شهادت با لب تشنه به یاد لبهای تشنه امام حسین
به گزارش خبرگزاری رسا، در روزهای گرم تابستان و درست در یکی از گرمترین روزهای تیر ماه 1342، وجود فرزندی دلبند به خانواده مذهبی انتشاری گرمای بیشتری بخشید که «احمد» نام گرفت، آری احمد و احمدها که به دنیا آمدند خمینی کبیر فرمود: یاران من، اکنون در گهوارهها هستند. دنیا کودکی به دور از لهو ولعب احمد از همان کودکی فهمیده بود که برای لهو و لعب، به دنیا نیامده و آمدنش را حکمتی است بس ژرف، لذا در همان سنین کودکی هم، به بازیها و سرگرمیهای کودکانه، علاقهای نشان نمیداد و سعی میکرد در کارهای منزل، به خصوص قالی بافی، همراه خانواده باشد. بالاخره زمان مدرسه رفتن احمد فرا رسید و او وارد دبستان «پولاد چنگ» شد، سپس وارد مقطع راهنمایی شد و در تمام این مدت، علاقه زیادی نسبت به درس داشت و جزء شاگردان ممتاز مدرسه به حساب میآمد، او تحصیلاتش را در دبیرستان در رشته ریاضی ـ فیزیک ادامه داد. طلبه ساعی درست در همین زمان بود که به همراه گروه دیگری از دوستانش، شروع به مبارزه با رژیم منفور شاهنشاهی نمود، سرانجام با اتمام تحصیلات متوسطه، راه نورانی حوزه را برای ادامه تحصیل و خدمت به اسلام برگزید و بدین گونه، به حوزه علمیه قم آمد و در آنجا هم جزء طلاب ساعی و پرتلاش بود. آن هنگام که بانگ الرحیل جنگ، به صدا در آمد و یاران خالص را برای نبردی جوانمردانه فرا خواند، احمد نیز این ندا را لبیک گفت و مکرراً در جبهههای حق علیه باطل، حضور یافت. در این مدت سه سالی که در جبهه بود چه شبها و روزهایی که به عنوان امام جماعت، نماز عشق را بر پا مینمود، او پس از هر عملیات، دوباره به سنگر علم و دانش بر میگشت و در این جبهه به مبارزه میپرداخت. احساس شرم از سالم بودن آنچنان عاشق و شیفته شهادت بود، که هر وقت از عملیات بر میگشت، نوعی احساس شرم در چهره او نمایان بود، شرم از اینکه سالم از عملیات برگشته است. تواضع او چنان بود که هر کس او را میدید، در همان برخورد اول به خلوص و روح پاکش پی میبرد و او را لایق شهادت میدانست. بنایی برای تامین هزینه کتاب احمد تحصیلات حوزه را تا سطح دو ادامه داد و در کنار دروس حوزه، علاقه وافری به مطالعه کتب غیر درسی داشت، تا جائیکه حتی برای تهیه کتب مفید و سودمند، به کار بنائی، مشغول میشد و در آمد آن را صرف خرید این کتب میکرد، ثمره این کار هم این شد که او فردی فهیم و آگاه و دارای بار علمی بسیار فراوانی شده بود. این دلباخته کوی جانان در سفر آخری که به منزل برگشته بود، گویی میدانست سفر بعدی را دیگر، بازگشتی نیست چون کاملا به خانواده، سفارشهایی را که لازم میدید میکرد و آخرین خداحافظیاش، گویای رفتن بی بازگشتش شد. سرانجام این لاله زیبا و عاشق به همراه یکی دیگر از یاران مخلصش شهید غلامرضا صالحی حاجیآبادی ندای حق را لبیک گفت و در 11/12/1362 در عملیات خیبر -منطقه جزیره مجنون- دلنشینترین نغمه وصال را سر داد و به لقای یار شتافت و روح پاکش در اعلی علیین جای گرفت. «روحش شاد و راهش پر رهرو باد مرد میدان مبارزه فرهنگی قبل از انقلاب که کمونیستها در کشور فعّال بودند و سعی در منحرف کردن جوانان و القاء افکار پوچ خود را داشتند، در مقابل آنها احمد و دوستانش گروهی را تشکیل دادند که مسئول این گروه احمد بود. آنها دانش آموزان را جمع میکردند و جلسات مختلفی در زمینه های اعتقادی ، سیاسی ، برگزار می کردند و جوانان و نوجوانان را از خطر افتادن در دام کمونیستها نجات میدادند بعدها از همین دانش آموزان تعدادی طلبه شدند. «به نقل از مادر شهید» لحظههای شروع عملیات خیبر بود، بچّهها با شور عجیبی، خود را برای حمله آماده می کردند، من احمد را در میان آن همه شلوغی یافتم ، بعد از کمی صحبت، چفیهاش را روی زمین پهن کرد و مرا بر سر سفره ساده خود میهمان کرد. در حین غذا خوردن بودیم که احمد رو به من کرد و گفت: «ابراهیم! اگر به دیدار اولیاء الله رفتی، اگر امامان -علیهم السلام- را دیدی، سلام مرا برسان، من با شنیدن این جملات مثل بید به خود میلرزیدم و گفتم: احمد! اینها را به من نگو، چرا که من شایستگی شهادت را ندارم، آنگاه قرآن را از جیبش بیرون آورد و به من داد. دیدار یار با لب تشنه وقتی میخواستیم به عملیات برویم، من گفتم: احمد! بهتر است مقداری آب برداریم، احمد در جواب گفت : « میخواهم به یاد امام حسین-علیه السلام- که با لب عطشان شهید شد، بجنگم» در این هنگام حمله آغاز شد. کمی بعد از شروع عملیات، خبر دادند که احمد انتشاری در یک شیار افتاده است، من قبل از اینکه عراقیها به آن شیار برسند، بلافاصله بر سر جنازه او حاضر شدم و او را به عقب آوردم. «به نقل از همرزم شهید» آنانـکه شهید راه حـــق گـردیدند مردان و زنانی که به خون غلتیدند پیـــروزی و بهـروزی این ملت را در آینه ســــرخ شهادت دیــدند شایان ذکر است، علاقهمندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگینامه، وصیتنامه و خاطرات شهدای روحانی، میتوانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/د101/ن