اسلام آمریکایی امروز همان اسلام ابوجهلی زمان پیامبر است/ منظور از استکبارستیزی دفاع در برابر شیطانی به نام استکبار است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، در شرایطی که استکبار جهانی در دشمنی با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تمام سعی و تلاش خود را به کار بسته، گروهی در داخل کشور سعی دارند که این میراث بر جای مانده از رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) را از روند فعالیتهای انقلابیون کنار زده و آن را رفتاری دور از عقل و منطق نشان دهند. از اینرو و در جهت آشنایی با چرایی و چگونگی استکبار ستیزی در دین مبین اسلام و تفکرات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب و از سویی وظیفه نمایندگان مجلس خبرگان به التزام به این اصل مهم اسلامی، گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم صورت گرفته که در ادامه میخوانیم.
رسا ـ درباره تفاوتهای اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی که چندی است مورد توجه فعالان عرصه سیاست قرار گرفته است بفرمایید.
در دیدگاه امام خمینی(ره) دو نوع اسلام وجود دارد؛ اسلام ناب و اسلام آمریکایی در سطح ایران و بین الملل. حضرت امام(ره) آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ معرفی کردند و طبیعتاً اسلام آمریکایی یعنی اسلامی که آمریکا میپسندد. بنابراین آمریکا عدو و دشمن میشود، البته دشمن دین و دنیا. چنانچه شیطان هم از نظر قرآن تنها دشمن دین انسان نیست بلکه دشمن دین و دنیا است که تابعین شیطان «یهلک الارض و النسل»اند؛ فساد فی الارض میکنند. پس آمریکا دشمن دین و دنیا است.
در اسلام آمریکایی ستیز با دشمن وجود ندارد چون محال است که آمریکا اسلام ستیزگر با خود را بپذیرد. بنابراین اسلام آمریکایی میشود اسلام بدون ستیز با دشمن؛ اسلامی که برای دشمن هیچ خطری ندارد. اسلام بدون ستیز، اسلام خمود، تو سریخور و پذیرنده حرف طرف مقابل است. اسلامی که دست به تغییر هیچ چیز نمیزند، اسلام پس رفت. در این نوع از اسلام دشمن نمیخواهد که ما پیشرفت کنیم اوضاع را علیه او تغییر دهیم. منافع را از جلوی دست و پای او جمع کنیم و به نفع مردم و مستضعفین و مسلمانان کاری انجام دهیم.
رسا ـ در نهایت وجود گرایش به اسلام آمریکایی در بین مسلمانان چه خواهد بود؟
در نهایت یک اسلام ایستا که در درون خود عقبنشینی پیاپی دارد تا تعبیر امیرمؤمنان(ع) بشود که «لا یبقا من الاسلام الا اسمه و لا من القرآن الا رسمه؛ از اسلام نامی بماند از قرآن خطی» همان طور که مقام معظم رهبری در صحبتهایشان فرمودند «اینها با اصل اینکه نام اسلام اینجا باشد مخالفتی ندارند، اینها با آن اسلامی مخالفت دارند که اسلام تغییر و پیشرفت است.» اسلام انقلابی که حضرت امام(ره) مظهر آن بود، یعنی آن اسلامی که دشمن ستیز است و در برابر دشمن کمر خم نمیکند. به عبارت دیگر اسلام انقلابی یعنی اسلام ستیز با شیطان. این صفت انقلابی قید توضیحی ذات اسلام است. اسلام آمریکایی اصلاً اسلام نیست بلکه اسم است.
رسا ـ پس استکبار با وجود اسلام مخالف نیست بلکه با وجود اسلام ناب محمدی که استکبار ستیز است مخالفت میکند؟
بر اساس تعریف مقام معظم رهبری آنها بدشان نمیآید که اسم اسلام باشد. پس اسلام انقلابی یعنی همان اسلام ناب. این صفت انقلابی همان صفت ناب بودنش است. اسلام خالص، اسلام بما هو اسلام که پیامبر اکرم(ص) آورده و ائمه اطهار(ع) آن را ترویج دادهاند و باید جریان داشته باشد. پس اسلامهای اسمی و انحرافی را باید به وسیله ستیزگر بودنشان با شیطان تمییز داد. ستیز با دشمن و در نظر گرفتن مصلحت فردی با هم جمع نمیشود. اگر بخواهید استکبارستیز باشید نمیتوانید رفیقگرا هم باشید چون ممکن است در مواردی رفیق برود در اردوگاه دشمن عمل کند. اگر بخواهید رفیقگرا باشید باید دست از اسلام ناب خود بردارید. اگر بخواهید دشمنستیز باشید نمیتوانید در همه جا به فکر آبروی خود باشید چون در جایی ستیز با دشمن سبب میشود که دشمن علیه شما دست به انتشار دروغ، تهمت و شایعات بزند.
رسا ـ برای کسانی که استکبار ستیز هستند مشکلاتی نیز به وجود خواهد آمد؟
حتی طبیعی است که به بزرگترین شخصیت تاریخ جهان که پیامبر اکرم(ص) است دیوانه و جنگجو بگویند؛ چون ایشان استکبارستیز هستند و در مقابل، مستکبرین سعی دارند که با آبروی پیامبر اکرم(ص) بازی کنند. پیامبر اکرم(ص) آبرو را در طَبَق اخلاص میگذارند و دشمنستیزی و شیطانستیزی را بر میگزینند. گفتن حقیقت و مبارزه با استکبار ممکن است سبب شود شهید شوید، زندگیتان را از دست بدهید، تبعید شوید. همانطور که پیش از انقلاب شاخصه انقلابی بودن تبعید شدن، ممنوع المنبر شدن، زندانی شدن و دچار شایعات شدن بود. پس اگر کسی بخواهد حقایق اسلام ناب را بگوید طبیعتاً دچار این قضایا میشود.
رسا ـ آیا استکبارستیزی در مجالس مختلف به ویژه مجلس خبرگان برای نظام مفید خواهد بود یا اینکه به اعتقاد برخی نتیجهای جز دشمنسازی نمیکند؟
اگر نمایندگان حاضر در مجلس خبرگان دشمنستیز بوده و به آن اعتقاد داشته باشند. طبیعتاً در گردش چشم به سمت یافتن فرد دارای صفات رهبری به کسی توجه خواهند کرد که دارای اسلام ناب و انقلابی باشد. در نتیجه رهبری انقلابی انتخاب خواهند کرد و برعکس همانگونه که رهبر معظم انقلاب خطاب به مردم فرمودند: خبرگانی انتخاب خواهند شد که اعتقاد به ادامه مبارزه، ادامه انقلاب و ادامه ایستادگی دارد. پس خیلی مهم است که خبرگان انتخاب شده اسلام نابی باشند نه دارای اسلام آمریکایی. پیامبر(ص) در محاصره اقتصادی زمان خود قصد دفع فشار به وسیله شمشیر را داشتند ولی کسانی که میخواستند هم اسم اسلام باشد و هم به دردسر نیافتند قبول نکردند. رهبر معظم انقلاب هم که اقتصاد مقاومتی را فرمودند اقتصاد مقاومتی چیزی جز اقتصاد اسلامی نیست؛ چیزی جز نفی سلطه نیست.
شجاعت بسته به میزان غلبه انسان بر هوای نفسش است و وقتی شجاعت ظهور و بروز کرده بیاید و در اختیار و در قالب دشمنستیزی قرار بگیرد، امیرمؤمنان(ع) میشود. امیرمؤمنان(ع) فرمود اگر تمام عالم یک طرف بایستند و من یک طرف، من به حق پشت نمیکنم؛ چون علی مع الحق و الحق مع علی.
رسا ـ در دوران پیامبر(ص) هم کسانی بودند که به دنبال اسلام آمریکایی باشند؟
اسلام آمریکایی در طول تاریخ شناور بوده است، ولی کلمه آمریکای در طول تاریخ جابجا میشود. اسلام آمریکایی در زمان پیامبر اکرم(ص) اسلام ابوجهلی خوانده میشد؛ «قل یا ایها الکافرون لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد» در برابر پیشنهاد آنها بود که گفتند: تو بیا بت ما را قبول کن ما هم میآییم خدای تو را قبول میکنیم، ستیز را کنار بگذار! شما فکر میکنید ابوجهل حاضر نبود اسلام ابوسفیانی را بپذیرد؟ ابوجهل حاضر نبود اسلام معاویه را بپذیرد؟ از خدا میخواست به حکومت میرسید؛ شرابش را هم میخورد، پولش را هم میگرفت، ریاستش را هم میکرد، علی ابن ابیطالب(ص) را هم میکشت، امام حسن(ع) را هم میکشت، چرا این را نخواهد؟
اسلام آمریکایی یک اسم و پوشش است. یزید و هارون الرشید هم اسلام آمریکایی دارند. آن وقت حضرات معصومان(ع) در طول تاریخ اسلامشان اسلام ناب بود. از این جهت هم میبینیم که هیچ یک از حضرات معصومین(ع) زندگی راحتی نداشتند. تمام اینها اول تا آخر زندگیشان در دردسر بوده است؛ به خاطر اینکه اسلام دشمنستیز داشتند همیشه یا تبعید بودند یا در زندان بودند یا محاصرهشان میکردند.
آن وقت این اسلام دشمنستیز بود که این تحول را در جهان ایجاد کرد. آن چنگی که اسلام آمریکایی بر کل جهان اسلام انداخته بود، خدا رحمت کند حضرت امام(ره) با معرفی اسلام ناب اسلام انقلابی این جندآب را به هم زد آرام آرام این جزیره خوش عطر جمهوری اسلامی را به وجود آورد که حالا دشمن تمام تلاشش این است که آن صفت را از او بگیرد.
رسا ـ حال نظرتان درباره ادعای تنش در جامعه و به ویژه مجلس خبرگان رهبری به علت استکبار ستیزی چیست؟
اولاً این حرف که تنش نباید باشد در اساس بدون توجه به مؤلفههای بیرونی درست نیست. ما که تنش ایجاد نمیکنیم. اسلام در عالم هرگز تنش ایجاد نمیکند؛ چون زلال و پاکی آرامش دهنده است؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب»، به ذکر الهی به آنجا که رسیدی آرامش است، حق مظهر آرامش است. تنش، جنگ و دعوا را دشمن ایجاد میکند. شما دشمنستیزید نه ستیزگر، یعنی یک دشمنی میآید و به شما حمله میکند، شما دو راه دارید یا تسلیم و قبول ذلت و قبول از بین رفتن یا مقاومت، ایستادگی و دفع دشمن.
اسلام اولی را اجازه نداده است پس از ایجاد تنش و ستیز تا زمانی که شیطان هست چارهای نیست. اگر کسی در این عالم با وجود شیطان دنبال آرامش مطلق است شیطان را نشناخته. تا آمریکا هست تنش هست. رفع تنش با دشمن یعنی رفع تنش با شیطان، رفع تنش با شیطان هم یعنی اینکه شما دست بردارید چون او دست بر نمیدارد. «فلعزتک لاغوینهم اجمعین...» امام(ره) آمریکا را به شیطان تشبیه کردهاند به خاطر اینکه او ذاتاً نمیتواند با شما دعوا نکند، ذات استکبار همین است.
بنابراین در مجلس خبرگان سه صفت میتوانیم در نظر بگیریم؛ نخست، اینکه رییس و مرئوس همه انقلابی هستند که در آنجا تنشی وجود ندارد. اگر مدیریت تمام عالم انبیا باشند نه دستگاه قضایی نیاز است و نه نیروی انتظامی؛ چون بین انبیا دعوایی نیست. در حالت دوم، رییس انقلابی است، زیر دستان غیر انقلابی؛ اینجا تنش ایجاد میشود. درباره سوم که پاییندستیها انقلابی هستند و کسی که به او ریاست محول شده است غیر انقلابی، باز تنش ایجاد میشود. در زمان ریاست آقای هاشمی رفسنجانی بر مجلس خبرگان تنشهایی ایجاد شد اما باید با بررسی تاریخ آن زمان ببینیم که کدام انقلابی بودهاند و کدام میخواستند انقلابی نباشند.
اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید میکنند مجلس انقلابی باشد، راه انقلابی بودن مجلس و تداوم آن این است که رییسی که انتخاب میکنند انقلابی باشد و اگر این رییس را انتخاب کردند وفاق بین رییس و زیردستیها تنش نخواهد بود. اصولاً تنشهایی که در جمهوری اسلامی در داخل داشتیم همه آنجایی بوده است که کسانی از روئسا میخواستند غیر انقلابی باشند؛ بنابراین با ملت انقلابی به تنش رسیدهاند. پس از آگاه شدن مردم آن عده که باقی مانند و شورش را ادامه دادند اسلام ناب را نمیخواستند و قصد مقابله با رهبر و افکار استکبار ستیز ایشان را داشتند که همه دیدند عدهای اندک بودند.
در دوران اصلاحات نیز تنشها از اینجا شروع شد که آن آقایی که در قله رییس جمهوری قرار گرفته بود، نمیخواست اسلام انقلابی را ادامه دهد. در اسلام او آقای آبراهام لینکلن میشود شهید. دیوارهای بلند بیاعتمادی قرار است خراب شود. این را رسماً گفتند که دیوار بیاعتمادی بین شیطان و خدا هست باید این دیوارها را فرو ریخت. اخیراً هم که ما به دنبال عادی سازی روابط هستیم!
رسا ـ نظرتان درباره نگاه بُرد بُرد در مسائل مختلف سیاسی چیست؟
خدا نکند که مجلس خبرگان ما کلمه بُرد بُرد در برابر دشمن را بپذیرد. این بُرد بُرد در دیپلماسی گفتمانی دو معنا دارد؛ یک معنایش این است که ما یک جوری مذاکره کنیم که هر طور شود ما بردهایم و دشمن باخته است؛ ولی یک معنای بُرد بُرد این است که در حرف زدن او یک چیزی ببرد و ما هم یک چیزی. او سود ببرد ما هم سود ببریم. این را اسلام اجازه نداده است، این یعنی اسلام آمریکایی.
رسا ـ سخن رهبر معظم انقلاب که فرمودند که در مذاکره چیزی میدهیم و چیزی میگیریم با سخنان شما در تناقض نیست؟
بده و بستان انجام میشود ولی دیدگاه بُرد بُرد اسلامی میگوید پس از انجام این بده و بستان ما منتفع و دشمن متضرر شده است. دشمن در ظاهر فکر میکند که چیزی برده، ولی النهایه مانند صلح حدیبیه او باخته است. پیامبر اکرم(ص) در صلح حدیبیه مطلبی به آنها دادند و دشمنی که فکر میکرد به بردی دست یافته، بعد از مدتی متوجه شد که در بازی دو سر باختی شرکت کرده بوده است. بده بستان غیر از بُرد بُرد است. بُرد بُرد یعنی او یک چیزی از ما بگیرد که به سودش باشد و ما هم یک چیزی از او بگیریم که به سودمان باشد. این را اسلام اجازه نداده است؛ مگر در آنجایی که شما در حال شکست باشی که البته در آنجا هم بُرد بُرد نمیشود.
آنجایی که حضرات معصومان(ع) در برابر دشمن کنار میآمدند و حکومت را واگذار میکردند هم بُرد بُرد نبوده بلکه بُرد ـ باخت بوده است و دشمن فکر میکرده که میبرد. باید در تاریخ وارد شده و موازنهها را بسنجیم و با دقت فراوان به این مطلب دست یابیم. ستیز در برابر ستیز دشمن قواعد خود را دارد. در کوهنوردی وقتی فرد یک تپه را پایین میآید در حقیقت و اصل این قصه به سمت بالا میرود ولی در ظاهر به سمت پایین حرکت میکند.
/836/403/ر