کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت اسلامی تبیین کرد؛
فرآیند دوسویه درونیسازی ارزشهای اخلاقی در خانواده
خبرگزاری رسا ـ کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت اسلامی گفت: کودکان با تحت تأثیر قرار دادن نوع انتخاب شیوههاى انضباطى و اجتماعى کردن از سوى والدین، مىتوانند بر جریان جامعهپذیرى خود تأثیر بگذارند.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تربیت اخلاقی که متضمن توصیه های تربیتی است بدون توجه به زمینه های توصیفی که عمدتاً در روانشناسی رشد و شخصیت اخلاقی مورد بررسی قرار میگیرد، امری بی بنیان است.
حجتالاسلام مهدی فصیحی کارشناس پژوهش گروه اخلاق مرکز اخلاق و تربیت اسلامی به بررسی نکاتی در زمینه روانشناسی رشد و تحول اخلاقی در محیط خانواده و روابط پیچیده آن پرداخت. قسمت اول این گفتوگو که به « فرایند دوسویۀ درونی سازی ارزشهای اخلاقی در خانواده» میپردازد را از منظر فرهیختگان محترم میگذرانیم.
حجتالاسلام مهدی فصیحی در ابتدای صحبتهای خود با بیان اینکه درونىسازى فرآیندى است که در آن، ارزشهایى که در ابتدا براى کودک، جنبه ظاهرى و بیرونى دارند به درون افکار و اعمال او راه مىیابند اذعان داشت: شاید عمومیترین تلّقی در فرایند تربیت اخلاقی در محیط خانواده این است که والدین به درونی سازی ارزشهای اخلاقی مورد قبول خود در کودکانشان میپردازند.
وی تشریح کرد: تحقیقات پیش از دهه 1980، در مورد درونىسازى در خانواده منعکس کننده همین تلقی عمومی بود که مبتنى بر یک برداشت یک سویه و جبرگرایانه از اجتماعى کردن بود. طبق دیدگاه سنتى در مورد اجتماعى کردن، درونىسازى یک فرآیند انتقال بینِ نسلى تصور مىشد که در آن، تنها شیوهها و عمل مستقیم عاملهاى اجتماعى کردن است که موجب مىشود کودکان ارزشها را کسب کنند و بپذیرند.
وی با اشاره به نتایج این تحقیقات گفت: نتایج درونىسازى بر مبناى دو موضوع مرتبط به هم مورد ملاحظه قرار مىگرفت.نخست، انتقال آنچه محتواى فرهنگى نامیده مىشود، همچون معیارها، ارزشها،دانش، نگرشها، انگیزهها، قواعد و آداب و رسوم از نسل گذشته به نسل جدید و دوم، پرورش همنوایی رفتارى با خواستها و انتظارات خانواده و مراجع اقتدارى که در اجتماع حضور دارند.
حجتالاسلام فصیحی در ادامه صحبتهای خود به نظریههایی که جدیداً در این موضوع مطرح شدهاند اشاره کرد و بیان نمود: نظریه پردازی های جدید درباره فرایند اجتماعی سازی در درون خانواده معتقدند فرایند تربیت اخلاقی در خانواده فرایندی دوسویه است. مهمترین پیشفرض در اینجا، آن است که علّیت موجود در روابط والد کودک دوسویه است.
وی تشریح کرد: این ایده عجیب که جهت تأثیر کودک بر والد را نیز در کنار جهت تأثیر والد بر کودک باید مدّ نظر قرار داد، توانسته است به پویایى و تحرک در تحقیقات مربوط به فرآیندهاى درونىسازى کمک کند.
فصیحی اذعان نمود: در این زمینه یک نتیجهگیرى کلى که بیش از بقیه بر روى آن تحقیق شده است، آن است که کودکان با تحت تأثیر قرار دادن نوع انتخاب شیوههاى انضباطى و اجتماعى کردن از سوى والدین، مىتوانند بر جریان جامعهپذیرى خود تأثیر بگذارند.
وی ادامه داد: فرضیه دوم آن است که کودکان از آنجا که جزئى از محیط مجاور والدین خود هستند مىتوانند بر بسیارى از جنبههاى زندگى آنان تأثیرگذار باشند از جمله بر سطح فشار روانى ، رضایتمندی زناشویى ، سلامت روانى، اشتغال و جایگاه و ماهیت محیط خانه. افزون بر این از آنجا که والدین، خود در جریان بهکارگیری شیوههاى فرزندپرورى با انبوهى از چالشها، تجارب هیجانى و فرصتهاى حل مسئله مواجه مىشوند، کودکان از این راه به صورت غیرمستقیم موجب پدید آمدن دگرگونىهایى در شخصیت، رسش، نگرشها و ارزشهاى والدین مىشوند و بالاخره کودکان مىتوانند به صورت مستقیم نیز تأثیرگذار باشند و به منزله یکى از عوامل تأثیرگذار در اجتماعى کردن مدام والدین در بزرگسالی، عمل کنند.
کودکان در اواسط دوران کودکى و اوائل نوجوانى اطلاعات و دیدگاههایى را که مغایر یا در رقابت با دیدگاههاى والدیناند به خانه مىآورند و صریحاً عادتها، نگرشها، ارزشها و باورهاى والدین را به چالش مىکشند و ممکن است موجب شوند که آنان این باورها را بررسى یا تغییر دهند.
این کارشناس حوزه اخلاق و تربیت با بیان این نکته که براساس این یافته روانشناسی رشد اخلاقی، والدین علاوه براین که به تربیت اخلاقی کودکانشان در محیط خانواده میپردازند خود نیز تأثیرات جدی از این فرایند تربیت میپذیرند یادآور شد: در این نظریهپردازیها اساساً ماهیت روابط والدین و فرزندان هویتی دو سویه دارد و نکته اساسی این است که فرایند تربیت اخلاقی فرایندی پویا است برخلاف دیدگاه های یک سویه که در آنها این فرایند کاملاً ایستا و یک طرفه تصور میشود./9191/د102/ن
ارسال نظرات