پیامهای نامه ظریف به گروه 1+5

به گزارش سرویس پیبشخوان خبرگزاری رسا، آخرین دور مذاکرات هستهای 24 دسامبر در ژنو و بین معاونان وزرای خارجه ایران با گروه 1+5 انجام شد و حالا در کمتر از یک هفته، دکتر محمدجواد ظریف به همتایان خود در کشورهای مختلف جهان نامه نوشته و در آن نسبت به پرونده هستهای و مذاکرات انجام شده مطالبی ذکر کرده است.
این نخستین واکنش رسمی ظریف بعد از پایان مهلت توافق ژنو در 24 نوامبر است و به نظر میرسد او صبر کرده تا اولین دور مذاکرات بعد آن تاریخ انجام شود و با در نظر گرفتنگفتوگوهای این دور مذاکرات و سبک سنگین کردن شرایط، نقطه نظرات خود را به صورت مشروح بیان کند. هر چند که قالب انتخابی او نامه و نه بیانیه یا هر نوع اظهار نظر رسمی است اما باید توجه داشت که این نامه را میتوان در حد بیانیهای رسمی در نظر گرفت که وزیر امور خارجه با آن مواضع خود و دیدگاهش را نسبت به جریان مذاکرات هستهای توضیح داده است. بنابر این، نامه او در پرونده هستهای قبل از هر چیز حکم سندی دارد که میتوان بنابر آن ارزیابی کلی از وضعیت پرونده داشت.
از این جهت، او در نامه خود دو محور عمده را در نظر داشته که نخستین محور توضیحی کوتاه از گذشته مذاکرات هستهای و محور دوم دورنمای آن تا پایان این دور جدید در 30 ژوئن 2015 است. او در محور نخست دکترین امنیت جمهوری اسلامی، تاریخ سه قرن اخیر ایران و فتوای رهبر جمهوری اسلامی را متذکر شده که از اساس مخالف سلاح هستهای و حتی کل سلاح کشتار جمعی است. در محور دوم، ظریف بیان انتقادی از روند مذاکرات هستهای دارد، چراکه طرفهای امریکایی و اروپایی متعهد به توافق ژنو و لغو تحریمها نبودهاند و از این جهت، سؤالهای جدی در مورد آینده مذاکرات تا پایان مهلت در 30 ژوئن 2015 مطرح میکند.
ظریف با این نحو اعلام موضع جای خالی در دیپلماسی رسمی را پر کرده که تا پیش از این چندان توجهی به آن نداشت. او دیپلماسی لبخند در مذاکرات را پیش میبرد و به جز موارد کوتاه و مختصر در پاسخ به خبرنگاران بعد از مذاکرات یا نشستهای داخلی، مواضع ایران را به صورت صریح و شفاف اعلام نمیکرد که حالا این کار را با نوشتن نامه انجام داده است. از این جهت، او جبران گذشته کرده تا مسئولیت ناکامی در آینده مذاکرات را متوجه طرفی کند که پایبند به تعهدات نبوده و حاضر نیست مطالبات ملی و قانونی ایران را قبول بکند. باید توجه داشته باشیم که وقتی امریکا با وجود توافق ژنو افراد و شرکتهایی را به فهرست تحریمها اضافه میکرد، جواب ظریف و دستگاه دیپلماسی به آن چندان مناسب نبود و تنها به اعتراض کوتاه و مختصر سخنگوی وزارت خارجه بسنده میشد.
به نظر میرسد که ظریف حالا این کار را کرده چون از همین دور مذاکرات معلوم شده که طرف مقابل نه حاضر به تن دادن به مطالبه اصلی ایران مبنی به رسمیت شناختن حق و توانایی هستهای ایران است و نه آنکه میخواهد در رژیم تحریمی خود بازنگری جدی داشته باشد. روزنامه گاردین بعد از مهلت 24 نوامبر و در گزارشی دو مشکل اصلی در مذاکرات را مطرح کرد که به همین دو مقوله مربوط میشود و گویا در این دور آخری مذاکرات هر دو مشکل به قوت خود پابرجا بوده و ظریف هم به نحوی هر دو مشکل را در نامه خود منعکس کرده است.
مسأله اینجا است که مسؤول هر دو مشکل متوجه طرف امریکایی و اروپایی است و ظریف هم با اشاره صریح به این کشورها مسئولیت مذاکرات و شکست در آن را متوجه آنها کرده و به قولی توپ را به زمین آنها انداخته است. مسئله اینجا است که مشکل به خصوص از طرف امریکا به دو دلیل پیچیدهتر نیز هست. دلیل او در لایحه بودجه نظامی وزارت دفاع امریکا است که در یک بند آن به صراحت اعلام شده هر گونه توافق جامع هستهای با ایران منوط توقف کامل غنیسازی در ایران است. از آنجایی که این لایحه مورد تصویب کنگره و مورد تأیید کاخ سفید است، مصوبات آن و از جمله همین بند حکم قانون دارد و دولت امریکا نمیتواند نسبت به آن طفره برود. دلیل دوم در ترکیب کنگره بعد تعطیلات ژانویه است که اکثریت آن به دست جمهوریخواهان خواهد افتاد و آنها از اول با توافق ژنو مخالف بودند تا چه رسد به اینکه حاضر به قبول توافق نهایی و به رسمیت شناختن حق هستهای ایران باشند.
بنابر این، ظریف با توجه به این شرایط است که به بیان انتقادی نسبت به روند مذاکرات هستهای پرداخته و کشورهای جهان را با این بیان مورد خطاب قرار داده اما آیا همین مقدار کافی است؟ مشکل اینجا است که دیپلماسی لبخند کاستی خود را حالا نشان داده که ظریف این نامه را نوشته اما او که تا پیش از این جدیت و صراحتی در مقابل طرفهای خارجی از خود نشان نداده بود و دیپلماسی عمومی هم در دستور کار او نیست، چگونه میتواند نتیجهای از نوشتن این نامه داشته باشد. در واقع، مسئله در استراتژی و تاکتیکهای بازی سیاسی در عرصه بینالملل است که ظریف و دستگاه دیپلماسی او تنها با یک سبک بازی را پیش بردهاند و حالا تغییر سبک هم کمی دیر است و هم اینکه نوشتن یک نامه چندان تاثیری ندارد و باید علاوه بر آن تاکتیکهای دیگری در نظر گرفته شود تا طرف مقابل را متوجه عواقب تصمیمهای خود بکند./998/د102/ب6
منبع: روزنامه جوان