همگرایی بین آگاهی امام حسین از شهادت خود و ترسیم خطوط نبرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در قم، آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی امروز در نشست علمی «همگرایی بین آگاهی امام حسین(ع) از شهادت خود و ترسیم خطوط نبرد»، در سالن همایشهای مؤسسه وارث الانبیاء للدراسات التخصصیه فی النهضه الحسینیه گفت: برای درک حقیقت عاشورا ضروری است دایره علم امام درک و مورد بررسی قرار گیرد تا ابعاد واقعه عاشورا از ابتدای حرکت امام(ع) تا شهادت ایشان بیش از پیش آشکار گردد.
آیتالله فاضل با مهم خواندن واقعه عاشورا بررسی ابعاد مختلف آن را ضروری ارزیابی و خاطرنشان کرد: تا زمانی که دایره علم ائمهاطهار(ع) تبیین نشود نمیتوان تحلیل صحیحی از مسئله عاشورا داشت از این رو لازم است دایره علم امام(ع) آشکار گردد که آیا امام(ع) علم به جزئیات این واقعه داشته است یا خیر؟
وی با بررسی آیات و روایات مختلف اظهار داشت: این که امام(ع) دارای علم غیب باشد یا نباشد مانعی از حرکت عاشورا نخواهد بود چرا که در جلسات گذشته تببین شد که علم غیب بالاصاله از آن خداست و انبیاء و ائمه اطهار(ع) این خصوصیت را به صورت عرضی از جانب خداوند متعال دریافت کردهاند.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ادامه داد: عطای علم الهی بر انبیاء و ائمه اطهار(ع) به معنای آن نیست که خداوند هر چیزی را که میداند در اختیار آنان قرار داده است از این رو عمده علمای امامیه استثنائاتی قایل شدهاند که نمونه بارز آن وقت قیامت است که احدی جز خدا نمیداند و وقت ظهور نیز همین طور است و احدی حتی خود حضرت حجت هم زمان آن را نمیداند.
وی برای علم غیب دو تعریف بیان کرد و اظهار داشت: برای علم غیب دو تعریف بیان شده است. تعریف نخست «ما غاب عن الناس» است و آن به این گونه است که برای کسی غیب و برای دیگری غیب نباشد که معنای نسبی خواهد داشت اما بر اساس آنچه امام علی(ع) در خطبه ۱۲۸ نهجالبلاغه در این باره فرمودند علم غیب آن است که معلوم برای عالم بدون واسطه روشن باشد. بنابراین علمی را که معلم به انسان داد دیگر علم غیب نیست لذا هر چه را خدا به ائمه و پیامبر داده ولو از انظار عموم بشر مخفی است دیگر عنوان علم غیب نخواهد داشت زیرا با واسطه الهی یاد گرفتهاند.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به اینکه محال است انسانی به ذات دارای علم غیب باشد افزود: حتی پیامبر اکرم(ص) نیز چنین علم غیبی نداشته است چرا که ایشان نیز نیاز به معلمی مدبر دارد.
وی به روایات موجود در این باب از کتاب کافی اشاره و خاطرنشان کرد: در روایات آمده که اینها ولی امر، شهداء علی الناس، خلفای الهی، نور خدا در زمین، ارکان زمین، اوتوالعلم، اهل الذکر، معدن العلم و مختلف الملائکه، وارث علم نبی و انبیاء، داننده همه کتب سماوی و السنه و ... هستند. همچنین روایتی داریم که ائمه در هر شب جمعه ازدیاد علم میکردند. بابی داریم که ایشان هر وقت اراده کنند که بدانند میدانند از این رو هر امامی زمان و مکان و نحوه شهادت و قاتل خود را میدانستند.
آیتالله فاضل تأکید کرد: ائمه اطهار(ع) بارها تصریح فرمودهاند که از ۷۳ حرف اسم اعظم به ما ۷۲ حرف داده شده و یک حرف مخصوص خداست و از آن به علم و حرف مستاثر تعبیر میشود؛ البته تصور نکنیم که یک حرف به امام داده نشده زیرا این یک حرف یعنی یک دنیا دانش بنابراین همان نتیجهای که در آیات گرفتیم روایات نیز بر آن تصریح دارد و آن علمی است که فقط مخصوص خداست و آن علم مستاثر است.
وی ادامه داد: به حسب ظاهر ائمه مانند بقیه مردم مشی میکردند که نمونههایی در روایات در این زمینه داریم اگر چه برخی از علما مانند مرحوم مقرم گفته است که این کار از روی تقیه بوده است ولی ما با بیانی که از جمیع روایات داشتیم نیازی به این حرفها نیست زیرا علم غیب بدون واسطه برای ائمه نیست ولی اگر خدا بخواهد که آنها چیزی بدانند سریعا برای آنان فراهم است.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی گفته ائمه مامور بودند در قضایای طبیعی به صورت عادی رفتار کنند افزود: سؤال بسیاری مهمی وجود دارد که آیا پیامبر(ص) قبل از نزول وحی این علم گسترده و وسیع را داشته است یا نه که ظاهر برخی آیات این است که خداوند قبل از نزول وحی هم این قوه قدسیه و یا عمود نور را در پیامبر قرار داده است./878/پ202/ی
خبرنگار: اکتای بهمنی