۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۲:۲۵
کد خبر: ۲۵۸۶۰۰
تقابل اسلام محمدی و اسلام آمریکایی از دیدگاه رهبری؛

تأمل در اسلام محمدی، ویران کننده اسلام آمریکایی

خبرگزاری رسا ـ تاریخ گواه است که تقابل با منافقانی که با نقاب حق به جنگ حق آمده اند همیشه از نبرد با کفر و شرک سخت تر بوده است. در بیانات امام خامنه ای، تقابل بین اسلام حقیقی و اسلام جعلی بارها بیان شده است. در این مطلب نیز تلاش شده، تقابل اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی در بیانات امام خامنه ای بازخوانی شود.
حضرت آيت الله خامنه اي

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، تاریخ بشریت از روزگار رویارویی هابیل و قابیل تا به امروز، سرشار از صف بندی دو جبهه حق و باطل در برابر یکدیگر بوده است. گاه این تقابل، آشکار و علنی و گاه پنهان و در خفا بوده است.

گاه موحدان در مقابل مشرکان صف کشید‌ه‌اند و گاه خداپرستان در برابر منافقان ایستاده‌اند. گاه مومنان در جنگ بدر و احد و خندق شمشیر زده‌اند و گاه در جبهه جمل و صفین و نهروان جنگیده‌اند.

تاریخ گواه است که تقابل با منافقانی که با نقاب حق به جنگ حق آمده‌اند همیشه از نبرد با کفر و شرک سخت تر بوده است. در بیانات امام خامنه‌ای، تقابل بین اسلام حقیقی و اسلام جعلی بارها بیان شده است. در این مطلب نیز تلاش شده، تقابل اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی در بیانات امام خامنه‌ای بازخوانی شود.

 

 

تعریف اسلام ناب و اسلام آمریکایی از دیدگاه رهبر انقلاب:

«اسلام ناب محمّدی، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازش‌ناپذیری با زورگویان و فتنه‌گران است؛ اسلام اخلاق و فضیلت و معنویت است.

اسلام آمریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیه‌کننده‌ی اعمال آنهاست؛ بهانه‌ای برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملت‌های مسلمان است؛ وسیله‌ای برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعه‌ دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین - چنان‌که درصدر اسلام بوده است - بلکه به عنوان گوشه‌ای برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت) اسلام آمریکایی، اسلام انسان‌های بی‌درد و بی‌سوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمی‌اندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایه‌ تجار، وسیله‌ای برای زراندوزی یا قدرت‌طلبی می‌دانند و همه‌ آیات و روایاتی را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بی‌محابا به زاویه‌ فراموشی می‌افکنند و یا وقیحانه تأویل می‌کنند.

اسلام آمریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملت‌های محروم و مظلوم خود را در آستانه‌ الهه‌ امریکایی و اروپایی قربانی می‌کنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامه‌ی حکومت و قدرت ننگین خود چشم می‌دوزند؛ اسلام سرمایه‌دارانی است که برای تأمین سود خود، پا بر همه‌ی فضیلتها و ارزشها می‌کوبند.» (پیام به کنگره عظیم حج1368/04/14)

«آنچه دیده می شود در دنیاى اسلام این است که به نام اسلام، دشمنان اسلام در پوشش اسلام با اسلام مقابله می کنند؛ همان تعبیرى که امام بزرگوار ما (رضوان الله تعالى علیه) فرمود: اسلام آمریکایى، در مقابل اسلام ناب محمّدى.

اسلام آمریکایى، اسلامى است که با طاغوت می سازد، با صهیونیسم می سازد، در خدمت هدف‌هاى آمریکا قرار می گیرد، ظاهر آن هم اسلام است، اسم آن هم اسلام است، شاید بعضى از مراسم اسلامى را هم انجام می‌دهند؛ اگرچه آن‌طورى که انسان می شنود - حالا ما اطّلاع خیلى دقیقى نداریم - این کسانى که به نام اسلام، با شکل تعصّب‌آمیزى در برخى از کشورها - اخیراً در عراق و قبلاً در برخى از جاهاى دیگر - ظهور و بُروز پیدا کردند، خیلى هم پابند به احکام و شرایع دینى و وظایف دینىِ شخصى هم نیستند؛ امّا آنچه مسلّم است، در جهت کلّى قطعا 180 درجه در جهت مخالف اسلام حرکت می کنند.

اسلام همراهى با دشمنان دین را، ولایت دشمنان دین را، ولایت مستکبرین را جزو چیزهایى دانسته است که مؤمن باید از آن بر کنار باشد؛ اَلَّذینَ ءامَنُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ‌الله وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ الطّاغُوت؛ اگر شما با نام اسلام، در راه طاغوت حرکت میکنید، کشف بکنید که این اسلام، اسلام درست و حسابى‌اى نیست، اسلام واقعى نیست، یک‌جاى کار عیب دارد؛ امروز این‌جور است.» (بیانات در محفل انس با قرآن1393/04/08)

«اولین و اصلی‏ترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئله‏ی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلم‏ستیز، اسلام عدالت‌خواه، اسلام مجاهد، اسلام طرف‏دار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنج‏دیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکایی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد.

 اسلام آمریکایی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بی‏تفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیاده‏خواهی، اسلام بی‏تفاوت در مقابل دست‏اندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همه‏ی این‏ها می‏سازد. این اسلام را امام نام‏گذاری کرد: اسلام آمریکایی.» (خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران در حرم امام خمینی (ره)1389/03/14)

 

وجوه تقابل اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی

«در مدرسه انقلاب که امام ما بنیان گذارد، بساط اسلام سفیانی و مروانی، اسلام مراسم و مناسک میان‏تهی، اسلام در خدمت زر و زور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچیده شده و اسلام قرآنی و محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، اسلام عقیده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلام ستیزنده با فرعون‌ها و قارون‌ها و خلاصه، اسلام کوبنده‏ی جباران و برپاکننده‏ی حکومت مستضعفان، سر برکشیده است.

در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بی‏بندوباری و بی‏تفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بی‏حالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بی‏خاصیت؛ اسلام نجات‏بخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه‏ دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، جایگزین اسلام آمریکایی گردید.» (پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) 1369/03/10) 

انواع اسلام آمریکایی

«این اسلام ناب هم که در فرمایش امام بود، ناظر به همین است؛ امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمریکایی. اسلام آمریکایی فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد؛ هر چیزی که خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتی هم همین‏جور است، اسلام التقاطی هم همین‏جور است، اسلام سرمایه‏داری هم همین‏جور است، اسلام سوسیالیستی هم همین‏جور است، اسلام‏هایی که با شکل‌ها و رنگ‌های مختلفی عرضه بشود و آن عناصر اصلی در او وجود نداشته باشد، همه‏اش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریکایی است.

انسان مشاهده می‏کند در این معارضه‏هایی که با نظام در طول این سی سال انجام گرفته، این اسلام‏های گوناگون حضور داشته‏اند؛ هم اسلام التقاطی وجود داشته، هم اسلام سلطنتی وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستی وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلام‌ها در مواجهه‏ با نظام جمهوری اسلامی وجود داشته‏اند. خوب، در این نگاه به اسلام و درک و فهم از اسلام، فرد و جامعه باهم ملاحظه می‏شوند، معنویت و عدالت باهم ملاحظه می‏شوند، شریعت و عقلانیت با یکدیگر ملاحظه می‏شوند، عاطفه و قاطعیت در کنار هم دیده می‏شوند؛ این‏ها همه باید باشد.

قاطعیت در جای خود، عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت- که آن هم خارج از شریعت البته نیست- در جای خود؛ همه در کنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومه‏ مستحکم، موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود.» (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1388/07/02)

«تعریف‌ها باید بازخوانی و اصلاح شوند. دو الگوی «اسلام تکفیری» و «اسلام لائیک» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی» در میان انقلابهای منطقه تقویت نشود. کلمات را دوباره و بدقت تعریف کنید... به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن.

به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل میکند، ولی با مذاهب اسلامی دیگر بیرحمانه مواجه می شود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز می کند، ولی در داخل به جنگهای قبیله‌ای و مذهبی دامن می زند و اشدا با مومنین و رحما با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکایی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایه‌داری غرب و مصرف‌زدگی و انحطاط اخلاقی می کشانند.»  (خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14)

 

«دشمنان دو نکته‏ی اساسی را در باب دین دارند دنبال می کنند؛ چون دیده‏اند که این دو نقطه در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است: یکی مسئله‏ اسلام منهای روحانیت است؛ چون دیده‏اند که روحانیت در جامعه‏ی ایرانی چه تأثیر شگرفی را به وجود آورد و بر حرکت مردم گذاشت. البته از قبل از انقلاب هم این زمزمه‏ها را می کردند. حضور روحانیون در انقلاب و پیشروی آنها در انقلاب، موقتاً این معنا را از صحنه خارج کرد؛ اما باز شروع کردند. یکی هم اسلام منهای سیاست است، جدائی دین از سیاست است.» (بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم‌1389/07/27)

رابطه اسلام سیاسی و اسلام ناب محمدی

«امامِ عظیم‌الشّأن ما در دنیای اسلام این را نشان داد که فقه اسلام - یعنی مقرّرات اداره زندگی مردم - در کنار فلسفه اسلام - یعنی تفکّر روشن‌بینانه و عمیق و استدلالی - و عرفان اسلام - یعنی زهد و انقطاع الی‌اللَّه و دامن برچیدن از هواهای نفسانی - چه معجزه بزرگی می‌تواند بیافریند. امام عملا نشان داد که اسلام سیاسی، همان اسلام معنوی است. در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملتهای اسلامی، تبلیغ می‌کردند که اسلامِ معنوی و اسلامِ اخلاقی از اسلامِ سیاسی جداست.

 امروز هم همین را تبلیغ می‌کنند. امروز هم دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن و جبهه دشمنِ نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی می‌کند اسلامِ سیاسی و اسلامِ عدالت‌خواه و اسلامِ اجتماعی را به عنوان چهره‌ای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلامِ منزوی، اسلامِ تسلیم‌طلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد، سوق دهد.

امام این را شکست و این انگاره دروغین از اسلام را باطل کرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضدّ اسلام متحجّر و خرافی و همچنین ضداسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه و التقاطی. هم آن روز، هم در طول سالهای مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبهه دشمن اسلام روی آن تأکید می‌کند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی می‌خواهد مسلمان باشد، باید سرِ خود بگیرد و گوشه‌ای بنشیند و به این‌که دشمن چه می‌کند، متجاوز چه می‌کند، اشغالگر چه می‌کند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ می‌کنند.

امام نقطه مقابلِ این را در دنیای اسلام مطرح کرد و امروز دنیای اسلام این موج عظیم را در درون خود دارد. شما به هر کشوری از کشورهای اسلامی بروید، می‌بینید اسلامِ زنده، در نظر نخبگان، جوانان، دانشگاهیان، دانشمندان، علما و آزادگانِ آن‌جا، اسلامی است که بتواند ملت خود را در مقابل زورگویان و قلدران و قدرت‌طلبان و متجاوزان عالَم حفظ و حمایت کند و به آن مصونیّت ببخشد و اجازه دخالت و تسلّط و سیطره دشمن را بر مردم ندهد. آنها این اسلام را می‌خواهند و اسلام ناب محمّدی یعنی همین.» (بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) 1382/03/14)

 

 

نحوه بیان اسلام برای مردم دنیا، ناب یا آمریکایی؟

«من با اصرار می‌خواهم به نخبگان سیاسی و فرهنگی خودمان این توصیه را بکنم که مبانی اسلام را آن‌چنانی که از کتاب و سنت فهمیده می‌شود، بیان کنند و در مقابل نگاه پرسشگر مردم دنیا یا مردمی از داخل کشور خودمان قرار بدهند. این بسیار بد است که بعضی از ما احیانا به خاطر احساس حقارتی که در مقابل غربی‌ها می‌کنند، سعی کنیم افکار اسلامی را آن‌جوری بیان کنیم که با نظرات غربی تطبیق بکند؛ این بسیار نامناسب و ناشایسته است.

ما امروز معارفی داریم؛ ادبیات سیاسیِ ما در دنیای امروز دارای جذابیت است. یک عده‌ای چون خودشان دل‌باخته‌ به مفاهیم غربی هستند، افکار اسلامی، مبانی حکومتی و قواعد گوناگون اجتماعی در اسلام را جوری بیان می‌کنند که با مبانی غربی تطبیق کند؛ برای اینکه آن‌ها خوششان بیاید! ما باید این فکر را بکنیم که این نوآوری اسلامی را که تاکنون برکات خودش را به این روشنی نشان داده است- بااینکه ما در عمل نواقص زیادی داشته‌ایم- بتوانیم به دنیا تفهیم کنیم؛ به دنیا بشناسانیم.

 امروز مشتاقان معارف معنوی واقعی و راستین- معارف معنوی راستین، نه آنچه که بعضی از مکاتب انحرافی به عنوان معنویت بیان می‌کنند- در دنیا بی‌شمارند؛ زیادند. زندگی مادی، چرخ و پَر زندگی ماشینی، مردم بسیاری را به ستوه آورده است. مکتب اسلام می‌تواند دریچه‌ای در مقابل آن‌ها باز کند؛ عالَم نوی را به آن‌ها نشان بدهد.

ما نباید در بیان حقایق اسلامی، نوآوریهای اسلامی را با تطبیق با مبانی غلط دیگران از بین ببریم و این جلوه را خراب کنیم. ما از یاد گرفتن از دیگران ننگ نداریم. هرچه را که بلد نیستیم، از دیگران یاد می‌گیریم. آن حرف خوبی که دیگران بگویند، آن را از آن‌ها می‌پذیریم؛ این دستور اسلام است؛ اما آنجایی که می‌خواهیم سخن اسلام را بیان کنیم، باید سخن اسلامِ ناب را فراهم بکنیم.» (بیانات‌ در مراسم هیجدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی  1386/03/14)

 

انواع تهمت ها به اسلام ناب محمدی

«امروز مهم‏ترین نیاز دنیای اسلام این است که، آن جوهر اسلام ناب و گوهر تابناک- با شکلی که تهمت بی‏سوادی، تحجّر، مقدس‏مآبی و از زمان عقب ماندن و عقب‏مانده بودن دیگر به آن وارد نیاید- بتواند به اهداف خودش برسد.» (بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه‌السّلام)‌‌1384/10/29)

«امروز دولت و ملت ایران در راه اسلام ناب، در راه اسلامی که به برکت انقلاب توانستند با آن آشنا شوند، طی طریق می‏کنند. البته متّهم می‏کنند؛ گاهی می‏گویند متعصّب‌اند، گاهی می‏گویند مرتجع‌اند، گاهی می‏گویند افراطی‏اند، گاهی می‏گویند تندرو‌اند. خوب؛ بگویند. از دشمن که انتظاری نیست. ما اسلام را شناخته‏ایم؛ به اسلام ایمان آورده‏ایم؛ به پیامبر اسلام عشق می‏ورزیم؛ به راهی که می‏رویم، اعتقاد داریم؛ این راه را تجربه کرده‏ایم و این راه را خواهیم رفت. ملت ایران این راه را خواهد رفت.» (بیانات در دیدار کارگزاران نظام1377/08/26)

هزینه پایبندی به اسلام ناب محمدی

«هرکسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نزدیک‏تر است، به ضربات و حملات و تهمت‌ها و هوچی‏گری‌ها و سوءقصدها و بدجنسی‏ها و موذی‏گری‌های جناح استکبار هم نزدیک‏تر است. با هر آخوندی بد نیستند؛ با بعضی از آخوندها خیلی هم خوبند؛ همچنان که در دستگاه سلطنت هم همین‏طور بود.

آن دستگاهی که می‏خواست ریشه‏ی روحانیت را بکند، خاطر بعضی از آخوندها را هم می‏خواست! به آخوندهای درباری پول می‏داد و به آن‏ها سفارش می‏کرد که عمامه‏تان را یک مقدار بزرگتر و ریشتان را هم یک مقدار بلندتر کنید! این‏ها را دیده بودیم، ما از این‏ها خبر داریم. رژیم طاغوت، خاطر این‏گونه روحانیون را هم می‏خواست و با آن‏ها ملاقات هم می‏کرد.» (بیانات در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد1369/01/04)

«روزی که ما پشت سر امام عزیز و علم‏دار اسلام ناب، شعارهای اسلام واقعی را مطرح می‏کردیم، می‏دانستیم که دشمن‏ها و قدرت‌ها و ابرقدرت‏ها در مقابل ما صف‏آرایی می‏کنند. در صدر اسلام هم همین‏گونه بود. آن روزی که یهودی‌ها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینه‏ پیامبر را محاصره کردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعی گفتند: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله» ؛ این، چیز تازه‏ای نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد.

 بنابراین، آن‏ها چون صدق وعده‏ الهی را دیدند، ایمانشان قوی‏تر شد. هرجا که اسلام واقعی آشکار شد، اگرچه قدرتهای خبیث و پلید در مقابل آن صف‏آرایی کردند، اما انسانهای پاک و دل‌های مطهر و روح‌های صاف و فطرت‌های پاک و ناآلوده، با همه‏ی توان و وجود از آن حمایت کردند. چرا ده میلیون انسان عزادار در ایام رحلت امام (ره) گرد پیکر مطهر آن بزرگوار جمع شدند و آن‏گونه بر سر و سینه‏ی خود می‏زدند؟ چرا صدها میلیون مسلمان در سرتاسر عالم، به خاطر درگذشت یک انسان، این‏طور عزادار و داغ‏دار شدند؟ محبوبیت امام ما به خاطر چه بود؟ جواب، یک‏کلمه است: به خاطر اسلام.

خود آن بزرگوار این نکته را به ما یاد داد و خود او به ما فهماند و تأکید کرد که به خاطر اسلام، خدا دل‌ها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد. آن چیزی که به پاها و دلهای شما قوّت داد، تا بتوانید راه‌های طولانی را طی کنید و به اینجا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع می‏کند و نیرویی عظیم و شکست‏ناپذیر به وجود می‏آورد.

راز اصلی همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم. انقلاب اسلامی تا وقتی‏که در خط صحیح اسلام ناب- یعنی خط امام- با دقت حرکت می‏کند و شما مردم دین و اسلام را بر هر چیز دیگر ترجیح می‏دهید و روحیه‏ی دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی را زنده نگه می‏دارید و شعارهای کوبنده و برخاسته از متن اسلام را مورد توجه قرار می‏دهید، نه آمریکا و نه شرق و غرب و نه ارتجاع و نه هیچ قدرت دیگر، قادر نخواهند بود که شما و کشور و نظام جمهوری اسلامی را از حرکت به سمت هدفهای خود بازدارند.» (بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم1368/04/21)

 

راه تحقق اسلام ناب در جامعه

«فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکان‏پذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایه‏ی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزه‏ واقعی و حقیقی بکند.

 لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات می‏دانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجب‏ترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام- به معنای حقیقی کلمه- وابسته‏ی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد.» (خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران در حرم امام خمینی (ره) 1389/03/14)

رابطه ی بسیج و اسلام ناب محمدی

«هرکس که امروز اسلام حقیقی و به تعبیر امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدی را تأیید و حمایت کند، اوست که برای ایران و ملت ایران، برای تاریخ ایران و آینده‏ی ایران و یکایک آحاد این ملت خدمت می‏کند. بسیجیان این امتیاز را دارند که در میدان این خدمت آماده‏اند. بسیج به معنی حضور و آمادگی در همان نقطه‏ای است که اسلام و قرآن و امام زمان أرواحنا فداه و این انقلاب مقدّس به آن نیازمند است. » (بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان1378/09/03)

سوء استفاده اسلام آمریکایی از ناسیونالیسم در تقابل با اسلام ناب

«بعضی از پادشاهان و رؤسای عرب، به خاطر جلب نظر معبودشان آمریکا، حتّی انگیزه‏های عربی و عرق قومیت را که دائماً از آن دم می‏زنند، در برابر اسرائیل به فراموشی می‏سپارند و به جای آن، میدان مسابقه با اسرائیل در گرفتن کمک از آمریکا را هرچه بیشتر گرم می‏کنند.

 این داغ ننگ را چه کسی از پیشانی ملت عرب خواهد زدود؟ و آیا جوانان مسلمان بیدار در کشورهای عربی، این خیانت را بر خودفروختگان خواهند بخشید؟! در نظر این زمامداران خائن، قومیت و وحدت عربی، فقط هنگامی باید مورد استفاده قرار گیرد که آمریکا بخواهد از آن در برابر ایران اسلامی و اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله) بهره‏برداری کند.» (پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) 1369/03/10)

«امروز سیاست استعماری، خیلی دقیق‏تر از آن است که حس ناسیونالیسم و ملیت‏گرایی و قومیت‏گرایی مردم را بر علیه خود تحریک بکند. قومیت عربی، یک نمونه است. آیا قومیت عربی در مقابل آمریکا خواهد ایستاد، یا در خدمت آمریکاست و به نفع آن‏ها به کار خواهد رفت؟ هیچ مکتبی، هیچ سنگری و هیچ نقطه‏ی اتکاء و امیدی وجود ندارد.

البته انسانهای حق‏طلب هیچ‏وقت از بین نمی‏روند. خفقان ناشی از قدرت استکبار و قدرت‏نماییهای او و خلافهایی که هم‏اکنون مرتکب می‏شود و بعدها بیشتر مرتکب خواهد شد، این‏ها هیچ‏کدام از بین نخواهد رفت و از نظر انسانهای دقیق و حساس، مغفول نخواهند ماند.

نسل جوان در کشورهای مختلفِ فقیر و وابسته و در خدمت استکبار غربی، مطمئناً مثل گذشته جوش و خروش خواهند داشت؛ این‏ها که از بین نمی‏روند؛ اما سنگری هم ندارند و وسیله‏ای که پشت سر آن قرار بگیرند و آن را برای اطفای غیظ خود در مقابل مستکبران و ظالمان به کار ببرند، در اختیارشان نیست. یک وسیله باقی است، و آن اسلام است؛ آن هم اسلام با تفسیر درست و انقلابی و به تعبیر امام بزرگوارمان، اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله) » (بیانات در دیدار ائمه‌ی‌ جمعه‌ی‌ سراسر کشور1370/06/25)

 

در مجموع همه بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به یک موضوع اشاره داشته و آن این موضوع است که، جبهه بندی بین دو اسلام، اسلام حقیقی و اسلام جعلی از ابتدا تا به امروز ادامه داشته و در آینده پیش‌ رو نیز ادامه خواهد داشت. اسلام جعلی که امروز به خاطر وجود شیطان بزرگ، آمریکا، اسلام آمریکایی نام گرفته است، اگرچه ظاهری اسلامی دارد اما در باطن، الحادی است.

 اسلام آمریکایی، اسلام آمریکاپسندی است که به تضعیف مسلمانان می انجامد و چهره اسلام را در دیدگان جهانیان تخریب می کند. نبرد بین اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی سال هاست که آغاز شده و امروز در همه ابعاد به اوج خود رسیده است. تنها راه تقابل حقیقی با اسلام آمریکایی، بازگشت حقیقی به آموزه های اسلام ناب محمدی (ص)  بوده که بهترین راهنمای آن، رهنمودهای تیزبینانه آیت الله خامنه ای است.

 

گردآوری و تنظیم: حامد ملحانی

/301/9466/م

ارسال نظرات