بررسی نفوذ صهیونیسم در آفریقا
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، در ایران، مسجدی های مسجد عمار یاسر در خیابان فردوسی مشهد او را بیشتر می شناسند، اما قریب به بیست سال از عمرش را در شرایط دشوار قاره آفریقا به سر برده است. میگوید خارج از کشور او را شیخ سلیمان هادی می خوانند؛ درست برعکس نام واقعیش، هادی سلیمانی، برادر شهید مهدی سلیمانی. هر چند تنهایی و عزلتش، حکایتگر خیلی چیزهاست، از جمله بی مهری برخی مسوولین مربوط؛ اما به نسل انقلابی و هشیار حوزه و دانشگاه امیدوار است. برایمان فرصت مغتنمی بود که تجربه بیست سال فعالیت جدی در قاره حساس آفریقا را از زبان مبلغ مجاهدی بشنویم که بزرگترین خطر امت اسلامی و جامعه بشری را صهیونیسم بین الملل می داند. با هم قسمت اول متن این گفتگو را بخوانیم:
حجت الاسلام سلیمانی که کوله باری سنگین از تجربیات بیست ساله اش در تبلیغ و کار فرهنگی در قاره کهن افریقا را به دوش می کشد، ایشان بر مطالعات قرآنیِ یهودشناسی و صهیونپژوهی، حلقهی مفقوده صهیونیسمشناسی تاکید کردند و درباره اهمیت راهبردی قاره آفریقا، پتانسیل انقلاب اسلامی برای طرح مسائل صهیونیسمشناسی در بعد جهانی، نیروی انسانی فرهنگساز استراتژیک، نیاز اصلی امروز برای فعالیت در آفریقا و ضرورت برنامه ریزی و اقدام جمهوری اسلامی و حوزه علمیه قم برای مستضعفین سراسر دنیا تاکید کردند. مشروح این گفتگو را در ادامه از نظر می گذرانید:
لطفا اهمیت راهبردی قاره آفریقا را در جهان توضیح بفرمایید.
آفریقا جایی است که اگر میگویند پنجاه نوع کانی در دنیا وجود داشته باشد، 27 یا 28 تا از آنها فقط در زئیر است . منظور این است که آفریقا البته شمال یک تحلیل دارد مرکز یک تحلیل و جنوب تحلیل دیگر؛ به هر حال این پنجاه و چهار کشور در آفریقا اینها همهشان یا تحت تأثیر کشورهای غربی، یا کشورهای مارکسیستی، یا اسپانیا و یا ایران اند.
یک جایی هست در افریقا به نام زنگبار. این زنگبار جزیرهای هست زنجیروار بهش میگویند به عربی؛ این جزیره امیرش را عمان انتخاب میکرده و عمان هم امیر نشین ایران بوده. یعنی با دو واسطه آنجا زیرمجموعه ایران است؛ الان زبان فارسی را هم می دانند.
قبل از اسلام هم بوده؟
بله بله در زمان کمبودجیه که ایران یک قدرت جهانی بوده به لحاظ کشتیرانی، ایران پایش به طرف شرق آفریقا باز شده و بعد یک زبانی به وجود آمده تحت تأثیر تمدن ایرانی بهش میگویند زبان سواحلی. مثلاً میگویند دریشه به جای دریچه. زبان فارسی است ولی با گویش آفریقایی یعنی بسیار کلمات فارسی دارد.
ساختار زبانیاش فارسی است؟
نه ساختار زبان اولیهاش بانتو است. ولی در این زبان کلمات بسیار فارسی و اردو دیده می شود. ایران یک مقطعی آنجا تأثیرگذار بوده. قوم «تیم» (teim) آنجا تأثیرگذار بوده. Id]هیچ یک از کشورهای مطرح دنیا را نمیبینید الا اینکه آنجا دارند کار فرهنگی و کار سیاسی میکنند؛ زنگبار رادیوش را دارند تیمیها اداره میکنند؛ به نوعی میخواهیم بگوییم که آفریقا استعمار پذیر است؛
چرا؟
به لحاظ تاریخی به آنها القا شده که ما نژاد عبدو هستیم. حضرت نوح سه تا فرزند داشته. سام و حام و یافث. میگویند که یافث رفته آفریقا آفریقاییها همه از نژاد یافث هستند. اینها نژاد سفید را میشود گفت به عنوان یک نژاد پول ساز و فرهنگ ساز، حضورش را قبول میکنند
عبدو یعنی چه؟
استاد سلیمانی:یعنی کسی که تعبد و بندگی را میپذیرد.
از عبد است؟
میگویند ما عبدو هستیم. یعنی ما بردگی را راحت میذیریم .حالا اینها تحلیلهای تاریخی نیز دارد.آفریقا یک جایی هست که به لحاظ منابع و جاذبههای گردشگری و به لحاظ نیروی انسانی همیشه برای کشورهای دیگر جاذبه داشته و الان هم دارد و هر کشوری که بیشتر کار بکند بهره بیشتری از آفریقا میتواند داشته باشد و به هر حال قاره آفریقا ویژگیهای خاص خودش را دارد.
برنامههای صهیونیسم برای قاره آفریقا چه بوده است؟
خلاصه اینکه صهیونیستها از یک نظر به عنوان نیروی انسانی به افریقا نگاه می کنند. در اتیوپی (حبشه) یهودیها به لحاظ تاریخی حضور داشتند و اینها تلاش بسیار زیادی کردند که آفریقاییها را در سرزمینهای اشغالی فلسطین بیاورند. هم برای کارگری و هم اگر کار برایشان سخت شد و در وقت خطر، از اینها به عنوان سپر نیروی انسانی در دفاع از خودشان استفاده کنند؛
اینها میگویند که ما امت برگزیده هستیم و ما برای مدیریت جهانی آفریده شدهایم و بقیه باید در خدمت ما باشند؛ حالا این خدمت یا طوعاً است و یا کرهاً؛ دست بردار که نیستند. آفریقا را اینها طوعا و کرها با خودشان هماهنگ کردند.
حالا برای اینکه مشخص شود یک مقدار توضیح بفرمایید.
یعنی گاهی اوقات یک ملتی و یا یک فرهنگی را که این ملت و یا این فرهنگ یک برجستگیهایی دارد و یک تأثیرات مثبتی دارد، این را برای اینکه با خود هماهنگ کنند، مبانی نظری و اعتقادی و سیاسی و مالیش را متزلزل می کنند؛ خداوند تبارک و تعالی میگوید.
روی یک عامل نمیشود تکیه کرد وقتی رسانه و نیروی انسانی و پول و اینها همه در یک فرآیند قرار میگیرند این فرآیند یک محصول قوی از آن در میآید. کاری که اینها دارند انجام میدهند این است که اینها در کشورهای مطرح افریقا مثل آفریقای جنوبی و کنیا و... دفتر دارند و کار میکنند؛ همه جای افریقا جاهایی که من رفتم ، احساس میکنم که در حال کار کردن هستند؛
به هر حال نکتهای که در کار شما باید لحاظ شود و شما هم اشاره داشتید مسائل قرآنی درباره صهیونیسم است؛ این مسأله در صهیونیسمشناسی حلقه مفقوده است؛ خیلی از مباحث اصلاً کار نشده است.در اینکه صهیونیسم حتماً از بین خواهد رفت شکی نیست و در قرآن هم ذکر شده.« لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیرا » (اسرا 7). میگوید هر چه را که شما ساختید، آن جهانی سازی که مبتنی بر تفکر صهیونیسم بوده ، ما ریشه همه را را میزنیم. لیتبروا ما علو تتبیرا ، یعنی ما ریشهتان را میزنیم و اینطور نمیگذاریم که همیشه آدم بکشید و به راحتی در غزه دو هزار و در یمن چند هزار نفر را بکشید. ما ریشه شما را میزنیم؛
انقلاب اسلامی این توانمندی و پتانسیل را دارد که مسائل صهیونیسم شناسی را در بعد جهانی همانجور که مؤسسه مهدویت می اید در سال دو سه سال کنفرانس میگذارند در جاهای مختلف.این صهیونیسم پژوهی هم باید بعد جهانیاش قوی بشود و در جمعی که متکلمین و آدمهای چیز فهم در این جمع هستند، عالمی اگر بیاید این آیات و روایات را مطرح کند تأثیرات خودش را میگذارد؛ الان ممکن است که عالم سنی پیدا بکنید که به این ضرورتها هنوز نرسیده باشد؛ عالم شیعه هم ممکن است پیدا کنید که به این ضرورتها هنوز نرسیده باشد؛ حالا میگویند که آنها برای خودشان ما هم برای خودمان . اینگونه نیست؛ تمام بحرانهای جهانی، بحرانهای فرهنگی، مالی، انسانی همه ریشه در صهیونیسم جهانی دارد و کشف این مباحث هم بسیار مهم است؛ مثلاً صنعت پورنو گرافی را کیا مدیریت میکنند؟ ما میخواهیم بگوییم که اینها در یک مقطعی که موحد و خداپرست بودند، نه به دلیل نژادی، امت برگزیده بودند؛ ما هم قبول داریم و قرآن هم بهش اشاره کرده است، ولی به دلیلی که نقش تاریخیشان را انجام ندادند الان امت مبغوضه هستند شعب الله المختار دیگر نیستند.
انواع شکنجه برای مخالفان استعمار اروپایی فرانسوی در آفریقا: قرار دادن در فاضلاب و قطع سر و توهین بدان! یادی از الگوها و سازمان دهندگان داعش!
اگر این مباحث مختلف صهیونیست شناسی را ما ببریم در کشورهای مختلف با علمایشان هماهنگ کنیم و این مباحث را به زبانهای مختلف بگوییم، این حتماً تأثیرات خود را میگذارد. نیروی انسانی، مسائل مالی و جرمهایی که در تاریخ اتفاق افتاده، رابطه صهیونیسم با بهائیت ، رابطه صهیونیسم با وهابیت، رابطه صهیونیسم با قادیانگری. ارتباط اینها را با صهیونیسم باز کردن با یک تفکر جهانشمولی که اینها دارند و مباحث دیگری که در تاریخ است؛ میخواهم بگویم که هر جایی که امکانی بوده یا قابلیتی بوده است؛ قابلیت اقتصادی، قابلیت فرهنگی بوده، اینها از آن قابلیت غافل نبودند.
به طور خاص میتوانید بعضی از موفقیتهای فرهنگی صهیونیسم بین الملل یا به طور خاص اسرائیل را در کشورهای آفریقایی نام ببرید؟
برای نمونه پرچم کشور بروندی را مطالعه کنید؛ شما لوگوی صهیونیسم را در پرچمشان خواهید دید؛ بروندی ضعیفترین، فقیرترین و کوچکترین کشور آفریقایی است که در این کشور نسل کشی هم اتفاق افتاده است؛ ببینید آنجا لوگوی صهیونیسم در پرچمشان هست.
-: در آن نسل کشی حدود هشتصد هزار تا یک میلیون نفر از بین رفتند. این را میتوانید توضیح بدهید؛ این مسأله در ایران خیلی کم بحث شده است
سال 1995 من آنجا بودم؛ آخرین درگیری که اینها کردند و درگیری شدیدی بود 1995 بود؛ اینها به نوع مدیریت غربیها برمی گردد؛ توتسیها از نژاد عرب آفریقایی هستند؛ باهوش، قدبلند، خوشتیپ؛ برعکس هوتیها کوتوله هستند ولی اکثریت با هوتیها هستش. فرانسویها و بلژیکیها خصوصاً در مدیریتهایشان از توتسیها استفاده میکردند؛ یعنی آنها به وسیله این کشورها شدند قبیله غالب. در چند کشور اقلیتند ولی غالب شدند و هوتوها که اکثریت هستند شدهاند قبیله مغلوب؛ آخرین درگیری 1995 بوده که قبل از آن هم درگیری داشتهاند نه به این وسعت.
چه نفعی دارد برای غرب یا صهیونیستها چنین درگیریهای بزرگ هشتصد هزار نفره و یک میلیون نفره در کشور کوچک انجام شود ؟
الان فرض کنید سازمان ملل سه کشور را اداره میکند؛ این سه کشور رئیس جمهور دارند؛ کنگو یا زئیر از پایتخت که میآیید بیرون، دیگر حاکمیتی نمیبینید؛ یعنی حکومتی وجود ندارد؛ گروههای مسلح هستند؛ اینجا حاکم سازمان ملل است و حرف اول را سازمان ملل میزند در بروندی کلابیا حرف اول را میزند اینها ساز و کارهایی هستند که در اختیار سازمان ملل و اینکه تحت تأثیر صهیونیست است را راحت میتوان فهمید.
اندازه کوچک بروندی و رواندا، در عین اهمیت استراتژیک این دو کشور به دلیل قرار گرفتن بین تانزانیا، کنگو و سودان
الان بروندی رئیس جمهور دارد؛ یک مسلمان آنجا میآید کاندید میشود به نام حسین سلیمان؛ اکثریت آرا را میآورد در کشور بروندی یعنی مردم اکثریت بهش رأی میدهند؛ حسین رجب که این را بعد گرفتند به جرمی زندان کردند، هنوز هم زندان است و این رئیس جمهور هم که آمد ایران دیدار کرد رئیس جمهوری است که مورد حمایت جریان غرب هم هست و آن حسین رجب در زندان نهج البلاغه خواند ولی هنوز زندان است ولی شأنیت مردمیاش خیلی بیشتر از رئیس جمهور موجود است.
شما هیچ وقت در آفریقا آمار واقعی را نمیتوانید کشف کنید که چه کشوری چند درصد مسلمان دارد؛ سازمان ملل این اجازه را نمیدهد که شما کشف بکنید که در بروندی چند درصد و در اوگاندا چند در صد مسلمان داریم همیشه آمار این است که مسیحیت اکثریت را دارد؛ چون خودشان آمار میگیرند حالا شما چطور بخواهید کشف کنید؛ این است که آفریقا با حضور سازمان ملل در اختیار صهیونیسم است؛ یعنی راهکارهایی که آنها برای خودشان تعریف کردند آنها لبنانیها را هم یک تعدادیشان را ترور کردند در کیشاستا یک تعدادیشان مالشان را برداشتند بردند و برای خودشان آدمربایی کردند.
الان عملاً الماس کنگو را صهیونیستها دارند مدیریت میکنند یعنی اینها در شرایطی البته لبنانیها هم هستند که همکاری میکنند در خارج از کیزر لبنانیهایی هستند که با صهیونیستها هماهنگند و اصلاً این بحثها را قبول ندارند؛ البته بعد از قضیه حزب الله ولی اکثریت لبنانیها هنوز هستند؛ منظورم این است که صهیونیسم یک عارضه سیاسی منفی جهانی است که اگر درست فرهنگ سازی بشود و مدیریت شود باید از بین برود و بحث زمانبندیاش هست.
این نکتهای که شما گفتید یک سئوال جالبی را به ذهن میآورد میگویید که یک عارضه جهانی است شاید بیشتر مسلمانهای دنیا اینطور تصور میکنند که صهیونیسم یک عارضهای برای فلسطین و لبنان است و نهایتاً برای سوریه!
الان چرا صهیونیستها یمن را بمباران میکنند؛ عربهای یهودی که تعهدشان به صهیونیسم بیش از اسلام است دارند اینها بمباران میکنند؛ میگویند که اگر اینجا این تفکر پا بگیرد هفتاد درصد تردد ما از باب المندب و دریای سرخ است اینجا نا امن شود یعنی اسرائیل نا امن است یعنی اینها میگویند که ما برای امنیتمان داریم اینجا را بمباران میکنیم؛ منطقه استراتژی ما اینجاست ما اینجا را بمباران میکنیم.
دقیقا جایی که مثلاً سودان هست، آنجا صهیونیستها چه کار کردند؟
چون آنجا کارخانه تسلیحاتی و داروییشان آنجاست، برنامههای زیادی برای سودان چیدند و سومالی هم که الان بی برنامگی و دزدی دریایی و دولت مرکزی ضعیف شده است. فعالیتهای زیادی توسط جمهوری اسلامی شده است در بعضی از این کشورها مثل سودان که اطلاع داریم و کشور قدرتمندی هم هست.
محدوده استعمارگران جنایتکار فرانسوی! به آفریقا توجه کنید!
شما که با جامعه المصطفی و وزارت خارجه در ارتباط بودید، فعالیتهای جمهوری اسلامی و حوزه علمیه قم را در آنجا کمی توضیح بدهید.
ضرورت برنامه ریزی و اقدام جمهوری اسلامی و حوزه علمیه قم برای مستضعفین سراسر دنیا سالهایی که ما میرفتیم که سال 88 بود و هنوز جامعه المصطفی شکل نگرفته بود. تازه مدارس علمیه خارج از کشور پا گرفته بود. ما از طریق سازمان مدارس خارج از کشور رفتیم به این کشورها .هر دفعه هم رفتیم یک گزارش کارهایی آوردیم که بعضی از آنها هنوز هست و میتوانید استفاده کنید؛ ما هر کشوری هشت نه ماه یا یک سال میماندیم و مسائل حوزوی و نیروی انسانی و علما را کشف میکردیم و مقداری که پول همراهمان بود به علما به صورت شهریهای و به صورت مناسبتی میدادیم؛
امیدوارم که سایت و پیگیریها و برنامه ریزیهای شما به جایی برسد که سرعت پروژه ظهور را زیاد کند و مستضعفین دنیا؛ پروژه ظهور پروژه مستضعفین است که« وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین » (قصص 5) بحث مستضعفین است؛ امام زمان (عج) امام آن مستضعفین است. این است که روی این کلمه مستضعفین باید کار کنید؛ یعنی اینکه محور کار امام زمان (عج) مستضعفین هستند به صورت خاص نه مسلمانان؛ مستضعفین جهانی . این یک بحث است.
بحث دیگر اینکه صهیونیستها به هر حال به خاطر قابلیتهایی که دویست سیصد سال است که در کشورهای مختلف برای خود ایجاد کردهاند مانند آمریکا، اروپا و کشورهای مختلف، در واقع الان لابی صهیونیست امریکا را اداره میکند ولی مردم فکر میکنند که دو حزب کنگره این کار را میکند؛ در باقی کشورهای اروپایی هم همین است که اینها خود را امت برگزیده خدا میدانند و پول هم خرج میکنند.
بهترین پروژههای دو کشور رواندا و بروندی، برای مسوول فرقه بهائیت این دو کشورو مردم در فقر و بیچارگی!
یک خاطره برایتان بگویم که اولین باری که به رواندا رفتم ماه رمضانی بود گفتند که ایرانی دیگری هم آنجا هست و میخواهد من را ببیند. گفتم چقدر خوب که یک ایرانی در این کشور تنها. رفتیم با ایشان قرار گذاشتیم وسط شهر. آمد و با هم نشستیم به صحبت کردن . ایشان میگفت اسمم سید سیاوش طباطبایی است؛ ایشان ده سال قبل از من از ایران آمده بود بیرون . مسئولیت بهائیت دو کشور رواندا و بروندی را به عهده داشت؛ میگفت بهترین پروژههای این کشور را میدهند من اجرا میکنم. مثلاً ماهی ده تا بیست هزار دلار درآمد دارم و پنج هزار دلار خرج خودم میکنم بقیش هم خرج بهائیت میکنم.
بعد پرسیدم سید تو چرا مثلاً بهایی شدی. معذرت میخواهم اگر خر جدت بشوی، بهتر از این است که خر صهیونیستها بشوی! گفت پدربزرگ ما در تبریز، آن روزهایی که میخواستند محمد علی باب را به فرمان امیر کبیر اعدام بکنند، شایعه افتاده در مردم که امام زمان از اینجا رد میشود؛ جد ما نشسته بوده وسط راه. با خود میگفته اگر به من نگاه کند امام زمان حقیقی هست اگر نگاه نکند امام زمان جعلی هست. آن هم به این نگاه کرده میگفت یک فامیل به خاطر یک نگاه همه بهائی شدند!
یک زمینههایی هست که بهائیت و وهابیت روی آن دست میگذارند ؛ جمهوری اسلامی و حوزههای علمیه روی چه زمینهای باید فعالیت بکند؟
ما نیروی انسانی فرهنگساز استراتژیک بسیار کمبود داریم. نیروی انسانی فرهنگساز استراتژیک، نیاز اصلی امروز برای فعالیت در آفریقا هست که کمبود داریم. اما مثلا فرانسویها و آمریکاییها هنوز هم در حوزه فرهنگ و هنری دست بردار نیستند. مجموعه تنتن را دقت کنید. یک قسمتش مربوط به رفتن تن تن و میلو به کنگو و دستگیری یک دزد الماس است که او که نماینده غربی های غارتگر است در این کتاب و انیمیشن تبدیل به قهرمان انها می شود!!
و جالب است که مردم آفریقا او را مثل پادشها خودشان مورد استقبال و ملاطفت قرار می دهند. پیشنهاد می کنم شما که به عنوان یک سایت خوب و علمی حوزوی درگیر مباحث جدی دشمن شناسی در عرصه هنر و فرهنگ هم هستید روی مجموعه هایی چون تن تن که کمتر در ایران مورد مطالعه قرار گرفته است و مورد حساسیت نیست، نیز کار کنید و مردم جهان را بیدار کنید. نه فقط مردم ایران را. متاسفانه فضای نقد فیلم ما اسیر فرم زدگی و تکنیک زدگی و غربزدگی فراوانی شده است که نیاز به مجاهدت اندیشمندان و مجاهدان دشمن شناس دارد. بله گفتم ما استراتژیست و فرهنگ ساز برای آفریقا کم داریم وباید در فکر تربیتش در حوزه های علمیه و دانشگاه ها هستیم؛ خصوصا حوزه ها که امید بیشتری به کار آنان هست ولی کمتر به فکریم!
-: چرا؟
به ضرورتش نرسیدند.
-: اگر این طرف یعنی از طرف فرستنده مشکلی نبود آنجا چه ظرفیتهایی هست؟
تنها کسی که بعد از انقلاب، از طرف حوزه علمیه به جزیره زنگبار، روآندا، زئیر، کنگو و بروندی رفته و یک سال مانده ، من بودم
زنگبار یک جزیره است که زبان فارسی و معماری ایرانی دارند. مجلسشان را ایرانیها ساختند .توپ جنگی ایرانی و مقبرههای ایرانی می بینید. حتی به ایرانی میگویند شیرازی؛ تنها کسی که بعد از انقلاب رفته یک سال مانده ، من بودم یعنی کس دیگری را نفرستادند؛شاید هم بنده در جریان نباشم. البته کارهایی انجام شده است که مایه امیدواری است ولی باید کمبودها را دقیق دید و برنامه ریزی کرد.
احتمالاً آن پنج کشور دیگر را هم که رفتید، همینطور بوده است!
همینطور بوده؛ اینها ممکن است که مثلاً در سمینارها حرفهایی بزنند ولی سه چهار نفر فرستادند ماه اول برگشتند.
-: ظرفیت آنجا غیر از این سه حوزه تاریخی جدی که وجود دارد ، چه چیزهایی است؟
ظرفیتهایی که میشود ما آنجا کار بکنیم؛ ما یک گزارش نوشتیم که بیایید آنجا زبان فارسی را گسترش بدهید . زمان حضرت آیت الله بروجردی به امر حضرت آیت الله بروجردی سه تا عالم از ایران رفتند آنجا ماندند. سه خانواده شوشتریها و ناشر الاسلام و موسوی . الان بچههایشان همه کاسب هستند و در حال و هوای خودشان کاسبی میکنند؛ ما گفتیم بیاییم مثلاً اینجا دانشگاه آزاد تاسیس کند. یک آقایی را فرستاد که بیاید آنجا دانشگاه را تأسیس بکند. این بدون اینکه با ما یا رایزن مشورت بکند اولین اشتباهی که کرد ساختمانی که مثلاً اجارهاش هفتصد دلار بود با سه هزار دلار اجاره کرد و یک ساختمان بزرگ و شیک . گفتیم اول سازماندهی کن . نیرویت را بچین، کارت را بکن. خلاصه باز سفیرمان مخالفت کرد رایزنمان مخالفت کرد. قرار بود شعبه دانشگاه آزاد در زنگبار رشته زبان فارسیاش افتتاح شود، حتی در رادیو و تلویزیون ما اعلام کردند، ولی آنجا هیچی نبود. اینجا اعلام کردند که ما میخواهیم دانشجو بپذیریم، ولی آنجا هیچی نداشتیم.
با وجود همه مشکلات، اکنون به برکت تلاش های مجاهدانه دوستداران انقلاب اسلامی و مبلغینی از حوزه های علمیه قم و ... در آفریقا، میلیون ها شیعه و دوستدار اهل بیت سلام الله علیهم، در آنجا داریم و طلابی در قم و در نمایندگی های جامعه المصطفی در کشورهای آفریقایی، مشغول به تحصیل و تبلیغ هستند. البته نسبت به سرمایه گذاری که وهابیت برای آفریقا کرده است، هنوز خیلی عقب هستیم. والبته انها محصولش را چیده اند!(حداقل به خیال خودشان؛ گرچه این هم فرصتی برای معرفی اسلام عقلانی و حماسی شیعه در آفریقاست.) ان شاء الله به زودی شاهد جهشی در زمینه تمرکز بر آفریقا باشیم./998/د102/ف2
منبع: پایگاه صهیون پژوهی تیه