۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۶
کد خبر: ۴۴۳۰۱۱
شرف الدین:

جریان‌های فکری همیشه با تقابل‌، معنی‌دار می‌شوند

شرف الدین در توضیح جریان و جنبش گفت: جریان‌های فکری همیشه با تقابل‌ معنی‌دار می‌شوند. ممکن است یک موج فرهنگی در گستره جامعه جریان داشته باشد و مادام که به مانعی برنخورد و در مقابلش جریانی قد علم نکند یا موافق و مخالفی در مقابلش ظهور نکند، این جریان در کمین باشد؛ درعین‌حال که تأثیرات خودش را هم دارد.
سید حسین شرف الدین

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه جریان شناسی فکری روحانیت رسای اندیشه، سيدحسين شرف الدين دانش آموخته حوزه علمیه قم و دارای مدرک کارشناسی ارشد پيوسته جامعه شناسي از موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره و دکتری فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع) است.

 

وی هم‌اکنون عضو هيات علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره است. از تالیفات او می‌توان به کتب تحليلي اجتماعي از صله رحم، اسلام و جامعه شناسي خانواده و مباني مردم شناسي دين اشاره کرد.

 

متن زیر ماحصل گفتگوی رسای اندیشه با دکتر شرف الدین است که در چند قسمت می‌خوانید.

جریان‌های فکری همیشه با تقابل‌ معنی‌دار می‌شوند

رسای اندیشه - در قلمرو جامعه‌شناسی تعریف «جریان» چیست؟

 

معادل انگلیسی «جریان»، Flow، Current و Movement است. ازآنجاکه میان معنای اصطلاحی و معنای لغویِ جریان، تمایز چندانی نیست، به نظر می‌رسد لازم نبوده که برای معنای مصطلح جریان نیز تعریف جدیدی ارائه کنیم، این برداشت من است. تا آنجا که من از جامعه‌شناسی سیاسی اطلاع دارم، هیچ‌جا «جریان» تعریف نشده است. با این‌همه می‌توان گفت: «جریان» در لغت عمدتاً ناظر به شیوه‌ای خاص از بودن (هویت سیال و منتشر در زمان) یا شدن (تطور، بی‌قراری، سیالیت و جابجایی) پدیده‌ها اعم از فیزیکی و انسانی در امتداد زمان (یا علاوه بر زمان در مکان) است.

 

«جریان» در لغت عمدتاً ناظر به شیوه‌ای خاص از بودن یا شدن پدیده‌ها است.

اگر لفظ جریان را در پدیده‌های فیزیکی مثل باد و آب یا در پدیده‌های مکانیکی مثل جریان الکتریسیته به کار ببریم، درواقع «جابه‌جایی» معنای خاصی دارد و بیشتر به معنای انتقال یک پدیده از یک مکان به مکان دیگر است، ولو اینکه در پروسه زمان هم اتفاق می‌افتد. در عالم انسانی متعلق این جا‌به‌جایی قاعدتاً اندیشه، دنیای معنایی آدم‌ها، اطلاعات و باورهای مردم، تجربه‌ها و خیلی چیزهای دیگر است که در امتداد زمان جریان پیدا می‌کند. گاهی هم ممکن است علاوه بر زمان، بُعد مکان هم داشته باشد و از جغرافیایی به جغرافیای دیگر منتقل شود.

 

بدیهی است که در عالم انسانی، جریان به اعتبار متعلقات آن یا پدیده‌های مشمول جریان‌یابی و حرکت در گستره زمان و مکان عمدتاً از جنس معنا (باور، اندیشه، دانش، ارزش، ایدئولوژی، آرمان، احساس و...) یا هویت‌های متضمن معناست (نظیر تکنولوژی).

 

جریان در عالم انسانی گاه شکل هویت‌یابی و فرمول‌بندی شده‌است نظیر آنچه در خصوص برخی مکاتب سیاسی اجتماعی همچون لیبرالیسم، فمینیسم، سوسیالیسم به کار می‌رود و گاه به‌صورت موج‌های سرگردان و ساخت نایافته است که ممکن است به‌مرور زمان و تحت تأثیر عواملی، تعین یافته و شناسانه دار شود.

 

به‌هرحال به نظرم هر جا جریان در عالم انسانی به کار برود، بیشتر جابه‌جایی «نظام معنایی» مراد است. نظام معنایی نیز به‌طور کلی شامل فرهنگ است، آنکه در عالم انسانی انتقال پیدا می‌کند، از جنس باور، اندیشه و ایدئولوژی است، از جنس گرایش‌ها و مطالبات است که گاهی سامان‌یافته و متبلورِ در یک نظام فکری مشخص است، مثل جریان فمینیسم که یک نظام اندیشه‌ای است و مؤلف و متضمن مجموعه‌ای از مؤلفه‌های فکری، باورها، ادعاها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و یک‌سری مدعیات است که ترجیحات سیاسی اجتماعی هم دارد. جریان تا این مرحله یک نظام فکری است. ممکن است این نظام فکری به جنبش اجتماعی هم تبدیل شود و شوری بیافریند و کنشی را برانگیزاند. ممکن است موافق و مخالفی را در جامعه تحریک کند یا اینکه صرفاً در شعاع اندیشه بماند.

رسای اندیشه - در این صورت رابطه‌ای میان جریان و جنبش اجتماعی وجود دارد؟

 

بله، معمولاً جریان‌های سازمان‌یافته به حرکت‌های فیزیکی منجر می‌شود. اگر از این نظام فکری و ایدئولوژیک، یک حرکت فیزیکی در ساحت اجتماع روی دهد، از آن تعبیر به «جنبش» می‌کنیم؛ اما لزوماً همه جریان‌های فکری منجر به جنبش نمی‌شود؛ یعنی برخی از جریان‌ها به‌صورت موج‌های فرهنگی در جامعه جریان دارد؛ حتی ممکن است به‌طور ناخودآگاه تبدیل به گفتمان هم بشود.

 

معمولاً جریان‌های فکری همیشه با تقابل‌ معنی‌دار می‌شوند

معمولاً جریان‌های فکری همیشه با تقابل‌ معنی‌دار می‌شوند. ممکن است یک موج فرهنگی در گستره جامعه جریان داشته باشد و مادام که به مانعی برنخورد و در مقابلش جریانی قد علم نکند یا موافق و مخالفی در مقابلش ظهور نکند، این جریان در کمین باشد؛ درعین‌حال که تأثیرات خودش را هم دارد. معمولاً زمانی ما یک جریانی را احساس می‌کنیم، درباره آن مطالعه می‌کنیم، از آن سخن می‌گوییم و آن جریان را تحلیل می‌کنیم که تبدیل به یک جنبش اجتماعی شده باشد، در جامعه موجی بیافریند و موافق و مخالفی جذب و جامعه را متأثر کند تا عواملِ له یا علیه در جامعه تحریک شوند. جریان مادام که از سطح فکر و اندیشه آدم‌ها حرکت نکند و در جامعه به جریان نیفتد و (به تعبیر شهید صدر درباره سنت‌ها) موج نیافریند به‌عنوان یک واقعه اجتماعی فرهنگی به آن نگاه نمی‌شود.

 

رسای اندیشه - از نظر شما «جنبش اجتماعی» چیست؟

 

درصورتی‌که جریان اجتماعی علاوه بر حرکت غیرفیزیکی معمول در قلمرو اندیشه و احساس افراد، تحت برخی شرایط در قالب حرکت و جنبش فیزیکی نیز تبلور یابد و در گستره جامعه به صورتی موج گونه به راه افتاده و تأثیراتی را موجب شود، از آن به «جنبش اجتماعی» یاد می‌شود.

رسای اندیشه - به لغت شناسی جریان پرداختید ممکن است برای جریان تعریف اصطلاحی هم بفرمایید؟

 

«جریان» مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها، احساسات، اعمال، رویدادها، نمادها و نشانه‌ها، مطالبات و ترجیحات جمعی است که از یک منبع اندیشه‌ای و ایدئولوژیکی (فرد، مکتب، سازمان) ناشی شده، در یک جهت و مجرای خاص جریان یافته و به هدف یا اهدافی معین معطوف و متمایل است. به‌بیان‌دیگر، جریان جابجایی جهت‌دار، هدفمند، هدایت‌شده/ هدایت ناشده، عناصر فوق‌الذکر در سطح افکار عمومی یا گستره اجتماع است.

رسای اندیشه - در این تعریف بنیان‌گذاران و پیشروان جریان نادیده گرفته شده‌اند.

 

در تعریف جریان گاه کنش‌گران حامل مؤلفه‌های فکری و عوامل انسانی دارای عاملیت در پیشبرد اهداف آن نیز دخالت داده می‌شود. بر این اساس، جریان را می‌توان مجموعه‌ای از افراد دارای مبانی و اصول فکری مشترک، دارای هدف و آرمان مشترک دانست که در جهت رسیدن به آن هدف و آرمان به اقدامات و کنش‌های جهت‌دار و همسو به‌صورت سازمان‌یافته یا سازمان نایافته (موج‌های هدایت و کنترل ناشده) جمعی دست می‌زنند و همان‌گونه که قبلاً اشاره شد جریان به این اعتبار، با جنبش اجتماعی، حزب، طبقه اجتماعی (در اندیشه مارکس)، قشر اجتماعی (که ملاک آن منزلت و قدرت است)، صنف و مفاهیمی از این سنخ قرابت می‌یابد. از سوی دیگر، هر یک از این تشکلات خود فی‌نفسه استعداد لازم برای خلق جریان‌های متنوع فرهنگی اجتماعی را در شرایط خاص دارا هستند.

رسای اندیشه - اما در «جنبش» نوعی «طلب تغییر» هست که در «جریان» نیست.

 

بله، جنبش خواستار تغییر است. جنبش‌ها غالباً یا اصلاحی‌اند و طالب تغییر در وضع موجود یا انقلابی‌اند و طالب تغییرات بنیادین و برهم زدن وضع موجودند.

 

جنبش‌های اجتماعی معمولاً چون در سطح جامعه شکل می‌گیرد و موج می‌آفریند، تأثیرگذار است

گاهی هم ممکن است از جنبش‌های فکری نباشند و بیشتر جنبه تذکار و ایجاد حساسیت دارند؛ مثل جنبش‌های محیط‌‌زیست. این‌ جنبش‌ها بیشتر می‌خواهند در مردم حساسیت ایجاد کنند؛ مردم را متوجه برخی حساسیت‌ها کنند؛ الگوهای رفتاری مردم را عوض کنند؛ به پیام‌های رفتاری مردم توجه دهند؛ برخی از اخلاقیات و عادت‌های فراموش‌شده را بازخوانی کنند و تذکار دهند. این‌ جنبش‌ها معمولاً چون در سطح جامعه شکل می‌گیرد و موج می‌آفریند، تأثیرگذار است و ما به آن جنبش‌های اجتماعی می‌گوییم./836/د102/ل

ارسال نظرات