۱۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۳:۲۱
کد خبر: ۱۷۹۳۹۲
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

بررسی مقایسه‌ای امامت کلامی و ولایت عرفانی

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «بررسی مقایسه‌ای امامت کلامی و ولایت عرفانی» پژوهشی از «عباس عارفی نژاد» به بررسی رویکرد کلامی و عرفانی امامت و ولایت می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «بررسی مقایسهای امامت کلامی و ولایت عرفانی» پژوهشی از «عباس عارفی نژاد» به بررسی رویکرد کلامی و عرفانی امامت و ولایت اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:

چکیده:

امامت و ولایت از گسترده ترین و ژرف ترین مفاهیم دینی است که همواره مورد بحث و گفتگوی فرقهها و مذاهب اسلامی با رویکردهای مختلف تاریخی، روایی، کلامی، عرفانی و فلسفی همراه بوده است. آن چه که از همه برجستهتر مینماید و مباحث دقیقتری را به خود اختصاص داده است رویکرد کلامی و عرفانی است. متکلمان عمدتاً مباحث مربوط به مقام امامت و امام را در حوزه رهبری و مرجعیت دینی و قضایی نگریستهاند و تعدادی از آنان نیز به مسأله رهبری سیاسی، اجتماعی امام اشاره کرده و دلایل آن را ذکر کرده‌اند.

در این میان مباحث مربوط به شرایط و اوصاف امام و مقام امامت نیز با اختلافاتی که به چشم میخورد مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. آنان برای اثبات رهبری و مرجعیت امامت در زمینههای پیش گفته به دلایل عقلی و نقلی کتاب و سنت تمسک جسته و از مهم ترین دلایل آنان استمرار خط نبوت و حفاظت از دستاوردهای وحی و جلوگیری از تحریف آنها است. ناگفته پیداست که مباحث کلامی از هنگامی که به خود رنگ و بوی فلسفی را گرفته است؛ مباحث مربوط به امامت نیز بی تأثیر از آن نبوده و مباحثی مثل واسطه فیض بودن امام و مسائلی از این قبیل را در خود جای داده است. عرفا نیز یکی از مباحث اصلی و مهم خود را به مسأله ولایت اختصاص داده و آن را بر مشرب عرفانی خود توسعه دادهاند تا جایی که ولایت بیت الغزل عرفان نام گرفته است.

از این رو آنان برای تبیین این مهم بحث چینش هستی و در نهایت انسان کامل را مطرح نمودهاند که در این راستا مباحث ابن عربی و شارحان مکتبش از اهمیت به سزایی برخوردار است. این که آیا امامت در نظر متکلمان همان ولایت در میان عرفا است یا این که این دو مشرب کاملاً جدای از هم هستند و هیچ گونه نقطه اشتراکی ندارند از مباحث جدی است که در این نوشتار آن را پی گرفتهایم. عرفا با توجه به مسأله وحدت وجود و این که ماسوی الله همه مظاهر خدایند و تجلی ذات مقدس حق تعالی هستند؛ برای ارتباط این مظاهر با حقیقت وجود و وجود حقیقی، انسان کاملی را معتقدند که بتواند این حلقه اتصال بین خالق و مخلوق را پر کند و آن کسی جز شخصی که دارای مظاهر جلال و جمال الهی بوده و دارای ولایت مطلقه الهی و برخوردار از اسم اعظم است، نیست. مصداق چنین شخصی غیر از انبیای الهی و امامان معصوم کسی دیگر نمیتواند باشد.

تبیین موضوع:

ولایت در عرفان نظری و عملی جایگاه معرفتی بسیار مهمی دارد این جایگاه با امامت از منظر متکلمان ارتباط وثیق و همبستگی دقیقی داشته و در واقع روی آورد عرفانی به مسأله امامت، تحلیل ضرورت وجود ولی و امام را به عنوان انسان کامل و نقش او را در سلوک الی الحق، مورد بحث قرار میدهد تا جایی که عالی ترین مرتبه امامت آن است که به انسان کامل مربوط میشود. تصویر عرفانی از ولایت ابعاد ژرفتری از حقیقت امامت را نشان میدهد و آنچه با چنین روی آوردی به دست میآید از نگرش اصیل متکلمان شیعی بیرون نیست.

ویژگیهای امامت از منظر علم کلام:

1ـ عصمت:

عصمت در اصطلاح کلامی تعریفهای مختلفی دارد. خواجه نصیر الدین طوسی آن را این گونه آورده است: عصمت آن است که مکلف به گونهای باشد که گناهی از وی صادر نشود البته بدون آنکه چنین وضعیتی بر وی اجبار گردد. علامه حلی بر لطف بودن عصمت تأکید دارد؛ و ابن میثم بحرانی بر ملکه نفسانی بودن عصمت تأکید کرده است.

دقت در اقوال متکلمین شیعه حاکی از آن است که آن یک قوه باطنی در وجود معصوم است و به تعبیر دیگر آنها اتفاق بر موهبتی بودن عصمت از ناحیه خداوند متعال دارند که البته این موهبتی بودن قسمتی در اختیار خود آن هاست و بخشی از زمینههای آن اختیاری نیست.

2ـ افضلیت:

از نظر شیعه امامان باید افضل باشند و مفضول، حق امامت ندارد و خداوند کسی را به امامت منصوب میکند که از سایر مسلمانان، افضل باشد. خلاصه دلیل این است که تقدیم مفضول بر فاضل و تقدیم احد المتساویین بر دیگری عقلاً قبیح است و صدور قبیح از خداوند متعال ممتنع است. علاوه بر این آیه شریفه «أَفَمَن یهدی الی الحَقِّ أَحَقٌّ أَن یتَّبَعَ أَمَّن لّایهِدّی إلّا أَن یهدی فَمالَکُم کَیفَ تَحکُمون» (یونس/35) بیانگر قبح تقدیم مفضول است.

3ـ علم:

متکلمان امامیه در این که امام باید اعلم علمای زمان در امور شرعی و دینی خویش باشد اختلافی ندارند و فقط در محدوده قلمرو این علم اختلاف نظر دارند. عدهای معتقدند علم امام اختصاص به علوم شرعی ندارد و علوم غیر شرعی مثل سحر و شعبده بازی را هم شامل میشود و عدهای دیگر تنها علم به احکام و شرایع را لازم میدانند.

رابطه ولایت و امامت در عرفان اسلامی:

سید حیدر آملی تلاش فراوانی نموده تا اندیشه عرفان و امامت در تشیع را به هم نزدیک کند وی در این زمینه میگوید:سرچشمه هردو یکی است. یکی شریعت و ظاهر است و دیگری حقیقت و باطن میباشد. در میان عرفا امامت به معنای ولایت بسیار مطرح است و در مکتب تشیع هم که از اول همین گونه بوده است و از همین جا میتوان استفاده کرد که مباحث عرفا در باب ولایت و انسان کامل و هم خوانی و هم سویی آنها با ولایت و امامت در متون دینی نشان از وحدت مبنا و یکی بودن آبریز این دو چشمه میدهد.

نتیجه گیری:

از ویژگیهای مهمی که متکلمان شیعی در بحث امامت روی آن تکیه میکنند مرجعیت دینی، سیاسی، اجتماعی و قضایی امام در صحنه زندگی است. آنان با اثبات این معنا که دین باید محور امور فردی و اجتماعی مردم تا روز قیامت قرار بگیرد، منصب رهبری دینی و اجتماعی و قضایی مردم را برای مقام امامت ثابت میدانند و در نهایت تمامی وظایف پیامبر(ص) به جز دریافت و ابلاغ وحی را برای امامان ضروری دانسته و برای آنان ولایت تکوینی و تشریعی را قائلند. در نظر آنان امامت و ولایت از هم جدا نبوده و اصلاً ولایت را خمیر مایه و اصل و اساس امامت میدانند.

در نظر آنان امام نزدیک ترین فرد پس از پیامبر (ص) به خداست و کسی به رتبه او نمیرسد. امام قطب عالم امکان بوده و عالم به وجود او وابسته است. در بخش ولایت از منظر عرفا ثابت گشت که والاترین مرتبه ولایت، از آنِِِ انسان کامل است. انسان کامل در رأس هرم هستی است. تمام آن چه برای ولی کامل ثابت میدانند مصداق آن جز بر ائمه معصومین(ع) دلالت نمیکرد. رابطه ولایت و امامت، رابطه ظاهر و باطن بود. ولایت تکوینی در بالاترین مرتبه آن برای ولی کامل ثابت است.           

شایان ذکر است، پایاننامه «بررسی مقایسهای امامت کلامی و ولایت عرفانی» پژوهش پایانی «عباس عارفی نژاد»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام دکتر محمد مهدی گرجیان» و استاد مشاور آن «حجت الاسلام علی رضا ایمانی» است. /9193/پ201/ی

ارسال نظرات