۲۰ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۶
کد خبر: ۱۷۵۷۷۴
نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان(97)؛

افکار را باید با قرآن و حدیث خطایابی کرد

خبرگزاری رسا ـ آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی در پاسخ به پرسشی درباره خطایابی افکار و راه محک زدن حاصل افکار و حصول اطمینان به صحت آن‌ها، گفت: هر قدر انسان قواعد فکر کردن را بهتر یاد بگیرد و تمرین بیشتری داشته باشد، موفق‌تر خواهد بود. از چیزهایی که به انسان کمک می‌کند تا بفهمد فکرش فکر درستی بوده یا نه، محک زدن آن با مطالبی است که در قرآن و حدیث آمده است.
نسيم هدايت ، علي وافي

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صد‌ها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.

با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازه‌ وارد به حوزه‌های علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.

در بخشی از این کتاب، آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی به این پرسش که «چون  احتمال خطا در نتیجه تفکرات وجود دارد، راه  محک زدن حاصل افکار و حصول اطمینان به صحت آن‌ها، چیست؟» این‌گونه پاسخ داده است:

یک تفکر، تفکر اصلاحی است، یعنی تفکر اصلاحی است، یعنی تفکر برای کشف یک مجهول. آدم یک چیزی را نمی‌داند و می‌خواهد فکر کند تا با فکر خودش آن را حل کند یا یک مجهولی برایش روشن شود. حالا مربوط به امور اعتقادی باشد، یا اخلاقی، یا عبادی، یا امور اجتماعی.

این تفکر به اصطلاح متد و روشی دارد. برای این‌که این کار درست انجام بگیرد و به نتیجه صحیحی برسد، از قرن‌ها پیش، بشر به این نتیجه رسید که برای درست فکر کردن، باید قوانینی وجود داشته باشد که طبق آن قوانین فکر کنیم.

همان‌طور که می‌دانید علم منطق، برای این به وجود آمد و اصلا علم منطق، ابزاری است که از خطای در فکر جلوگیری می‌کند. ولی باید بدانیم که وجود قواعد، یک حرف، و استفاده از قواعد حرف دیگری است. دانستن قواعد، کار چندان مشکلی نیست، اما استفاده از قواعد، مهارت می‌خواهد.

فرض کنید کسی قوانین رانندگی را بخواند و خوب یاد بگیرد، اما تا تمرین رانندگی نکند، مهارت در رانندگی پیدا نمی‌کند. یا وقتی کسی می‌خواهد دوچرخه سواری کند، اگر بگویند وقتی روی زین دوچرخه می‌نشیند، باید تعادلش را حفظ کند، این یک جمله است که خیلی راحت یاد می‌گیرد. اما این‌که چگونه بتواند تعادلش را حفظ کند، مهارت عملی می‌خواهد، باید مدتی تمرین کند.

در حسابداری هم همین‌طور است کسی که قواعد حساب را خوانده و در ریاضیات هم قوی است، لزوما نمی‌تواند، بدون مقدمه حسابدار خوبی هم باشد. حسابدار باید تمرین و تجربه عملی در این رشته داشته باشد، وگرنه خیلی‌ها قواعد حساب و حسابداری را می‌دانند، یعنی جمع و تفریق و تقسیم و بدهکار و بستانکار و... اما در عمل اشتباه می‌کنند، این احتیاج به تمرین دارد.

تفکر هم از این قاعده مستثنی نیست. هر قدر انسان قواعد فکر کردن را بهتر یاد بگیرد و تمرین بیشتری داشته باشد، موفق‌تر خواهد بود. از چیزهایی که به انسان کمک می‌کند تا بفهمد فکرش فکر درستی بوده یا نه، محک زدن آن با مطالبی است که در قرآن و حدیث آمده است.

اگر نتیجه فکرش را مطابق با مفهوم یک آیه روشنی از قرآن کریم یا یک حدیث روشن و معتبری یافت مطمئن می‌شود که فکرش درست است، اما اگر با این فکر، به نتیجه‌‌ای رسید که با قرآن و حدیث و منابع دینی در تضاد بود یا با افکار صدها عالم برجسته‌ای که متخصص در این رشته و مورد اعتماد همه هستند، مطابقت نداشت، باید در درستی فکر خود تشکیک کند و وسواس به خرج دهد.

در این گونه موارد بهتر است یافته‌های فکری خود را با افراد آگاه در میان بگذارد، با آن‌ها بحث کند و از نظریه‌های ایشان نیز کمک بگیرد تا افکارش اصلاح شود.

اما در مسائلی که راه حلش پیچیده نیست، می‌توانیم زودتر به نتیجه برسیم. در قرآن کریم به بعضی از مسائل اشاره شده است که در مورد این‌ها تفکر کنید. فکر در خلقت آسمان و زمین، درباره مرگ، در مقایسه دنیا و آخرت و ... فکر کنیم دنیا در مقابل آخرت چه ارزشی دارد.

نتیجه گیری آن خیلی راحت است. دنیا محدود و توأم با سختی‌ها و گرفتاری‌هاست. انسان گاهی یک عمر باید زحمت بکشد تا شاید به خواسته‌‌اش برسد، اما آخرت، هرچه بخواهیم حاضر است، هیچ سختی هم ندارد، هیچ گرفتاری و خستگی ندارد، ابدی هم هست و ...

یا فکر در مورد ابن‌که عاقبت انسان مرگ است و باید برود. توشه راه، چه دارد، سختی‌های راه را چگونه تحمل کند، بعد از مرگ چه خواهد کرد و ..؟

این‌گونه تفکر زود به نتیجه می‌رسد و معمولا خطایی هم ندارد. اما مسائل پیچیده‌ای هم هست، هم در مسائل اعتقادی و هم در مسائل عملی که جای لغزش دارد. لذا باید در آن‌ها بیشتر دقت کند، با علما و متخصصین و کسانی که زحمت‌هایی در آن راه کشیده و موفق شده‌اند، مشورت کند، از آن‌ها کمک بگیرد که در فکرش خطا نکند.

مثل شاگردی که می‌خواهد مسأله مشکلی را حل کند، راه حلش را به معلم ارائه می‌کند. اگر معلم هم نظرش را تأیید کرد، مطمئن می‌شود کارش درست است. اما اگر فقط به فکر خود متکی باشد و در این مورد نظر هیچ کس را نخواهد، چگونه می‌تواند مطمئن باشد که مسأله را درست حل کرده است.

کسانی که سال‌ها در موضوعی کار کرده و تخصص و مهارت دارند طبعا لغزششان کمتر است، چون مهارت بیشتری در فکر کردن دارند.

به هر حال چون در کتاب و سنت خطایی نیست، اگر نتایج فکر، بر کتاب و سنت عرضه شود، می‌تواند محک خوبی برای تشخیص فکر درست و نادرست باشد.

شایان ذکر است، علاقه‌مندان به تهیه این کتاب می‌توانند به انتشارات شفق به نشانی قم ـ خیابان شهدا ـ کوچه 22 مراجعه کنند یا با شماره 37741028 پیش شماره 025 تماس بگیرند./997/پ202/ن

ارسال نظرات