۱۷ آذر ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۳
کد خبر: ۱۱۸۳۸۵
چند خبر کوتاه از کنگره مرحوم آخوند؛

آخوند خراسانی؛ از فقه و اصول تا مشروطیت

خبرگزاری رسا ـ آخوند خراسانی چه در دوران قبل و چه دوران بعد از مشروطه، نسبت به مسائل دینی و سیاسی جامعه اسلامی حساس و از هر فرصتی در اعتراض به شیوع منکرات، حضور بیگانگان، مبارزه با انحرافات فکری و دینی، مبارزه با فسادهای اداری و سیاسی بهره می‌جست.
آخوند خراساني

تعریف و شناساندن ادبیات فقهی آخوند خراسانی امری مهم و ضروری است
حجت الاسلام مهدی مهریزی، نویسنده موسوعه آخوندخراسانی با بیان اینکه تعریف و شناساندن ادبیات فقهی آخوند خراسانی امری مهم و ضروری است تصریح کرد: این اقدام می تواند دستمایه ایجاد و خلق یک کتاب علمی و یا یک مقاله تحلیلی و تحقیق جدی گردد.
وی افزود: بر اساس این مجموعه می توانیم ادبیات فقهی آخوند خراسانی را کشف کنیم و ببینیم نوع نگارش ایشان در این رساله ها چگونه بوده و آرای ایشان در این حواشی چه مقدار جدید و چه مقدار مبتکرانه هستند.
این نویسنده موسوعه آخوندخراسانی بیان داشت: مسئله دیگر در این تحقیق بررسی تبدل رای های آخوند خراسانی و تغییر دیدگاه های فقهی است و وقتی یک مرجعی بر 14 رساله عملیه حاشیه نوشته است باید بررسی های لازم صورت گیرد که حرکت ایشان در مسیر فتوا دادن رو به جلو و یا رو به عقب است.
وی گفت: وقتی آخوند وارد عرصه اجتماعیات شده و در زمان مشروطه با آن حجم عظیم اتفاقات و حوادث رو به رو می شود و موقعیت و دانش ایشان نیز نسبت به سابق افزایش می باید مهم است که مقدار تغییر فتوای شان چقدر است و دیگر اینکه آیا این تغییرات در همان مسائل عبادی خلاصه می شود یا در مسائل فقهی مرتبط با اجتماع و سیاست و فقه الحکومه نیز دچار نوسان رای و تغییر و تبدل دیدگاه است.
حجت الاسلام مهریزی بیان داشت: این یک کار لازم وضروری است تا روش و منهج فقهی آخوند خراسانی، برای نسل های آینده شناسایی و معرفی شود.
وی بیان داشت: باید منهج شناسی و کشف ادبیات فقهی برای همه فقها به خصوص آخوند خراسانی به علت تکثر حواشی ایشان انجام شود و تحلیل فتوای سیاسی و اجتماعی آخوند نیز در همان سال های مشروطه که منجر به فوت ایشان شد امری شایسته است.
عضو هیات علمی کنگره آخوندخراسانی خاطرنشان کرد: البته این کار بسیار سخت است زیرا ما روی صحنه کار فقیه یعنی همان فتوا را می بینیم و با هم می سنجیم و پشت صحنه را نمی بینیم ولی اگر به تقررات فقه ایشان دسترسی داشته باشیم و نیز به کتب فقهی ایشان رجوع کنیم راحت تر می توانیم مشرب فقهی ایشان را بیابیم که به عنوان مثال آیا مشرب ایشان عرفی و یا عقلی و عقلایی بوده است.
وی اضافه کرد: این یعنی همان چیزهایی که در این زمان به عنوان تفاوت های مکاتب نجف و قم می گویند و به عنوان مثال مثال آخوند به اصول عملیه چقدر اعتنا دارد و چه مقدار مسائل را دلیل اجتهادی و یا با دلیل فقاهتی حل می کند و اصول ایشان چه مقدار در فقه ایشان منعکس است و تطابقی بین فقه و اصول ایشان وجود دارد یا مبانی اصولی با برداشت ها و استدلال های فقهی ناسازگار است.
حجت الاسلام مهریزی بیان داشت این کار را با توجه به فقه فتوایی ایشان می توان انجام داد ولی تحلیل کامل منهج و مشرب فقهی ایشان منوط و وابسته به رجوع به آثار فقهی و نیز تقریرات فقهی ایشان است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: چاپ تقریرات آخوند خراسانی بسیار مفید، موثرو اثرگذار خواهد بود.

سایه افکار آخوندخراسانی تمام حوزه های علمیه را در برگرفته است
حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این‌که معروفیت و برجستگی مرحوم آخوند خراسانی به حدی است که سایه افکار و اندیشه این عالم فقید تمام حوزه های شیعه در نجف ، قم و سایر را در برگرفته تصریح کرد: لذا جایگاه و شهرت زیاد مرحوم آخوندخراسانی امری واضح و مسلّم است.
وی افزود: صاحب کفایه از لحاظ شهرت یک شخصیت تام و تمام است و مقصود از برگزاری کنگره ها این است که ما به یک شخصیت بزرگ که شهرت ندارد، یا شهرتش مشخص نیست، شهرت داده یا شهرت او را تکمیل کنیم اما صاحب کفایه مشکلی از لحاظ شهرت و مطرح بودن ندارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: کنگره آخوندخراسانی برای احیای نام نیست، گفت: شخصیت مرحوم آخوند به همان اندازه که دارای شهرت عظیم است، استحقاق تحلیل، بررسی و واکاوی را نیز دارد و تحلیل درست شخصیت مرحوم آخوند برای حوزه های علمیه یک الگو است.
وی اضافه کرد: جنبه های مختلفی در شخصیت ایشان وجود دارد که می‌تواند دستمایه های این تحلیل قرار گیردو نخستین دستمایه جدی و محوری مرحوم آخوند این است که در تاریخ اصول شیعه به عنوان نقطه عطف و یکی از پیچ های تحولی اصول شیعه تلقی می شود.
حجت الاسلام و المسلمین مبلغی بیان داشت: با نظر به اصول صاحب کفایه از هر منظر، اصول آخوندخراسانی نقطه عطفی است که علم اصول را از یک مرحله به مرحله دیگر سوق می دهد.
وی با بیان اینکه حذف آخوند خراسانی از سیر مطالعاتی اصول به محرومیت تحلیلگر تاریخ اصول در دستیابی به بسیاری از وقایع و حقایقی که در این تاریخ محقق شده بر می گردد،خاطرنشان کرد: باتوجه به این‌که پاره ای از این حقایق نقش کلیدی و محوری در شناخت سایر زوایای اصولی دارند به شناخت صاحب کفایه نیازمندیم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مرحوم نائینی، مرحوم آقا ضیاء و برخی دیگر از شاگردان محقق خراسانی از شخصیت هایی هستند که سالیان دراز و به صورت اشباع شده در درس مرحوم آخوند شرکت کرده اند و اینها از همان مدرسه آخوند برخاسته اند.
وی بیان داشت: حرکتی را که آخوند خراسانی شروع کرد تبدیل به مدرسه های اصولی نائینی، عراقی، کمپانی شد و این شخصیت های صاحب مکتب و مدرسه، و تحول ساز صرفاً مرهون استعداد و نبوغ زیاد خود نبوده‌اند، بلکه از مکتب آخوند خراسانی فارغ التحصیل شدند.
حجت الاسلام و المسلمین مبلغی ادامه داد: نائینی، عراقی، کمپانی نقادی و جسارت در مقابل مشهورات و جرأت لازم برای نقادی را از مدرسه آخوند و از خود آخوند فرا گرفته اند.
وی بیان داشت: این اعاظم زاویه ها، ایستگاه ها و سکوهای پرش نقادی را از صاحب کفایه آموخته اند و اگر آخوند در این مرحله اصولی نمی بود، شاید علم اصول مسیر دیگری را در پیش می گرفت.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: خصلت مدرسه و مکتب سازی آخوند خراسانی و اصول او مسئله ای درخور توجه است.

نظریه پرداز اصلی «مأخوذیت مشروطیت از شریعت» آخوندخراسانی بود
به گزارش خبرگزاری رسا، حسین حاتمی، کارشناس ارشد تاریخ با بیان اینکه انقلاب مشروطه، به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، شخصیت ها، قرائات و نسخه های فراوانی از اندیشه ها را به جامعه ارائه داده است تصریح کرد: نسخه هایی که در عین اختصاص دادن صفحات زیادی از تاریخ به خود، کانون بسیاری از مناقشات و کشاکش ها را نیز تشکیل داده است.
وی افزود: یکی از این کشاکش ها را می توان مناقشات میان «سلطنت‌طلبان و سنت گرایانِ حامی ِآنان» از یک سو و «روشنفکران رادیکال غیر مذهبی» از سوی دیگر دانست.
این کارشناس ارشد تاریخ ادامه داد: اینان بر سر مسئله «مشروطه» و لوازم آن اختلافات جدی داشتند و در این میان، گروهی از مشروطه خواهان مذهبی به رهبری علما و مراجع مقیم نجف، در تلاش برای بومی سازی مفهوم مشروطه در معنایِ تحدید سلطنت، نظریه «مأخوذیت مشروطیت از شریعت» را نظریه پردازی نمودند.
وی بیان داشت: بدون تردید نظریه پرداز اصلی این نظریه، «آخوند ملامحمدکاظم خراسانی»، مرجع کل شیعیان جهان بود.
حاتمی خاطرنشان کرد: آخوند خراسانی، مرجع نوگرایی بود که به زیان های تاریخی استبداد پی برده و نظام مشروطه را جاگزینی مناسب برای آن می دانست.
وی گفت: ایشان برای آنکه انگ ضد دینی و غربی بودن مشروطه را بزداید، با تسلط بی نظیری که در فقه و اصول داشت،‌ توانست آن را در قالبی شرعی و بومی و متناسب با نیازهای جامعه مسلمان ایران از نو نظریه پردازی نماید.
این محقق برجسته ادامه داد: او در نهایت به این نتیجه رسید که از دید شریعت اسلام، در حال حاضر بهترین شکل حکومت، «نظام مبتنی بر مشروطه و الزامات آن» است و البته بدیهی بود از نگاه او، ماهیت این نظام می بایست اسلامی باشد.

آخوندخراسانی از پرچمداران رهبری جنبش مشروطه است
حسن عاشوری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم با بیان اینکه مشروطه به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، از منظرها و زوایای مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است تصریح کرد: یکی از این زوایا، مطالعه مشروطه از منظر رهبران آن است.
وی افزود: بدون شک باید از روحانیت به طور عام و آخوند خراسانی به طور خاص به عنوان پرچمداران رهبری این جنبش عظیم یاد کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم ادامه داد: آخوند خراسانی، یکی از رهبران مهم، تاثیرگذار و بانفوذی بود که در این برهه حساس از تاریخ ایفای نقش می کرد و با مطالعه اوضاع و احوال زمان صاحب‌کفایه، از جنایت‌ های شاهان قاجار گرفته تا نهضت مشروطیت و تا هجوم وحشیانه روسیه و انگلستان به ایران مظلوم، درمی ‌یابیم که آن بزرگوار هیچ ‌گاه از مبارزه و نبرد باز نایستاد و در هر مناسبتی اعلام خطر می ‌کرد و مردم را با هشدارهای خود هوشیار می ‌ساخت.
وی بیان داشت: مرحوم آخوند در برابر بی کفایتی های شاهان قاجار، عقب ماندگی امت اسلامی، مبارزه با طلسم جدایی دین از سیاست، بیداری ملت های اسلامی و همچنین شکل گیری جنبش مشروطیت، نقش بی بدیلی ایفا کرد.
عاشوری گفت: آخوند چه در دوران قبل و چه دوران بعد از مشروطه، نسبت به مسائل دینی و سیاسی جامعه اسلامی حساس و از هر فرصتی، در اعتراض به شیوع منکرات، حضور بیگانگان، مبارزه با انحرافات فکری و دینی، مبارزه با فسادهای اداری و سیاسی، بهره می جست.
وی بیان داشت: دو جریان فکری مهم و تاثیرگذاری که در این دوران از تاریخ، در عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی ایران به ایفای نقش می پرداختند، عبارت از «مشروطه خواهان» و «مشروعه خواهان» هستند.
این دانش آموخته حوزه علمیه قم اضافه کرد: اینان هر کدام از زاویه و نگاهی خاص، مسائل و تحولات را رصد و مورد بازبینی و بازاندیشی قرار می دادند و برخی از علما؛ نظیر آخوند خراسانی، در گروه اول و برخی دیگر؛ نظیر شیخ فضل الله نوری، در گروه دوم قرار داشتند.
وی اظهار داشت: جریان مشروطه با دو ضعف عمده مواجه بود که این دوضعف عبارت از کم توجهی علمای نجف نسبت به جریان انحراف کننده مشروطه، از سفارت انگلیس به بعدو عدم انتقال صحیح مطاوی کلمات صحیح حزب مشروعه خواه به نجف هستند.
عاشوری ادامه داد: آخوند خراسانی نه تنها از جهت عملکرد سیاسی که به لحاظ اندیشه سیاسی تاثیر فراوانی در جامعه علمی گذاشته است که به طور عمده می توان به «اهداف و شرعیت مشروطه» و مبحث مهم «ولایت فقیه» ایشان اشاره کرد.

یکی از مهم ترین فرازهای تاریخ فقه مشروط تاثیرگذاری آخوندخراسانی است
 حجت الاسلام داوود فیرحی عضو هیات علمی دانشگاه تهرانبا بیان اینکه فقه مشروطه به عنوان یکی از مهم ترین نظریه های فقهی- سیاسی شیعه، در مسیر طولانی خود، تحولات بسیاری به خود دیده است تصریح کرد: یکی از مهم ترین فرازهای تاریخ آن، پیدایی «فقه مشروطه» در صدر نوگرایی مذهبی سیاسی ایران و به رهبری اندیشمندان تأثیرگذاری چون آخوند خراسانی(1255-1329ق) و محقق نائینی(1276-1355ق) است.
وی افزود: فقه مشروطه نخستین تجربه و آزمون فکر شیعه در دوران جدید است که در راستای پیوند میان دین و دولت مدرن ظاهر شده و این دستگاه فقهی سیاسی، البته مختصات و ابعاد متفاوتی دارد که بررسی آنها از حوصله یک و یا چند اثر خارج است.
دانشیارگروه علوم سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: در باب ماهیت فقه مشروطه، باید گفت که این دستگاه فکری، از نظر تاریخی بین دو نظریه ی «سلطنت اسلامیه» و « فقه حکومت اسلامی» قرار دارد و از ویژگی ها، امکانات و محدودیت های خاصی برخوردار است.
وی گفت: تأمل در این مختصات از آن روی اهمیت دارد که پژوهشگران فقه شیعه را با یکی از بزرگ ترین تلاش های نوگرایانه ای آشنا می کند که توسط فقیهان بسیار، و به پیشگامی آخوند خراسانی و علامه نائینی، تأسیس و تدوین شده است.
فیرحی خاطرنشان کرد: فقه مشروطه، مختصاتی دارد که آن را به یک مکتب و نظریه متمایز بدل ساخته است وبه طور روشن، نقطه ثقل نظریه ی «سلطنت اسلامی» بر تفکیک شرع و عرف از یک سو، و رابطه علماء و سلطان از سوی دیگر استوار بود و در مقابل، «فقه حکومت اسلامی»، حداقل در روایت رایج و مشهور آن، بر مدار «ولایت فقیه» می چرخد و به آن مبتنی است.
وی بیان داشت: در تمایز با این دو نظریه، «فقه مشروطه»، فقه دموکراسی است و یا با توجه به نسبتی که با شرع دارد، می توان آن را یکی از مدل های دموکراسی دینی نامیدو در باب امکانات فقه مشروطه، می بایست به امکانات و ظرفیت هایی که این شاخه ی از دانش در رابطه نسبت دین و دولت مدرن دارد، اشاره کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: «توسعه در مفهوم حق»، «تأکید بر حقوق مشترکه نوعی» و «تغییر در استعاره دولت»، از جمله این امکانات مبنایی در فقه مشروطه است و فقه مشروطه تلاش نسبتاً موفقی در پیوند بین سنت و تجدد است و این دستگاه فقهی، از درون ابواب «وکالت»، «وقف» و «حسبه»، راهی به تبیین انتخابات و نمایندگی، حدود اختیارات مجلس ملی، قانون موضوعه، و تفکیک قوا گشود.
وی بیان داشت: در برابر انواع استبداد موضع گرفت و نخستین نظریه شیعه از دولت مدرن و مردم سالار را عرضه نمودو این دستگاه فقهی البته محدودیت های درون منطقی و لوازم محیطی خاصی نیز دارد که موجب ناکارآمدی تاریخی این نظریه، ناکامی مشروطه و ظهور دولت مطلقه در ایران عصر پهلوی گردیده است.

نقش آخوند خراسانی در دوره مشروطه بی بدیل است
 قاسم جوادی، عضو هیئت علمی مدرسه عالی امام خمینی(ره) تصریح کرد: آخوند خراسانی به عنوان یکی از علماء و مراجع تقلید جهان تشیع که در دوره حساس مشروطه نقش بی بدیلی در عرصه علم و سیاست به انجام رساند از جمله شخصیت های تاریخی است که به بهانه های مختلف، سمت و سوی قلم نویسندگان را به سمت خود هدایت می کرد.
وی افزود: پیرامون شخصیت آخوند، می توان از ابعاد مختلف نظیر «اندیشه های اصولی»، «اندیشه های فقهی»، «اندیشه های فلسفی»، «شخصیت سیاسی و اجتماعی» و .....وارد بحث شد.
عضو هیئت علمی مدرسه عالی امام خمینی (ره) قم ادامه داد: وجه بررسی شخصیت آخوند از دیدگاه «آقا نجفی» را می توان به طور خلاصه، در دو مورد مورد اشاره قرار داد که یکی از آن عبارت است از اینکه آقا نجفی قوچانی از شخصیتهای کم نظیر تاریخ تشیع است و کمتر کسی را می توان مورد اشاره قرار داد که مانند ایشان، مسائل را راحت و بدون غل و غش بیان کند.
وی اظهارداشت: بسیاری از مصلحت اندیشی هایی که در نوشته افراد دیگر دیده می شود و فاتحه حقیقت را خوانده است، در نوشته ایشان دیده نمی شود.
جوادی خاطرنشان کرد: در مجموع، به راحتی می توان ادعاکرد، کمتر مصنفی وجود دارد که مانند ایشان، خود را در انتخاب و گزینش عبارات چنین آزاد می بیندو البته ایشان از خطا و اشتباه مصون نیست و با همه آزاد اندیشی و حقیقت جوئی، گاه به نظر می رسد که در مورد مرحوم آخوند راه حقیقت را نپیموده است.
وی بیان داشت: دومین وجهی که می توان به آن اشاره کرد، هم عصر بودن این دو شخصیت است و به تعبیری بهتر، آقا نجفی قوچانی، کسی است که از نزدیک شاهد رفتار و بسیاری از حوادث زندگی استاد خویش بوده است.
این استاددانشگاه ادامه داد: به همین جهت، اظهار نظرهای ایشان پیرامون استاد به منزله سند دست اولی است که از نقاط قوت هر تحقیقی به حساب می آید.

آخوندخراسانی یکی از معاریف عالم اسلام و تشیع است
حجت الاسلام سیف الله صرامی اظهارداشت: مرحوم آخوند خراسانی، یکی از معاریف عالم اسلام و تشیع است که از خود در عرصه های مختلف علم و عمل، آثار ارزشمند فراوانی به جای گذاشت.
وی افزود: البته، مهم بودن این آثار، مانع از آن نشد که از سوی اندیشمندان مورد نقد واقع نشوند، بلکه آثار و تفکرات آخوند؛ به سان دیگر اندیشمندان، خود را در معرض نقدهایی می بیند که به او وارد می شوند. عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: بدیهی است که نباید «نقد» را نشانه ای از ضعف تلقی کرد، بلکه وارد نمودن نقد و ایراد به نظریه های مطرح، داستانی همیشگی بوده که به طراوت، شادابی و عمیق تر شدن آن نظریه کمک می کند.
وی بیان داشت: یکی از محورهای نقد مباحث اصولی آخوند خراسانی، مربوط است به وارد کردن مباحث فلسفی فراوان در اصول فقه و از آنجا که فلسفه درباره امور خارجی و تکوینی بحث می‌ کند و اصول فقه درباره امور اعتباری و جعلی، بنابراین، خطر گاه مهم ورود مباحث فلسفی به اصول فقه، خلط احکام «امور خارجی» با احکام «امور اعتباری» است.
حجت الاسلام صرامی اضافه کرد: به عبارتی دیگر، اصول فقه، دانشی «آلی» است که در خدمت دانش «فقه» قرار داردو دانش فقه، نیز در پی استنباط و اثبات احکام شرعی به نحو «حجت» است.
وی بیان داشت: از آنجا که «حجیت»، لااقل به گونه ای که در اصول فقه امامیه معروف است، امری جعلی، قراردادی و اعتباری است که برای ترتب آثاری، جعل می‌شود پس بحث کردن از «فلسفه» در مباحث «اصول» نوعی خلط مبحث بوجود می آورد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: بر این اساس، لازم است برای بررسی تفکیک یا عدم تفکیک امور اعتباری از امور حقیقی در مباحث اصولی مرحوم آخوند، کلیاتی درباره تعریف اعتباریات، احکام آن و پیشینه توجه به آن ارائه شودو سپس نگاهی به نقدهای برخی از اصولی‌ها به مرحوم آخوند، در این‌باره، بیندازیم.
وی خاطرنشان کرد: آنگاه در مرحله سوم، از زاویه توجه به تفکیک یا عدم تفکیک امور اعتباری و امور حقیقی، به مرور و بازکاوی آثار اصولی مرحوم آخوند، به ویژه کفایه‌الاصول، رو آوریم./916/پ203/ع

ارسال نظرات