مقاله استعارههای «تن» در اشعار مولوی ارائه شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مقاله استعارههای «تن» در اشعار مولوی با ارائه ابراهیم علیپور از محققان پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، عصر امروز در نشست تخصصی ادراک، اخلاق و اعتقادات دینی و رابطه آنها با مسأله نفس و بدن از نشستهای تخصصی همایش بینالمللی آموزههای دینی و مسأله نفس و بدن، بررسی شد.
علیپور با بیان اینکه رابطه نفس و بدن از جمله مهمترین موضوعات مثنوی است که بیش از هزار بیت را به خود اختصاص داده و کاربرد فراوانی دارند، گفت: اصطلاح نفس در مولوی بیشتر کاربرد اخلاقی دارد و واژگانی چون روح، جان و روان به جای نفس فلسفی نشستهاند و نقش هر کدام نشان از نگاه دوگانهانگاری مولوی به موضوع رابطه نفس و بدن دارد.
این محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مولوی در موضوع رابطه نفس و بدن از آیات و روایات نیز متأثر است؛ وی با بکارگیری برخی آیات و احادیث به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرپذیری خویش از نصوص دینی را نشان میدهد و سعی میکند به تفسیر و تبیین آنها همت گمارد.
وی در ادامه به بیان استعارههای«تن» همچون حجاب جان، قفس و حبس و جسمانی پرداخت و با اشاره به ویژگیهای جسم از نظر مولوی، گفت: از آنجا که «تن»آدمی مادی و جسمانی است؛ یعنی محل کون و فساد است و فانی است؛ بنابراین محل نزول و ظهور و بروز جلوه ذات الهی نیست و در واقع «تن»محل و مقر ظواهر است.
علیپور با اشاره به استعارهای از مولوی که «تن»را حجاب چهره جان و پرده غفلت آدمیان میشمارد، اظهار داشت: مولوی با بیان اینکه هرچه غفلت و غم و کاهلی و تاریحی است، همه از «تن»زمینی و سفلی است، متذکر میشود که برای رسیدن به کمال و رؤیت حقایق و آگاهی از اسرار بایستی حجاب «تن»را کنار زد تا از غفلت فروکاسته شود و به معرفت افزوده گردد.
وی همچنین به تشبیه «تن»به قفس در اشعار مولوی اشاره کرد و افزود: تشبیه «تن»به قفس به آن سبب است که «تن»، جان را احاطه کرده و قدرت پرواز را از او گرفته است و حقیقت وجود آدمی را در خویش محصوص و محبوس کرده است؛ بنابراین مجاهده برای شکستن این قفس و رهایی جان قرب حقیقی نامیده شده و مهمتر از معراج بلکه هدف نهایی تمام مجاهدتها است.
مدیر گروه فلسفه پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی با بیان اینکه مولوی «تن» آدمی را امری جسمانی، مادی و مایل به امور دنیوی میداند، گفت: از آنجا که «تن» امری مکانی، زمانی و دارای ابعاد است و تمام ویژگیهای ماده را دارد؛ مولوی تمام صفات حقیقی و مجازی ماده را به تن نسبت میدهد.
وی با اشاره به تفسیر علامه محمدتقی جعفری از بیت «آن دراز و کوته اوصاف «تن»است / رفتن ارواح دیگر رفتن است»، اضافه میکند: نباید تحول روح را با حرکت و تحول جسم مقایسه کرد، ابعاد گسترده در پهنه ماده برای ما که از راه حواس با آنها تماس میگیریم و به وسیله جسم آنها را در هم مینوردیم، طول و عرض دارد و بدون وصول به یک نقطه و عبور از آن نمیتوان به نقطه دوم رسید.
علیپور در بخش دیگری از سخنان خود به ویژگیهای جسم از نظر مولوی اشاره کرد و گفت: مولوی جسم را از موجبات غفلت آدمی میشمارد، ظاهری که انسان را از باطن و مجازی که از رسیدن به واقع و حقیقت باز میدارد و توصیه میکند انسان برای رسیدن به حقایق متعالی باید از آن صرفنظر کند.
وی با بیان اینکه مولوی در ترسیم دیگر ویژگی «تن»آدمی با تشبیه آن به شب، آن را مایه ظلمت و تاریکی میداند و در مقابل جان آدمی را چون نور میداند که آدمی در پرتو آن راه به حقیقت میبرد، خاطرنشان کرد: مولوی توصیه میکند اگر بخواهیم این خانه ظلمانی و تاریک روشن شود، باید چراغ جان را در آن بیفروزیم.
این محقق حوزوی در ادامه پاره کردن بند شهوات، ربانی شدن، «تن»را در راه خیر و نیکی بکار گرفتن، از محضر اهل دل کسب معرفت کردن، کسب پیشه آخرت، ریاضت و زهد، تقویت جان، مسیحوار بودن، پرهیز از حرص و صیقل کردن زنگار «تن» را از جمله راههای نجات از «تن» از دیدگاه مولوی برشمرد.
وی ابراز داشت: در دیدگاه مولوی، هموار شدن طی طریق حقیقت، فربه شدن عقل، باز شدن درهای رحمت، رسیدن به نور مطلق، اجلالی شدن روزی، رسیدن به نور ایمان، عرشی شدن و نورانیت و قرآنی شدن از جمله آثار رهایی از «تن»است. /920/پ202/ع