مشکلات جوامع امروز به خاطر تغییر در نگرش اعتقاد به خدا است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمان، حجت الاسلام رضا مهدوی مدرس سطح عالی حوزه علمیه قم، امشب در مجموعه گنجینه در رابطه با جامعه اسلامی عنوان داشت: خداوند در قرآن تاکید می کند که انسان را نیافریده جز برای عبادت اما خیلی از ما انسانها این را متوجه نمی شویم جز اولی الالباب که افرادی هستند که هم اهل ذکر و هم اهل تفکر می باشند چراکه کسی که می خواهد اهل تفکر باشد باید اهل ذکر هم باشد تا فکرش را رشد دهد.
وی در تبیین کلمه "رب " گفت: رب به معنای صاحب اختیار و پرورش دهنده است از این رو هنگامی که استغفار می کنیم کلمه یا رب را می گوییم یعنی ای خدایی که صاحب اختیار من و پرورش دهنده من هستی و با این حال تو را تخلف کردم؛ مرا ببخش و دستم را بگیر تا دچار غفلت نشوم و هر کار دوست دارم انجام ندهم تا دچار آتش نشوم.
حجت الاسلام مهدوی در بیان مسأله اعتقاد به خدا خاطر نشان کرد: برخی اعتقاد به خدا را امری قلبی می نامند در حالی که شروع آن با پذیرش قلبی است اما باید در عمل خود را نشان دهد چنانچه کسی که اعتقاد به خدا ندارد در عمل و زندگی اش مشخص است.
وی در ادامه بیان داشت: در حال حاضر تمدنی که در جهان وجود دارد با اینکه سابقه 500 ساله دارد هنوز دچار ایراداتی است؛ چراکه این تمدن بعد از انقلاب صنعتی و با نفی خدا آغاز شد هرچند شاید برخی در برابر این مسأله موضع بگیرند و بگویند چنین حرفی نادرست است چراکه آنان مسیحی بودند و به خدا اعتقاد داشتند اما با کمی دقت در تاریخ آن زمان می بینیم که در آن زمان انقلاب صنعتی در برابر کلیسا و عملکرد دین صورت گرفت و همین دین را به زاویه کشید.
این مدرس حوزه علمیه قم افزود: در بیانی دیگر خود مسیحیان نیز واقف به این امر هستند که کتاب انجیلی که در دستشان هست در واقع به دست حواریون مسیح(ع) نوشته شده و به همین جهت است که 4 انجیل در حال حاضر در دستان آنان وجود دارد اما مسلمانان شرافت و افتخاری نصیبشان شده که سخن خدا را بدون دخالت و تغییر صحابه در اختیار دارند؛ به هرصورت مسیحیت امروز معتقد است یک روز به دنیا می آید و روزی دیگر از دنیا خواهد رفت و معاد افسانه ای بیش نیست و یا اینکه حضرت عیسی (ع) می آید و آنان را می بخشد و همه چیز تمام می شود.
وی بیان کرد: آنان معتقدند که اصل در زندگی دنیا بهره مندی از لذات مادی است و بر همین اساس است که جامعه شان را مدیریت می کنند از این رو می بینیم به تنوع طلبی روی می آورند چراکه اگر لذات هدف زندگی باشند پس از مدتی کوتاه به بن بست می رسند و احساس پوچی و خستگی به آنان دست می دهد پس اجبارا به چیز های متنوع دیگری روی می آورند در حالی که می بینیم آنان که اهداف مادی نداشتند و به دنبال اهداف متعالی تری بودند مانند پیامبر (ص)؛ با غذای ساده و لباس ساده و معاشرت ساده با مردم دچار روزمره گی و تکرار در زندگی نمی شدند و به دنبال تنوع در ظاهر زندگی نبودند چراکه اصل را در اعتقاد به خدا می دانند نه جهان مادی که نیازمند تنوع طلبی است.
حجت الاسلام مهدوی یاد آور شد: برای کافر تنوع در زندگی اصل است در حالی که برای مومن باید تحرک در زندگی اصل باشد تا با پشت سر گذاشتن پله های نردبان زندگی به هدف متعالیش برسد در حالی که انسان مادی روی یک پله نردبان ایستاده و با تغییر حالت سعی در پیشرفت دارد از این رو می بینیم که آخرت گرایی موجب عدم گرایش به تنوع ظاهری در زندگی است.
وی ابراز داشت: در تمدن غربی باید همواره لذات مادی جدیدی را احساس کرد تا زندگی به پوچی نرسد به همین جهت کارخانه های بزرگ ساخته شدند در حالی که برای بنای آن کارخانه نیاز به سرمایه است که باید از کجا تامین شود؟ از جیب مردم و این است که لازم می شود مکانهایی به نام بانک شکل بگیرند تا مردم پولشان را در آن نگهداری کنند در حالی که مردم به راحتی پولشان را در جایی قرار نمی دهند مگر اینکه سودی به همراه داشته باشد از این رو بانک برنامه ای را طراحی می کند که در ازای پول مردم به آنان سود دهد و همین جاست که بانکداری ربوی شکل می گیرد.
حجت الاسلام مهدوی در ادامه افزود: با چنین بانکداری است که اقتصاد دانان معتقدند بانکداری بدون ربا ممکن نیست و این نوع بانکداری موجب می شود وامی هم که به کارخانه دار داده می شود با سود هنگفت باشد؛ به جهت هزینه هایی که بانک برای نگهداری پول مردم می کند و همچنین برای سودهایی که به سرمایه گذاران باید بپردازد از این رو کارخانه دار بر اساس پرداخت سود بانکی و هزینه هایی که برای راه اندازی خط تولید می کند قیمت اجناس تولیدیش را بالا می برد و به اینگونه است که در نظام سرمایه داری پول از جیب فقرا به جیب توانمندان سرازیر می شود.
وی اظهار داشت: این تمدن؛ تمدن الحادی است که با لذت طلبی و تنوع طلبی و هزینه های سنگین انسانها همراه است و به همین دلیل است که اوضاع جهان عوض نمی شود از این رو می بینیم آنان که توان همراهی با چنین نظام سرمایه داری ای را ندارند دچار به خطر افتادن هویتشان می شوند و همواره به جهت وضع موجود با همه مخالفت کرده و به شکل های مختلف در جامعه ظاهر می شوند مثلا مدل موی خود را به شکل نا متعارف در می آورند و یا لباسهایی می پوشند که در شانشان نیست و برخی دیگر این مسأله را آزادی می نامند در حالی که تعریف اینها؛ آزادی نیست بلکه تحقیر افراد است که به جهت نداشتن توان مالی به اندازه سرمایه داران در جامعه؛ سعی می کند خود را در ظاهر به آنان نزدیک کنند و در سایه چنین تفکری فریاد دموکراسی سر می دهند.
این مدرس حوزه علمیه قم در پایان بیان کرد: همه این مشکلات که امروز گریبان گیرمان شده به دلیل تغییر در نگرش و اعتقاد به خداست که با آن تحقیر جامعه به وسیله سرمایه صورت گرفته و انسان امروز را به سمت تنوع طلبی سوق داده و با نام آزادی او را تحقیر می کند./9703/202/ب1