تحلیل وضعیت روحانیت و حوزه‌های علمیه ارائه می‌دهد چرا که این منشور با تبیین جریانات مختلف موجود در حوزه‌ها، خطرات ناشی از انحراف و نفوذ را گوشزد کرده و وظایف علما و طلاب را در برهه کنونی مشخص می‌سازد؛ در کنار اینکه این منشور، به ویژه در زمینه شناخت و مقابله با جریان‌های انحرافی و نفوذی، تطبیق فقه با نیاز‌های روز و شرایط متغیر جامعه، و جلوگیری از نفوذ تفکرات بیگانه از جمله لیبرالیسم و اسلام آمریکایی، نه تنها ضروری است بلکه می‌تواند به حفظ اصالت انقلاب، تقویت وحدت و پویایی حوزه‌های علمیه، و در نهایت، پایداری و کارآمدی نظام اسلامی یاری رساند.
 
از همین رو خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در گفتگوی اختصاصی با حجت‌الاسلام محمدعلی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی به ابعاد گوناگون و تفسیر منشور روحانیت امام راحل پرداخته که تفصیل آن به شرح ذیل است:
 
رسا: چرا منشور روحانیت، با وجود گستردگی مخاطبانش از طلاب تا مراجع، و با دغدغه‌های امام خمینی (ره) که در آن متبلور است، نه فقط سندی تاریخی بلکه راهنمایی برای آینده‌ی روحانیت تلقی می‌شود و به نوعی وصیت‌نامه‌ خاص برای حوزه‌های علمیه به شمار می‌رود؟
 
منشور روحانیت از آخرین پیام‌ها و مکتوبات امام راحل در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۷ است، که خطاب به طیف وسیعی از جامعه روحانیت، از طلاب و مدرسین حوزه‌های علمیه گرفته تا ائمه جمعه و جماعات و حتی مراجع عظام تقلید صادر شده؛ گستردگی این خطاب نشان می‌دهد که این منشور از سطح طلبه‌های جوان تا عالی‌ترین نهاد مرجعیت را شامل می‌شود.‌
 
می‌توان گفت که این منشور یک چشم‌انداز بلندمدت برای حوزه‌های علمیه است؛ اگرچه با نگاهی به حوادث قبل و بعد از انقلاب و دهه اول آن نگاشته شده است، اما همچنان راهبردی پایدار برای حوزه‌های علمیه در نظام اسلامی به شمار می‌رود؛ در واقع، این منشور را می‌توان همچون وصیت‌نامه‌ای خاص از امام برای حوزه‌های علمیه در نظر گرفت.
 
در این سند جایگاه روحانیت در پیدایش انقلاب اسلامی، مسیر نهضت و انقلاب و شرایط پس از پیروزی و آینده حوزه‌های علمیه مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ امام خمینی در این منشور، جریان‌شناسی روحانیت را مطرح کرده و به بررسی جریان‌های حاکم در حوزه‌های علمیه می‌پردازد؛ از روحانیت متعهد و انقلابی گرفته تا جریان‌هایی که در گفتمان رقیب قرار دارند، مانند جریان متحجر و همچنین لیبرال‌ها و سکولار‌ها و در کنار آنها به نظریه جدایی دین از سیاست در حوزه‌های علمیه و همچنین مسئله نفوذ در عرصه‌های مختلف نیز اشاره می‌کنند.
 
از دیگر موضوعات کلیدی منشور روحانیت ویژگی‌های برجسته روحانیت و نظام روحانیت است؛ امام خمینی تأکید می‌کنند که روحانیت اصیل همواره همراه با "تفقه"، "جهاد" و "شهادت" بوده است که این نکته، نکته بسیار مهمی است، چرا که روحانیت در طول تاریخ پایگاهی محکم برای اسلام در برابر کج‌روی‌ها بوده و خواهد بود.
 
امام خمینی (ره) می‌فرمایند که اگر فقها حضور نداشتند، انحراف در اسلام پدید می‌آمد و رسالت الهی به محاق می‌رفت؛ ایشان همچنین به خدمات علمی گسترده حوزه‌های علمیه در رشته‌های گوناگون مانند فقه، فلسفه، ریاضیات، نجوم، اصول، کلام، حدیث، رجال، تفسیر، عرفان و سایر علوم اشاره کرده و بر اهمیت نقش تاریخی آنها در مسیر تحولات فکری و دینی تأکید می‌ورزند.
 
این منشور، سندی راهبردی برای روحانیت و حوزه‌های علمیه است که مسیر آینده آنها را در چارچوب نظام اسلامی ترسیم می‌کند و همچنان الهام بخش نسل‌های آینده خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) حوزه‌های علمیه را در منابع و شیوه‌های اجتهاد، غنی و سرشار از ابتکار می‌دانستند؛ ایشان روش علمای سلف را شیوه‌ای صحیح در اجتهاد معرفی کرده و به تاریخ بیش از هزار ساله حوزه‌های علمیه افتخار می‌کردند.
 
از دیدگاه امام راحل، روحانیت متعهد انقلابی، تکیه‌گاه محرومان بوده و در طول تاریخ، تلخی‌ها، مرارت‌ها، اسارت‌ها، زندان‌ها و حتی شهادت‌ها را تحمل کرده است؛ روحانیت همواره در خط مقدم جهاد و شهادت قرار داشته و به عنوان پیشگام این عرصه شناخته می‌شده است؛ نکته جالب توجه‌ای که حضرت امام اشاره می‌کنند این است که در جریان نهضت و پس از آن، حدود دو هزار و پانصد نفر از طلاب حوزه‌های علمیه به مقام والای شهادت نائل شده‌اند.
 
منشور روحانیت؛ راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب
 
تأکید بر اسلام ناب محمدی (ص) و مقابله با اسلام آمریکایی
 
روحانیت متعهد انقلابی، از دیدگاه حضرت امام، مخالف شرق و غرب بوده و تنها به اصول اسلام ناب محمدی (ص) متکی است؛ ایشان در اواخر عمر خود بر اصطلاح "اسلام ناب محمدی" تأکید ویژه‌ای داشتند و آن را در مقابل "اسلام آمریکایی" قرار دادند؛ در منشور روحانیت نیز به ویژگی‌های روحانیت متعهد و پیرو اسلام ناب محمدی اشاره شده و در عین حال، به‌صراحت از جریان متحجر، التقاطی و لیبرال که نماد اسلام آمریکایی هستند، انتقاد شده است.
 
حضرت امام تأکید داشتند که علمای اصیل هیچ‌گاه زیر بار سرمایه‌داران، پول‌پرستان و خوانین نرفته‌اند؛ ایشان روحانیت متعهد را دشمن سرسخت سرمایه‌داران زالوصفت معرفی کرده و بر زندگی همراه با زهد، تقوا، ریاضت و عدم وابستگی به تجملات تأکید می‌کردند؛ از نظر ایشان، ترویج فقاهت و روحانیت نه با زور سرنیزه بوده و نه وابسته به سرمایه‌داران و ثروتمندان؛ این حقیقتی است که نشان دهنده این است که روحانیت همواره تکیه‌گاه محرومان بوده و در عرصه جهاد، شهادت و مقاومت پیش‌قدم بوده است.
 
نکته حائز اهمیت دیگر این است که پایداری و زنده‌بودن روحانیت به ویژگی‌هایی همچون قناعت، شجاعت، صبر، زهد، طلب علم و عدم وابستگی به قدرت‌ها بستگی دارد؛ امام خمینی هشدار می‌دهند که اگر روحانیت می‌خواهد زنده و پایدار بماند، باید این ویژگی‌ها را حفظ کند.
 
امام خمینی در این منشور به مسئله کتاب "آیات شیطانی" و ماجرای سلمان رشدی نیز اشاره می‌کنند و این ماجرا را تلاشی برای ریشه‌کن کردن دین، دینداری، اسلام و روحانیت اصیل می‌دانند؛ ایشان تحلیل می‌کنند که این اتفاق به ما فهماند که باید حیله و مکر جهان‌خواران را بشناسیم؛ در همین منشور، حضرت امام بار‌ها بر ضرورت شناخت سیاست‌های دشمن و تبیین صحیح آن تأکید می‌کنند.
 
منشور روحانیت حضرت امام، علاوه بر جریان‌شناسی روحانیت، بر اهمیت اسلام ناب محمدی و مقابله با جریان‌های انحرافی و وابسته به قدرت‌های استکباری تأکید دارد؛ این منشور به عنوان راهنمایی برای حوزه‌های علمیه، مسیر آینده آنها را در چارچوب نظام اسلامی ترسیم می‌کند و همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود.
 
رسا: چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود که منشور روحانیت، فراتر از یک سند تاریخی، به عنوان راهنمایی برای نسل‌های آینده روحانیت تلقی شود؟
 
این منشور به عنوان یک سند بالادستی برای روحانیت محسوب می‌شود و می‌توان بر اساس آن جریان‌های متعدد در حوزه‌های علمیه را تحلیل و بازشناسی کرد؛ حضرت امام به جریان‌هایی مانند روحانیت وابسته، روحانیت مقدس‌نما و روحانیت تحجرگرا اشاره می‌کنند که با ژست مقدس‌مآبی، تفکرات واپسگرایانه‌ای دارند؛ در کنار اینها، جریانی نیز وجود دارد که شعار جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کند و دخالت روحانیت در سیاست را دون شأن فقیه می‌داند؛ چه روحانیتی که گرفتار لیبرالیسم باشد و چه روحانیتی که در دام تحجر و مقدس‌مآبی افتاده باشد، هر دو از دیدگاه حضرت امام خطرناک‌اند.
 
حضرت امام تأکید می‌کنند که این گروه‌ها در تقابل با اسلام ناب محمدی (ص) قرار دارند و دشمنان رسول‌الله (ص) به شمار می‌روند؛ این جریان‌ها به تعبیر ایشان، «تیشه به ریشه اسلام» زده‌اند و خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان احمق، خطری بزرگ است که آنان را به «مار‌های خوش خط و خال» تشبیه می‌کنند که مروج اسلام آمریکایی هستند.
 
شناخت مروجان اسلام آمریکایی در حوزه‌های علمیه امروز بسیار حائز اهمیت است؛ حضرت امام هشدار می‌دهند که استکبار دو راهکار علیه روحانیت در پیش گرفته است: ۱. راه ارعاب و زور برای ساکت کردن روحانیت متعهد انقلابی، ۲. در صورت ناکامی، خدعه و نفوذ؛ امام در این منشور چندین بار به خطر نفوذ اشاره کرده و آن را گوشزد می‌کنند.
 
سرنوشت کلیسای قرون وسطی در انتظار حوزه‌های علمیه
 
تعبیر تلخ حضرت امام از جریان مقدس‌نمایان واپسگرا این است که «دل خون است پدر پیر از مقدس‌نمایان واپسگرا» جاری شده است؛ در تفکر این افراد، فقه و فقاهت تنها در احکام فردی و عبادی خلاصه می‌شود و ورود روحانیت به عرصه سیاست و حاکمیت ممنوع شمرده می‌شود؛ امام با شناخت عمیق از این جریان، اظهار تأسف می‌کنند که این گروه‌ها دل ایشان را به درد آورده بودند.
 
امام همچنین به خاطره‌ای از دوران حضورشان در مدرسه فیضیه اشاره دارند که روزی از کوزه‌ای آب نوشیدند و برخی کوزه را آب کشیدند، تنها به این دلیل که ایشان فلسفه می‌گفتند؛ حضرت امام بیان می‌کنند که جریان مقدس‌مآب و واپسگرا یادگیری زبان خارجی را کفر می‌دانست، تدریس فلسفه و عرفان را گناه می‌شمرد و حتی شعر را عملی ناپسند قلمداد می‌کرد.
 
امام با اعلام خطر تأکید دارند که اگر روحانیت با نگاه جریان متحجر و واپسگرا ادامه می‌یافت، وضعیت روحانیت و حوزه‌های علمیه به سرنوشت کلیسای قرون وسطی دچار می‌شد؛ ایشان هشدار می‌دهند که اگر جریان التقاطی که به جدایی دین از سیاست معتقد بود و با جریان واپسگرا و متحجر همراهی می‌کرد، به مسیر خود ادامه می‌داد، شرایط حوزه‌های علمیه به گونه‌ای تغییر می‌کرد که استقلال و جایگاه واقعی خود را از دست می‌داد.
 
سازمان و ساختار روحانیت در دوران قرون وسطی شباهت‌هایی با روحانیت مسیحی کاتولیک داشت؛ حضرت امام اشاره می‌فرمایند که قیام بزرگ اسلامی و انقلاب اسلامی نشئت‌گرفته از روحانیت آگاه و متعهد است؛ این انقلاب و این نظام محصول زحمات روحانیت متعهد، آگاه و انقلابی است.
 
حضرت امام بار دیگر بر خطر نفوذ تأکید می‌کنند؛ خطر نفوذ دو تفکر: یکی اهل جمود و تحجر، و دیگری جریان تفکر جدایی دین از سیاست؛ امروز نیز این خطرات وجود دارد و باید متحجران و قائلین به تفکر جدایی دین از سیاست را در حوزه‌های علمیه شناخت.
 
منشور روحانیت؛ راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب
 
جریان نفوذ
 
حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمایند که این دو جریان فشار‌ها و تهدید‌های بسیاری را اعمال کرده‌اند تا بتوانند نفوذ کنند؛ نفوذ مقدسین نافهم، ساده‌لوح و بی‌سواد در حوزه‌های علمیه که تفکراتی، چون «شاه سایه خداست»، «ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم»، «با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد» و «حکومت قبل از ظهور امام زمان باطل است» را ترویج می‌کنند؛ امروز نیز باید بررسی کنیم که چه تفکراتی در حوزه‌های علمیه از این طرز فکر برخوردارند.
 
حضرت امام خمینی (ره) چند جبهه را در مقابل جریان متعهد انقلابی و جریان مبارزه معرفی می‌کنند؛ جبهه آمریکا، اسرائیل و رژیم پهلوی؛ جالب است که امام این سه جبهه را در یک مسیر می‌دانند؛ امروز نیز ما با جبهه آمریکا و اسرائیل مواجه هستیم و باید ببینیم ایادی، نمایندگان و نیرو‌های آنها در قالب جریان نفوذ در حوزه‌های علمیه چه کسانی هستند.
 
جبهه دیگر که حضرت امام به آن اشاره می‌کنند، روحانیون مقدس‌نمای ناآگاه و بازی‌خورده است که تمام توان خود را برای ضربه زدن به اسلام به کار گرفته‌اند؛ حضرت امام صریحاً می‌فرمایند که اسلام از مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است.
 
نکته‌ای که امروز اهمیت دارد و جریان متعهد انقلابی باید به آن توجه کند، بررسی پرونده تفکری این دو جریان است: مقدس‌نمایان متحجر واپس‌گرا و قائلان به جدایی سیاست از دیانت؛ طلاب، اساتید، مراجع بزرگوار و مدرسین باید این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهند.
 
حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمایند که شیوه مقدس‌مآبان دین‌فروش تغییر کرده است. اگر دیروز قائل به جدایی دین از سیاست بودند و دخالت در سیاست را در شأن فقیه و روحانیت نمی‌دانستند، امروز شکست‌خوردگان دیروز به سیاست‌بازان امروز تبدیل شده‌اند؛ نه‌تن‌ها خودشان در سیاست دخالت می‌کنند، بلکه در ارکان حاکمیت، حکومت و سیاست نیز نفوذ کرده‌اند؛ حضرت امام در این زمینه مثال‌هایی مانند حمایت از کودتا‌ها و غائله‌های قم و تبریز را مطرح می‌کنند؛ این در حالی است که این جریان‌ها ادعای عدم دخالت در سیاست را دارند، اما در عمل از کودتا‌ها و فتنه‌ها حمایت کرده‌اند.
 
رسا: در منشور روحانیت، امام خمینی (ره) با بررسی نقش روحانیت متعهد، خطرات پیش روی حوزه های علمیه (شامل جریان‌های انحرافی و نفوذ) و وظایف علماء و طلاب در مقابله با آنها، چه پیام اصلی‌ به طلاب، اساتید، و علمای حوزه منتقل می‌کند؟
 
حضرت امام خمینی (ره) در "منشور روحانیت" به طور جدی به بررسی نقش و جایگاه روحانیت متعهد در جامعه پرداخته و هشدار‌هایی مهم درباره خطرات پیش روی حوزه‌های علمیه و جریان‌های نفوذی ارائه کرده‌اند.
 
ایشان با تأکید بر این نکته که روحانیت اصیل همواره در مسیر مبارزه با ظلم، استکبار و استبداد بوده است، هشدار می‌دهند که دو جریان خطرناک، یعنی تفکر تحجر و واپس‌گرایی از یک‌سو و تفکر جدایی دین از سیاست از سوی دیگر، همواره تلاش کرده‌اند تا حوزه‌های علمیه را از مسیر اصلی خود منحرف کنند؛ امام تأکید می‌کنند که این دو جریان، به رغم تفاوت‌های ظاهری، هر دو در مسیر تضعیف اسلام ناب محمدی (ص) حرکت کرده‌اند و ابزار‌هایی در دست استکبار جهانی محسوب می‌شوند.
 
انجمن حجتیه
 
یکی از نکات کلیدی در این منشور، اشاره به خطر "انجمن حجتیه" است که در گذشته مبارزه را حرام می‌دانست، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی تغییر روش داده و خود را انقلابی‌تر از انقلابیون جلوه داده است؛ امام هشدار می‌دهند که این جریان و نسخه‌های نوین آن، همچنان در حوزه‌های علمیه حضور دارند و پرونده این تفکر بسته نشده است.
 
امام خمینی (ره) تصریح می‌کنند که برخی افراد که در گذشته به ولایت بی‌اعتنا بودند، امروز داعیه‌دار آن شده‌اند؛ این افراد، همان‌هایی هستند که در دوران انقلاب، روحانیت مبارز و متعهد را متهم به وابستگی به قدرت‌های بیگانه می‌کردند و اکنون در مراکز تصمیم‌گیری نفوذ کرده‌اند؛ امام هشدار می‌دهند که این شیوه جدید، خطرناک‌تر از گذشته است، زیرا کسانی که روزی به سیاست بی‌توجه بودند، اکنون با ورود به سیاست، در حال تحریف آن هستند.
 
یکی از هشدار‌های دیگر امام خمینی (ره)، شناخت جریان‌های نفوذی است که در قالب‌های گوناگون در حوزه‌های علمیه حضور دارند؛ ایشان تأکید دارند که بیگانگان از دو راه "ارعاب و زور" و "خدعه و نفوذ" تلاش کرده‌اند تا روحانیت متعهد را تضعیف کنند؛ برخی از این نفوذی‌ها در لباس مقدس‌نمایی، سیاست‌گریزی و حتی با سوءاستفاده از نام ولایت، به دنبال ایجاد انحراف در مسیر حوزه‌های علمیه و روحانیت هستند.
 
نکته قابل توجه در فرمایشات امام این است که ایشان خطر افرادی را که شعار دفاع از اسلام سر می‌دهند، اما در بزنگاه‌های تاریخی در برابر ظلم و ستم سکوت اختیار می‌کنند، گوشزد می‌کنند؛ اینان همان‌هایی هستند که در حوادث مختلف، به جای دفاع از مظلومان، علیه نظام اسلامی بیانیه صادر کرده و به تضعیف روحانیت انقلابی می‌پردازند؛ امام با ذکر این موارد، بر لزوم بصیرت و هوشیاری در میان طلاب، اساتید و علمای حوزه‌های علمیه تأکید دارند و خواستار توجه جدی به جریان‌شناسی حوزه‌های علمیه و شناخت دقیق دشمنان داخلی و خارجی اسلام می‌شوند.
 
حضرت امام خمینی (ره) بر وظیفه مهم قطع نفوذ بیگانگان در حوزه‌های علمیه تأکید کردند و از تمامی علما و طلاب می‌خواهند که با جهاد تبیین، در مسیر روشنگری و مقابله با جریان‌های نفوذی و انحرافی گام بردارند؛ شناخت دقیق این جریانات و ایستادگی در برابر آنها، وظیفه‌ای است که بر عهده تمام کسانی است که خود را پیرو خط امام می‌دانند و به آرمان‌های انقلاب اسلامی وفادار هستند.
 
رسا: با توجه به "منشور روحانیت" امام خمینی (ره) که به بررسی و تحلیل جریانات مختلف حاکم بر حوزه‌های علمیه می‌پردازد و در آن جریاناتی همچون «روحانیت وابسته»، «روحانیت مقدس‌نما»، «روحانیت متحجر» و «جریاناتی که قائل به جدایی دین از سیاست هستند» مورد اشاره قرار می‌دهند و هشدار‌هایی نسبت به راهبرد‌های استکبار جهانی برای مقابله با روحانیت (ارعاب و زور و خدعه و نفوذ) و وظایف اصلی روحانیت انقلابی (اتحاد، شناخت دشمن، تبیین، حفظ روحیه مقاومت و حمایت از آرمان فلسطین) ارائه میدهند، به نظر شما، وظیفه اصلی روحانیت و طلاب در برهه کنونی چیست؟
 
منشور روحانیت، میراثی گرانبها از امام خمینی (ره)، همچنان به عنوان سندی راهبردی برای درک وضعیت کنونی روحانیت و حوزه‌های علمیه، راهگشا است؛ این سند، ضمن تبیین جریان‌های مختلف موجود در حوزه‌ها، خطرات پیش روی آنها را گوشزد می‌کند و به ویژه به جریان‌هایی، چون «روحانیت وابسته»، «روحانیت مقدس‌نما»، «روحانیت متحجر» و «جریاناتی که قائل به جدایی دین از سیاست هستند» اشاره می‌کند.
 
در این میان، خطر نفوذ و دو راهبرد اساسی استکبار جهانی علیه روحانیت، مورد تاکید ویژه امام (ره) قرار گرفته است؛ این دو راهبرد عبارتند از: «ارعاب و زور» برای ساکت کردن روحانیت متعهد و انقلابی، و «خدعه و نفوذ» که مهم‌ترین ابزار دشمنان برای تغییر مسیر حوزه‌های علمیه به شمار می‌رود.
 
 امام (ره) هشدار می‌دهند که خطر «روحانیت واپس‌گرا» و «مقدس‌نمایان احمق» بسیار جدی است، چرا که اینان همچون «مار‌های خوش خط و خال» عمل کرده و اسلام آمریکایی را ترویج می‌دهند؛ به باور ایشان، این جریانات، دشمنان واقعی اسلام ناب محمدی بوده و تیشه به ریشه دین می‌زنند.
 
از سویی دیگر، امام خمینی (ره) دو جریان «روحانیت متحجر و مقدس‌نما» و «روحانیت سکولار و لیبرال» را به عنوان تهدیدی برای روحانیت و حوزه‌های علمیه معرفی می‌کنند؛ روحانیت متحجر و مقدس‌نما، با درکی سطحی از دین، فقه را تنها در احکام فردی و عبادی خلاصه می‌کنند، در حالی که روحانیت سکولار و لیبرال، به دنبال جدایی دین از سیاست بوده و ورود روحانیت به عرصه حکومت را دون شأن فقها می‌دانند. 
 
امام خمینی (ره) معتقدند که این دو جریان، اگرچه در ظاهر با هم متفاوت هستند، اما در نهایت به یک نتیجه منتهی می‌شوند: ضربه به اسلام ناب و تقویت اسلام آمریکایی. همچنین، امام خمینی (ره) به صراحت خطر «انجمن حجتیه» را گوشزد کرده و هشدار می‌دهند که این تفکر، حتی پس از انقلاب نیز به اشکال جدیدی ادامه یافته است. پرسشی که امروز مطرح می‌شود این است که آیا انجمن حجتیه به پایان رسیده است یا به شکل جدیدی در حوزه‌های علمیه حضور دارد؟ آیا جریان‌های مشابهی همچنان به دنبال ترویج تفکر «ولایت بی‌ولایت» و جدایی دین از سیاست هستند؟
 
«نفوذ بیگانگان در حوزه‌های علمیه»، یکی از مهم‌ترین نکاتی است که امام خمینی (ره) در منشور روحانیت بر آن تأکید دارند؛ ایشان تصریح می‌کنند که برخی از جریانات حوزه، فرهنگ جهاد و شهادت را به سخره گرفته‌اند، برخی، نظام اسلامی را به ناحق متهم کرده و در حوادثی مانند فتنه‌های ۱۳۸۸ و ۱۴۰۱، به جای حمایت از انقلاب، بیانیه‌هایی علیه نظام صادر کرده‌اند، و برخی دیگر، در برابر جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین و شهادت شخصیت‌هایی مانند حاج قاسم سلیمانی، سکوت اختیار می‌کنند. از این رو، امروزه نیز این وظیفه حوزه‌های علمیه است که با تشکیل گروه‌های رصد، جریان نفوذ را شناسایی کرده و مانع از تأثیرگذاری آن بر نظام اسلامی شوند.
 
منشور روحانیت؛ راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب
 
ما مأمور به انجام تکلیف هستیم، نه مأمور به نتیجه
 
در این میان، امام خمینی (ره) در منشور روحانیت، وظایف اصلی روحانیت انقلابی را نیز چنین ترسیم می‌کنند: اتحاد و یکپارچگی طلاب و روحانیت برای مقابله با نفوذ بیگانگان، شناخت دشمنان واقعی و رصد ابرقدرت‌ها و برنامه‌های آنان برای انحراف حوزه‌های علمیه، تبیین حقایق و جلوگیری از سیاه‌نمایی انقلاب در برابر تبلیغات دشمنان، حفظ روحیه مقاومت و جهاد در برابر تفکرات سازش‌کارانه، و حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی.
 
روحانیت انقلابی، طبق منشور امام خمینی (ره)، وظایفی اساسی بر عهده دارد: پاسداری از استقلال حوزه‌های علمیه و مقابله با نفوذ بیگانگان، حفظ اسلام ناب محمدی و جلوگیری از تحریف دین، روشنگری و تبیین حقایق برای مقابله با تبلیغات دشمنان، حفظ روحیه جهاد و مقاومت و ایستادگی در برابر سازش‌کاری، حمایت از مستضعفین و مبارزه با استکبار جهانی.
 
در این میان، ضرورت مقابله با تحریف‌ها و سیاه‌نمایی‌ها بسیار حائز اهمیت است؛ برخی جریان‌ها با بزرگ‌نمایی ناکارآمدی‌های محدود و نادیده گرفتن موفقیت‌های انقلاب، به دنبال ایجاد فضای یأس و ناامیدی و تضعیف روحیه انقلابی ملت هستند؛ در این شرایط، وظیفه روحانیت انقلابی، روشنگری و خنثی‌سازی القائات دشمنان است.
 
منشور روحانیت امام خمینی (ره)، همچنان یک سند راهبردی برای حوزه‌های علمیه به شمار می‌رود که نفوذ بیگانگان، ترویج اسلام آمریکایی، گسترش تفکر جدایی دین از سیاست و تحجر مذهبی، از جمله چالش‌های مهمی است که روحانیت امروز با آن مواجه است، را به نمایش می‌گذارد. بنابراین، روحانیت متعهد باید با هوشیاری و بصیرت، از ارزش‌های انقلاب اسلامی پاسداری کرده و در مسیر تحقق آرمان‌های اسلام ناب محمدی گام بردارد، با این باور راسخ که "ما مأمور به انجام تکلیف هستیم، نه مأمور به نتیجه. "
 
رسا: با عنایت به تاکیدات محوری امام خمینی (ره) در "منشور روحانیت" پیرامون ضرورت هوشیاری در برابر تهدیدات دشمن، اعتراف به دستاورد‌های انقلاب، رد رویکرد سازش و تاکید بر مقاومت، اهمیت حیاتی مسئله فلسطین، توجه ویژه به طبقات محروم، تبیین مفهوم تکلیف‌محوری، پرهیز از گرایش‌های لیبرالی، ضرورت هوشیاری در تشخیص روحانی‌نما‌ها و عدم انحصار قدرت در گروه‌های خاص، تبیین بفرمایید که این رهنمود‌ها چه اهمیتی در شرایط کنونی داشته و چه راهکار‌هایی برای بهره‌گیری عملی از آنها در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی متصور است؟
 
حضرت امام خمینی (ره) در ترسیم وضعیت حوادث دهه پس از انقلاب (از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ که این منشور را می‌نویسند)، نکته عجیبی را مطرح می‌کنند: همه ضعف‌ها، مشکلات و نارسایی‌ها از دشمنان سرچشمه می‌گیرد؛ مقام معظم رهبری نیز امروز بر لزوم جدی گرفتن دشمن تأکید دارند.
 
حضرت امام خمینی (ره) هشدار می‌دهند که دشمنان در تلاش برای نفوذ در حوزه‌های علمیه هستند و تأکید دارند که باید این نفوذ قطع شود؛ ایشان تصریح می‌کنند که حوزه‌های علمیه باید گروه‌های رصدی تشکیل دهند تا دشمنان واقعی و ابرقدرت‌ها را شناسایی و سیاست‌های آنها را تحلیل کنند. یکی از نکات مهم در تحلیل‌های امروز، توجه به این نکته در "منشور روحانیت" است، "موفقیت‌های انقلاب در اکثر حوادث پس از انقلاب به وضوح دیده می‌شود، ما موفق بوده‌ایم، کارآمد بوده‌ایم و هرگز شکست‌خورده نبوده‌ایم" که امام خمینی (ره) به این موارد، تصریح می‌کنند.
 
تفاوت نگاه امام راحل و برخی مسئولان کنونی
 
اما چرا امروز برخی تلاش دارند تا نظام، حاکمیت، حکومت و تفکر دینی را شکست‌خورده جلوه دهند؟ چرا بر ناکارآمدی‌ها و مشکلات تأکید می‌کنند و به سیاه‌نمایی دامن می‌زنند؟ این در حالی است که امام خمینی (ره) تأکید دارند، "در جنگ، ما به اهداف خود رسیده‌ایم و در هیچ زمینه‌ای مغلوب و شکست‌خورده نیستیم. "
 
این تفکر در تضاد با دیدگاه برخی افراد قرار دارد که در حوزه‌های علمیه و در میان مسئولین، دچار یأس و ناامیدی شده‌اند و به دشمنان این پیام را می‌دهند که "ما شکست خورده‌ایم؛ " برخی از این افراد، گرفتار ناامیدی شده و به دنبال مذاکره و گفتگو با دشمن هستند؛ اما مگر می‌توان با دشمنی که اساساً به دنبال تضعیف اسلام و انقلاب است، مذاکره کرد؟ در برابر دشمن، تنها تفکر مقاومت پاسخگوست، نه تفکر سازش.
 
حضرت امام خمینی (ره) تأکید دارند: "ما انقلابمان را در جنگ صادر کردیم، روی پای خود ایستاده‌ایم، در جنگ ابهت شرق و غرب را شکسته‌ایم، در جنگ دوستان و دشمنان خود را شناخته‌ایم؛ " ایشان همچنین می‌فرمایند که جنگ، "فتح افغانستان و فتح فلسطین را به دنبال دارد. " در مورد افغانستان، با خروج اتحاد جماهیر شوروی، تغییرات بزرگی رخ داد و امیدواریم که آمریکایی‌ها نیز تمامی پایگاه‌های خود را از افغانستان و منطقه خارج کنند؛ اما مسئله فلسطین همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است.
 
وظیفه همگانی آزادی فلسطین
 
حضرت امام خمینی (ره)، مسئله فلسطین را یک مسئله ناموسی و اولویت نخست جهان اسلام می‌دانستند؛ مقابله با رژیم صهیونیستی و این غده سرطانی، از آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمرشان، یکی از دغدغه‌های اصلی ایشان بود؛ امام خمینی (ره) بر لزوم ایستادگی در برابر اسرائیل و تلاش برای آزادی فلسطین تأکید داشتند و این وظیفه همچنان بر عهده امت اسلامی و ملت‌های آزاده جهان است.
 
مسئله فلسطین همواره به‌عنوان محور اصلی جهان اسلام و حتی بشریت مطرح بوده است؛ مقام معظم رهبری نیز تأکید دارند که فلسطین مسئله همه مسلمانان و حتی همه آزادگان جهان است و تلاش برای آزادی آن و محو رژیم صهیونیستی یک وظیفه همگانی محسوب می‌شود؛ اما جای تعجب دارد که چرا برخی از عالمان دینی و حوزه‌های علمیه در یک سال اخیر از "طوفان الاقصی" و مقاومت مردم غزه، کرانه باختری، لبنان، عراق، یمن و سایر نقاط حمایت نکرده‌اند.
 
آزادی فلسطین وظیفه‌ای همگانی است، به‌ویژه برای حوزه‌های علمیه که باید در این مسیر پیشگام باشند؛ حضرت امام خمینی (ره) می‌فرمایند: "جنگ ما، جنگ حق و باطل بود، جنگ فقر و غنا بود. " بر این اساس، وظیفه حکومت دفاع از مستضعفان، محرومان و معیشت مردم است، نه تکیه بر ثروتمندان و سرمایه‌داران که از برکات این نظام بهره برده‌اند، اما امروز با آن دشمنی می‌کنند؛ همراهان حقیقی انقلاب، همان‌هایی هستند که طعم تلخ فقر و محرومیت را چشیده‌اند.
 
ادبیات امام خمینی (ره) با برخی از مسئولان کنونی تفاوتی آشکار دارد؛ امام همواره نگاه به داخل، به فقرا و محرومان داشتند، در حالی که برخی مدیران و مسئولان کنونی چشم به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و سیاست‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول دوخته‌اند؛ نگاه مقام معظم رهبری نیز بر تولید داخلی متمرکز است، نه وابستگی به خارج.
 
ما مأمور به ادای تکلیفیم، نه نتیجه‌گرایی
 
یکی از نقاط تلخ "منشور روحانیت"، معذرت‌خواهی امام خمینی (ره) است که در چند مورد، از جمله در خصوص تحلیل‌های نادرست برخی افراد، به‌ویژه آقای منتظری، از مردم و خانواده شهدا عذرخواهی کرده‌اند؛ امروز نیز این پرسش مطرح است که آیا ما در جنگ، در قطع رابطه با آمریکا، در تسخیر لانه جاسوسی موفق بوده‌ایم یا نه؟ امام خمینی (ره) به صراحت فرمودند که "ما در جنگ حتی برای یک لحظه هم نادم و پشیمان نبوده و نیستیم. "
 
جنگ ما برای ادای تکلیف بود و ما مأمور به انجام وظیفه‌ایم، نه صرفاً کسب نتیجه؛ چه در سوریه، چه در عراق، چه در لبنان و یمن، ما به وظیفه خود عمل کرده‌ایم؛ اگر موفقیت حاصل شده، بسیار خوب؛ اگر نه، باز هم ما مأمور به تکلیف بوده‌ایم؛ این نگاه باید سرلوحه همه مدیران و سیاست‌گذاران نظام باشد.
 
ما نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته اظهار نظر‌های نادرستی داشته باشیم؛ بله، برخی اظهار نظر‌ها و تحلیل‌ها غلط هستند، اما حضرت امام (ره) تکلیف ما را مشخص کرده‌اند؛ نباید برای خوشایند چند نفر که اصول انقلاب را نادیده می‌گیرند، اظهار نظر‌های غلط کنیم؛ آقایان مسئولین، دولتمردان! هر کجا که گرایش لیبرالیسم پیدا کردید، بدانید که در آنجا خطا کرده‌اید؛ در عرصه سیاست، فرهنگ، اجتماع، و مدیریت؛ حضرت امام (ره) با شعار‌هایی همچون سرنگونی شاه، آزادی، استقلال، مرگ بر آمریکا و تسخیر لانه جاسوسی توسط جوانان پرشور و قهرمان، مسیر انقلاب را مشخص کردند و به تحقق رساندند.
 
امام (ره) از عملکرد ده ساله نظام جمهوری اسلامی دفاع کردند و به‌طور طبیعی، ما هم از دوران ده‌ساله امام عزیز و بیش از سی سال از دوران ولایت فقیه دفاع خواهیم کرد؛ بله، در این مدت مشکلات و ضعف‌هایی بوده است، اما باید از دستاورد‌های نظام و عملکرد آن در عرصه‌های مختلف نیز دفاع کنیم؛ نظام جمهوری اسلامی کارآمد بوده و همچنان کارآمد است و این را دشمنان که دائم در تلاش‌اند به آن ضربه بزنند، تأیید می‌کنند؛ اگر دشمنان تا این حد تلاش می‌کنند، پس باید بدانیم که نظام ما موفق بوده است.
 
حضرت امام خمینی (ره) همیشه تأکید می‌کردند که: «طلاب عزیز، مواظب القائات روحانی‌نما‌ها و مقدس‌مآب‌ها باشید»، و این را چندین بار تکرار کردند؛ امام (ره) حتی به اشتباهی تلخ که در سپردن امور انقلاب به گروه‌های خاص رخ داد، اعتراف کردند؛ این گروه‌ها کسانی بودند که به اصول انقلاب وفادار نبودند و انقلاب را به سمت گرایش‌های وابسته به آمریکا سوق می‌دادند. 
 
امام خمینی (ره) از این اشتباه خود گفتند که امور انقلاب را به دست گروه‌هایی، چون دولت موقت، نهضت آزادی و جریان لیبرال‌ها سپردند، کسانی که می‌خواستند انقلاب را به سمت آمریکای جهان‌خوار هدایت کنند؛ امام فرمودند که این اشتباه بود و انقلاب نباید در دست این گروه‌ها قرار می‌گرفت.
 
تعبیر امام راحل از «آمریکای جهان‌خوار» هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد؛ حالا شاید تعجب نکنیم که چرا برخی می‌خواهند با آمریکا مذاکره کنند و در حقیقت «دل به آمریکا بدهند». امام (ره) با این تفکر به‌شدت مخالف بودند و آن را یک اشتباه بزرگ می‌دانستند و همیشه تأکید می‌کردند که آمریکا هیچ‌گاه خواسته‌های مشروع ایران را نمی‌پذیرد و تلاش می‌کند تا سلطه‌گری خود را در جهان گسترش دهد.
 
این اشتباهات، تجربیات تلخی بودند، اما حضرت امام (ره) همیشه بر لزوم مقاومت و ایستادگی در برابر سلطه‌جویی‌های آمریکا و دیگر قدرت‌های استکباری تأکید داشتند.
 
منشور روحانیت؛ راهنمای وحدت و عدالت در مسیر انقلاب
 
رسا: چگونه می‌توان در بدنه دولت‌ها و جامعه روحانیت از نفوذ تفکرات لیبرالی و اسلام آمریکایی جلوگیری کرد و به‌طور همزمان وحدت طلاب و روحانیون را حول اصول انقلاب حفظ نمود؟ با توجه به تأکید حضرت امام خمینی (ره) بر تطبیق فقه سنتی و اجتهاد جواهری با مقتضیات زمان و مکان، چه راهکار‌هایی برای تطبیق فقه با نیاز‌های روز و شرایط اجتماعی و سیاسی موجود وجود دارد تا نه‌تن‌ها جامعه اسلامی در برابر تهدیدات تفکرات غیراسلامی مقاوم بماند، بلکه در تداوم و پایداری نظام اسلامی نقشی مؤثر ایفا کند؟
 
ما باید مراقب باشیم که امروز به سمت آمریکای جهان‌خوار نرویم؛ این هشدار بسیار مهم است و در واقع بخشی از منشور روحانیت به شمار می‌آید. حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه تصریح می‌فرمایند: «ما چوب اعتماد به لیبرال‌ها را می‌خوریم»؛ این جمله تلخ و هشداردهنده است، که نشان می‌دهد که نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته، اظهار نظر‌های غلط داشته باشیم.
 
ایشان تأکید کردند تا زمانی که من هستم، نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال‌ها بیفتد؛ سؤال اینجاست که آیا جریان‌های لیبرالیسم مانند لیبرالیسم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بدنه دولت‌ها حضور دارند یا خیر؟ آقایان مسئولین و دولتمردان، باید مراقب تفکر لیبرالیسم باشید، زیرا این تفکر شما را زمین خواهد زد و در نتیجه، جامعه و حکومت نیز آسیب خواهد دید؛ تا زمانی که من هستم، نخواهم گذاشت که حکومت به دست لیبرال‌ها بیفتد.
 
وظیفه ما چیست؟ حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه تأکید می‌کنند که باید وحدت طلاب، روحانیون و جامعه مدرسین حول اصول انقلاب حفظ شود؛ جامعه مدرسین که در حوزه‌های علمیه حضور دارند، باید به اصول انقلاب پایبند بمانند و طلاب باید جذب این جامعه شوند، زیرا در غیر این صورت، ممکن است به دام اسلام آمریکایی بیفتند که این هشدار حضرت امام، هشداری بسیار جدی است.
 
سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا برخی از سازمان‌ها و احزاب روحانی که درگیر مسائل مختلف هستند، گرفتار تفکرات لیبرالی شده‌اند یا خیر؟ پاسخ حضرت امام راحل واضح و روشن است؛ ایشان تأکید دارند که باید مراقب تقابل و تعارض در میان جریان‌های مومن به انقلاب باشیم؛ باید انتخاب مسیر با بصیرت و آگاهی از خطرات و کمین‌گاه‌ها انجام شود؛ باید بدانیم چه خطر‌هایی در انتظار انقلاب و جریان‌های انقلابی است و چگونه باید آنها را مدیریت کنیم.
 
آخرین مسئله‌ای که حضرت امام خمینی (ره) به آن اشاره کردند، مربوط به حوزه‌های علمیه و دعوای فقه سنتی و فقه پویا یا نواندیشی دینی است؛ برخی به دنبال معرفی فقه دموکراتیک یا نواندیشی دینی بودند، اما حضرت امام راحل این دعوا را حل کردند و این موضوع به‌طور قطعی پایان یافت. 
 
امام خمینی (ره) تصریح می‌فرمایند که ما به فقه سنتی و اجتهاد جواهری اعتقاد داریم، اما این اجتهاد باید با مقتضیات زمان و مکان سازگار باشد؛ حضرت امام راحل تأکید می‌کنند که فهم نیاز‌های زمان و مکان در اجتهاد نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ بنابراین، روش ما فقه سنتی و اجتهاد جواهری است که همزمان با درک نیاز‌های زمان و مکان است چرا که اسلام و فقه باید پاسخگوی نیاز‌های جامعه باشند.
 
تعبیر امام راحل این است که فقه باید تئوری واقعی و کاملی برای اداره انسان و اجتماع باشد، از گهواره تا تابوت؛ ایشان باز هم تأکید می‌کنند که اجتهاد باید مستند و بر اساس اصول علمی باشد تا بتواند مشکلات جامعه را حل کند و به‌طور دقیق نیاز‌های زمان و مکان را درک کند.
 
برای اداره جامعه، تنها فقه کافی نیست، بلکه فقه باید پاسخگوی تمام نیاز‌ها و مقتضیات جامعه باشد، هر مسأله‌ای که در جامعه مطرح می‌شود، از مسائل مستحدثه گرفته تا نیاز‌های فوری و خاص، باید با فقه سنتی و اجتهاد جواهری که به مقتضیات زمان و مکان توجه دارد، پاسخ داده شود و این فقه باید به‌طور دقیق و به‌روز، جوابگوی تمام نیاز‌های انسان و جامعه باشد. 
 
امیدواریم که همه ما بتوانیم منشور روحانیت حضرت امام خمینی (ره) را سرلوحه خود قرار دهیم و در فهم نیاز‌های زمان و مکان، همان‌طور که حوزه‌های علمیه و روحانیت متعهد در ایجاد نظام اسلامی نقش داشتند، در تداوم، پویایی و پایداری آن نیز نقش‌آفرین باشیم.
رشیدیان
ارسال نظرات