پروژه هوشمند تغییر دوست و دشمن
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، از استعمار قدیم و جدید و نظام استکبار در دورههای نوین، همه ابزارها و روشهای نرم و سخت را به نحوی به کار میگیرند تا سلطه غارتگرانه بر دیگر دول باقیمانده و جایگاه جهانی خود را حفظ کنند.
اگرچه روشهای استعماری گذشته یا ناکارآمد شده یا هزینههای زیادی به استکبار جهانی تحمیل میکند ولی توسعه تکنولوژی ارتباطات و رسانه و توانمندیهای آن برای مدیریت افکار عمومی و باورهای آنها در کنار ابزار و روشهای دیگر از برجستگی و کارکرد ویژهای برخوردارند.
جنگ نرم، امروز آنچنان وارد باورها و ذهنیت جوامع بشری میشود که هیچ تکنیک دیگری قابلیت رقابت با آن را ندارد. اگر در گذشته حریف و رقیب از میان برداشته میشدند و یا مزدوران و دستنشاندگان، ویترین قدرتهای پشت پرده و استعماری بودند، امروز با جنگ نرم، اعتقادات و باورهای مردم جابهجا میشود تا انرژی جوامع بشری در مسیر مطلوب قدرتهای سلطهگر، به مصرف برسند و اگر نمیتوانند ماهیت ضدبشری خود و همپیمانان خود را کنار بگذارند، به این پدیده میپردازند که جای دوست و دشمن را تغییر دهند تا ضدیت وتعارض با دشمن، به رویکردی علیه دوست مبدل شود.
در 70 سال گذشته، رژیم صهیونیستی را با ترفندها و حمایتها، نتوانستند به پدیده طبیعی در منطقه تبدیل کنند و مردم منطقه، به رغم تمامی تضادهای مصنوعی و غیرعادی، ماهیت ضدبشری و جنایتکار و اشغالگرانه رژیم صهیونیستی را از یاد نمیبرند و افکار عمومی ملل اسلامی پذیرفتهاند که مقاومت، تنها راهبرد پیروزمند و الگوساز در مقابل تجاوزگری صهیونیستهاست. نظام سلطه و صهیونیسم جهانی این بار از طریق تحولات جدید منطقهای و تولید وتعریف تضادهای مصنوعی و عداوتهای ساختگی و فریبکاری و دستکاری در نگاه و ارزیابی جوامع منطقهای، چنین القا میکنند که دشمن اصلی و فوری آنها رژیم صهیونیستی نیست بلکه مقاومت و ایران، به عنوان یک نگاه طایفهای و اشغالگرانه به دنبال سلطه بر منطقه است، لذا دشمن اصلی در مکانی بهجز اسرائیل قرار دارد و باید بدان پرداخت.
این متدو روش دستکاری در مفاهیم و ارزیابی و باورها در یک پروژه بزرگ و منطقهای وحتی جهانی به اجرا درمیآید ولی به نظر میرسد محور اصلی این پروژه فریبکارانه بر ایران متمرکز است.
دولتهای مستقل، دیکتاتور و فاسد معرفی و دولتهای دیکتاتور و مرتجع، نجاتبخش و حامی و دوست تصویر میشوند. مقاومت را پدیدهای تروریستی و تروریسم تکفیری و القاعدهای، دولتی و غیردولتی آن را انقلابی، نیروی شورشی، معارض و مخالف لقب میدهند.
در درون ایران، نظام فاسد و دیکتاتوری و ضددین پهلوی، قابل احترام و نظام اسلامی و انقلاب اسلامی را در نقطه مقابل آن و غیرقابل قبول جا میاندازند. استکبارستیزی جای خود را به دیپلماسی و مذاکره وابستگیساز میدهد، دفاع از امنیت و منافع ملی را هزینه و غارت شدن را عین منافع ملی مینمایانند. «امام انقلابی و اسلامی» را «امام لیبرال» و «امام ضداستکبار» را «امام همزیستی کننده با ظالم ترسیم میکنند و داستان میسرایند و خیرهسرانه بر یک فریبکاری پای میفشارند. شعار آزادی بیان فکر و اندیشه میدهند ولی دیکتاتور مآبانه، شعارها و مناسبت 13 آبان، روز مبارزه با استکبار را در رسانههای زنجیرهای فتنه، سانسور میکنند.
چماق حقوق بشر بلند میکنند ولی از مفسدین و منحرفین و فتنهگران و بیتعهدترینها نسبت به حقوق انسانی و بشر را مورد حمایت قرار میدهند. از کرامت و عزت انسانی سخن میگویند ولی از همه جنایتکاران دفاع و با آنها همراه میشوند. آزادیخواهی و استقلالطلبی و پایمردی در مقابل متجاوز و سلطهگر را با برچسب افراطیگری و خامی و نابودکننده منافع ملی، سرکوب میکنند. جنگ نرم امروز به دنبال جابهجا کردن مصداقهای ذهنی و باورهای باارزش مردم است که با ابزار رسانههای وابسته و نفوذ در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی محقق میکنند. این مدرنیته، استعمارگر را منجی نشان میدهد و منجی را مخرب و پدیدهای غیرقابل تحمل. این جنگ در مقابل آنچه تا به حال داشتهایم، قابل قیاس نیست و همتی همسان میطلبد./998/د101/ف2
منبع: روزنامه جوان