۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸
کد خبر: ۴۴۳۹۴۲
درس خارج ولایت فقیه آیت الله نوری همدانی/ جلسه 25

قیام برای احقاق حقوق از اقسام جهاد است

حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه 25 درس خارج ولایت فقیه، جهاد برای احقاق حقوق را از اقسام جهاد برشمرد و برخورداری از انرژی را حق ملت ها دانست و گفت: اگر کسی از این حق جلوگیر کند انسان باید قیام و حق خودش را استیفا کند.
حضرت آیت الله نوری همدانی

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، صبح سه شنبه 26 آبان  1394 در بیست و پنجمین جلسه درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) که در مسجد اعظم قم برگزار شد، یکی از موارد وجوب جهاد را قیام برای اجرای عدالت عنوان کرد و گفت: در جای جای قرآن کریم ذکر شده که جامعه باید مجتمعی باشد که در آن عدالت برقرار است.

وی افزود: عدالت یعنی هرکسی به حقی که عقل و شرع برای او معیَّن می کند برسد.

این مرجع تقلید، جهاد برای احقاق حقوق را یکی دیگر از انواع جهاد برشمرد و ادامه داد: از نهج البلاغه استفاده می شود که مردم به طور طبیعی یک سری حقوق دارند؛ مثلا حق دارند از دریا و جنگلها استفاده کنند؛ نه تنها انسان بلکه حیوانات نیز چنین حقی دارند.

وی اظهار کرد: اگر کسی از این حق جلوگیری کند انسان ها باید برای استیفای حق خودشان قیام و جهاد کنند.

حضرت آیت الله نوری همدانی یکی دیگر از انواع جهاد را که از نهج البلاغه استفاده می شود جهاد برای احقاق حقوق ملتها خواند و بیان داشت: مردم به طور طبیعی یک سری حقوق دارند؛ مثلا حق دارند از دریا و جنگلها استفاده کنند؛ نه تنها انسان بلکه حیوانات نیز چنین حقی دارند. بنابراین اگر کسی از این حق جلوگیری کند انسان ها باید برای استیفاء حق خودشان قیام و جهاد کنند.

در ادامه، مهم ترین فرازهای بیانات و استدلال های حضرت آیت الله نوری همدانی در این جلسه درس خارج فقه را مرور می کنیم.

معنای عدالت

بحثمان با توفیق پروردگار متعال در انواع جهاد با توجه به قرآن مجید بود. یکی از موارد وجوب جهاد قیام برای اجراء عدالت می باشد. در جای جای قرآن کریم ذکر شده که جامعه باید مجتمعی باشد که در آن عدالت برقرار است. عدالت یعنی هرکسی به حقی که عقل و شرع برای او معیَّن می کند برسد.

تبیین حقوق در رساله حقوق امام سجاد

عدالت یعنی مراعات حقوق که امام سجاد علیه السلام رساله ای در حقوق دارند. رساله حقوق و دعای ابو حمزه ثمالی هر دو از ابو حمزه ثمالی نقل شده که نام او ثابت بن دینار است که پدر سه شهید است و مقام بسیار بالائی دارد. ائمه علیهم السلام فرموده اند او در زمان خودش مانند لقمان و سلمان است. امام سجاد علیه السلام در رساله حقوق تمام حقوق را بیان کرده؛ از خداوند متعال شروع کرده و بعد ارتباط و حقوق انسان ها نسبت به هم و بعد حقوق دیگر را ذکر کرده و آخرش ذکر شده "وهذه خمسون حقاً". هر انسانی لازم است این حقوق را بشناسد و رعایت این حقوق می شود عدالت:﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ﴾[1].

کلام علامه طباطبایی درباره اجرای عدالت

این آیه شریفه نیز مربوط به بحث ما می باشد:﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ﴾[2] ، آیت الله طباطبائی اعلی الله مقامه در جلد 19 تفسیر المیزان، میزان را به دین و بینات را به معجزات معنی کرده و مراد از کتاب را کتاب آسمانی دانسته است. همچنین فرموده تمام پیامبران الهی برانگیخته شده اند تا همه ی مردم به عدالت قیام کنند. عرض کردیم اجراء عدالت بر اساس امکانات فرق می کند؛ مثلا کسانی که در مملکت مسئولیت دارند وظیفه خیلی بالائی دارند امام صادق علیه السلام می فرمایند:"ثلاثة أشیاء یحتاج الناس طُراً إلیها؛ الأمن والعدل والخِصب (فراوانی نعمت)" خداوند متعال در سطح زمین نعمتهای فراوانی قرار داده است و مسئولین باید کاری کنند تا فراوانی و ارزانی برای همه بوجود بیاید. باز هم امام صادق علیه السلام می فرمایند:"لا یستغنی أهل کل بلد عن ثلاثة یفزع إلیهم فی أمر دنیاهم وآخرتهم فإن عدموا ذلک کانوا همجا: فقیه عالم ورع، وأمیر خیر مطاع، وطبیب بصیر ثقة" خلاصه اینکه عدالت در زندگی بسیار اهمیت دارد.

حدید در آیه قرآن، وسیله جهاد است

آنچه که از آیه مذکور به بحث ما یعنی جهاد مربوط می شود "حدید" است که وسیله جهاد است و ابزار و آلات جنگ نیز نوعاً با آهن ساخته می شوند. البته آهن منافع زیادی هم دارد، تا خدا بداند مجاهدین در بکارگیری آهن به منظور جهاد در راه اجراء عدالت چقدر آمادگی دارند. آیه مذکور مربوط به جهاد است و نوعاً مفسرین ما نیز همین طور تفسیر کرده اند. مِن جمله آیت الله طباطبائی اعلی الله مقامه در تفسیر المیزان. منتهی یک نکته ای دارد و آن اینکه گفته شده:"وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ" انزال به فرود آوردن گفته می شود مثل:"وأنزلنا الماء"، قبلش ذکر شده:"وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ" آیت الله طباطبائی می فرمایند هرچیزی که از دید مردم پنهان است و خداوند متعال در عالم کون و هستی بعد از پنهان بودن آن را آشکار می کند در قران به آن "انزال" یعنی فرود آوردن گفته شده است. ایشان به این آیه شریفه نیز استناد کرده است:﴿وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ﴾[3] خلاصه "انزال" به معنی بوجود آوردن چیزی در عالم هستی بعد از آنکه از دید پنهان بوده می باشد علی أیِّ حال مفسرین ما این آیه شریفه را تفسیر کرده اند که قیام و جهاد برای اجراء عدالت و رفع ظلم واجب می باشد. امام رضوان الله علیه نیز در صحیفه نور در دوجا به همین آیه برای جهاد استدلال کرده است یکی جلد 15 صفحه 213 و دیگری جلد 13 صفحه 450، خلاصه یکی از موارد جهاد همین است که ذکر شد.

جهاد برای احقاق حقوق

یکی دیگر از انواع جهاد که از نهج البلاغه استفاده می شود این است که مردم به طور طبیعی یک سری حقوق دارند؛ مثلا حق دارند از دریا و جنگلها استفاده کنند؛ نه تنها انسان بلکه حیوانات نیز چنین حقی دارند. بنابراین اگر کسی از این حق جلوگیری کند انسان ها باید برای استیفاء حق خودشان قیام و جهاد کنند. خداوند متعال انرژی هسته ای را در عالم خلقت قرار داده است؛ منتهی مدت زیادی مردم از آن اطلاع نداشتند. قبل از اینکه الکتریسیته کشف شود، مردم مدت زیادی شبها را در تاریکی به سر می بردند. حالا در همه جای دنیا انرژی هسته ای و برق وجود دارد و همه به طور طبیعی حق دارند از آنها استفاده کنند.اگر کسی از آن جلوگیر کند انسان باید به قدری قدرت داشته باشد تا قیام کند و حق خودش را استیفاء کند.

بعد از اینکه مردم با امیرالمومنین علیه السلام بیعت کردند تا اینکه حکومت را قبضه کند حضرت نامه ای برای معاویه نوشتند که مردم با من بیعت کرده اند و حکومت در دست من است. تو نیز باید تبعیت کنی و کنار بروی. ولی معاویه قبول نکرد و کشته شدن عثمان را بهانه کرد. خلاصه زیر بار نرفت و کم کم جنگ صفین بوجود آمد. از دمشق با بیش از صد هزار نفر لشگر به جنگ حضرت آمد. حضرت نیز آرام ننشست تا اینکه او به عراق برسد و بعد با او جنگ کند. زیرا حضرت فرمودند هر کسی بخواهد بنشیند تا اینکه دشمن به خانه اش وارد شود ذلیل خواهد شد.

این دو لشگر در آخرین نقطه شام و عراق یعنی در کنار فرات با هم برخورد کردند. حضرت امیر علیه السلام در چند جا در مسیری که قدم بر می داشتند ارشاد و نصیحت و تبلیغ می کردند. وقتی که به مدائن، مرکز حکومت ساسانیان رسیدند یک نفر شعری خواند و گفت ببینید کاخهای سلاطین ساسانی خراب شده و باد به آنها می وزد. حضرت فرمودند چرا شعر خواندی؟ آیاتی از قران کریم را بخوان که در آنها اینطور ذکر شده:﴿ کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ(25) وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَریمٍ(26) وَ نَعْمَةٍ کانُوا فیها فاکِهینَ(27)﴾[4] و بعد حضرت تمام مناطق کاخهای آنها را دقیقا به لشگریانش نشان داد.

خلاصه از آنجا عبور کردند و بعد به شهر حله رسیدند که حضرت فرمودند در این شهر حله حوزه علمیه ای برپا خواهد شد و رجال علمی تربیت خواهند شد.

بعد آمدند به سرزمین کربلاء رسیدند. حضرت پیاده شدند و نگاه کردند و گریه کردند و فرمودند اینجا جایگاهی است که عشاق در راه پروردگار به شهادت می رسند. سپس حضرت قضیه کربلاء را برای آنها شرح داد.

بعد آمدند تا به فرات رسیدند. دیدند که معاویه پیش دستی کرده و شریعه فرات راگرفته و می گوید ما به اصحاب علی علیه السلام آب نمی دهیم تا اینکه از تشنگی هلاک شوند. عمرو عاص گفت علی علیه السلام آدمی نیست که بنشیند و کاری انجام ندهد، فرات در گودی واقع شده است. یعنی چند متر باید پائین بروید تا به آب برسید. شریعه به زمین شیب داری گفته می شود که در بستر رودخانه ساخته می شود تا اینکه بتوان پائین رفت و آب برداشت. حضرت با لشگریانش به شریعه فرات رسیدند درحالی که بسیار تشنه بودند. حضرت در اینجا چنین فرمایشی دارند:﴿قَدِ اسْتَطْعَمُوکُمُ الْقِتَالَ، فَأَقَرُّوا عَلَى مَذَلَّة، وَتَأْخِیرِ مَحَلَّة; أَوْ رَوُّوا السُّیُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاِء، فَالْمَوْتُ فِی حَیَاتِکُمْ مَقْهُورِینَ، وَالْحَیَاةُ فِی مَوْتِکُمْ قَاهِرِینَ﴾[5] همین کلام حضرت به قدری به لشگریان روحیه و جرأت و شجاعت و خودباوری داد که دست به شمشیر بردند و شریعه فرات را از دست آنها گرفتند.

معاویه به عمرو عاص گفت آیا علی علیه السلام نیز کار مارا خواهد کرد و ما را از آب منع خواهد کرد؟ عمرو عاص گفت علی علیه السلام روح بزرگی دارد و هرگز ظلم نمی کند. همین طور هم شد و حضرت اعلام کرد هرکس می خواهد بیاید و آب بردارد. آب حق بود یعنی همه حق داشتند که از آن استفاده کنند اما آنها جلوی این حق را گرفتند.

باید بدانیم که اگر هرکسی جلوی تمامی حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و امثال ذلک را بگیرد امیرالمومنین علیه السلام می فرماید باید قیام کرد و حق را استیفاء کرد.203/122/ش

پاورقی:

[1] نساء/سوره4، آیه135.

[2] حدید/سوره57، آیه25.

[3] حجر/سوره15، آیه21.

[4] دخان/سوره44، آیه25 و 26 و 27.

[5] نهج البلاغه، تنظیم مرحوم دشتی، خطبه 51، ص43

 /836/د102/ل

ارسال نظرات