۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۱
کد خبر: ۲۹۶۲۸۸
استاد حوزه علمیه مطرح کرد؛

ضرورت توجه به بعد سیاسی اسلام

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام باقرزاده گفت: کسی که در اسلام قائل به تهذیب شود و ابعاد فردی آن را در نظر بگیرد طبق آیات قرآن و شواهد تاریخی به ذلت و خواری گرفتار می شود.
اسلام سياسي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمان حجت الاسلام سید کمیل باقرزاده استاد حوزه علمیه شب گذشته در مسجد ولیعصر کرمان گفت: ایمان امری قلبی بوده اما اسلام امری زبانی است؛ دل انسان باید اسلام را پذیرفته باشد تا بگوییم که این فرد با ایمان است؛ زمانی که دل پذیرفته باشد جسم وسط میدان می آید و عمل می کند.
 
وی در ادامه اظهار داشت: شخصی از امام صادق در مورد اسلام سؤال می کند که حضرت پاسخ می دهند نام دین خداوند اسلام است و از ابتدا تا انتها نام دین خداوند اسلام بوده است؛ یهودیت و مسیحیت مراتبی از اسلام بودند که در دین اسلام جا می گیرند؛ کسی که به دین خداوند اقرار زبانی کند مسلمان نامیده شده اما کسی که به اسلام عمل کند مؤمن نام می گیرد.
 
این فعال رسانه ای گفت: ایمان صفت قلب است اما نشانه ایمان در روایت امام صادق عمل به اوامر خداوند معرفی شده است؛ ایمان به ادعا و دل پاکی نیست بلکه به عمل به دستورات خداوند است؛ ادعا کردن هزینه ای ندارد بلکه میدان عمل است که ثابت می کند چه کسی مؤمن است.
 
وی با اشاره به روایتی دیگر تصریح کرد: اسلام از شهادتین حاصل می شود که یک سری آثار فقهی دارد به این معنا که ازدواج با آن فرد حلال بوده و خونش محترم است؛ ایمان عبارت از تثبیت اسلام در قلب و در عمل هم تغییر رفتار فرد مشخص می شود؛ ایمان پله ای بالا تر از اسلام است که عمل به دستورات را در پی دارد.
 
حجت الاسلام باقر زاده تأکید کرد: تمام کسانی که امام حسین را کشتند بر لبان خود شهادتین را جاری می کردند و تعداد زیادی را هم تشکیل می دادند؛ این افراد مسلمان به اسلام ظاهری بودند و درجه ای از ایمان در قلب های آنان جا نگرفته بود؛ اسلام ظاهری به قدری خطرناک است که سبب خواهد شد مسلمانی بر روی امام زمانش شمشیر بکشد.
 
وی تأکید کرد: معرکه کربلا یک تقابل بین مؤمنان و مسلمانان بود؛ در روزنامه های مملکت ما می نویسند که عاشورا ثمره خشونت طلبی پیامبر در جنگ بدر و احد بود که اموی ها انتقام آن جنگ ها را از امام حسین گرفتند؛ برخی این دعوا را خانوادگی و حکومتی می دانند؛ برخی می خواهند با این حرف ها امام حسین بگیرند اما حقیر تر از آن هستند که بتوانند.
 
حجت الاسلام باقرزاده گفت: قیام امام حسین و وجود آن جلوی تحریف اسلام را گرفته است و ضامن وجود اسلام است بنابراین نمی توان آن را از اسلام گرفت؛ شخصی در تریبون رسمی گفت درس کربلا مذاکره است که مقام معظم رهبری با سخنان خود پاسخ دادند که چرا تاریخ را این گونه تحلیل می کنند؛ محال است بتوانند امام حسین را با تحلیل های شخصی از ما بگیرند.
 
وی تأکید کرد: همان احکام سیاسی اسلام است که حافظ بعد فردی آن نیز خواهد بود؛ بسیاری از احکام اسلام جنبه اجتماعی دارد؛ خداوند دین و پیامبر را برای سعادت بشر می فرستند که سعادت بشر فقط به نماز و روزه محقق نمی شود بلکه بشر به نظام فرهنگی و سیاسی هم احتیاج دارد.
 
این فعال فرهنگی گفت: آیاتی که در قرآن سخن از بنی اسرائیل به میان می آورد به این علت است که بنی اسرائیل مثالی برای جامعه اسلامی است و برای ما که آن جامعه را ندیدیم متوجه خطرات و آسیب های یک جامعه باشیم.
 
دین مجموعه ای جامع است و باید همه آن را پذیرفت
وی تأکید کرد: وقتی مردم در برابر یک دین جامع قرار می گیرند دو دسته می شوند؛ برخی فکر می کنند می توانند مسلمان باشند و بعضی احکام و دستورات را قبول نکنند که در اصطلاح تبعیض در دین قائل می شوند؛ دین یک مجموعه جامع است که چاره ای از جز پذیرفتن کل آن یا رد کل آن نیست و کسی که تبعیض کرد با کسی که دین را نپذیرفته فرقی ندارد.
 
حجت الاسلام باقر زاده تصریح کرد: عده ای هستند که فکر می کنند ابعاد فردی را که پذیرفتند و کاری به احکام اجتماعی نداشتند می توانند مسلمان بمانند اما بدانند از این خبر ها نیست؛ طبق آیات قرآن کسانی که می گویند ما حد وسطی از اسلام را بنابر اعتدال پذیرا خواهیم شد حقیقتا کافر هستند و برای کافران عذابی سخت آماده است.
 
وی با اشاره به آیات قرآن گفت: کسی که قسمتی از دین را قبول کرده و قسمتی را رد کند خفت و ذلت را در دنیا و عذاب آخرت را همراه خود کرده است؛ اسلام را که نباید فقط اعمال شخصی و طهارت تعریف کرد؛ مشکل مردم در زمان امام حسین این گونه بود که فکر می کردند می توانند زیر بیعت یزید زندگی بکنند و مسلمان باقی بمانند.
 
مردم مدینه به بعد سیاسی اسلام کاری نداشتند
این فعال فرهنگی با اشاره به بیعت مردم با یزید اظهار داشت: عملکرد مردم مدینه در زمان امام حسین هم زیر سؤال است؛ بسیاری از صحابه رسول اکرم در این شهر زندگی می کردند و امام حسین را به خوبی می شناختند اما آیا به چه حقی با یزید بیعت کردند؟ آن ها می دانستند که حاکم جامعه باید حسین باشد اما چرا یزید را پذیرفتند؟
 
وی ادامه داد: مدینه شهر کفار که نبود اما همگی با یزید بیعت کردند از همین رو امام حسین به مکه رفت و مردم کوفه که خبردار شدند حضرت در مدینه نیست از او برای تشکیل حکومت اسلامی در کوفه دعوت کردند؛ همین مردم مدینه کاری به بعد سیاسی اسلام نداشتند و می خواستند نماز و روزه ای بگیرند و کاری به خیر و شر سیاست نداشتند.
 
این استاد حوزه علمیه با اشاره به آیاتی از قرآن کریم گفت: اشتباه می کنند کسانی که حد وسطی از دین را برای دنیا خود در نظر بگیرند؛ این افراد در همین دنیا بدبخت خواهند شد و خداوند اجازه نمی دهد به آخرت برسند؛ واقعه حره در سال 63 هجری دو سال بعد از شهادت امام حسین در مدینه اتفاق افتاد.
 
وی ادامه داد: یزید حاکمی را به مدینه می فرستد که اموال ارزشمند بیت المال را به شام بفرستد ولی مردم مدینه علیه آن فرستاده شورش می کنند؛ یزید در واکنش لشکری به فرماندهی مسلم ابن عقبه می فرستد که سه روز مدینه را بر لشکریانش حلال کرد و خون های زیادی را ریخت و صحنه های وحشتناک تری از کربلا رقم زدند.
 
حجت الاسلام باقر زاده گفت: مسلم ابن عقبه از مردم مدینه برای بردگی یزید بیعت گرفت؛ این مردم در دنیا ذلیل و بدبخت شدند و به علت این که دین را از سیاست جدا دانستند و با حسین بیعت نکردند از سوی خداوند به خاری و خفت افتادند؛ نزدیک 12هزار نفر در مدینه به وحشتناک ترین حالت کشته شدند.
 
وی ادامه داد: 1700 نفر از بزرگان انصار و مهاجرین و صحابه رسول خدا نیز در واقعه حره کشته شدند اما سؤال آن جاست که اینها در زمان امام حسین چه غلطی می کردند؛ همان یزیدی که امام حسین را به آن فروختند پدرشان را در آورد؛ کسی که در هنگام نصرت ولی خود خوابیده باشد با لگد دشمن بیدار می شود./9704/201/ب1
ارسال نظرات