شیخ صدوق درباره زهد امام مجتبی کتاب مستقلی نوشته است
حجت الاسلام مجتبی فرجی، عضو گروه سیره نگاری دانشکده علوم حدیث با تبریک میلاد امام حسن(ع) در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا، به تبیین خصایص اخلاق امام دوم شیعیان پرداخت.
تواضع
وی با اشاره به رفتار متواضعانه امام حسن(ع) در برخورد با مردم و به خصوص قشر فرودست جامعه، بیان داشت: در منابع ابن شهر آشوب و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نقل شده است که امام حسن مجتبی (ع) روزی بر گروهی مستمند که بر روی زمین نشسته بودند و نان می خوردند، گذشت. آنان حضرت را به سفره خویش دعوت کردند. امام (ع) از مرکب فرود آمد و فرمود: ان الله لا یحب المستکبرین، خداوند مستکبران را دوست ندارد. سپس با آنان غذا خورد. آن گاه مستمندان را به خانه خود دعوت کرد و به آنان غذا و لباس داد.
خوف و خشیت
این محقق سیره شناسی اظهار داشت: امام حسن بن على(ع) وقتى وضو مىساخت و آماده نماز مىشد؛ رنگش دگرگون مىگردید و بند بند وجودش مىلرزید. از آن حضرت از علت این حال سؤال شد؛ فرمود: سزاوار است کسى که در پیشگاه خداوند عرش مىایستد، رنگش پریده و بند بند اعضایش بلرزد
کرم و سخاوت
در کتاب الحیاه آمده است که امام حسن مجتبی (ع)، دو بار از همه مال خود دست کشید، و سه بار اموالش را در راه خدا تقسیم کرد، حتی کفشی را می بخشید و کفشی دیگر را نگاه می داشت .امام حسن (ع) هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او نه نگفت و چون به آن حضرت عرض شد: چرا درخواست سائلس را رد نمی کنید؟ پاسخ دادند: من سائل درگاه خدا و راغب در پیشگاه اویم، و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم، و خداوند مرا به عادتی وابسته کرده، که نعمتهای خود را بر من فرو ریزد، و من نیز نعمتش را به مردم بدهم، و ترس آن را دارم که اگر عادتم را ترک کنم اصل آن نعمت را از من دریغ دارد.
زهد
در تاریخ آمده است که حسن بن علی (ع) پس از جد بزرگوارش پیامبر اکرم (ص) و پدر گرامی اش علی بن ابیطالب (ع) از همه مردم زاهدتر بود. زهد امام به گونه ای زبانزد است که شیخ صدوق کتابی مستقل به نام زهد الحسن به صورت مستقل نگاشته است.
شخصی به نام مدرک بن زیاد می گوید: روزی در یکی از باغ های ابن عباس بودیم. غذای مناسبی آوردند. امام حسن دستور دادند که کارگران و خدمت گزاران را جمع کنند و آن غذای خوب را به آنها بدهند. مدرک می گوید: خود امام لب به آن غذا نزد و مشغول خوردن نان با قدری نمک شد. وقتی به آن حضرت گفته شد شما چرا از آن غذای خوب میل نمی کنید، در جواب فرمودند: ان ذاک الطعام احب عندی؛ این خوراک را بیشتر دوست دارم.
شیخ صدوق (ره) در کتاب امالی به سندش از امام رضا (ع)روایت کرده که فرمود: چون هنگام وفات امام حسن (ع) رسید، گریست! به آن حضرت عرض شد:چگونه می گریی با اینکه مقام شما نسبت به رسول خدا (ص) آن گونه است؟ و رسول خدا (ص)درباره شما آن سخنان را فرمود؟ و بیست مرتبه پیاده حج به جای آورده ای؟ و سه بار مال خود را با خدا تقسیم کرده ای؟
امام (ع) درپاسخ فرمود: من به دو جهت می گریم؛ یکی برای دهشت از روز قیامت و دیگری برای فراق دوستان! و در روایت دیگری از طریق اهل سنت آمده که چون برادرش حسین (علیه السّلام)سبب گریه آن حضرت را پرسید، در پاسخ فرمود: برادر جان بی تابی من نیست جز برای آنکه در چیزی درآیم که همانندش را ندیده و داخل نشده ام، و خلقی از خلقهای خدا را می بینم که همانندشان را ندیده ام.
گرچه امام حسن علیه السلام پس از شهادت پدرش، متولی صدقات و اوقاف بود و از سوی شیعیان و نیز معاویه اموال زیادی به دستش میرسید، اما خود بسیار زاهدانه زندگی میکرد.
امام صادق(ع) میفرمود:حسن بن علی علیه السلام از همه مردم زاهدتر بود. خود امام حسن نیز درباره دنیا و اموال آن به جناده، یکی از اصحابش، فرمود: دنیا را مانند مرداری بدان و به قدر ضرورت از آن استفاده کن. /909/ت301/ف.