۱۸ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۵
کد خبر: ۱۳۷۹۱۳
روحانیت و دفاع مقدس؛

روحانیت در همه صحنه‌های انقلاب الگوی مردم است

خبرگزاری رسا – مبلغ رزمنده دفاع مقدس گفت: روحانیت در جنگی که اصلی‌ترین و مهم‌ترین خطری که برای انقلاب پیش آمد حضور داشته و پس از آن نیز در جبهه‌های مختلفی نقش خود را ایفا کرده و همچنین به سایر گروه‌های الگودهی کرده است.
روحانيت و دفاع مقدس

حجت‌الاسلام مسلم درگاهی، از مبلغان رزمنده دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، به نقش روحانیت در دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: روحانیت یکی از گروه‌هایی است که بیشترین حضور در جبهه‌ها را دارد و سخن کسانی که می‌گویند روحانیت در دفاع مقدس نقش نداشته اشتباه است.

وی بیان داشت: روحانیت در جنگ که اصلی‌ترین و مهم‌ترین خطر برای انقلاب بود، حضور داشته و پس از آن نیز در جبهه‌های مختلف نقش خود را ایفا کرده و به سایر گروه‌های الگودهی کرده است.

حجت‌الاسلام درگاهی ادامه داد: به یاد دارم در جبهه طلبه‌هایی را دیدم که در یک دست ژ3 و در دست نهج‌البالاغه همراه با سایر رزمندگان در عرصه جهاد حضور داشت.

این مبلغ رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه من جزو اولین گروه‌هایی بودم که در جبهه حضور داشتم، خاطرنشان کرد: ما ابتدا چهارصد  نفر بودیم  و با سلاح برنو اعزام شدیم  و باید در واقع گفت نقش روحانیت تنها این نبود که بنشیند نماز جماعت و سخنرانی بکند بلکه آن‌ها در جبهه هر کاری که بر زمین می‌ماند را برعهده می‌گرفتند.

وی ادامه داد: روحانیت برای رزمندگان تبلیغ می‌کرد و روی آن‌ها تأثیر می‌گذاشت اما گاه می‌شد که به دلیل اخلاص بالای رزمندگان از آن‌ها تأثیر می‌گرفت، مثلا فرمانده ما در آبادان فردی ارتشی و بااخلاص بود و بسیار بر ما تأثیر گذاشته بود.

این مبلغ رزمنده دوران دفاع مقدس بیان داشت: جنگ از دیدگاه اسلام، مطالب تقویت‌کننده روحیه تقوا، ایثار و شهادت و احکام بیشترین مباحثی بود که در تبلیغ برای رزمندگان طرح می‌کردیم.

حجت‌الاسلام درگاهی با بیان اینکه حفظ این نظام از واجب‌ترین واجب‌هاست ، تصریح کرد: روحانیت برای حفظ نظام پیشرو خواهد بود و همچنین اگر روحانیت در موضوعات روز با همان روحیه‌ای که در ابتدای جنگ حاضر شد، حاضر بشود به موفقیت‌های چشمگیری دست می‌یابد.

این مبلغ رزمنده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در اوایل جنگ سال 75 حصر آبادان شکسته شده بود به مدت 45 روز و بعد به مدت 6 ماه به در سقز حضور داشتم.

وی به بیان بخشی از خاطرات خود پرداخت و گفت: در سردشت کلاس‌های عقیدتی و احکام برگزار می‌کردیم. جو آنجا خطرناک بود و راه زمینی نداشت و مجبور به رفت‌وآمد هوایی می‌شدیم.

یکی از علمای اهل‌سنت آنجا با من رفت‌وآمد داشت. رفتیم خانه‌اشان، مادرش به سر و صورت می‌زد و گریه می‌کرد. مرحوم ماموستا عظیمی، امام جمعه سردشت، در آنجا حضور داشت و به ایشان برای گریه کردن خرده می‌گرفت. من به او گفتم که ایشان عاطفه مادری و درست نیست که ایشان را از ابراز احساسات باز بداریم. بعد کتاب داغدیدگان شهید ثانی را به وی دادم. ماموستا عظیمی که کتاب شهید ثانی را خوانده بود گفت اگر با این روحیه با نسل جوان صحبت کنیم دیگر هیچ‌کس سنی نخواهد شد. من گفتم این حرف‌های من نیست، این حرف‌های امام صادق است. /914/ت302/ن

ارسال نظرات