۱۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۹
کد خبر: ۴۴۷۷۴۴

آقاي هاشمي مملكت داري جناح بازي نیست

در همه‌ سال‌هاي پس از پايان جنگ ايران و عراق تا همين روزهايي كه كشور به كشور در خاورميانه در آتش خشونت و ناامني مي‌سوزد، ايران در موقعيتي نبوده و نيست كه بتواند بودجه‌ دفاعي خود را به كمتر از آنچه هست، برساند.
هاشمی رفسنجانی

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، در همه‌ سال‌هاي پس از پايان جنگ ايران و عراق تا همين روزهايي كه كشور به كشور در خاورميانه در آتش خشونت و ناامني مي‌سوزد، ايران در موقعيتي نبوده و نيست كه بتواند بودجه‌ دفاعي خود را به كمتر از آنچه هست، برساند. تذكر اين نكته به كسي همچون آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني كه خود سال‌ها جزو حلقه‌ اول اداره و تصميم‌گيري‌هاي كلان كشور بوده، زيره به كرمان بردن است. او در شرايطي از تمثيل پايان جنگ جهاني و محروميت آلمان و ژاپن براي داشتن نيروي نظامي به عنوان دليل پيشرفت علمي استفاده مي‌كند كه حداقل هشت سال بعد از پايان جنگ، مسئوليت بستن بودجه‌ كل كشور را برعهده داشته است.

اگر هم منظورش از تمثيل پايان جنگ، اين توافقنامه‌ نيم‌بند كذايي برجام است كه ساده‌لوحي خاصي مي‌خواهد كه پس از آن همه توصيف فتح‌الفتوحي از برجام، شرايط امروز ايران را در موقعيت شكست‌خوردگان جنگ جهاني دوم بدانيم كه بايد تسليم غرب شده و خود را از نيروي نظامي محروم سازد. سراغ اين فكر وحشتناك هم نمي‌رويم كه وقتي بحث محدود كردن نظامي ايران توسط غرب در ميان است، اين عبارات چه پالس‌هايي به غرب مي‌فرستد. گرچه آن دوگانه‌ «ناآگاهي يا خيانت» هم كه رهبر انقلاب در مورد جمله‌  «دنياي فردا، دنياي گفتمان‌هاست نه موشک‌ها» فرمودند، همچنان سر جايش است؛ ولي في‌الحال مي‌گذريم، چرا؟ چون رئيس مجمع تشخيص مصلحت كسي نيست كه اين بديهيات كشورداري را نداند.

از سويي شايد براي آيت‌الله هاشمي و حاميانشان جالب باشد كه بدانند همين آلمان و ژاپن در سال‌جاري به ترتيب حدود 39 و 40 ميليارد دلار بودجه‌ نظامي داشته‌اند. در حالي كه اين رقم در مورد جمهوري اسلامي ايران فقط 12 ميليارد دلار است.

سياستگذاري‌هاي اصلاح‌طلبان و شخص آقاي هاشمي كه سال‌هاي اخير شديداً تغيير کرده و ليدر مخالفان سابق خود شده‌اند، بیش‌از حد مصداقي شده‌ است. يك روز كه دولت را در دست دارند، انتقاد به دولت را كارشكني مي‌دانند؛ روزي كه خود در مقام نقد دولت هستند، از هيچ تخريبي فروگذار نمي‌كنند. روزي كه مخالف‌شان انتخابات را ببرد، زير ميز قانون و رأي ملت مي‌زنند؛ روزي كه خودشان انتخابات را ببرند، از پيام 24 خرداد مي‌گويند و احترام به رأي ملت. روزي كه آنها رئيس‌جمهور باشند، پي افزايش اختيارات رئيس‌جمهوري هستند، روزي كه ديگري رئيس‌جمهور باشد، مي‌گويند چرا پي مديريت جهاني است! نظارت استصوابي اگر رقباي ما را ردصلاحيت كند، خيلي خوب است و اگر رفقاي ما را رد كند، اصل موجوديتش را بايد زير سؤال برد. وزارت اطلاعات تحت نظر ما بايد دعوت به فعاليت اقتصادي شود، اما سپاه با همه‌ سابقه در اين زمينه بايد پس زده شود.

دولت اگر دست ماست، مجلس هم بايد همسو باشد، دولت اگر دست رقباست، مجلس همسو باعث عدم نظارت مجلس بر دولت مي‌شود.

اين سياستگذاري جناحي به بودجه‌بندي‌ها هم توسعه مي‌يابد، نهادها براي تخصيص بودجه و حتي پرداخت بودجه‌ تخصيصي به نهاد زيردست ما و نهاد غيرزيردست ما تقسيم مي‌شوند و هر كدام براي جناح مربوط باشند، بودجه‌ بيشتري دريافت مي‌كنند. بودجه دولت افزايش مي‌يابد و بودجه صداوسيما كم مي‌شود. بودجه‌ رفقاي یک مؤسسه زياد مي‌شود و بودجه‌ قوه قضائيه را نمي‌دهيم. اينگونه است كه در تخصيص بودجه‌ نظامي بيش از اينكه موقعيت ايران به دليل حضور در جنگ سوريه و مؤلفه‌هايي ديگر همچون وجود همه‌ گزينه‌هاي روي ميز رئيس‌جمهور امريكا و رژيم صهيونيستي و ... مدنظر قرار گيرد، به اين توجه مي‌شود كه نيروهاي نظامي كه زيردست ما نيستند، پس اين همه بودجه براي چه؟ يعني عملاً منافع جناحي به جاي منافع ملي مدنظر قرار مي‌گيرد. ما انتظار زيادي نداريم، فقط مي‌گوييم در شأن جناب آيت‌الله نيست كه منافع ملي را اين‌گونه جناح زده به تحليل و تفسير بنشيند. ما سطح او را حتماً از خرده تحليلگرهاي اصلاح‌طلب بالاتر مي‌دانيم./836/د102/ل

ارسال نظرات