رییس مرکز مطالعات اجتماعی تبیین کرد؛
اهمیت پژوهش، موانع و راهکارها
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن گفت: یک پژوهش علمی و ایدهآل باید متناسب با فرهنگ، ارزشها، باورهای جامعه و نیز براساس مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفتشناسی باشد تا بتواند دردها را درمان کرده و راهکار ارائه دهد.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با توجه به اهمیت پژوهش و ضرورت آسیبشناسی آن جهت ارتقای سطح کیفی پژوهشها، گفتوگویی با حجتالاسلام پوریانی رییس مرکز مطالعات اجتماعی انجام شده است که توجه خوانندگان محترم را به آن جلب میکنیم.
1) به نظر حضرتعالی مشکل کنونی پژوهشهای ما در عرصه علوم انسانی، به ویژه مطالعات دینی چیست؟
1- عدم توجه به شرایط خاص اجتماعی: علوم انسانی در هر جامعهای در عین اینکه از میراثهای مشترک علوم انسانی سایر جوامع استفاده میکند، باید به خاص و ویژه بودن مسائل و مشکلات و ویژگیهای آن جامعه نیز توجه داشته باشد و برای تولید علمی مسائل خاص آن جامعه را به عنوان موضوع تولید علم مدنظر خود قرار دهد.
2- لزوم تسریع در روند بومیسازی علوم انسانی در کشور.
3- اجرای درست الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت براساس دانش اجتماعی بومی و ترسیم مسیر آن با ملاحظه ساخت و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران.
4- عدم توجه کافی نسبت به نیاز جامعه به انجام مطالعات میان رشتهای در رشتههای متفاوت درحوزه آموزش و پژوهش، برای افزایش ظرفیتهای علمی این رشته ها. در این زمینه انجام برنامههای مختلف مثل جلسات گفتگو و نقد ضروری است.
5- عدم وجود روحیه و فرهنگ محققپروری در جامعه و دانشگاه در حوزه علوم انسانی، که مستلزم تعامل بیشتر اصحاب علوم انسانی در کاربردی و اجرایی کردن یافتهها و تحقیقات این حوزه از یک طرف و ایجاد احساس نیاز دانشگاهها به تحقیقات علوم انسانی از طرف دیگر است، به عبارت دیگر رویکرد ملی نسبت به علوم انسانی باید عوض شود.
2) چه علل و عواملی موجب چنین مشکلی شده است؟
1- فقدان پارادایم مشترک در علوم انسانی در ایران.
2- تفاوت معرفتشناسی بومی اسلامی ایرانی با غرب.
3- استواری غالب نظریههای حوزه علوم انسانی و بهویژه دانش اجتماعی بر تجربه تاریخ خاص آن در غرب و تعمیم و تسری آن به جوامع دیگر.
4- غیرکاربردی بودن علوم انسانی به خاطر، سوء مدیریت علمی، پایین بودن تواناییهای حرفهای، محدود بودن شبکههای اطلاعرسانی، نهادینه نشدن فرهنگ پژوهشگری، مقررات مالی دست و پاگیر و کمبود منابع، وجود شکاف گسترده و تناقض محتوایی میان نظر و عمل.
5- وجود سردرگمی و روزمرگی بر سیاستگذاری معطوف به پژوهش در دانشگاه و سایر مراکز پژوهشی.
3) به نظر جنابعالی یک پژوهش علمی و ایده آل چه مختصات و ویژگیهایی دارد؟
1- پژوهش اول باید دارای ساختار منطقی و روشمند باشد، یعنی براساس ساختار و متد تحقیقات ارائه شده باشد که خروجی آن علمی باشد.
2- تکراری نباشد و از دوبارهکاری پرهیز شود.
3- ابداع، نوآوری و خلاقیت در آن باشد.
4- نیاز محور و مسألهمحور باشد و از اجتماع آسیبزدایی کند.
5- تولید دانش و آگاهی بخشی موثر ایجاد کند.
6- محققمحور باشد، پرورش محققان جدید را جهت بدهد.
7- خروجی آن در نظام آموزش و پرورش، نظام تبلیغی تاثیرگذار باشد.
8- شریط زمان، مکان، جغرافیا و نیت سنجی را دارا باشد.
9- هر دو سطح نظری و تجربی را برخوردار باشد. یعنی هم دستگاه نظری و مبانی مفهومی و تئوریکی داشته باشد و هم سطح واقعیتهای جامعه را منعکس کند و به صورت کاربردی بتواند مسأله را حل کند.
10- وضعیت پژوهشها و تحقیقات بینالمللی را مورد توجه قرار دهد و آن یافتهها را هم لحاظ کند.
11- متناسب با فرهنگ، ارزشها، باورهای جامعه و نیز براساس مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفتشناسی باشد و لذا بتواند دردها را درمان کند و راهکار ارائه بدهد.
4) چه راهکارهایی جهت دستیابی به چنین پژوهشی پیشنهاد میکنید؟
1- در امور آموزشی و پژوهشی علوم انسانی، مطالعه تطبیقی با استفاده از روش تلفیقی ضروری است.
2- تبیین الگوی پیشرفت جامعه براساس دانش اجتماعی بومی و ترسیم مسیر آن با ملاحظه شرایط اجتماعی ایران، نوع دین و سابقه تاریخی آن.
3- ایجاد تسهیلات لازم برای انجام همکاریهای علمی و تحقیقاتی مشترک بین مراکز تحقیقاتی کشور با موسسات تحقیقاتی بینالمللی.
4- ایجاد صندوق حمایت از تحقیقات به منظور کمک و ارائه تسهیلات مالی به محققان و مدیران طرحهای پژوهشی.
5- اصلاح رویکرد ملی نسبت به علوم انسانی به عنوان یک استراتژی بلند مدت.
6- رفع موانع سیاسی اجتماعی، فرهنگی در حوزه نظریهپردازی در علوم انسانی.
7- لزوم حاکمیت ارزشهای قرآنی دانشمداری، معنویت، کرامت و شرافت ذاتی، وجدان اخلاقی، نیاز به راز و نیاز، رفاه و اطاعت و بندگی بر انسانشناسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
8- بازاندیشی در برنامههای درسی و عناصر چهارگانه (اهداف و سرفصل، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی) در علوم انسانی.
9- بومیسازی علوم انسانی و مدیریت دانش آن از طریق تخصصگرایی.
10- پیوند علوم انسانی با مقتضیات فرهنگی و هویت جامعه از منظر روششناسی و کاربردشناسی در بازنگریها و بازاندیشیها و باآفرینیهای مربوط به علوم انسانی.
11- استفاده از رهیافت میان رشتهای در بومیسازی علوم انسانی با هدف طراحی چشماندازهای تازه در معرفتشناسی و روششناسی
12- تحول در علوم انسانی با استفاده از الگوی اجتماع پژوهشی به صورت ایجاد زمینهای اجتماعی و آموزشی که به پژوهشگر، استدلال، ارتباط برقرار کردان، تفکر عمیق، به چالش کشیدن و به چالش کشیده شدن و ارتقاء تکنیکهای حل مسأله یاد میدهد./9191/د101/پ
ارسال نظرات