۲۳ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۴
کد خبر: ۱۴۲۵۴۴
گزارشی از یک نشست علمی؛

روان شناسی اسلامی, امکانها و چالشها

خبرگزاری رسا ـ عضو هیات علمی موسسه امام خمینی گفت: برای تولید روان شناسی اسلامی راهی نیست جز اینکه روان شناسی موجود را بشناسیم والا روان شناسی غربی برای ما هیچ موضوعیتی ندارد و برای رسیدن به مقصود خویش فقط باید از نظرات آنها آگاهی بیابیم.
حجت الاسلام دکتر رحيم ميردريکوندي

 اسلامی شدن علوم انسانی نیازی اساسی است که حوزه به عنوان متولی اصلی آن وظیفه تاریخی و خطیری را بر عهده دارد. آن دسته از علمای حوزه نیز که دارای تخصص در رشته‌های مختلف علوم انسانی هستند پیش قراولان این حرکت عظیم‌اند.

 

نشست بررسی امکان‌ها و چالش‌های روان شناسی اسلامی با حضور حجت الاسلام رحیم میردریکوندی، عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) به موضوع "اسلامی شدن علم روان شناسی" پرداخت که اهم مباحث مطرح شده در آن بدین شرح است؛

 دین با روان شناسی به سه صورت می تواند ارتباط داشته باشد:

یک ـ روان شناسی دین: همه قبول دارند که روان شناسی دین داریم یعنی روان شناسی, دین را هم مورد بررسی قرار می‌دهد همانطوری‌که چیزهای دیگر را مورد بررسی قرار می دهد. در این مورد بین روان شناسان مسلمان و غیر مسلمان نیز اختلافی وجود ندارد. پس روان شناسی پدید‌ه‌ای به نام دین را مورد بررسی قرار می دهد.
دو ـ روان شناسی و دین: باز اختلافی وجود ندارد. یعنی همان تعامل بین روان شناسی به عنوان یک علم و دین در اینجا هم جاری است.
سه ـ روان شناسی دینی: محل اختلاف است اعم از اسلامی, مسیحی و یهودی.
روان شناسی اسلامی مورد اختلاف بوده و با دو چالش اساسی روبروست؛ 1ـ بحث وجود و عدم. یعنی آیا روان‌شناسی اسلامی وجود دارد یا خیر؟ 2ـ اگر پاسخ مثبت است روند شکل گیری آن به چه صورت است؟ (یعنی چگونه تولید, معرفی و ارائه شده است؟)
 اما چالش اول؛ آیا روان شناسی اسلامی داریم؟
در این رابطه دو دیدگاه اساسی داریم: عد‌ه‌ای از داخل کشور و البته عمده از دانشگاههای غربی قائلند که علمی با عنوان روان شناسی اسلامی نداریم. دلیلشان هم این است که روان شناسی یک علم است و علم, دین بردار نیست. مثل ریاضی، شیمی و... 2+2 در همه جا مساوی با 4 است و هیچ دین و آیینی در آن دخالتی ندارد.
در طرف مقابل هم چهره‌های مذهبی و دانشگاهی قرار دارند که می گویند یقینا روان شناسی اسلامی داریم و دلیلشان هم این است که اسلام یک دین جامع و کامل است و روان شناسی هم با رفتار انسان سر و کار دارد و چون رفتار انسان معیار بهشت و جهنم است و خداوند به تمام زوایای زندگی انسان آگاه است پس امکان ندارد دین در مورد رفتار و روان شناسی انسان حرفی برای گفتن نداشته باشد. ریاضی و فیزیک و شیمی هم که از علوم قطعیه هستند با این علم تفاوت ماهوی دارند.
 چالش دوم؛ شیوه تدوین روان شناسی اسلامی به چه صورت خواهد بود؟
در این زمینه نیز سه دیدگاه و سلیقه وجود دارد:
الف ـ تناظری ـ تطبیقی یا سنجاقی(که البته عبارت اخیر خیلی دقیق نیست) ب ـ جزیر‌ه‌ا‌ی ج ـ زیربنا و روبنا.
اما روش اول؛ هر موضوع روان شناسی را مورد بررسی قرار دهیم و از قرآن و روایت مؤید یا مخالفی برای آن پیدا کنیم که البته معمولا مؤید پیدا می‌شود. این دیدگاه بعد از انقلاب اجرا شده و هم اکنون نیز در حال اجراست.
روش دوم؛ موضوعات تک تک و جزیر‌ه‌ای از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار گیرد بعد هر کس به دنبال یکی از بخشها رفته و به دور این جزیره‌ها خط کشیده و تکمیلش کند. تکمیل شد‌ه‌ این فرآیند روان شناسی اسلامی را شکل می‌دهد. این کار نیز تا حدودی عملیاتی شده و هم اکنون نیز در حال اجراست که به نظر من روش کاملی نیست.
روش سوم؛ این روش هنوز اجرایی نشده و در صف اجراست. قرار است در این روش اصول و مبانی از متون دینی استخراج شده بعد زیر مجموعه‌ها در درون این اصول و مبانی قرار گیرد.
نتیجه آنکه روش اول و دوم لازم است اما کافی نیست و گمشده و مطلوب ما همان روش سوم است، چرا که این روش هدف عمده و اساسی ما را تأمین می‌کند.
 اما شرایط لازم برای نیل به این هدف عبارتند از:
وجود تعبد و تعهد به متون دینی
 کسب دانش و تخصص لازم در دین و در روان شناسی
تلاش جدی و مستمر در میدان عمل و نظر
  داشتن صبر و حوصله و استفاده از اصل تدریج در فرآیند کارها
  اختصاص وقت مشخص، هزینه کافی و نیز نیروهای متخصص و صاحب نظر در این امر
داشتن اعتماد به نفس جمعی و فردی
 
برای تولید روان شناسی اسلامی راهی نیست جز اینکه روان شناسی فعلی و موجود را بشناسیم والا روان شناسی غربی برای ما هیچ موضوعیتی ندارد و برای رسیدن به مقصود خویش فقط باید از نظرات آنها آگاهی یابیم. /975/پ202/ر
ارسال نظرات