موانع گسترش آموزه های اسلامی در جهان از نگاه آیت الله جوادی آملی
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: در حال حاضر علمای اسلام کار پیامبران را در حد خود انجام میدهد، اگر بیگانه بگذارد رسانههای تبلیغ اسلام فراگیر میشود، مشکل این است که «یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ» اینها با منصرف کردن خود و دیگران از حق راه خداوند را سد میکنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر سهشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه سجده گفت: وقتی انسان احسن المخلوقین شد، کشف میکنیم که خداوند احسن الخالقین است و این به دلیل «وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ» است؛ انسان و دام مشترکاتی در بدن خود دارند، حیوان مراحلی مانند علقه و مضغه بودن که انسان طی میکند، نیز طی میکند، بسیاری از بیماریها مشترک میان دام و انسان است اما کیفیت درمان آن تفاوت میکند، اما وقتی خداوند میگوید «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ» مساله انسان مطرح است.
وی افزود: اگر کسی جریان «وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ» را رها کرد و بدن محور شد، خداوند میفرماید «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» کرامت او به استناد خلافت او است، کرامت او بذاته نیست، انسان باید حرف مستخلف عنه را بزند و کار او را انجام دهد و گرنه دیگر کرامتی ندارد، نسبت به اینان احسن الخالقین نیست، بلکه فرمود «لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ» و «أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا»، و گرنه انسان میتواند کاری کند که کوه و درخت انجام دهد.
دیه چشم و باصره با یکدگر تفاوت دارد
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: «ثُمَّ سَوَّاهُ» تسویه بدن یک چیز است و تسویه روح چیز دیگر است، اینجا تسویه را قبل از نفخ فیه من روحه ذکر کرد، روح وقتی مستوی الخلقه است که ملهم به الهام الهی باشد، اما بدن وقتی مستوی الخلقه است که گوش داشته باشد نه سامعه، چشم داشته باشد نه باصره، ما یک گوش داریم و یک سامعه و یک چشم داریم و یک باصره که این دو با یکدیگر تفاوت دارد، دیه چشم و دیه باصره با هم تفاوت دارد.
وی با اشاره به اینکه روح سامعه و باصره میخواهد، اظهار داشت: «وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ» روح نیروی عقل و فکر را میخواهد، فؤاد مال روح است، گاه انسان میبیند که روح مال جای دیگر است، دیدن برای باصره است نه چشم، اگر کسی متوجه نبود، دیدن حاصل نمیشود، گاه چشم کار خود را میکند اما باصره کار خود را انجام نمیدهد، ادراک از آن روح است، گاه انسان دارد مطالعه میکند، در میزنند اما شخص نمیفهمد، زیرا توجه از آن نفس است.
اگر معاد نباشد خلقت پوچ است
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِی الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ» ادامه داد: در جریان معاد که کافران گفتند اگر در زمین ناپدید شدیم، آیا آفرینش تازهای خواهیم یافت؟ اینان برهانی نداشتند، انسان وقتی هیچ نبود و خداوند نه روح و نه بدن او را آفریده بود انسان را خلق کرد، اکنون که هر دو آن وجود دارد، به طور قطع میتواند انسان را دوباره زنده کند، المعاد حق بالضروره، نه اینکه خداوند ممکن است انسانها را دوباره زنده کند، بلکه لازم و واجب است، اگر معاد نباشد خلقت پوچ است، نه خوبان طرفی میبندند و نه بدان کیفر میبینند؛ در سوره صاد فرمود ما باطلگرا و یاوهآفرین نیستیم، تمام ذرات عقیده و اندیشه شما حسابشده است.
وی در بیان ضرورت داشتن وقوع معاد اظهار داشت: ضرورت معاد این است که معاد حق است و محال است نباشد زیرا «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ»، عالم با مصالح حق ساخته شد، اگر ذرهای بطلان در این عالم راه بیابد این عالم حق نیست، در سوره مبارکه صاد نیز این امر را فرمود، در جایی دیگر فرمود «أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى»، «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ»، جان که در زمین نمیرود، در دست فرشتگان است، اما بدن در زمین میرود، برخی جان را هنگام دیدن رخ دوست تحویل میدهند، بعضی هم آن را به حضرت عزرائیل تسلیم میکنند و برخی هم به فرشتههای پاییندست وی جان را تسلیم میکنند.
یقین مجرمان در آخرت سودی ندارد
مؤلف کتاب مفاتیح الحیاة با قرائت آیه «وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ» ادامه داد: مجرمان در آن روز میگویند که ما را به دنیا بازگردان که ما یقین داریم؛ نکته دیگر این است که این یقین ایمانی نیست، در قیامت جا برای یقین ایمانی نیست، اگر یقین ایمانی داشته باشند موحد میشوند، اما اینان یقین علمی دارند، جای ایمان در قیامت نیست.
وی اظهار داشت: «نَعْمَلْ صَالِحًا»، اعم از عمل جارحه و جانحه است، ایمان تکلیف است و تکلیف در فضای شریعت است، آنان یقین علمی مییابند همچنان که به فرعون گفته شد «لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَـٰؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» یا «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا»، انسان ممکن است صدرد صدرد حق بودن مطلبی را بفهمد اما باور نکند، میان باور و علم تفاوت بسیاری وجود دارد، در قیامت جا برای باور نیست، باور ایمان نیست.
حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه تأکید بر انذار نشان میدهد که عالمان و مبلغان دین وارثان انبیا هستند، ابراز داشت: در قیامت میپرسند مگر منذران نیامدند، مگر فلان عالم واجبات و مستحبات را نگفت، خزنه جهنم سؤال میکنند مگر تو روحانی نداشتی.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: الان علمای اسلام کار پیامبران را در حد خود انجام میدهند، اگر بیگانه بگذارد رسانههای تبلیغ اسلام فراگیر میشود، مشکل این است که «یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ» اینها با منصرف کردن خود و دیگران از حق راه خداوند را سد میکنند، قرآن وعده نداد که برای هر فردی هادی میآید، فرمود هیچ قریهای نیست مگر اینکه خداوند برای آن منذری فرستاد، در قیامت هم سؤال میکنند، آیا برای شما نذیر نیامد، دیگر لازم نیست کسی پیامبر یا امام باشد حرف پیامبر و امام را وقتی بگوید نذیر است، فترت به معنای آن است که یا رسول الوالعزم نیامده یا از آن کوچکتر رسول غیراولوالعزم نیامده یا از آن کوچکتر هادی نیامده است./914/پ201/ج
ارسال نظرات